نماز از ديدگاه معصومين (عليهم السلام)

« أرأيتم لو أن بباب أحدکم يغتسل منه خمس مرات هل يبقي من درنه من شيء؟ قالوا لا قال فذلک مثل الصلوات الخمس يمحو الله بهم الخطايا؛ (1) آيا اگر مشاهده کرديد که جوي آبي بر منزل يکي از شما باشد که هر روز پنج بار در آن شست و شو کند، آيا از چرک و ناپاکي او چيزي باقي مي ماند؟ گفتند: نه، فرمود اين مثل نمازهاي پنج گانه است که خداوند گناهان را به وسيله ي آن ها محو مي کند.»
چهارشنبه، 14 مرداد 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نماز از ديدگاه معصومين (عليهم السلام)
نماز از ديدگاه معصومين (عليهم السلام)
نماز از ديدگاه معصومين (عليهم السلام)






پيش تر مطالبي درباره ي نماز و حقوق آن و... گفتيم، اينک نماز را از ديدگاه نظري و سيره ي علي ائمه عليه السلام بررسي مي کنيم:

ويژگي هاي نماز در احاديث ائمه عليه السلام:

مثل نماز همانند نهري جاري است:

« أرأيتم لو أن بباب أحدکم يغتسل منه خمس مرات هل يبقي من درنه من شيء؟ قالوا لا قال فذلک مثل الصلوات الخمس يمحو الله بهم الخطايا؛ (1)
آيا اگر مشاهده کرديد که جوي آبي بر منزل يکي از شما باشد که هر روز پنج بار در آن شست و شو کند، آيا از چرک و ناپاکي او چيزي باقي مي ماند؟ گفتند: نه، فرمود اين مثل نمازهاي پنج گانه است که خداوند گناهان را به وسيله ي آن ها محو مي کند.»

مثل نماز مانند ستون خيمه دين است:

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمودند: «مثل الصلاه مثل عمود الفسطاط اذا ثبت العمود نفعت الاطناب و الاوتاد و الغشاء و اذا انکسر العمود لم ينفع طنب و لا وتد و لا غشاء؛ (2) مثل نماز مانند ستون خيمه است، هرگاه ثابت و استوار باشد طناب ها و ميخ ها مفيد خواهند بود و هرگاه ستون شکسته شود از ميخ و طناب و پرده سودي حاصل نشود. »
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود: موضع الصلوه من الذين کموضع الرأس من الجسد؛ (3)

نماز در دين، مانند نسبت سر به جسد است:

جايگاه نماز در دين همانند جايگاه سر در بدن است. »

نماز سيماي مکتب:

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله « لکل شيء وجه و وجه دينکم الصلاه؛ (4)
براي هر چيزي نمايي (ظاهري) است و نماي دين شما نماز است. »

نماز پرچم اسلام:

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمودند: علم الاسلام الصلوه؛ (5) نماز پرچم (علامت) اسلام است. »

نماز وسيله قرب الهي و معراج مؤمن:

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله در اين باره مي فرمايند: « الصلوه قربان کل تقي؛ (6) نماز مايه قرب هر انسان متقي است. »
« الصلوه معراج المومن؛ (7) نماز معراج مومن است. »

نماز نشانه ي شيعيان

امام صادق عليه السلام مي فرمايند:
« امتحنوا شيعتنا عند مواقيت الصلاه کيف محافظتهم عليها؛ (8) شيعيان ما را به هنگام نماز امتحان کنيد که چگونه بر آن محافظت دارند. »

نماز اولين محاسبه در قيامت

امام باقر عليه السلام مي فرمايند:
« إن اول ما يحاسب به العبد الصلاه فإن ما سواها؛ (9) اولين چيزي که بنده براي آن محاسبه مي شود نماز است پس اگر پذيرفت شد، ( اعمال ) غير آن، پذيرفته مي شود.

