چکیده
دانشنامهی ایرانیکا اثری است مرجع که ارائهی مقالات مستند درخصوص «تمامی جوانب فرهنگ و زندگی ایرانیان» را به ترتیب الفبایی، وجههی همت خود ساخته است. در این مقاله، التون ل. دانیل این دانشنامه را معرفی میکند.
تعداد کلمات : 1876 کلمه / تخمین زمان مطالعه 9 دقیقه
دانشنامهی ایرانیکا اثری است مرجع که ارائهی مقالات مستند درخصوص «تمامی جوانب فرهنگ و زندگی ایرانیان» را به ترتیب الفبایی، وجههی همت خود ساخته است. در این مقاله، التون ل. دانیل این دانشنامه را معرفی میکند.
تعداد کلمات : 1876 کلمه / تخمین زمان مطالعه 9 دقیقه
نویسنده: التون ل. دانیل
برگردان: پیمان متین
برگردان: پیمان متین
دایرةالمعارف اسلام با همهی شایستگیهایش، مدتهاست که انتظاراتی را که از عنوانهای آن در ذهنها شکل گرفته، خواسته یا ناخواسته، برآورده نمیسازد. به عبارت دیگر، برخوردهای محققانه، فراگیر، و جامع با موضوعی به عظمت و پیچیدگی «جهان اسلام»، در قیاس با تحقیقاتی که دربارهی مردمان، سرزمینها و فرهنگ «جهان مسیحیت» صورت میگیرد بسیار کمرنگ و بیفروغ بوده است. نتیجهی پرداخت نامتناسب بسیاری از موضوعات، تدوین تعدادی آثار مرجع در جهت تکمیل دایرةالمعارف اسلام یا رقابت با آن بوده است. این کار به احیا و ترمیم دایرةالمعارف اسلام نه تنها در قالب آثار مشابه ترکی، اردو، و شیعی، که به نگارش نسخهای جدید از خود دایرةالمعارف اسلام انجامیده است.
خوانندگان مطلع با خواندن این مقدمه بلافاصله متوجه «خلأ عمیقی» که ایرانیکا درصدد پر کردن آن بوده است، میشوند. وظیفهای که نویسندگان «دایرةالمعارف و الامرتبهی اسلام» یعنی تنها مرجع معتبری که اغلب با ایرانیکا مقایسه میگردد از دوش خود وانهادهاند.
و نیز تأثیرات دوجانبهی آن با همسایگانش» از «دوران پیش از تاریخ تا دورهی معاصر»، فراهم میسازد.فرهنگ ایرانچنین میگوید: «ایرانیکا ابزاری تحقیقاتی است که برای پاسخگویی به نیازهای علمی محققان، متخصصان، و دانش پژوهان در حوزهی مطالعات ایران شناسی و علوم مربوط به آن تدوین گشته است. هدف آن پر کردن خلئی است عمیق، حاکم بر شعاع عمل منابع موثّق و قابل استناد، در حیطهی تاریخ و فرهنگ خاورمیانه...». برای رسیدن به این هدف، ایرانیکا مقالات مستند علمی و جامعی را در مورد «تمام ابعاد I, pp. 1-3) یارشاطر دربارهی اصول و اهداف دانشنامهی ایرانیکا طیّ مقدمهای بر جلد اول (
آغاز شد، ولی هنوز تنها ده دفتر از آن منتشر گشته بود که در سال 1980 م.، بنیانگذار این برنامه، در سال 1972 م. تصمیم به اجرای طرحی مشابه درخصوص تألیف «دانشنامهای به زنان انگلیسی گرفت، و سرمایهای را که برای این کار لازم بود، فراهم نمود. این تألیف جدید یعنی دانشنامهی ایرانیکا، به کلی با دایرةالمعارف اسلام متفاوت بود، چراکه شامل عناوین جدیدی میشد. رویداد انقلاب اسلامی [1978]-79م. در ایران، منجر به بسته شدن پروندهی دانشنامه گردید، ولی در سال 1992 م.