چکیده:
این مقاله، به پیدایش ادب داستانی نوین در ایران میپردازد. کوشش نویسنده بر آن است که ریشههای تاریخی داستان مدرن را در ایران دورهی قاجار بیابد. وی میرزا فتحعلی آخوندزاده را به عنوان نقطهی عطف این دوره بازشناسی کرده و تحولات آینده را به کارهای او پیوند میدهد.
تعداد کلمات : 1203کلمه / تخمین زمان مطالع 6 دقیقه
این مقاله، به پیدایش ادب داستانی نوین در ایران میپردازد. کوشش نویسنده بر آن است که ریشههای تاریخی داستان مدرن را در ایران دورهی قاجار بیابد. وی میرزا فتحعلی آخوندزاده را به عنوان نقطهی عطف این دوره بازشناسی کرده و تحولات آینده را به کارهای او پیوند میدهد.
تعداد کلمات : 1203کلمه / تخمین زمان مطالع 6 دقیقه
نویسنده: سیمین بهبهانی
برگردان: پیمان متین
برگردان: پیمان متین
دوران طولانی سلطنت ناصرالدّین شاه (1848-96 م.) و وقوع انقلاب مشروطه یک دهه پس از فوت وی مصادف است با ظهور تدریجی ادبیّات داستانی نوین در ایران. چندین واقعهی تاریخی و اجتماعی برجسته بالأخص در زمینهی آموزش و روزنامهنگاری، تأثیری مستقیم بر توسعهی این نوع از ادبیّات جدید و اساساً وارداتی است. اختراع ماشین چاپ در دههی دوم قرن نوزدهم میلادی، تأسیس دارالفنون (q.v) در تهران در سال 1851 م.؛ ارائه افکار نوین آموزشی از سوی ایرانیان و اروپاییان؛ افزایش تدریجی تعداد دانشآموزان اعزامی به فرنگ و همراه با آن افزایش یکبارهی تعداد مترجمان، چه علمی و چه ادبی؛ و شاید مهمتر از همه، افزایش تعداد و گسترهی روزنامهها همه و همه تأثیری مستقیم بر رشد ادبیّات داستانی، تأثیرات آن و ایجاد مفاهیم جدید در خوانندگان و نویسندگانش، و به ویژه سبک و موضوع مضامین موجود در آن داشت.
در کنار این وقایع برجسته و تا حدوی به خاطر آنها، تغییراتی نامشهود اما نه چندان کم اهمیت، در نگرش افراد به خود و به جهان پیرامون خود وجود داشت، که از یکسو نشانگر رشد نوعی کلام ابداعی درونگرا در قصّه و از سویی دیگر توصیفی دقیق، زنده و واقعگرا از زندگی روزمره بود. این جهتگیریهای نو که مبشّر آگاهیهای جدید بود، در اغلب آثار منثور، چه کتب تاریخی و چه سفرنامهها، قابل شناسایی میباشد. طنز تلخ میرزا علی خان امین الدوله (q.v؛ 1844-1904 م.) در توصیفش از شیخ جعفر ترشیزی، که شرحی است کوتاه از روایت سفر زیارتی وی به مکه در سال 1898 م. (1)؛ تشابهات بسیاری با تمثیلات طنزآمیز محمد علی جمالزاده (q.v؛ 1895-1997 م.) و صادق هدایت (q.v؛ 1903-51 م.) در سدهی بعدی، دارد. در حقیقت، سرچشمههای داستاننویسی نوین فارسی معمولاً از مورخان اهل ادب آغاز شده و به شماری از سیاستمداران و فعالان سیاسی قرن نوزدهم میلادی منتهی میشود که اهداف اصلی آنها خلق آثار ادبی نبوده، بلکه، تغییر وضعیت خطیر مملکت از طریق به کارگیری قلمی تند و شیوا، و به اندازهی کافی انعطافپذیر، به منظور نشر و گسترش افکار و آرای اصلاحطلبانه و مرام نوظهور تجدّدطلبی، تا جای ممکن بوده است. چنین رویکردِ در واقع تربیتی و انتفاعی نسبت به خلق نوعی «ادبیّات متعهدّ» (2) تا به امروز، هم از سوی نویسندگان و هم از طرف منتقدان، در ایران پابرجا باقی مانده است.