ترک نماز و استخاف آن در احاديث

با توجه به روايات بسيار در اهميت نماز، از جمله کلام پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله که « لا خير في دين لا صلوه فيه » مي توان به اهميت نماز و نيز تبعات ترک نماز و سستي در آن پي برد.
قرآن در سوره ماعون به نمازگزاراني که در نماز سهل انگاري مي کنند، وعده « ويل » مي دهد:
« فويل للمصلين الذين هم عن صلاتهم ساهون؛ (10)
واي بر نمازگزاراني که در نمازشان سهل انگاري مي کنند. »
امام صادق عليه السلام مي فرمايند: « لا حظ في الإسلام لمن ترک الصلوه؛ (11)
هر کس نماز را ترک کند بهره اي از اسلام ندارد. »
پيامبر اکرم (ص) مي فرمايند:« من ترک الصلوه متعمدا فقد کفر؛ (12)
هر که نماز را به عمد ترک نمايد، پس کافر گشته است.»
پيامبر اکرم (ص) هنگام رحلت خود فرمودند:
« ليس مني استخف بصلوته لا يرد علي الحوض لا و الله ليس مني من شرب مسکرا لا يرد علي الحوض لا والله؛ (13)
کسي که نمازش را سبک بشمارد از من نيست. بر من در حوض کوثر وارد نخواهد شد، نه به خدا قسم، از من نيست کسي که مسکري (مست کننده اي) بنوشد، بر من در حوض کوثر وارد نخواهد شد، نه به خدا قسم (نخواهد شد). »
همان گونه که انبياي الهي همواره بر نماز و اهميت آن تأکيد داشته اند، امامان معصوم نيز به اين امر اهتمام داشته اند.
« قال ابو الحسن الاول عليه السلام: لما حضرت ابي الوفاه، قال لي: يا بني لا ينال شفاعتنا من استخف بالصلاه؛ (14)
ابو بصير گفت: امام کاظم، فرمود: هنگامي که پدرم را مرگ رسيد، به من فرمود: اي پسرم کسي که نمازش را سبک بشمارد، به شفاعت ما نخواهد رسيد. »
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله مي فرمايند: « لا تنال شفاعتي غدا من اخر الصلوه المفروضه بعد وقتها؛ (15)
در روز قيامت شفاعت من به کسي که نماز واجب را بعد از وقتش تاخير اندازد، نمي رسد.»
امام صادق عليه السلام نيز قبل از شهادت و فراخواندن تمام خويشاوندان خود خطاب به آن ها مي فرمايد:
« إن شفاعتنا لا تنال مستخفا بالصلوه؛ (16)
شفاعت ما به (کسي که) نماز را سبک شمارد، نمي رسد. »

نماز وسيله مهار شيطان

همان گونه که در قرآن کريم امر شده است که از صبر و نماز استعانت بجوييد، در احاديث هم بر تواناي نماز در تسهيل امور و دفع شيطان تاکيد شده است. احاديث زير بر نقش ياري گري نماز در مقابله با شيطان تاکيد دارند:
پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله مي فرمايند:
« لا يزال الشيطان ذعرا من المؤمن ما حافظ علي الصلوات الخمس فاذا ضيعهن تجرأ عليه و اوقعه في العظام؛ (17)
تا زماني که مومن بر نمازهاي پنج گانه محافظت مي کند، شيطان از او هراسان است، و هنگامي که آن ها را ضايع کرد بر او جرأت پيدا کرده و در گناهان کبيره او را وارد مي کند. »
امام مهدي (عج) مي فرمايند:
« ما ارغم الشيطان بشيء مثل الصلوه فصلها و ارغم انف الشيطان؛ (18)
هيچ چيزي همانند نماز بيني شيطان را نمي کوبد پس آن را به جا آور و بيني او را بکوب. »
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله: « الصلوه تسود وجه الشيطان؛ (19)
نماز روي شيطان را سياه مي کند. »

