12 مرداد 1388 / 11 شعبان 1430 / 3 اوت 2009 |
s
1) برگزاري انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسي (1358 ش) بعد از پيروزي انقلاب اسلامي و برگزاري اولين انتخاباتي كه منجر به تعيين نوع حكومت و تشكيل جمهوري اسلامي در ايران گرديد، بحث درباره تعيين قانون اساسي نظام در محافل مختلف گسترش يافت. از اين رو پيشنويس قانون اساسي كه از قبل به دستور امام خميني(ره) نگارش يافته و متن آن توسط شوراي انقلاب و هيئت دولت موقت مورد بحث و بررسي قرار گرفته بود جهت جلب آراء و نظرات مردم و انديشمندان در 24 خرداد 1358 در روزنامههاي كثيرالانتشار در 12 فصل و 151 ماده منتشر گرديد. پس از آن و با تاكيد حضرت امام مبني بر تشكيل مجلس خبرگان بررسي نهايي قانون اساسي، لايحه قانون انتخابات جهت تشكيل مجلس خبرگان قانون اساسي به تصويب هيئت دولت و شوراي انقلاب رسيد. در نهايت بنا به تصويب دولت موقت، برگزاري انتخابات خبرگان قانونِ اساسي، در دوازدهم مرداد 1358 اعلام گرديد و اين انتخابات با شركت گسترده مردم و انتخاب 75 نفر نماينده، برگزار شد. سرانجام اين مجلس در 28 مرداد سال 58 با پيام حضرت امام افتتاح شد و به تدوين قانون اساسي پرداخت. |
2) درگذشت استاد "جواد بديعزاده" موسيقيدان معاصر (1358 ش) جواد اناري كه بعدها به بديعزاده مشهور شد در سال 1280 ش در تهران به دنيا آمد و به سبب صداي خوشي كه داشت به خوانندگي روي آورد. بديعزاده اولين خوانندهاي است كه ترانههايش را خودش ساخته است. وي از آغاز تأسيس راديو، شروع به فعاليت در آن نمود و با اركسترهاي راديو همكاري داشت بديعزاده كه عضو شوراي موسيقي بود، آثار بسياري از خود به يادگار گذاشت. او به رديف موسيقي ايران، آشنايي داشت و نخستين صفحه صداي بديعزاده در سال 1304 ضبط شد. وي به هنگام فوت، 78 سال داشت. |
3) تأسيس شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي (1359 ش) برگزاري مناسبتها، مراسم عمومي و راهپيماييهاي سراسري كشور، علاوه بر تعظيم شعائر مذهبي، ملي و انقلابي، داراي اثرات بالقوه بالاي فرهنگي، اجتماعي و سياسي است كه با بازتابهاي گسترده بينالمللي، وجهه مردمي نظام مقدس جمهوري اسلامي را به نمايش ميگذارد. موضوع فعاليت مركزي توانا و پويا براي تقبل مسؤوليت ياد شده و اداره صحيح و سازماندهي در جريان حركت عمومي مردم، در قالب "شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي" رسميت يافت. شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي، به عنوان مركز هماهنگي، مشاركت و هم فكري تشكيلات فرهنگي - تبليغي نهادهاي انقلابي در حركتهاي عمومي و فراگير جامعه و اجراي طرحهاي تبليغي مشترك و عمومي، انقلاب اسلامي را ياري ميدهد. اين شورا با تأييد حضرت امام و سرپرستي شهيد حقاني تأسيس شد و در طول اين مدت، همراه با شور و شوق وصفناپذير آحاد ملت به وظيفه پاسداري از حضور امت مسلمان ايران در صحنه انقلاب پرداخته است. در طول هشت سال دفاع مقدس و تا هماكنون، اين شورا، اساسيترين نقش را در تدارك و برگزاري راهپيماييهاي عظيم و سرنوشت ساز و تقويت و تحكيم حضور مؤثر آحاد ملت در مراسمهاي عمومي، بزرگداشت اياماللَّه و مناسبتهاي متعدد انقلاب اسلامي داشته است. اين شورا با استفاده از اين فرصتها توانسته است به مقتضاي شرايط و ضروريات، در خدمت به انقلاب اسلامي و اعتلاي فرهنگ ملي، مستقل از جريانات و جناحهاي سياسي، تنها در خط امام، رهبري و نظام حركت كند. |
