سالشماری اوستایی در اواخر پادشاهی داریوش اختیار شده است
چکیده:
سالشماری اوستایی در اواخر پادشاهی داریوش اختیار شده است باید گفت که الواح خزانه بطلان این نظر مارکوارت را نیز ثابت کرده است؛ چرا که در تمام دورهی داریوش و نیز پسرش خشایارشا و نیز نواده اش اردشیر اول همین گاهشماری و تا این زمان همین نامها رایج بوده.
تعداد کلمات: 1554 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه
سالشماری اوستایی در اواخر پادشاهی داریوش اختیار شده است باید گفت که الواح خزانه بطلان این نظر مارکوارت را نیز ثابت کرده است؛ چرا که در تمام دورهی داریوش و نیز پسرش خشایارشا و نیز نواده اش اردشیر اول همین گاهشماری و تا این زمان همین نامها رایج بوده.
تعداد کلمات: 1554 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه
نویسنده: ایرج وامقی
حدس دیگری که مارکوارت زده و تقیزاده با اطمینان آن را نقل کرده است (ص 137 ج) این است که سالشماری اوستایی در اواخر پادشاهی داریوش اختیار شده است باید گفت که الواح خزانه بطلان این نظر مارکوارت را نیز ثابت کرده است؛ چرا که در تمام دورهی داریوش و نیز پسرش خشایارشا و نیز نواده اش اردشیر اول همین گاهشماری و تا این زمان همین نامها رایج بوده و هیچ تغییری در آن راه نیافته است. پس از این زمان، اظهار نظر موکول میشود به خوانده شدن تمامی الواح.
نخستین کبیسهی پادشاهی خشایارشا در سال چهارم پادشادهی او بود ه است. اما باید گفت که این محاسبه و ترتیب در دو کبیسه باقیمانده از تمام کبیسههایی که آمده است، با اشکال مواجه میشود و آن هر دو در زمان پادشاهی خشایارشاست و اختلاف نیز فقط در یک سال است. اولی، مطابق کتاب کامرون (الواح 11-10) در سال دوم و دومی (لوح 27) در سال دوازده پادشاهی اوست که طبق محاسبهی بالا باید در سالهای سوم و سیزدهم قرار گرفته باشد و حلّ آن منوط به این است که سال پادشاهی خشایارشا را از اول سال بعد از درگذشت داریوش حساب کنیم و اما آخرین کبیسهای که در این الواح ثبت شده، متعلق است به سال پنجم از پادشاهی اردشیر اول، فرزند خشایارشاه، که درست در سال ششم اولین دورهی هشت ساله واقع شده است. مطمئناً خوانده شدن بقیهی الواح، پرتوهای تازهتری بر تاریکیهای گاهشماری ایران هخامنشی خواهد افکند.
مسئله کبیسهها:
نکته مهم دیگری که این اسناد به وضوح نشان میدهند، ناقص بودن سال و نیاز به انجام کبیسههای یک ماهه بوده است، به این معنی که بعضی از سالها سیزده ماهه بودهاند. در 85 لوحی که کامرون خوانده است، چهار سال سیزده ماهه مشاهده میشود که نخستین آن سال 32 پادشاهی داریوش است. (لوح 2، که تکرار شدن ماه دوازدهم «ویخنه» را نشان میدهد). دو لوح (11-10 و 27) از دوران پادشاهی خشایارشاست که در یکی ماه کار باشیه (ماه ششم) و در دیگری ماه ویخنه دوازدهم تکرار شده است و سرانجام آخرین تکرار ماه، در این الواح در سال 5 پادشاهی اردشیر ادول اتفاق افتاده که در آن نیز ویخنه تکرار شده است. در الواحی که آقایهالوک ترجمه و چاپ کرده است (و این آگاهی را به به لطف دوست دانشمندم دکتر عبدالمجید ارفعی مدیونم) نیز کبیسههایی وجود دارد. از آن الواح شش سال سیزده ماهه داریم که هر شش مربوط به پادشاهی داریوش است و به ترتیب به سالهای 16، 19، 