نماز و ثواب واقعي آن

آنچه در روايات به عنوان ثواب واقعي نماز مطرح شده است، اغلب آمرزش گناهان است.امام علي عليه السلام مي فرمايد:
« من اتي الصلوه عارفا بحقها غفرالله له؛ (20)
هر کس نماز بگزارد در حالي که به حق آن آشنا باشد خداوند او را مي آمرزد. »
همچنين ايشان مي فرمايند:
« تعاهدوا امر الصلوه و حافظوا عليها و استکثروا منها و تقربوا بها... و انها لتحت الذنوب حت الورق و تطلقها اطلاق الربق و شبهها رسول الله صلي الله عليه و آله بالحمه تکون علي باب الرجل فهو يغتسل منها في اليوم و الليله خمس مرات فما عسي ان يبقي عليه من الدرن؛ (21)
امر نماز را به يکديگر سفارش کنيد و بر آن محافظت نماييد و آن را بسيار به جا آوريد و به وسيله آن تقرب بجوييد... که نماز گناهان را مانند ريختن برگ از درخت، فرو مي ريزد و همچون باز شدن بندها، آدمي را رها مي کند و رسول خدا صلي الله عليه و آله نماز را به چشمه آب گرم تشبيه فرمود که در مجاورت خانه شخص باشد و او در شبانه روز پنج مرتبه در آن شست و شو کند، پس بر اين شخص چرک و کثافتي باقي نخواهد ماند. »
ثواب فوق، در روايات، معمولا براي دو رکعت نماز ذکر شده است.
امام صادق عليه السلام فرموده است:
« من صلي رکعتين يعلم ما يقول فيهما، انصرف و ليس بينه و بين الله عزوجل ذنب إلا غفره له؛ (22)
هر کس دو رکعت نماز بگزارد که مي داند در آن ها چه مي گويد، در حالي از نماز فارغ مي شود که بين او و خداي عزوجل گناهي نيست، مگر آن که آن را برايش آمرزيده است.»
در روايتي ديگر مي فرمايد: « من قبل الله منه صلاه واحده لم يعذبه و من قبل منه حسنه لم يعذبه؛ (23)
هر کس که خداوند از او تنها يک نماز بپذيرد، او را عذاب نخواهد کرد و کسي را که خداوند از او يک حسنه بپذيرد عذابش نمي کند. »
امام باقر عليه السلام) مي فرمايد:
شخصي خدمت پيامبر رسيد و عرض کرد: ثواب نماز را براي من بيان کن، حضرت فرمود:« هنگامي که به نماز مي ايستي و توجه به خداوند مي کني و فاتحه الکتاب مي خواني و سوره اي را تلاوت مي کني و به رکوع و سجود مي روي و آن ها را کامل به جا مي آوري و تشهد و سلام مي دهي، بدان که تمام گناهان تو که بين دو نمازت مي باشد بخشيده مي شود. اين پاداش نماز توست در نماز. » (24)
در حديثي ديگر از پيامبر صلي الله عليه و آله شرط آمرزش گناهان به وسيله نماز، عدم توجه به امور دنيا در نماز ذکر شده است:
« من صلي رکعتين و لم يحدث فيهما نفسه بشيء من امور الدنيا غفر الله له ذنوبه؛ (25)
کسي که دو رکعت نماز به جا آورد و درآن با نفس خود از امور دنيايي صحبت نکند، خداوند گناهان او را مي آمرزد.»

شرايط قبول شدن نماز

مطابق روايات و احاديث پذيرش اعمال انسان منوط به پذيرش نماز است؛ اما براي نمازي که مقبول درگاه حق است، شرايط و نکاتي ذکر شده است که رعايت آن ها از توجه به کثرت نماز و طول قيام به آن ضروري تر است. در بعضي روايات تصريح شده است که به نسبت توجه به باطن نماز اين عبادت پذيرفته مي شود.
عن ابي جعفر و ابي عبدالله عليهما السلام انهما قالا: « مالک من صلاتک الا ما اقبلت عليه فيها فان اوهمها کلها او غفل عن ادائها لفت فضرب بها وجه صاحبها؛ (26)
امام صادق و امام باقر عليهما السلام فرمودند: تو را بهره اي از نماز نيست، مگر آنچه که به آن توجه داشته باشي، پس اگر دل تو به جايي ديگر رود و يا از انجام نماز غافل شوي، پيچيده شود و به صورت صاحبش کوبيده شود. »
امام سجاد عليه السلام در ضمن پاسخي که به سوال ابوحمزه ثمالي مي فرمايد، فرمود:
«...ان العبد الا يقبل من صلاته الا ما اقبل منها بقلبه؛ (27) از بنده نمازش پذيرفته نمي شود، مگر آنچه که با قلبش به آن توجه نموده است.»
همچنين از رسول اکرم صلي الله عليه و آله روايت شده است:
« از بعضي از نمازها نيمي از آن، يا يک سوم يا يک چهارم يا يک پنجم يا يک دهم آن پذيرفته مي شود، بعضي از نمازها چون جامه ي کهنه پيچيده مي شود و به روي صاحبش زده مي شود و از نماز تو نيست، مگر آن که به قلبت به آن اقبال کني ». (28)
امام علي عليه السلام با تاکيد بر پرهيز از اموري که موجب عدم توجه به نماز مي شود، مي فرمايند:
« لا يقومن احدکم في الصلاه متکاسلا و لا ناعسا و لا يفکرن في نفسه، فإنه بين يدي ربه عزوجل و انما للعبد من صلاته ما اقبل عليه منها بقلبه؛ (29)
هيچ گاه نبايد احدي از شما به نماز ايستد، در حالي که کسل و خواب آلود باشد و نبايد در نفس خويش فکر نمايد، زيرا که در مقابل پروردگار عزوجل است و بهره ي بنده از نماز، آن است که با قلبش به آن اقبال و توجه نموده است.»