4) تنفيذ حكم دوره اول رياست جمهوري حجتالاسلام "هاشمي رفسنجاني" توسط رهبر انقلاب (1368 ش) |
5) تنفيذ حكم دوره اول رياست جمهوري حجتالاسلام "سيد محمد خاتمي" توسط رهبر انقلاب (1376ش) در دوازدهم مرداد 1376، مراسم تنفيذ حكم رياست جمهوري اسلامي ايران، حجت الاسلام و المسلمين خاتمي، از سوي مقام معظم رهبري، حضرت آيتاللَّه خامنهاي با حضور مقامات بلند پايه داخلي و خارجي در حسينيه امام خميني(ره) برگزار شد. مقام معظم رهبري در ضمن حكم تنفيذ فرمودند: امروز به بركت الطاف كريمانه پروردگار متعال و دعاي حضرت ولي عصر(عج) و شايستگي ملت بزرگ ايران، يك دوره ديگر از دورههاي مسؤوليت اجرايي كشور آغاز ميشود. اينجانب ضمن تبريك به ملت عزيز و با معرفت به شايستگي دانشمند متفكر جناب حجت الاسلام آقاي سيد محمد خاتمي، راي ملت را تنفيذ و ايشان را به رياست جمهوري اسلامي ايران منصوب ميكنم. |
6) ولادت حضرت علياكبر(علیه السلام) فرزند ارشد امام حسين(علیه السلام)(33 ق) |
7) درگذشت "سنايي غزنوي"، عارف و شاعر بزرگ مسلمان(545 ق) ابوالمجد مجدود بن آدم سنايى غزنوي، موصوف به حكيم، از بزرگان، حكما و شعراي ايران، در اواسط قرن پنجم هجري در طوس به دنيا آمد. او آن هنگام كه به شاعري روي آورد، مداح و شاعر سلطان ابراهيم غزنوي بود و پس از حادثهاي از اين كار توبه كرد و به عرفان روي آوَرد. اشعار سنايى براخلاق، مواعظ، حقايق توحيد، عرفان، حكمت و نكات لطيف بسياري تكيه دارد و آدمي را به تزكيهي دروني و توجه به شناخت خود و بازگشت به اللَّه سوق ميدهد. سنايى، كلام خود را به اشاراتِ مختلف از احاديث و آيات و قصص و تمثيلات و استدلالات عقلي و نتيجهگيري از آنها براي اثباتِ مقاصد خود و نيز اصطلاحاتِ فراواني علمي آراسته است و به همين سبب، بسياري از ابيات او، دشوار و محتاجِ شرح و تفسير شدهاند. آثار فراواني از سنايي به جا مانده است كه: حديقةُ الحقيقه و شريعةُ الطَّريقه، زادُالسالِكين، سيرُالعباد الي المعاد و كارنامهي بلخ از آن جملهاند. وفات وي را سال 555 ق نيز گفتهاند. |
8) رحلت فقيه گرانقدر شيعه، علامه "ملامحمد تقي مجلسي" در اصفهان(1070 ق) علامه محمد تقي مجلسي در سال 1003 ق در اصفهان به دنيا آمد. مقدمات علوم را نزد پدرش مولاعلي مجلسي فراگرفت و سپس به حلقهي درس علامه عبداللَّه شوشتري راه يافت. وي سالها از محضر اين عالم بزرگ، فقه، حديث،اصول فقه، كلام و تفسير را آموخت. علاوه بر آن از درس عالم كم نظيري همچون "شيخ بهايى" بهره برد و روح تشنهي خودرا از درياي علم استاد، سيراب ساخت. علامه مجلسي همچنين از محضر اساتيد ديگر زمان از جمله مير فندرسكي، قاضي ابوالسُّرور و