22، 24، 27 و 30 پادشاهی او تعلق دارد اما در این شش کبیسه، چهار بار ماه دوازدهم و دو بار ماه ششم تکرار گردیده است. به هر حال تاکنون دست کم از سال ششم تا سال سی و دوم پادشاهی داریوش، موقع هفت کبیسه را میشناسیم که در دو سال (19 و 30) کارباشیه و در بقیه، ویخنه تکرار شده است و ما سعی میکنیم از روی همین کبیسهها نظمی به دست آوریم. محققان تقویم، کبیسههای ایرانی را اقتباس از کبیسههای بابلی دانستهاند که در دورههای نوزده ساله انجام میگرفته است. بدین صورت که در یک دوره نوزده ساله هفت بار کبیسه یک ماهه انجام میشد، بدین شرح: سالهای 1، 3، 6، 8، 11، 14، 17، 19. ساده تر بگوییم، برای بازگرداندن موقع تحویل آفتاب به برج بره (حمل)؛ یعنی نخستین روز بهار، در سال سیار قمری 354 روزی، در طی نوزده سال هفت ماه به سال اضافه میکردند که در شش مورد ماه دوازدهم و تنها در سال هفدهم، ماه ششم تکرار میشده است. بنابراین اضادفه کردن هفت ماه؛ یعنی 210 روز به تعداد روزهای 19 سال قمری؛ یعنی 6726 روز باید رقمی به دست دهد که معادل باشد با نوزده سال شمسی تا بدین طریق تحویل سال به موضع و موقع اصلی خود بازگردد؛ یعنی جمع دو رقم بالا که میشود 6936 روز، باید معادل 196 سال شمسی به طور کامل یا به تقریبی اندک باشد. در حالی که محاسبه نشان میدهد که چنین نیست. اگر 6936 روز را بر نوزده تقسیم کنیم میشود: 365/052 روز، در حالی که نوزده سال شمسی کامل (هر سال 365/25 یا کاملتر 365/2422 روز) برابر است با 6939/75 روز (یا کاملتر: 6939/6 روز) که در هر دو سال بیش از سه روز و نزدیک چهار روز در نوزده سال اختلاف حاصل میشود و نگفته پیداست که فقط در 190 سال این اختلاف به بیش از یک ماه میرسد. از سوی دیگر، چون تکرار ماه ششم در این دورهی نوزده ساله فقط یکبار در سال هفدهم صورت میگرفته است، بنابراین در تقویم هخامنشی باید فاصله بین دو بار تکرار ماه ششم، یعنی کارباشیه، نوزده سال باشد در حالی که در الواح خزانه مربوط به پادشاهی داریوش یکم دوبار تکرار کارباشیه ثبت شده است: یکی در سال 19 و دیگری در سال 30 پادشاهی او؛ یعنی با فاصله یازده سال و این نیز نادرست بودن دورههای 19 ساله را تأیید میکند.
بیشتر بخوانید : رویه ای بر فرضیه های نژادی سامی
دقت در ترتیب کبیسههای زمان داریوش نظم دیگری را به ما نشان میدهد که با دورههای نوزده ساله تطبیق نمیکند. این کبیسهها در سالهای 16، 19، 22، 24، 27، 30 و 32 پادشاهی او انجام گرفته است. بنابراین، دقیقاً دو دورهی کبیسهای هشت ساله را با ترتیب 19، 22، 24 یا (3،3 ،2) و 27، 30، 32 (3،3 ،2) در برابر داریم. بهتر بگوییم، در هر دورهی هشت ساله سه بار کبیسه انجام میشد.
به عبارت ساده تر سه ماه به ماههای این هشت سال اضافه میشده است. دورهی هشت ساله دوم برای رسیدن به این نتیجه راهنمای بسیار خوبی است. آخرین کبیسهی دورهی هشت ساله پیش از آن در سال 24 اتفاق افتاد و در این دوره در سال 27 (سه سال پس از آن) در سال 30 (سه سال پس از سال 27) و در سال 32 (دو سال پس از سال 30) سه کبیسه انجام شده است: کبیسههای دوره اول نیز چنین است: سال 19 (سه دسال پس از آخرین کبیسه دوره پیش؛ یعنی سال 16) سال 22 (سه سال پس از کبیسه سال 19) و سال 24 (دو سال پس از کبیسه سال 22).