نقش نوافل (نمازهاي مستحبي)

با توجه به شرايط قبولي نماز در درگاه خداوند، در احاديث براي جبران نواقص آن راه هايي پيشنهاد شده است؛ از جمله به جا آوردن نماز هاي نافله يا مستحبي است.
از ابوحمزه ثمالي روايت شده است:
« رأيت علي بن الحسين عليه السلام يصلي فسقط رداؤه علي احد منکبيه فلم يسوه حتي فرغ من صلاته، قال: فسألته عن ذلک، فقال: و يحک بين يدي من کنت؟ ان العبد لا يقبل من صلاته الا ما اقبل عليه منها بقلبه... فقلت: جعلت فداک، هلکنا ! قال: کلا ان الله يتم ذلک بالنوافل؛ (30)
علي بن الحسين عليه السلام را ديدم که نماز مي خواند، ناگهان رداي او بر يکي از شانه هايش افتاد اما آن حضرت آن را درست نکرد تا اين که از نماز فارغ شد، پس از آن حضرت در مورد آن سوال کردم فرمود: واي بر تو مگر من مقابل چه کسي بودم؟ از بنده نمازش قبول نمي شود مگر آنچه با قلبش به آن توجه داشته باشد. پس گفتم فدايت شوم، هلاک شديم. فرمود: هرگز، خداوند آن (نواقص) را با نوافل کامل مي کند. »
و در حديثي ديگر آمده است:
« عن ابي جعفر عليه السلام، قال: انما جعلت النافله ليتم بها ما يفسد من الفريضه؛ (31)
فرمودند: نافله قرار شده است که آنچه از واجب تباه شود، به وسيله آن (نافله) کامل مي گردد. »
عن ابي بصير، قال: ابو عبدالله عليه السلام يرفع للرجل من الصلاه ربعها او ثمنها او نصفها او اکثر بقدر ماسها و لکن الله تعالي يتم ذلک بالنوافل؛ (32)
ابو بصير مي گويد: ابو عبدالله (امام صادق) عليه السلام فرمود: براي فرد از نماز يک چهارم يا يک هشتم يا نصف آن يا بيشتر، به اندازه اي که سهو کرده باشد، بالا مي رود، اما خداي تعالي آن را با نوافل تمام مي کند. »

نقش علم و تفکر در نماز

متاسفانه در جامعه ي ما، مدرک ايمان تقليد به ظاهر امور عبادي است، در حالي که بنا بر روايات راه تشخيص اهل ايمان و نماز، عقل و آگاهي آن ها است.
اسحاق بن عمار گويد: به حضرت صادق عليه السلام عرض کردم: « إن لي جارا کثيرا الصلاه، کثير الصدقه، کثيرحج لا بأس به فقال: يا اسحاق کيف عقله؟ قال: قلت له - جعلت فداک - ليس له عقل، قال فقال: لا يرتفع بذلک منه؛ (33)
مرا همسايه اي است با نمازگزاري بسيار و صدقه ي بسيار و حج زياد، او را هيچ عيبي نيست. فرمود: اي اسحاق عقل او چگونه است ؟ گفتم: فدايت شوم او را عقلي نيست، فرمود: با آن به جايي نمي رسد. »
از پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله روايت شده است: « رکعتان مقتصدتان في تفکر خير من قيام ليله؛ (34) دو رکعت نماز ميانه با تفکر، بهتر از قيام يک شب به عبادت است. »
در حديثي ديگر آمده است: « نوم علي علم خير من صلاه علي جهل؛ (35) خوابي که با علم باشد (خواب عالم) از نمازي که با جهل باشد، بهتر است. »
« رکعه من عالم بالله خير من الف رکعه من متجاهل بالله؛ (36)
يک رکعت از عالم به خدا بهتر است از هزار رکعت از جاهل به خداوند. »
مطابق سخنان امامان ما، عبادت نادان (جاهل متنسک) نه تنها سودي براي دين ندارد، بلکه موجب ضربه به دين خواهد شد.
چنان که امام صادق عليه السلام از آن به «شکستن کمر خود» تعبير مي کنند:
« قطع ظهري اثنان: عالم متهتک و جاهل متنسک...؛ (37)
دو گروه کمر مرا شکستند: عالم گنهکار و عبادت کننده ي نادان...»
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله در بيان تفاوت باطن دو نماز، ( سطحي و واقعي ) مي فرمايد:
« دو نفر از امت من به نماز مي ايستند، در حالي که تفاوت نماز آن ها به اندازه ي فاصله ي آسمان و زمين است.» (38)