امير اسحاق استرآبادي نيز استفاده كرد. ايشان پس از سفري به نجف، به حيطهي شرح احاديث روي آورد و به تاليف و تدريس پرداخت. علامه محمدباقر مجلسي صاحب بحارالانوار( فرزندش)، محقق خوانساري، سيدنعمت اللَّه جزايري، ملامحمدصالح مازندراني و ملامحمدصادق كرباسي از جمله شاگردان و رَوضةُ المتقين، اربعين و شرح زيارتهاي مختلف از تاليفات اوست. علامه مجلسي در 67 سالگي در اصفهان وفات يافت و در كنار مسجد جامع اين شهر به خاك سپرده شد. |
9) وفات حكيم "ملااسماعيل خواجويي" عالم و فقيه بزرگ شيعه(1173 ق) ملااسماعيلبن محمدحسين (مازندراني الاصل) در منطقهي خواجويى از محلات اصفهان ساكن بود. وي عالمي جامع، حكيم و از بزرگان فقها و متكلمين شيعهي عهد افشاريه به شمار ميرفت و به دليل قناعت و عدم توجه به دنيا، مورد توجه نادرشاه قرار گرفت. احياي حوزهي علميهي اصفهان پس از جنگهاي محمود و اشرف افغان از كارهاي او و تحرير كتب بشارةُ الشيعه و الجبر و التفويض از تأليفات ايشان است. اين عالم بزرگوار در تخت فولاد اصفهان مدفون است. |
10) درگذشت عالم زاهد و مجاهد "آقا نجفي اصفهاني" (1331 ق) آيتاللَّه شيخ محمدتقي اصفهاني معروف به آقانجفياصفهاني در 22 ربيعالثاني 1262 ق در اصفهان بهدنيا آمد و در آنجا به تحصيل پرداخت تا به مقام اجتهاد رسيد. او را به عنوان جامع علومِ معقول و منقول شناخته و به قوَّت حافظه، حضور ذهن، سخاوت و شجاعت ستودهاند. آقانجفي اصفهاني صاحب نفوذ و قدرت معنوي فراواني بود و از آغازگران مبارزه در جنبش تنباكو به شمار ميرود. اين فقيه وارسته در دوران مرجعيت خود، در كمك به مردم و رفع ستم از ايشان اهتمام ميورزيد و در جهت تامين وسايل آسايش آنان كوشش ميكرد. بيش از يكصد اثر از آيت اللَّه شيخ محمدتقي رازي باقي است كه الاجتهاد و التقليد، اسرارُ الآيات، اسرارُ الاحكام و اسرارُالشَّريعه از آن جملهاند. |
11) اعدام "آنيسيس بوئس" سياستمدار و فيلسوف معروف ايتاليايي (524م) آنيسيس مانيلْيوس سورينوس بوئس سياستمدار و فيلسوف رومي در هفدهم ژانويه 475م در شهر رم كه در آن زمان يكي از مراكز عمده قدرت و ثروت و فرهنگ جهان محسوب ميشد متولد گرديد. او در جريان تحصيلات خود با فلسفه يوناني آشنا شد و قسمتهايى از آثار ارسطو و افلاطون را به لاتين ترجمه نمود. او همچنين سالها به عنوان وزير تئودوريك پادشاه ناحيه گوت ايتاليا خدمت كرد و چون در صدد مبارزه با فساد برآمد، دشمنيِ چند تن از مقامات فاسد را نسبت به خود برانگيخت. آنان سرانجام تئودوريك را متقاعد ساختند كه بوئس در خدمت به امپراتور روم شرقي به او خيانت ميكند. اين اتهامات باعث شد كه بوئس به زندان بيافتد. هنگامي كه بوئس در زندان، در انتظار روز مرگش بود، يكي از مشهورترين كتابهاي جهان به نام "درباره تسليبخشيِ فلسفه" را به رشته تحرير درآورد. در اين كتاب، سخن از آنجا آغاز ميشود كه سقراط، افلاطون و ارسطو معلمين واقعي بشر هستند و چكيده تعليمات آنها آن است كه آدمي بالاتر و برتر از تغييرات سرنوشت است. غايت حيات جز نيكي يعني تشبّه به خداوند نيست، خداوندْ اصلِ نيكي و محبت است و از اين رو، در وجود مرد حكيمْ جايى براي نفرت و رذيلت نيست. بوئس همچنين در اين كتاب كه بهترين اثر اوست ميخواهد ثابت كند كه ثروت و تموّل، ملاك سعادت و خوشبختي نيست. او همچنين در رساله خداشناسي، خدا را خير محض و غايت كمال ميداند. بوئس ميكوشد عظمت و جلال خدا را نيز ثابت كند. او عقيده داشت كه وظيفه اصلي فلسفه، تهذيب اخلاق است. آنيسيس بوئس سرانجام در سوم اوت 524 م به اتهام كفر و جادوگري در 49 سالگي به چوخه دار سپرده شد. |
12) آغاز سفر "كريستفْ كُلُمْبْ" دريانورد مكتشف بزرگ ايتاليايي (1492م) كريستف كلمب دريانورد ايتاليايى كه در خدمت دولت اسپانيا بود در سال 1451م متولد گرديد و پس از آنكه به علت شكسته شدن كشتياش به اسپانيا رفت، با درخواستهاي مكرر او، فرديناند پنجم، شاه اسپانيا با نقشه او براي دريانوردي به سوي غرب و كشف نقاط جديد موافقت كرد. از اين رو در 3 اوت 1492م اين سفر از بندر پالوس اسپانيا و با سه كشتي بادباني آغاز شد. همراهان كلمب شامل 90 نفر ملاّح ميشدند كه اكثر آنان زندانيان محكوم به اعدام بودند. وي در جريان اين سفر بعد از هفتاد روز، در 12 اكتبر همان سال به جزيره سالوادور در شرق برزيل رسيد و گمان نمود كه به هندوستان رسيده است در حالي كه وي قاره امريكا را كشف نموده بود. پس از پايان سفر موفقيتآميز كلمب، وي سفرهاي دريايي ديگري انجام داد و در هر سفر نقاط ديگري را كشف نمود. كريستف كلمب سرانجام در 20 ماه مه 1506م در 55 سالگي درگذشت. |
13) اعلان جنگ آلمان به فرانسه در آغاز جنگ جهاني اول (1914م) جنگ جهاني اول در واقع با ترور وليعهد اتريش در 28 ژوئن 1914 آغاز شد. اين بهانهاي بود تا كشورهاي اروپايى براي حل اختلافات متعدد خويش و برطرف نمودن سوءظن نسبت به يكديگر و در حقيقت براي فرونشاندن عطش قدرتطلبي خود جنگي را آغاز نمايند كه مدت 4 سال سراسر اروپا را در برگرفت. اتريش و آلمان كه با يكديگر قرارداد مودت داشتند به حال آماده باش درآمدند. آلمان در مرحله نخست لوكزامبورگ را اشغال نموده و در 3 اوت 1914م نيز به فرانسه اعلان جنگ داد. چند ساعت بعد از آن، دولت انگلستان كه موافقتنامه دوستي با فرانسه به امضا رسانده بود، به حمايت از اين كشور وارد جنگ شد و بدين ترتيب اروپا و بخشي ديگر از ساير نقاط جهان در آتشي فرو رفت كه بيش از 8 ميليون تلفات داشت و ميليونها مجروح بر جاي گذاشت و سرانجام در 11 نوامبر 1918م به پايان رسيد. |
14) مرگ مادام "فرانْسْ كولتْ" از بزرگترين نويسندگان زن جهان (1954م) مادام سيدوني گابريل كلودين كولت معروف به مادام فرانْسْ كولْت نويسنده شهير فرانسوي در 28 ژانويه 1873م در فرانسه به دنيا آمد. وي تحصيلات ابتدايى را در زادگاهش فرا گرفت و سپس براي يافتن كار رهسپار پاريس شد. كولت در پاريس با يك روزنامهنگار ازدواج كرد و در خانه براي مبارزه با بيكاري و آزمايش ذوق ادبي خود، قلم به دست گرفت. پس از چند ماه محصول كارش را كه شامل شرح ساده و بيپيرايه زندگي وي در دوران كودكي بود براي اظهار نظر به شوهرش داد اما همسرش كه جز خودش كسي را صاحب قريحه نميدانست و تصور نميكرد كه كولت داراي ذوق و استعداد زياد باشد، كتاب او را به دور افكند. كولت هم ديگر به نوشتن نپرداخت. ولي روزي اتفاقاً چشم شوهرش به كتاب او افتاد. صفحه اول را باز كرد و شروع به خواندن نمود ولي تا آن را تمام نكرد به زمين نگذاشت. پس از اين ماجرا، وي كولت را مجبور كرد كه براي روزنامهاش داستان بنويسد. كولت در مدت يك سال داستانهايى نگاشت كه شوهرش همگي را به نام خودش چاپ كرد. اين موضوع باعث اختلاف زيادي ميان آن دو گرديد و چون شوهر قبول نكرد كه كولْتْ مستقلاً داستاني بنگارد كارشان به متاركه انجاميد. كولت از آن پس به روزنامهنويسي پرداخت و شاهكارهاي بديعي چون ولگرد و انزواي پر احساسات به وجود آورد. وقتي كه اين دو اثر براي او موفقيت كسب نمودند ديگر قلم را رها نكرد و آثاري چون گندم در علفزار و سادهلوح آزاد را نگاشت. اين آثار چنان با ارزش بودند كه در سال 1949م، رياست آكادمي گُنكور را كه از مراكز مهم و وزنههاي سنگين ادبيات فرانسه به شمار ميآيد به عهده گرفت. مادام كولْتْ همچنين در هشتاد سالگي طي جشن بزرگي نشان لژيون دونور را كه تا آن زمان به هيچ زني داده نشده بود، دريافت كرد. مادام فرانسكولت سرانجام در سوم اوت 1954م در 81 سالگي درگذشت. زندگي كولت، هماره سوژهاي براي نوشتارهايش بود.تماميآثار او، رمانها، داستانهاي كوتاه و نمايشنامهها، نقدهاي ادبي و وقايعنگاريها، يادآور خاطرات شخصي او از تصاوير مردان و زنان، حيوانات و گلهايى هستند كه درگذار زندگي در ذهن او نشستهاند. صداي او، حالاتش و شيوه بياني كه براي تصويرسازي از مهر، خشم، هيجان، اندوه و شادي ارائه ميكند، همه جا و هميشه پاك و زيبا و دور از زشتي و گناه است، چنان كه گويى آن همه از ذهن فرشتهاي معصوم تراوش كرده است. با اين حال، آثار او از هر نوع رنگ مذهبي عاري بود و كولت بدون كمك از ايمان و اعتقادات مذهبي، به بيان واقعيتهاي دنياي زميني ميپرداخت و تا آخرين لحظه، بينش و كنجكاويش درباره زندگي سستي نيافت. عدهاي از منتقدين، مادام كولت را بزرگترين نويسنده زن دنيا ميدانند. همچنين از هفتاد و پنج كتاب كولت، فيلمهاي فراواني تهيه شده است. |
15) روز استقلال كشور افريقايي "نيجر" از استعمار فرانسه (1960م) نخستين اروپاييان در قرن هجدهم وارد سرزمين نيجر شدند. پس از چندي فرانسويان آن ناحيه را نيز مانند ديگر مناطق غرب و مركز افريقا به تصرف خود در آوردند و سرانجام در آغاز قرن بيستم، آن را تبديل به مستعمره خود نمودند. نيجر در سال 1958م داراي حكومت جمهوري خودمختار با عضويت در جامعه فرانسه شد. تا اينكه در سوم اوت 1960م با حكومت جمهوري استقلال يافت و به عضويت سازمان ملل متحد درآمد. نيجر با 1/267/000 كيلومتر مربع مساحت در غرب قاره افريقا به دور از درياي آزاد و در همسايگي كشورهاي ليبي، الجزاير، چاد، نيجريه، مالي و بنين واقع است. نيجر در حدود 11 ميليون نفر جمعيت دارد كه اكثريت آنان مسلمان بوده و بقيه پيرو مذاهب بومي و مسيحياند. پيشبيني شده است جمعيت اين كشور تا سال 2025 بيش از 21 ميليون نفر خواهد بود. پايتختِ نيجر شهر نيامي است و شهرهاي مهم آن عبارتند از زيندز، مرادي و تاهوا. زبان رسمي مردم اين كشور، فرانسوي است و زبانهاي بومي نيز رايج ميباشد. اكثريت سكنه اين كشور از قبائل هوسا و مابقي از ساير قبائل ميباشند. واحد پول نيجر فرانك سي اف آ و حكومت آن جمهوري چند حزبي با يك مجلس قانونگزاري است. روز ملي نيجر، برابر با هجدهم دسامبر ميباشد. |
16) مرگ "مايكل ماكاريوس" سياستمدار و رهبر روحاني قبرس (1977م) اسقف مايكل موسكوئيس معروف به ماكارْيوس، رئيس جمهور پيشين و رهبر روحاني قبرس در سيزدهم اوت 1913م در جزيره قبرس واقع در درياي مديترانه به دنيا آمد. وي در ابتدا، راه و رسم كشيشي را در يك كليسا فرا گرفت و سپس در دانشگاه آتن و مدرسه الهيات دانشگاه بوستون امريكا ادامه تحصيل داد. ماكاريوس در 37 سالگي، در حالي كه دانشجو بود به اسقفي يكي از ايالات قبرس و سه سال بعد به مقام اسقفي سراسر اين جزيره انتخاب شد. ماكاريوس كه رهبري كليساي اُرتُدُكْسِ قبرس را برعهده داشت، در پاسخ به درخواست يوناني تبارهاي قبرس كه از حضور استعمارگرانه انگليسيها در اين جزيره، بيزار و خواهان الحاق به يونان بودند، فعاليتهايي را از سال 1953م آغاز كرد و از اين زمان فشار يوناني تبارهاي قبرس به صورت عمليات تروريستي عليه انگليسيها و تركها درآمد. ماكاريوس در سال 1955م با شركت در اولين كنفرانس كشورهاي غيرمتعهد در باندونگ اندونزي و سپس طي مكاتبهاي با دبيركل سازمان ملل متحد، خواستههاي مردم قبرس در مورد الحاق به يونان را مطرح ساخت. در نتيجه در سال 1956م دولت انگلستان وي را توقيف و به جزيره سيشل تبعيد كرد. اين بازداشت و تبعيد، اوضاع قبرس را ناامنتر ساخت و در نتيجه در سال 1957م ماركاريوس از زندان آزاد گرديد و در بازگشت مورد استقبال كم نظيري واقع شد. مذاكرات استقلال قبرس در سالهاي بعد ادامه يافت تا اينكه استقلال قبرس در 16 اوت 1960م با رياست اسقف ماكاريوس اعلام گرديد. با اين حال، چهار سال بعد بر اثر درگيري تركهاي قبرس با يوناني تبارها، ماكاريوس دست به دامان سازمان ملل شد و از آنان تقاضاي اعزام نيروهاي حافظ صلح براي جداسازي اين دو نژاد گرديد. ده سال پس از ورود سربازان حافظ صلح سازمان ملل متحد، گارد ملي قبرس، اسقف ماكاريوس را در ژوئن 1975م از كار بركنار كرد و اين جزيره به دست نظاميان افتاد. اما در هفتم دسامبر همين سال، ماكاريوس با اوجگيري مخالفت يوناني تبارها عليه گارد ملي قبرس، مجدداً به رياست جمهوري اين جزيره رسيد، ليكن اين بار فقط رئيس جمهور بخش يونانينشين قبرس بود. چرا كه در همين فاصله، نيروهاي نظامي تركيه از طريق هوا و دريا وارد خاك قبرس شدند و با جداسازي قسمت تركنشين از ساير قسمتهاي جزيره، حكومت ترك قبرس را به وجود آوردند. اسقف ماكاريوس كه از سال 1960م تا زمان مرگ به مدت 17 سال رهبري كشور قبرس را برعهده داشت سرانجام در سوم اوت 1977م در 64 سالگي درگذشت و اختلافات تركها و يونانيهاي اين جزيره، همچنان باقي ماند. |