، انتشار آن به گونهای کاملاً متفاوت، از سر گرفته شد. در چنین شرایطی، یارشاطر توانست سیاستی دیگر در جهت ادامهی روند تألیف دانشنامهی ایرانیکا در پیش گیرد. درنتیجه، دفتر اول آن در سال 1982 م.، و اولین مجلد تکمیل شدهی آن در سال 1985 م.، به سردبیری خود وی و همکاری هیئتی از ویراستاران مبرّز و مشاوران ورزیده، به دنیای نشر ارائه گردید. در زمان نگارش این مقاله (1995 م.)، قبلاً هفت مجلد بالغ بر 5850 صفحه، از این دانشنامه انتشار یافته بود. (3) چهار مجلد اول آن را مؤسسه انتشارات راتلج و کیگان پل (4) و سه مجلد دیگر را انتشارات مزدا (5)، چاپ و منتشر کرده است. (6) مجلدات چاپ شده، آشکارا نشان میدهد که ایرانیکا در زمینهی موضوعات مربوط به شناخت ایران و فرهنگ پارسی، مرجعی است معتبر و ارزشمند.q.v) مفصل به نام دانشنامهی ایران و اسلام (دانشنامهی بود، به سال 1969 میلادی به ترجمهی نسخهی جدید دایرةالمعارف اسلام (1) به زبان فارسی، همت گماشت. از آنجا که مطالب دایرةالمعارف اسلام در مورد بسیاری از موضوعات مربوط به ایران ناکافی به نظر میرسید، به منظور رفع این نقصان، در سال 1354 ش. / 1975 م.، با بهره گیری از دایرةالمعارف اسلام و ترک (2)؛ انتشار q.v) فکر تدوین دانشنامهی ایرانیکا، از عزم استوار احسان یارشاطر مایه گرفته است. او که درگذشته سرپرست بنگاه ترجمه و نشر کتاب )
یارشاطر دربارهی اصول و اهداف دانشنامهی ایرانیکا طیّ مقدمهای بر جلد اول (I, pp. 1-3) چنین میگوید: «ایرانیکا ابزاری تحقیقاتی است که برای پاسخگویی به نیازهای علمی محققان، متخصصان، و دانش پژوهان در حوزهی مطالعات ایران شناسی و علوم مربوط به آن تدوین گشته است. هدف آن پر کردن خلئی است عمیق، حاکم بر شعاع عمل منابع موثّق و قابل استناد، در حیطهی تاریخ و فرهنگ خاورمیانه...». برای رسیدن به این هدف، ایرانیکا مقالات مستند علمی و جامعی را در مورد «تمام ابعاد فرهنگ ایران و نیز تأثیرات دوجانبهی آن با همسایگانش» از «دوران پیش از تاریخ تا دورهی معاصر»، فراهم میسازد.
خوانندگان مطلع با خواندن این مقدمه بلافاصله متوجه «خلأ عمیقی» که ایرانیکا درصدد پر کردن آن بوده است، میشوند. وظیفهای که نویسندگان «دایرةالمعارف و الامرتبهی اسلام» یعنی تنها مرجع معتبری که اغلب با ایرانیکا مقایسه میگردد از دوش خود وانهادهاند.
خوانندگان مطلع با خواندن این مقدمه بلافاصله متوجه «خلأ عمیقی» که ایرانیکا درصدد پر کردن آن بوده است، میشوند. وظیفهای که نویسندگان «دایرةالمعارف و الامرتبهی اسلام» یعنی تنها مرجع معتبری که اغلب با ایرانیکا مقایسه میگردد از دوش خود وانهادهاند.
دانشنامهی ایرانیکا و دایرةالمعارف اسلام تا حدودی دارای وجوهات مشترکی در زمینهی مباحث مطروحهی خود میباشند، و هر دو طرح و اندازهی مشابهی دارند. هر دوی اینها در برخورد با مشکلات فنی نیز، سرنوشت مشترکی داشتهاند؛ از جمله روش نویسه گردانی (7)، چه در ترجمه و چه در نگارش عناوین، و نیز نحوهی ارجاعات متقابل. صرف نظر از این موارد، مشخصاً این دو، کارهای متفاوتی هستند.