محاسبهی روزهای این دورههای هشت ساله با سه کبیسه انجام شده، دقتی حیرتانگیز در تقویم هخامنشی را به ما نشان میدهد:
هشت سال 354 روزه میشود 2832 روز و اگر سه ماه کبیسه؛ یعنی 90 روز را به آن اضافه کنیم باید طول هشت سال شمسی در گاهشماری هخامنشیان به دست آید؛ یعنی جمع آن دو رقم که میشود 2922 روز و تقسیم این رقم بر هشت، دقت حیرتانگیزی را به ما نشان میدهد: 2922-8=365/25؛ یعنی سال هخامنشی با این محاسبه دقیقاً سیصد و شصت و پنج روز و یک چهارم بوده است اما چون سال حقیقی کمی کمتر از این رقم است، (3655/2422 روز) باید گفت اختلاف سال هخامنشی با سال حقیقی، که امروز دقیقاً حساب شده، فقط 0/0078 روز بوده است. به عبارت دیگر در هر ده هزار سال 78 روز و در هر هزار سال کمتر از 8 روز اختلاف حاصل میشد و درست تر بگوییم، در هر سال کمی بیشتر از یازده دقیقه و در هر دویست سشالی 1/5 روز و اگر این گاهشماری تاکنون ادامه یافته بود، پس از گذشت 25 سال تقریباً 20 روز با تحویل سال کنونی اختلاف پیدا کرده بود.
اما درباره شش کبیسهای که مبدأ محاسبه ما قرار گرفت، این نکته نیز شایان توجه است که در هر دورهی هشت ساله، دوبار ویخنه و یک بار کارباشیه تکرار شده است. به شکل زیر:
به عبارت ساده تر سه ماه به ماههای این هشت سال اضافه میشده است. دورهی هشت ساله دوم برای رسیدن به این نتیجه راهنمای بسیار خوبی است. آخرین کبیسهی دورهی هشت ساله پیش از آن در سال 24 اتفاق افتاد و در این دوره در سال 27 (سه سال پس از آن) در سال 30 (سه سال پس از سال 27) و در سال 32 (دو سال پس از سال 30) سه کبیسه انجام شده است: کبیسههای دوره اول نیز چنین است: سال 19 (سه دسال پس از آخرین کبیسه دوره پیش؛ یعنی سال 16) سال 22 (سه سال پس از کبیسه سال 19) و سال 24 (دو سال پس از کبیسه سال 22).
محاسبهی روزهای این دورههای هشت ساله با سه کبیسه انجام شده، دقتی حیرتانگیز در تقویم هخامنشی را به ما نشان میدهد:
هشت سال 354 روزه میشود 2832 روز و اگر سه ماه کبیسه؛ یعنی 90 روز را به آن اضافه کنیم باید طول هشت سال شمسی در گاهشماری هخامنشیان به دست آید؛ یعنی جمع آن دو رقم که میشود 2922 روز و تقسیم این رقم بر هشت، دقت حیرتانگیزی را به ما نشان میدهد: 2922-8=365/25؛ یعنی سال هخامنشی با این محاسبه دقیقاً سیصد و شصت و پنج روز و یک چهارم بوده است اما چون سال حقیقی کمی کمتر از این رقم است، (3655/2422 روز) باید گفت اختلاف سال هخامنشی با سال حقیقی، که امروز دقیقاً حساب شده، فقط 0/0078 روز بوده است. به عبارت دیگر در هر ده هزار سال 78 روز و در هر هزار سال کمتر از 8 روز اختلاف حاصل میشد و درست تر بگوییم، در هر سال کمی بیشتر از یازده دقیقه و در هر دویست سشالی 1/5 روز و اگر این گاهشماری تاکنون ادامه یافته بود، پس از گذشت 25 سال تقریباً 20 روز با تحویل سال کنونی اختلاف پیدا کرده بود.
اما درباره شش کبیسهای که مبدأ محاسبه ما قرار گرفت، این نکته نیز شایان توجه است که در هر دورهی هشت ساله، دوبار ویخنه و یک بار کارباشیه تکرار شده است. به شکل زیر:
17 | هشت سال اول | هشت سال دوم | ||
تکرار ویخنه | 16 | 22-24 | 27-32 | |
تکرار کارباشیه | سال آغاز کبیسه | 19 | 30 |
چنانکه ملاحظه میشود سال اول دوره هشت ساله نخست سال هنفدهم پادشاهی داریوش بود که سالهای سوم (سال 19 پادشاهی) و ششم و هشتم کبیسه بودهاند. دورهی هشت سالهی دوم از سال 25 پادشاهی داریوش آغاز میشود و بنابراین همچنان در سالهای سوم، (27) و ششم (30) و هشتم (32) کبیسهها تکرار شدهاند. اما چنانکه در جدول (به نقل از الواح خزانه) آمده است، سال 16 پادشاهی او نیز کبیسه (ویخنه) بوده است بنابراین میتوان به صورت بازگشت به عقب؛ یعنی به شکل قهقهرایی، تمام کبیسههای دورهی پادشاهی داریوش را محاسبه کرد.
1 | 2 | 3 | 4 | ||
0-1-2 | 3-6-8 | 11-14-16 | 19-22-24 | 27-30-32 | 35 |
بنابراین سال 35 پادشاهی داریوش نیز کبیسه بود. اما داریوش در همین سال درگذشته است. از طرف دیگر چون بنا بر آنچه داریوش خود در کتیبهی بیستون نویسانده است، کشته شدن «گئومات» و اعلام پادشاهی او در دهم ماه بگیادی (دهم مهرماه)؛ یعنی در نیمهی دوم سال اتفاق افتاده است. به احتمال قوی نخستین سال پادشاهی او که از بهار سال بعد محاسبه شده نیز کبیسه بوده است (و اگر چنین نباشد، باید مدت پادشاهی او را 36 سال به حساب آورد). از سوی دیگر اگر سال مرگ داریوش را سال جلوس فرزندش خشایارشا نیز به حساب آوریم، کبیسهای که در الواح 10-11 آمده نیز در سال سوم خشایارشا قرار خواهد گرفت. در نتیجه جدول ما به این صورت اصلاح میشود:
1 | 3-6-8 | 11-14-16 | 19-22-24 | 27-30-32 | 35 |
و نخستین کبیسهی پادشاهی خشایارشا در سال چهارم پادشادهی او بود ه است. اما باید گفت که این محاسبه و ترتیب در دو کبیسه باقیمانده از تمام کبیسههایی که آمده است، با اشکال مواجه میشود و آن هر دو در زمان پادشاهی خشایارشاست و اختلاف نیز فقط در یک سال است. اولی، مطابق کتاب کامرون (الواح 11-10) در سال دوم و دومی (لوح 27) در سال دوازده پادشاهی اوست که طبق محاسبهی بالا باید در سالهای سوم و سیزدهم قرار گرفته باشد و حلّ آن منوط به این است که سال پادشاهی خشایارشا را از اول سال بعد از درگذشت داریوش حساب کنیم و اما آخرین کبیسهای که در این الواح ثبت شده، متعلق است به سال پنجم از پادشاهی اردشیر اول، فرزند خشایارشاه، که درست در سال ششم اولین دورهی هشت ساله واقع شده است. مطمئناً خوانده شدن بقیهی الواح، پرتوهای تازهتری بر تاریکیهای گاهشماری ایران هخامنشی خواهد افکند.
منبع مقاله:
یاد یار مهربان ، با یاد دکتر بهرام فرهوشی ، به کوشش هما گرامی (فرهوشی)، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی فرهوهر، تهران، چاپ اول (1378)
بیشتر بخوانید
آیا نژاد آریایی هرگز وجود داشته است؟
ملایر، سرزمین آریایی ها
برتری نژاد آریایی، دروغی بزرگ!
ترتیب و توالی سالهای عادی و کبیسه
تعیین نام سال شمسی در دوره 12 ساله