ميزان قبولي نماز با توجه به احاديث

همچنين در احاديث راه هايي براي آگاهي از ميزان قبولي نماز و نيز تأثير نماز، مشخص شده است که به مواردي اشاره مي شود:
امام صادق عليه السلام مي فرمايد:
« من احب ان يعلم اقبلت صلوته ام لم تقبل فلينظر هل منعته صلوته عن الفحشاء و المنکر ؟ فبقدر ما منعته قبلت منه؛ (39)
هر کس دوست دارد که بداند آيا نمازش قبول گشته يا خير؟ پس بايد ببيند که آيا نماز او را از فحشا و منکر باز مي دارد؟ پس به اندازه اي که او را باز دارد ازآن نماز قبول مي شود.
همچنين پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله مي فرمايد:
« من لم تينهه صلوته عن الفحشاء و المنکر لم يزدد بها من الله الا بعدا؛(40)
هرکس که نمازش او را از فحشا و منکر باز ندارد، آن نماز جز دوري از خداوند نتيجه اي ندارد. »

سيره عملي امامان معصوم عليه السلام در نماز

با توجه به اخبار و روايات، آن بزرگواران همواره حتي در صحنه هاي نبرد و مواقع خوف متوجه و مترصد داخل شدن وقت اين فريضه بوده اند. در روايات آمده است: هنگامي که پيغمبر صلي الله عليه و آله به نماز مي ايستاد مانند لباس افتاده اي بود: « کان اذا قام الي الصلوه کأنه ثوب ملقي. » (41)
همچنين از بعضي زن هاي رسول خدا صلي الله عليه و آله نقل شده است هنگامي که با رسول خدا بوديم، چون وقت نماز مي رسيد گويي او ما را نمي شناخت و ما او را نمي شناختيم، براي اشتغالي که به خدا پيدا مي کرد از هر چيز. » (42)
حضرت علي عليه السلام در جريان جنگ صفين مدام مراقب آفتاب و وقت نماز بود، او در پاسخ به سوال يکي از ياران خود فرمود: ما براي برپاداشتن نماز با آن ها مي جنگيم. در روايتي ديگر آمده است: چون وقت نماز مي شد، به خود مي پيچيد و متزلزل مي شد. از آن حضرت علت تغيير حالشان سوال شد، فرمودند: زيرا وقت امانتي که خداي تعالي آن را بر آسمان ها و زمين ها عرضه داشت و آن ها از حمل آن ابا کردند، فرا رسيده است. (43) و نيز روايت شده است:
« اذا دخل الصلوه کان کأنه بناء ثابت او عمود قائم لا يتحرک و کان ربما رکع او سجد فيقع الطير عليه؛ (44)
هنگامي که داخل نماز مي شد، گويي ديواري ثابت يا ستوني ايستاده بود که حرکت نمي کرد، شايد گاهي رکوع يا سجده مي کرد، پرنده اي بر او مي نشست.»
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله در توصيف حال حضرت زهرا (س) فرمود:
« اما ابنتي فاطمه... متي قامت في محرابها بين يدي ربها جل جلاله... يقول الله عزوجل لملائکه، يا ملائکتي انظروا الي امتي فاطمه سيده أمائي قائمه بين يدي ترتعد فرائصها من خيفتي، و قد اقبلت بقلبها علي عبادتي... (45)؛
اما دخترم فاطمه... هنگامي که در محرابش در مقابل پروردگارش -جل جلاله- به نماز مي ايستد ... خداي عزوجل به ملائکه خود مي فرمايد: اي ملائکه من، به سرور بندگانم فاطمه نگاه کنيد که در مقابل من ايستاده است و مفاصل او از ترس من مي لرزد و با قلب خود به عبادت من اقبال نموده است.»
امام صادق عليه السلام مي فرمايد: « ان الحسن بن علي عليه السلام کان اذا اقام في صلاته ترتعد فرائضه بين يدي ربه عزوجل...؛ (46)
... حسن بن علي عليه السلام هنگامي که به نماز مي ايستاد، در مقابل پروردگارش- عزوجل - مفاصلش مي لرزيد. »
سيد بن طاوس قدس سره در فلاح السائل نقل کرده است: امام حسين عليه السلام وقتي وضو مي گرفت رنگش تغيير مي کرد و مفاصلش مي لرزيد. از آن حضرت علت را پرسيدند، فرمود: « براي کسي که بين دو دست صاحب عرش ايستاده، سزاوار است که رنگش زرد و مفاصلش بلرزد. » (47)
قضيه ابوحمزه ثمالي را در هنگام مشاهده امام سجاد عليه السلام را قبلا ذکر کرديم، در مورد امام سجاد عليه السلام و احوال او در نماز، داستان هاي بسياري نقل شده است که آن حضرت چون وقت نماز مي شد، پوستش مي لرزيد و رنگش زرد مي شد و چون بيد مي لرزيد و زماني که به نماز مي ايستاد، گويي که ساقه درختي بود چيزي از او حرکت نمي کرد مگر آنچه که باد از او حرکت مي داد. » (48)
« و عن ابي ايوب قال: کان ابو جعفر و ابو عبدالله عليهما السلام اذا قاما الي الصلوه تغيرت الوانهما حمره و مره صفره کأنهما يناجيان شيئا يريانه؛ (49)
ابوايوب مي گويد: امام صادق و امام باقر عليهما السلام هنگامي که به نماز مي ايستادند، رنگ رخسارشان گاهي سرخ و گاهي زرد مي شد، گويي که آنان با چيزي که او را مي بينند صحبت مي کنند. »
شرح حال عبادت امام موسي و امام رضا و امام حسن عسگري عليهما السلام در زندان از زبان زندان بان، حکايت از سيره عملي آن بزرگان دين در اهتمام به نماز و اداي حق بندگي دارد.