در کنار این وقایع برجسته و تا حدوی به خاطر آنها، تغییراتی نامشهود اما نه چندان کم اهمیت، در نگرش افراد به خود و به جهان پیرامون خود وجود داشت، که از یکسو نشانگر رشد نوعی کلام ابداعی درونگرا در قصّه و از سویی دیگر توصیفی دقیق، زنده و واقعگرا از زندگی روزمره بود. این جهتگیریهای نو که مبشّر آگاهیهای جدید بود، در اغلب آثار منثور، چه کتب تاریخی و چه سفرنامهها، قابل شناسایی میباشد. طنز تلخ میرزا علی خان امین الدوله (q.v؛ 1844-1904 م.) در توصیفش از شیخ جعفر ترشیزی، که شرحی است کوتاه از روایت سفر زیارتی وی به مکه در سال 1898 مبیشتر این اصلاحطلبان و فعالان سیاسی اوّلیه، قسمت عمدهی عمر خود را در خارج از کشور گذرانده بودند و در مقالات و مکتوبات خود به قیاس تفاوتهای فاحش در شرایط وخیم ایران از لحاظ آزادیهای فردی و قوانین جاری، با آنچه که در آنها در خارج از کشور شاهدش بودند، میپرداختند. یکی از مشهورترین و ستیزهجوترین آنها، میرزا ملکمخان ناظم الدوله (1833-1908م.) است که به خاطر جزوات جدلانگیزش نظیر کتابچهی غیبی (1859 م.) و بسیاری از مقالات که برای روزنامهی خود به نام قانون مینوشت و همچنین ارتباطات وسیعش با سایر اصلاحطلبان نظیر میرزا فتحعلی آخوندزاده (q.v؛ 1812-78 م.) مورد توجه بود. برای هر دوی اینها اصلاحات موضوعی بود که بر همه چیز شمول داشت. یعنی نه تنها قانون و سیاست، که زبان و ادبیّات را نیز در بر میگرفت. آنها به دنبال اصلاح الفبا (3) بودند و از سبکهای مصنوع و مزیّنِ منثور، به جهت نامفهوم بودنشان و تولید حصارهای غیرضروری برای اندیشهی اصیل و تفکرات روشن، انتقاد میکردند (4).
هرچند که آخوندزاده اغلب به زبان ترکی آذری مینوشت اما تأثیری بلافصل و حتّی بزرگتر در توسعهی ادبیّات فارسی و نقد ادبی داشت (5). اظهارات بیپروا و مقتدرانهی وی در خصوص ادبیّات کلاسیک فارسی صرفاً پیشگفتاری بر آنچه که احمد کسروی در قرن بعد بیان کرد، محسوب میشد. او بر روی داستانهای فردوسی و نظامی که در آنها سبک و محتوا در هماهنگی با یکدیگرند و برای همین قابل اعتبار و تأیید میباشند، انگشت نهاد (6)؛ و نیز دست به ساختارشکنی لایههای مختلف مثنوی، به طرزی بیرحمانه و در عین حال چشمگیر زد (7). انتشار ترجمهی همهی آثار وی در سال 1874 م. همراه با داستان کوتاهی از وی به نام داستان یوسفشاه یا ستارگان فریبخورده که بازسازی طنزگونهی بخشی از کتاب اسکندربیگ به نام تاریخ عالمآرای عبّاسی (8) میباشد، نقطهی عطفی در تاریخ داستاننویسی فارسی به حساب میآید. داستان یوسف شاه به عنوان اوّلین نمونه به تمام معنا از ادبیّات داستانی فارسی قلمداد میشود (9). از طرفی کاربرد موفقیت آمیز سبک محاوره در گفتوگوهای واقعی موجود در داستان و میان نقشها، پیامآور سبک گفتار غیررسمی و بیپرده در داستاننویسی فارسی، محسوب میگردد.
بیشتر بخوانید : پیشینهی نثر فارسی
با این حال نباید تأکید بیش از اندازه بر شخص خاص به عنون مؤسس ادبیّات داستانی در این دوره نمود. صحیحتر آن است چنین بیندیشیم که بسیاری از آرائی که خواستهها و عقاید را در فضای جدید اظهار نظرات مطرح میساخت، در نیم قرن پیش بسختی درک و فهمیده میشد. برای مثال، برخی از نظرات ادبی آخوندزاده در آثار میرزا آقا خان کرمانی (q.v؛ 1853/54-1896م.) منعکس شده است. او همچنین اغلب آثار کلاسیک ادبیّات فارسی را یا به جهت حشو چاپلوسانه و یا حتّی بدتر، تحمیل نوعی هرزگی اخلاقی، تحقیر نمود (10). وی از طرفی فردوسی را از چنین بدگوییهای تندی مجزّا ساخت، چرا که معتقد بود او تنها شاعری است که توسط ادیبان اروپایی (ادبای فرنگی) ستوده شده؛ و نیز اینکه هرچند شاهنامه در مجموع عاری از اغراق نیست، اما شجاعت و عرق میهنپرستی (حبّ ملّیّت و جنسیّت) را در ایرانیان (مردم ایران) القاء کرده و وضعیت اخلاقی آنها را بهبود میبخشد (11). تمامی این مضامین، شامل ملّیگرایی (در تناقض آشکار با این وسواس فکری که «دیگران» یعنی فرنگیها، چه دربارهی «ما» فکر میکنند) و دید کلّی نسبت به ادبیّات، به ویژه ادبیّات داستانی به عنوان ابزاری جهت اشاعهی اصول روشنگر و غیرمذهبی، به کرّات در نوشتهها و انتقادهای ادبی، طیّ قرن آتی در ایران، به کار گرفته شد.
دورهای که منجر به انقلاب مشروطه سال 1905-11 م. گردید و نیز در طیّ این انقلاب، شاهد ظهور آثار برجستهی ادبی از قبیل کتاب احمد یا سفینهی ثعالبی (2 جلدی، استانبول، 1893-96 م.) و مسالک المحسنین (قاهره، 1323 ق./ 1905 م.) نوشتهی عبدالرحیم طالبوف (1854-1911 م.) (12) میباشد. بسیاری از عناوین کتاب اوّل حاکی از موقعیّت دو چهرهای (13) وی در داستان میباشد: بخش اوّل به استقبال داستانهای بلندِ (14) شرح حالگونهی آتی، از توسعهی اخلاقی و آموزش میرود؛ در حالی که بخش دوم از سنّت کلاسیک گزیدههای منظوم، یاد میکند. و سعی در انتقال دانش از طریق مکالمه با یک کودک تیزهوش (احمد) داشته، به طوری که اطلاعاتی سرهمبندیشده درخصوص جغرافیا، علوم، و نقد اجتماعی در آن به چشم میخورد (15). کتاب دوم وی یعنی مسالک المحسنین مثل کتاب سیاحتنامهی ابراهیم بیگ یا بلای تعصب او (قاهره، 1895 م.) نوشتهی زین العابدین مراغهای (1837-1910م.)، سفرنامهای است داستانگونه که در آن استبداد قانونستیز و عقبماندگی مملکت در قالبی نمایشی شرح داده شده است (16). هرچند احتمالاً کتاب مسالک المحسنین طالبوف الهام گرفته از اثر سِر همفری دیوی (17) به نام تسلّی سفر یا آخرین روزهای یک فیلسوف (18) (1830 م.) میباشد، مشابه رمانهای (19) عیّارانه (20) قرنهای شانزدهم و اوایل هفدهم میلادی است که پیامآور پیدایش شخصی روزانه و سفرنامهنویسی در اروپا بودند. قرن نوزدهم میلادی در ایران، عصر یادداشتهای شخصی روزانه و سفرنامهنویسی بود. سفرنامههای فوقالذکر شامل یادداشتهایی میشد با مضامین نسبتاً خیال پردازانه و رازورانه، همچون بستان السیاحه (q.v) از طرفی ظاهراً عمده موضوعات واقعی از اتفاقات مشاهده شدهی روزانه که توسط خیلی از شاهزادگان و صاحب منصبان قاجار گزارش میگردید، در واقع بیانگر تغییر در استنباط از جهان، طیّ روزهای آغازین ادبیّات نوین داستانی در ایران میباشد.
پینوشتها:
1- بهار، صص 1381-83؛ آرینپور، از صبا تا نیما، ج 1، صص 276 -277.
2- Litterature engagée.
3- Algar, p. 291.
4- آرینپور، از صبا تا نیما، ج 1، صص 320-322.
5- پارسی نژاد، 1988 م.، صص 19-36.
6- آخوندزاده، صص 31-32.
7- همان، صص 35-42.
8- ج 1، صص 473-77.
9- آدمیّت، 1970م.، صص 49-53؛ عابدینی، 1987-98م.، ج 1، صص 20-21.
10- پارسینژاد، 1990 م.، صص 541-66.
11- آرینپور، از صبا تا نیما، ج 1، صص 393-94.
12- یوسفی، صص 73-107.
13- Janus-faced.
14- novels.
15- آرینپور، از صبا تا نیما، ج 1، صص 242-45.
16- پارسینژاد، 1991 م.، صص 427-40.
17- Sir Humphry Davy.
18- Consolations in Travel, or the Last Days of a Philosopher.
19- novels.
20- Picarseque.
منبع مقاله: گروه نویسندگان، (1391) ادبیّات داستانی در ایران زمین، ترجمه پیمان متین، تهران: امیرکبیر، چاپ سوم.
دورهای که منجر به انقلاب مشروطه سال 1905-11 م. گردید و نیز در طیّ این انقلاب، شاهد ظهور آثار برجستهی ادبی از قبیل کتاب احمد یا سفینهی ثعالبی (2 جلدی، استانبول، 1893-96 م.) و مسالک المحسنین (قاهره، 1323 ق./ 1905 م.) نوشتهی عبدالرحیم طالبوف (1854-1911 م.) (12) میباشد. بسیاری از عناوین کتاب اوّل حاکی از موقعیّت دو چهرهای (13) وی در داستان میباشد: بخش اوّل به استقبال داستانهای بلندِ (14) شرح حالگونهی آتی، از توسعهی اخلاقی و آموزش میرود؛ در حالی که بخش دوم از سنّت کلاسیک گزیدههای منظوم، یاد میکند. و سعی در انتقال دانش از طریق مکالمه با یک کودک تیزهوش (احمد) داشته، به طوری که اطلاعاتی سرهمبندیشده درخصوص جغرافیا، علوم، و نقد اجتماعی در آن به چشم میخورد (15). کتاب دوم وی یعنی مسالک المحسنین مثل کتاب سیاحتنامهی ابراهیم بیگ یا بلای تعصب او (قاهره، 1895 م.) نوشتهی زین العابدین مراغهای (1837-1910م.)، سفرنامهای است داستانگونه که در آن استبداد قانونستیز و عقبماندگی مملکت در قالبی نمایشی شرح داده شده است (16). هرچند احتمالاً کتاب مسالک المحسنین طالبوف الهام گرفته از اثر سِر همفری دیوی (17) به نام تسلّی سفر یا آخرین روزهای یک فیلسوف (18) (1830 م.) میباشد، مشابه رمانهای (19) عیّارانه (20) قرنهای شانزدهم و اوایل هفدهم میلادی است که پیامآور پیدایش شخصی روزانه و سفرنامهنویسی در اروپا بودند. قرن نوزدهم میلادی در ایران، عصر یادداشتهای شخصی روزانه و سفرنامهنویسی بود. سفرنامههای فوقالذکر شامل یادداشتهایی میشد با مضامین نسبتاً خیال پردازانه و رازورانه، همچون بستان السیاحه (q.v) از طرفی ظاهراً عمده موضوعات واقعی از اتفاقات مشاهده شدهی روزانه که توسط خیلی از شاهزادگان و صاحب منصبان قاجار گزارش میگردید، در واقع بیانگر تغییر در استنباط از جهان، طیّ روزهای آغازین ادبیّات نوین داستانی در ایران میباشد.
پینوشتها:
1- بهار، صص 1381-83؛ آرینپور، از صبا تا نیما، ج 1، صص 276 -277.
2- Litterature engagée.
3- Algar, p. 291.
4- آرینپور، از صبا تا نیما، ج 1، صص 320-322.
5- پارسی نژاد، 1988 م.، صص 19-36.
6- آخوندزاده، صص 31-32.
7- همان، صص 35-42.
8- ج 1، صص 473-77.
9- آدمیّت، 1970م.، صص 49-53؛ عابدینی، 1987-98م.، ج 1، صص 20-21.
10- پارسینژاد، 1990 م.، صص 541-66.
11- آرینپور، از صبا تا نیما، ج 1، صص 393-94.
12- یوسفی، صص 73-107.
13- Janus-faced.
14- novels.
15- آرینپور، از صبا تا نیما، ج 1، صص 242-45.
16- پارسینژاد، 1991 م.، صص 427-40.
17- Sir Humphry Davy.
18- Consolations in Travel, or the Last Days of a Philosopher.
19- novels.
20- Picarseque.
منبع مقاله: گروه نویسندگان، (1391) ادبیّات داستانی در ایران زمین، ترجمه پیمان متین، تهران: امیرکبیر، چاپ سوم.
بیشتر بخوانید :
ممنوعیت پوشش صورت در دانمارک
مروری بر ادبیات داستانی ایران
فرهنگ عامه