نسخهی نوین دایرةالمعارف اسلام ظاهراً در شروع کار خود از شیوهی چندان حساب شدهای پیروی نکرده، و در خلال حرکت لاک پشت وار خود طی چند دهه، آرا و روشهای متغیری را پیش گرفته است. برعکس، پرواضح است که زمان زیادی برای آماده سازی دانشنامهی ایرانیکا مصروف شده، و برای جلوگیری از وقوع مجدد اشکالاتی که برای دایرةالمعارف اسلام پیش آمده بود، تلاشی سنجیده صورت گرفته است. این طور که پیداست روند طبع و نشر ایرانیکا رو به سرعت نهاده، و توقع اتمام آن در اوایل قرن بیست و یکم، دور از ذهن نیست. همچنین به نظر میرسد که این دانشنامه، آمادگی آن را دارد که به نحوی دقیقتر و جامعتر از دایرةالمعارف اسلام به پژوهش و بررسی خود ادامه دهد.
دربارهی محتویات ایرانیکا باید اذعان داشت که این دانشنامه تنها به جبران کوتاهیهای دایرةالمعارف اسلام در خصوص ایران پیش از اسلام، و آوردن ناگفتههای آن از ایران اسلامی و شیعی، نپرداخته است. با آنکه دایرةالمعارف اسلام میخواسته از آنچه که لازم است، تعریفهایی کلی به دست دهد، در کار خود بویژه در مجلدات اولین نسخهی نوین آن بیشتر به جزئیات پرداخته، درحالی که دانشنامهی ایرانیکا با ژرف نگری و تیزبینی همه جانبه، به قضایا نگریسته است.
دانشنامهی ایرانیکا نه تنها به موضوعات مربوط به فلات ایران پرداخته، بلکه نواحی وسیع تری را که از فرهنگ ترک و ایرانی و هند و ایرانی متأثر است نیز پوشش میدهد، نوع مقالات آن نیز بسیار متنوع است، چنانکه شمار زیادی از آنها میتواند مورد پسند طیف گستردهی خوانندگان عمومی قرار گیرد؛ حال آنکه برخی دیگر که ارزش والای علمی دارند، مورد علاقهی متخصصان میباشند. در دانشنامهی ایرانیکا نیز همچون دایرةالمعارف اسلام، اغلب مقالات به مباحثی چون زندگینامهی شخصیتهای برجستهی تاریخی، توصیف نواحی مهم جغرافیایی و همچنین موضوعات اجتماعی، سیاسی، مذهبی و امثال آن اختصاص یافته است. امتیاز دیگر این دانشنامه آن است که مقالات فراوانی در زمینهی موضوعات عمومی به زبانی کوتاه و پربار به دست میدهد، و این چیزی است که به دشواری میتوان از منابع پراکنده به دست آورد. برای مثال میتوان از مقالاتی دقیق همچون، «مردم شناسی»، «معماری»، «زره»، «ارتش»، «اختربینی و اخترشناسی»، «پوشاک»، «مسکوکات»، و حتی «توطئه پنداری و نگرشهای بدبینانه» (8) نام برد. برخی مقالات چندبخشی که غالباً در قد و قواره کتابی مجزا است، نشان از پرداخت هنرمندانه و خالی از نقص موضوعات خود دارد از جمله: «هنر»، «ارمنستان»، «افغانستان»، «باستان شناسی»، «ابن سینا»، «آذربایجان»، «بلوچستان»، و«آسیای مرکزی». به علاوه، تعداد زیادی مقالات کوتاهتر در زمینهی موضوعات خاص ایران نظیر پوشش گیاهی و جانوری، قوم نگاری، علوم، فنون، هنر، و باورهای عامه، در آن میتوان یافت. بعضی از مقالات منحصر به فردند و هیچ نظیری در دایرةالمعارف اسلام با سایر کتابهای مرجع ندارند؛ از اینگونه مقالات شایان توجه باید به مقالاتی چون «روابط ایران و انگلستان»، «روابط ایران و بیزانس»، «روابط ایران و چین»، «مطالعات گیاه شناختی»، «سرحدات ایران»، «انقلاب مشروطیت» و «دربار و درباریان»، اشاره کرد. شق دیگری که جای خاصی را در دانشنامهی ایرانیکا دارد، طیفی است از نوشتههای باستانی برجسته و تحلیل آثارشان، و نیز مقالات خاص مرجع شناسی و راهنما مثل «کتاب شناسی و فهارس» یا «گاهشماری». به معنای واقعی کلمه، دانشنامهی ایرانیکا را باید دایرةالمعارفی اصیل دانست که در بسیاری از موارد میتوان آن را آثاری چون دایرةالمعار کبیر اتحاد شوروی (9) قیاس نمود نه با دایرةالمعارف اسلام.
نسخهی نوین دایرةالمعارف اسلام ظاهراً در شروع کار خود از شیوهی چندان حساب شدهای پیروی نکرده، و در خلال حرکت لاک پشت وار خود طی چند دهه، آرا و روشهای متغیری را پیش گرفته است. برعکس، پرواضح است که زمان زیادی برای آماده سازی دانشنامهی ایرانیکا مصروف شده، و برای جلوگیری از وقوع مجدد اشکالاتی که برای دایرةالمعارف اسلام پیش آمده بود، تلاشی سنجیده صورت گرفته است. این طور که پیداست روند طبع و نشر ایرانیکا رو به سرعت نهاده، و توقع اتمام آن در اوایل قرن بیست و یکم، دور از ذهن نیست. همچنین به نظر میرسد که این دانشنامه، آمادگی آن را دارد که به نحوی دقیقتر و جامعتر از دایرةالمعارف اسلام به پژوهش و بررسی خود ادامه دهد.
دربارهی محتویات ایرانیکا باید اذعان داشت که این دانشنامه تنها به جبران کوتاهیهای دایرةالمعارف اسلام در خصوص ایران پیش از اسلام، و آوردن ناگفتههای آن از ایران اسلامی و شیعی، نپرداخته است. با آنکه دایرةالمعارف اسلام میخواسته از آنچه که لازم است، تعریفهایی کلی به دست دهد، در کار خود بویژه در مجلدات اولین نسخهی نوین آن بیشتر به جزئیات پرداخته، درحالی که دانشنامهی ایرانیکا با ژرف نگری و تیزبینی همه جانبه، به قضایا نگریسته است.
دانشنامهی ایرانیکا نه تنها به موضوعات مربوط به فلات ایران پرداخته، بلکه نواحی وسیع تری را که از فرهنگ ترک و ایرانی و هند و ایرانی متأثر است نیز پوشش میدهد، نوع مقالات آن نیز بسیار متنوع است، چنانکه شمار زیادی از آنها میتواند مورد پسند طیف گستردهی خوانندگان عمومی قرار گیرد؛ حال آنکه برخی دیگر که ارزش والای علمی دارند، مورد علاقهی متخصصان میباشند. در دانشنامهی ایرانیکا نیز همچون دایرةالمعارف اسلام، اغلب مقالات به مباحثی چون زندگینامهی شخصیتهای برجستهی تاریخی، توصیف نواحی مهم جغرافیایی و همچنین موضوعات اجتماعی، سیاسی، مذهبی و امثال آن اختصاص یافته است. امتیاز دیگر این دانشنامه آن است که مقالات فراوانی در زمینهی موضوعات عمومی به زبانی کوتاه و پربار به دست میدهد، و این چیزی است که به دشواری میتوان از منابع پراکنده به دست آورد. برای مثال میتوان از مقالاتی دقیق همچون، «مردم شناسی»، «معماری»، «زره»، «ارتش»، «اختربینی و اخترشناسی»، «پوشاک»، «مسکوکات»، و حتی «توطئه پنداری و نگرشهای بدبینانه» (8) نام برد. برخی مقالات چندبخشی که غالباً در قد و قواره کتابی مجزا است، نشان از پرداخت هنرمندانه و خالی از نقص موضوعات خود دارد از جمله: «هنر»، «ارمنستان»، «افغانستان»، «باستان شناسی»، «ابن سینا»، «آذربایجان»، «بلوچستان»، و«آسیای مرکزی». به علاوه، تعداد زیادی مقالات کوتاهتر در زمینهی موضوعات خاص ایران نظیر پوشش گیاهی و جانوری، قوم نگاری، علوم، فنون، هنر، و باورهای عامه، در آن میتوان یافت. بعضی از مقالات منحصر به فردند و هیچ نظیری در دایرةالمعارف اسلام با سایر کتابهای مرجع ندارند؛ از اینگونه مقالات شایان توجه باید به مقالاتی چون «روابط ایران و انگلستان»، «روابط ایران و بیزانس»، «روابط ایران و چین»، «مطالعات گیاه شناختی»، «سرحدات ایران»، «انقلاب مشروطیت» و «دربار و درباریان»، اشاره کرد. شق دیگری که جای خاصی را در دانشنامهی ایرانیکا دارد، طیفی است از نوشتههای باستانی برجسته و تحلیل آثارشان، و نیز مقالات خاص مرجع شناسی و راهنما مثل «کتاب شناسی و فهارس» یا «گاهشماری». به معنای واقعی کلمه، دانشنامهی ایرانیکا را باید دایرةالمعارفی اصیل دانست که در بسیاری از موارد میتوان آن را آثاری چون دایرةالمعار کبیر اتحاد شوروی (9) قیاس نمود نه با دایرةالمعارف اسلام.
بیشتر بخوانید : فرهنگ ایران ساسانی
در برخی واژههای پشتو مواجه شد که هیچ توضیحی درخصوص آن طی مقدمه نیامده است. آنچه در چیدن سلیقهای عناوین، چه درمورد معادلهای انگلیسی آنها و چه در نویسه گردانیها رخ مینماید، درحقیقت نوعی پیروی از اصول حاکم بر روش تنظیم الفبایی مداخل و روند تفکیک آنها از یکدیگر بوده است.ə» تعدیل گشته است. در نادر دفعات شگفتی ساز ممکن است با مواردی چون کاربرد «B» دانشنامهی ایرانیکا نه تنها منبعی است موثق و آگاهی بخش، بلکه استفاده از آن نیز آسان است. فی المثل نحوهی تنظیم الفبایی مداخل، به غیرمتخصصان نیز امکان استفاده از آن را میدهد. هرچند که در استفاده از آن چند نکته را نباید از نظر دور داشت. اول از همه اینکه آشنایی با شیوهی نویسه گردانی [و آوانگاری] آن الزامی است. این شیوه از اساس با آنچه در دایرةالمعارف اسلام و سایر آثار و کتب مرجع به کار رفته، فرق میکند. نحوهی نویسه گردانی در آغاز دانشنامه به تفصیل تشریح شده و به دقت در تمام موارد اعمال میشده است. همان طور که در مقدمهی سردبیر آمده، این نویسه گردانی تا حدودی با آغاز حرف «
ایرانیکا علاوه بر وسعت و هماهنگی موضوعی و زمانی محتویات مقالات، با برخورداری از اطلاعات مفصل و پربار، در رعایت بالاترین شاخصهای علمی- تحقیقی نیز سخت موفق بوده است و در همان حال، مقالات آن برای خوانندگان غیرمتخصص نیز ملموس، مناسب، رسا، و مفهوم میباشد. وانگهی، نکتهی تحسین برانگیز، به کارگیری نویسندگان سرشناس بینالمللی در نگارش مقالات در کنار پژوهشگران ممتاز ایرانی است. از طرفی ترجمهی نوشتههای آنها به زبان انگلیسی، از دیگر مزایای این دانشنامه محسوب میگردد.بیشتر بخوانید :
ایرانیکا علاوه بر وسعت و هماهنگی موضوعی و زمانی محتویات مقالات، با برخورداری از اطلاعات مفصل و پربار، در رعایت بالاترین شاخصهای علمی- تحقیقی نیز سخت موفق بوده است و در همان حال، مقالات آن برای خوانندگان غیرمتخصص نیز ملموس، مناسب، رسا، و مفهوم میباشد. وانگهی، نکتهی تحسین برانگیز، به کارگیری نویسندگان سرشناس بینالمللی در نگارش مقالات در کنار پژوهشگران ممتاز ایرانی است. از طرفی ترجمهی نوشتههای آنها به زبان انگلیسی، از دیگر مزایای این دانشنامه محسوب میگردد.بیشتر بخوانید :
ایرانیکا علاوه بر وسعت و هماهنگی موضوعی و زمانی محتویات مقالات، با برخورداری از اطلاعات مفصل و پربار، در رعایت بالاترین شاخصهای علمی- تحقیقی نیز سخت موفق بوده است و در همان حال، مقالات آن برای خوانندگان غیرمتخصص نیز ملموس، مناسب، رسا، و مفهوم میباشد. وانگهی، نکتهی تحسین برانگیز، به کارگیری نویسندگان سرشناس بینالمللی در نگارش مقالات در کنار پژوهشگران ممتاز ایرانی است. از طرفی ترجمهی نوشتههای آنها به زبان انگلیسی، از دیگر مزایای این دانشنامه محسوب میگردد.
از باب مثال، مدخلهایی داریم همچون، «Abrišam»، «Adas»، «Angūr»، «Beh»، «čāy»، «Bādām»، «Bāmia»، «Bāgelā»، «Berenj»، و از طرف دیگر به مدخلهایی برمیخوریم چون «Cotton» (پنبه)، «Barley»، (جو)، «Beans» (لوبیا)، «Bread» (نان)، «Beet» (چغندر)، «Cabbage» (کلم)، «Coconut» (نارگیل) و «Cofee» (قهوه). برای توضیح اسب، مدخل «Asb» انتخاب شده، و این در حالی است که مدخلهای «Bats»، «Beaver»، «Boar»، «Camel» و «Cat»، تحت عناوین انگلیسی خود آورده شدهاند. از موارد تعجب آورد دیگر باید به عنوانهایی چون، «Agriculture» که انگلیسی است اما «Abyāri» و «Dāmdāri» که فارسی هستند، و یا «Amāma» که فارسی است اما «Bells» که انگلیسی میباشد و نیز «Adminstration» که انگلیسی است اما «Barnāma-rizi» که فارسی محسوب میشود، اشاره کرد. با آنکه ارجاعات متقابل و مکفی جبران مافات را میکند، مطلوب آن بود که یک فهرست اعلام (10) توصیفی برای سهولت دسترسی به ریز اطلاعات، فراهم میآمد. از سوی دیگر خواننده میبایست نهایت دقت را در چرایی کاربرد واژههای Iran/ Iranian و Persia/Persian طی مطالب دانشنامه، مبذول دارد. استعمال واژههای Pesia و Persian کم وبیش تا مجلد چهارم، تعبیری است ظریف از سرزمین و فرهنگی که معنای «ایران» از آن مستفاد میگردد، حال آن که واژههای Iran و Iranian، بیشتر در مفاهیم وسیعتر فرهنگی و جغرافیایی، به کار رفته است. (11) این شیوهی بحث برانگیز و بعضاً گیج کننده در یادداشت ویراستار و با توضیحاتی بیشتر طی اظهارات سردبیر دانشنامه، احسان یارشاطر، در مجلهی مطالعات ایرانی (22, 1989, pp. 62-65) تشریح گشته است. سرانجام اینکه، ممکن است برخی خوانندگان از تصمیم هیئت ویراستاران در مورد نگنجانیدن زندگینامهی افراد زنده در دانشنامه گله مند باشند. هرچند حذف نام افراد جدا سرشناسی که در قید حیاتند، بیتردید مایه تأسف است، نقشهی سردبیر، تنظیم یک مجلد (یا مجلدات) تکمیلی است که در آنها، مقالاتی در خصوص این افراد به مقتضای شرایط درج خواهد گشت.
دانشنامهی ایرانیکا در چهار سال ابتدای فعالیت خود مورد حمایت مالی سازمان برنامه و بودجه و تحت مسئولیت اجرایی بنگاه ترجمه و نشر کتاب بود. پس از انقلاب [اسلامی] در سال 1357 ش./ 1978-79م.، یک مؤسسهی مستقل دولتی در آمریکا به نام «موقوفات ملی ادبیات و علوم انسانی» (12)، از منابع و خاستگاههای شخصی و خصوصی در «بنیاد دانشنامهی ایرانیکا» (13) تأمین میشود.
واکنشهای انتقادی نسبت به دانشنامهی ایرانیکا بینهایت مثبت بوده است (فهرستی از تقریظات در این خصوص در قسمت مأخذ آمده است). این اثر، تحسین درخوری را به دلیل تنوع موضوعات؛ برخورد هماهنگ با ادوار باستانی،میانه، و نوین؛ کیفیت تک تک مقالات؛ ویرایش موشکافانه و سندیت مطالب؛ به خود اختصاص داده است. عمده انتقادات موجود، بر برخی تقصیرها و اندک خطاهای اجتناب ناپذیر در تألیف چنین آثار مرجع و عظیم، تکیه دارند. واقعیت امر آنکه تمام منتقدین بر این نکته که دانشنامهی ایرانیکا در تصریف صریح هویتش موفق بوده و در حال حاضر مقتدرترین و صد البته گریزناپذیرترین اثر مرجع در حوزهی مربوطه است، متفق القولند.
دانشنامهی ایرانیکا در چهار سال ابتدای فعالیت خود مورد حمایت مالی سازمان برنامه و بودجه و تحت مسئولیت اجرایی بنگاه ترجمه و نشر کتاب بود. پس از انقلاب [اسلامی] در سال 1357 ش./ 1978-79م.، یک مؤسسهی مستقل دولتی در آمریکا به نام «موقوفات ملی ادبیات و علوم انسانی» (12)، از منابع و خاستگاههای شخصی و خصوصی در «بنیاد دانشنامهی ایرانیکا» (13) تأمین میشود.
واکنشهای انتقادی نسبت به دانشنامهی ایرانیکا بینهایت مثبت بوده است (فهرستی از تقریظات در این خصوص در قسمت مأخذ آمده است). این اثر، تحسین درخوری را به دلیل تنوع موضوعات؛ برخورد هماهنگ با ادوار باستانی،میانه، و نوین؛ کیفیت تک تک مقالات؛ ویرایش موشکافانه و سندیت مطالب؛ به خود اختصاص داده است. عمده انتقادات موجود، بر برخی تقصیرها و اندک خطاهای اجتناب ناپذیر در تألیف چنین آثار مرجع و عظیم، تکیه دارند. واقعیت امر آنکه تمام منتقدین بر این نکته که دانشنامهی ایرانیکا در تصریف صریح هویتش موفق بوده و در حال حاضر مقتدرترین و صد البته گریزناپذیرترین اثر مرجع در حوزهی مربوطه است، متفق القولند.
پینوشتها:
1- Encyclopedia of Islam
2- Turk Islam Ansiklopedisi
3- تا این زمان (1383 ش. 2005م.)، دوازده مجلد از دانشنامهی ایرانیکا، تدوین و منتشر شده است.
4- Routledge and Kegan Paul, Ltd.
5- Mazda Publishers
6- ترجمهی فارسی مباحث کلیتر، زیر نظر دکتر پیمان متین و به همت موسسه انتشارات امیرکبیر آغاز شده است.
7- transliteration
8- Conspiracy Theories=تئوریهای توطئه
9- Great Sovite Encyclopedia
10- index
11- مفهومی نظیر «ایران زمین». م.
12- National Endowment for the Humanities
13- Encyclopedia Iranica Foundation
مآخذ
بیشتر انتقادات و نقطه نظرات درخصوص دانشنامهی ایرانیکا از منابع زیر فراهم آمده است:
- آشوری، داریوش، رهاورد، ش 22، 1367ش./ 1988م.، صص 232-235.
- افشار، ایرج، آیینه، ش 4، 1367 ش./ 1989 م.، صص 714-717.
- برجیان، حبیب، ایران نامه، س 12، ش 2، 1373 ش./ 1994 م.، صص 369-380.
- دوستخواه، جلیل، ایرانشناسی، س 5، ش 2، 1372 ش./ 1993م.، صص 398-414.
- عالشان، ل.، ایرانشناسی، س 1، ش 1، 1368 ش./ 1989 م.، صص 171-182.
- کریمی حکاک، ا.، علم و جامعه، س 10، ش 72، 1378 ش./ 1989م.، صص 59-65.
- همو، ایران نامه، س 7، ش 4، 1368 ش./ 1984م.، صص 637-656.
- مؤید، ح، ایران نامه، س 2، ش 3، 1363 ش/ 1984 م.، صص 511-516.
منبع مقاله: گروه نویسندگان (1383)، خوشنویسی، تهران: امیرکبیر، چاپ دوم.
بیشتر بخوانید:
گسترش خاورشناسی
ایران شناسی در آمریکا
نقش اقتصادی زنان در عصر صفوی