پي نوشت ها:

1. نهج الفصاحه، ص 695-696.
2. ميزان الحکمه، ج 5، ص 369.
3. نهج الفحاحه، ص 624.
4. بحارالانوار، ج 81، ص 456.
5. کنزالعمال، ج 7، ص 279، روايت 18870.
6. نهج الفحاحه، ص 397 نهج البلاغه، حکمت 131، ص 1152.
7. بحارالانورا، ج 80، ص 18.
8. امام خميني، آداب الصلوه، ص 34 ( پاورقي به نقل از اعتقادات مرحوم مجلسي، ص 29).
9. همان، ص 19.
10. ماعون (107)، آيه 4 و 5.
11. ميزان الحکمه، ج 5، ص 402.
12. مجموعه الاخبار، ص 205.
13. بحارالانوار، ج 80، ص 10.
14. امام خميني، چهل حديث، ص 427، ( فروع کافي، ج 3، ص 270).
15. بحارالانوار، ج 80، ص 17.
16. بحارالانوار، ج 81، ص 372.
17. همان، ج 80، ص 12.
18. همان، ج 53، ص 182.
19. نهج الفصاحه، ص 396.
20. ميزان الحکمه، ج 5، ص 371.
21. فيض الاسلام، نهج البلاغه، خطبه 197، ص 643-644.
22. بحارالانوار، ج 81، ص 375.
23. وسائل الشيعه، ج 3، ص 22، حديث 7.
24. محسن کازروني، خلوتگه راز، چاپ دوم، ناشر: مولف، چاپ الهادي، بهار 1373، ( به نقل از مجمع البيان، ذيل آيه 114 سوره هود ).
25. بحارالانوار، ج 81، ص 381.
26. بحارالانوار، ج 81، ص 388.
27. همان، ج 81، ص 384.
28. همان، ص 381.
29. بحارالانوار، ج 81، ص 375.
30. بحارالانوار، ج 81، ص 375.
31. وسائل الشيعه، ج 3، ص 54، حديث 10.
32. همان، حديث 12.
33. اصول کافي، ج 1، ص 28.
34. بحارالانوار، ج 81، ص 381.
35. نهج الفصاحه، ص 633.
36. نهج الفصاحه، ص 350.
37. ميزان الحکمه، ج 6، ص 509.
38. آداب الصلوه، امام خميني، ص 38 ( به نقل از بحارالانوار، ج 18، ص 249، حديث 41).
39. بحارالانوار، ج 82، ص 198.
40. نهج الفصاحه، ص 582.
41. بحارالانوار، ج 81، ص 380.
42. همان، ص 387.
43. همان، ص 381.
44. همان، ص 391.
45. ميزان الحکمه، ج 5، ص 382.
46. بحارالانوار، ج 81، ص 387.
47. امام خميني، آداب الصلوه، ص 112.
48. بحارالانورا، ج 81، ص 381.
49. همان.

منبع: بهشت وصال




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط