تداوم آداب ورسوم کهن (قسمت دوم)

هر رسم مرکب از اجزایی مختلف است و در عین حال، مرکزیت و کلیتی دارد که این اجزای مختلف را تحت نظم معینی با هم ترکیب می کند ومجموعة واحدی را پدید می آورد. آنگاه همین مجموعه واحد، خود به مثال واحدی مستقل در ساخت کل فرهنگ جامعه و نیز زندگانی خود فرد، جایگاه و نقش معینی می یابد.
يکشنبه، 9 دی 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تداوم آداب ورسوم کهن (قسمت دوم)
بقا و تغییر آداب و رسوم کهن زرتشتی در ایران کنونی
 
چکیده:
هر رسم مرکب از اجزایی مختلف است و در عین حال، مرکزیت و کلیتی دارد که این اجزای مختلف را تحت نظم معینی با هم ترکیب می کند ومجموعة واحدی را پدید می آورد. آنگاه همین مجموعه واحد، خود به مثال واحدی  مستقل در ساخت کل فرهنگ جامعه و نیز زندگانی خود فرد، جایگاه و نقش  معینی می یابد.

تعداد کلمات: 2246 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 11 دقیقه
 
تداوم آداب ورسوم کهن (قسمت دوم)
 نویسنده: کتایون مزداپور
 
مهاجرت از یزد و کرمان به تهران و شهرهای دیگر عاملی بود که شرایطی جدید برای برگزاری آداب و رسوم پدید آورد (مثلا نگاه کنید به بخش ۴: تشتان). روستا یا محیط آشنا و قدیمی کرمان و یزد، یا جای خود را به شهری چون تهران میداد و ابعاد و شکل خانه ها و شرایط زیستن در آنها عوض می شد و یا اقتصاد کشاورزی یا شهری قدیمی جای خود را به اقتصادی جدید می سپرد. همچنین ابزارهایی که به این آداب و رسوم باز میگشت و در اجرای آنها به کار می رفت، شکلی تازه و دیگرگون می یافت؛ مثلا کاربرد آسیای برقی برای ساختن خوراک آیینی سیر و سداب (مهوش سروشیان، ۱۳۸۱ ص ۶۳۱) یا استفاده از چراغ گاز تک سوز و بزرگ به جای اجاق برای درست کردن سورگ (surog همان، ص ۲۳۶-۶۳۷). یا به جای شگر، که بنا بر نوشته های کهن در جشنها  به یکدیگر هدیه می دادندش، امروزه قند سبز (کله قند پوشیده در زرورق سبز) همراه با آویشن هدیه می شود. فزونتر آن که نوع روابط انسانی، چه روابط میان زرتشتیان در مکان جدید و چه روابط زرتشتیان و غیر زرتشتیان، صورت و شکلی تازه به خود گرفت و در برگزاری آداب و رسوم کهن تأثیر کامل میگذاشت.  در نتیجه، اجزای سازنده هر رسم، کلیت آن و نقش آن از سر نو تعریفی تازه یافت.
 
میزان مقاومت و سازگاری هر کدام از این عوامل و قابلیت ثبات و دوام هر یک متفاوت و خاص خود آن است. ثابت ماندن و دوام یا دیگرگونی و تغییر هر عامل بنا بر ذات و وجود آن، ارزش آن در سلسله مراتب ارزشهای اجتماعی و فردی، و شرایط خود آن، و نیز ارتباط آن با دیگر عوامل و جایگاه آن در سلسله مراتب دانسته ها و ارزشهای ذهنی فرد و جامعه برگزار کننده رسم، هر بار بصورت امری نسبی در می آید. روشن است که عکس العمل مردم دیگری که با این جامعه سروکار و بر آن تسلط دارند، خود می تواند نقش مهمی در ارزیابی برگزارکنندگان رسم نسبت به آن رسم بازی کند.
 امروزه با حضور موبدان و موبدیاران برگزاری مراسم و آیینها رسمیت می یابد. نقشی که موبدان در رهبری آیینی جامعه زرتشتی دارند، بازمانده سهم و نقش مهم آنان در ادوار کهنتر است که اقتدار بیشتر و حکومتی و پرتنوع داشتند و از آن جمله، ) قدرت برای داوری و قضاوت و تعیین میزان مجازات جرم در دست آنها بود. دادن فتواهای دینی و آیینی که قبل از اسلام، موبدان بزرگ و والامقام، با سمت رسمی دولتی، به آن می پرداختند، امروزه به وسیله کنکاش موبدان (در واقع کنکاش یا انجمن موبدان تهران) انجام میگیرد.
بقا و تغییر آداب و رسوم کهن زرتشتی در ایران کنونی
در بخشهای نه گانه زیر، گلچینی از آداب و رسوم کهن و مکتوب زرتشتی که در جامعه کنونی زرتشتیان ایرانی، با تغییراتی باقی مانده اند یا جای خود را به رسمی دیگرگون داده اند، آورده می شود:
موبدان و رسمیت آداب و رسوم ، در واقع، برگزاری آداب و رسوم کهن و دانستن جزئیات و اجرای رسمی آنها شغل و حرفه موبدان است. در ایران، آنان بویژه پس از سالهای ۱۹۵۰ / ۱۳۳۰ ، مقاومتی چندان در برابر دیگرگونی آداب و رسوم آیینی نشان ندادند و با شرایط تازه با روی خوش مواجه شدند. بسیاری از فرزندان موبدان به حرفه های دیگر روی آوردند و در نتیجه، جای موندزادگان در هدایت و برگزاری آداب و رسوم کهن خالی مانده است. به همین دلیل، سنت کهن شکسته شد و افرادی از خاندانهای عادی و به اصطلاح «عام» را به نام «موبدیار» به حیطه قدیمی کار موبدان راه دادند (سال ۱۳۵۹-۱۳۶۱).
 
امروزه با حضور موبدان و موبدیاران برگزاری مراسم و آیینها رسمیت می یابد. نقشی که موبدان در رهبری آیینی جامعه زرتشتی دارند، بازمانده سهم و نقش مهم آنان در ادوار کهنتر است که اقتدار بیشتر و حکومتی و پرتنوع داشتند و از آن جمله، ) قدرت برای داوری و قضاوت و تعیین میزان مجازات جرم در دست آنها بود. دادن فتواهای دینی و آیینی که قبل از اسلام، موبدان بزرگ و والامقام، با سمت رسمی دولتی، به آن می پرداختند، امروزه به وسیله کنکاش موبدان (در واقع کنکاش یا انجمن موبدان تهران) انجام میگیرد.
 
  ۱. مراسم درونی آتشکده
آداب و مراسمی که بوسیله موبدان و موبدیاران و با نظارت آنان انجام میگیرد، بسیار ساده شده است. دامنه این ساده شدن به جزئیات مراسم و آدابی که در درون آتشکده ها (اصطلاح امروزی: در مهر؛ ذری زرتشتی: bare mehr)) و گاهنبارخانه برگزار می شود، هم کشیده شده است. این مراسم، که اساسا مختص آتشکده بوده اند و هستند، یا ساده اجرا می شوند یا اصلا حذف شده اند (بند ۱-۲). چنین است که گرچه رفتن به زیارتگاهها و نذر کردن برای آنها و کشیدن سفره های مقدس، که خارج از نظارت موبدان است، رونق بسیار دارد، اما گاهنبارخانه و اماکنی که خاص برگزاری زشت و خواندنی وندیداد و دیگر نیایشهای طولانی قدیمی بوده اند، اغلب متروک و خالی است.
 
نکته دیگر آن که برخی از موبدان سالخورده ایرانی برای تحصیل به هندوستان رفته بوده اند. اینان گذشته از شیوه برگزاری ایرانی آیینهای دینی کهن، با روشهای برگزاری این آداب در هندوستان نیز آموخته شده اند و به آن خو گرفته اند. از این روی است که در جستجوی دقیقتر، گاهی نشانه هایی از این آمیختگی را نیز می توان در این مراسم در ایران کنونی مشاهده کرد.
برخی از مراسم درگذشتگان، مانند نیایش خواندن برای «شبگیره» و «بزرگ کردن آتش» (بند ۱-۲۳) در خود محوطه آتشکده انجام می گیرد.
 
۲ . آیینهای رسمی در بیرون از آتشکده
مراسمی که موبدان و موبدیاران در بیرون از آتشکده برگزار می کنند، بخش اصلی آیینهای بازمانده زرتشتی است که اجرا می شود؛ یعنی گاهنبارها و مراسم درگذشتگان (گویش بهدینان: kar o dad، کارهای دینی و قانونی).
 
مراسم رسمی درگذشتگان پس از تدفین (بند ۲-۲) سوم (اصطلاح قدیمی تر: sed و چهارم )اصطلاح قدیمی کرمانی: caromun) )و دهه (daha) و سیروزه ( siruja / siruza ) و روزه ( ruja / ruza ) است. در هر ماه تا یک سال روزه برگزار  می شود و در سر سال، مراسم سال است و تا سی سال، هر ساله، سال را می خوانند. پس از سال اول، یک روزه دیگر هم در سر ماه پس از سال خوانده می شود. این مراسم در ایران بیش از هندوستان، که در آن جا تا سی سال هم سال را نمی خوانند، تفصیل دارد و با مهمانی توأم است.
 
گاهنبارها هم چون از قدیم باز مانده اند و معمولا هر یک به نام شخص درگذشته ای خوانده می شود، در واقع بصورت جزئی از مراسم درگذشتگان در آمده اند. گاهنبارها هر یک موقوفه ای دارند و طبعا سالهای برگزاری آنها محدود نیست. هر گاهنبار در یکی از شش چرخه (دری زرتشتی: tahra) گاهنبار، که هر یک پنج روز طول می کشد، برگزار می شود. در روزهای گاهنبار موبدان در نخستین ساعات بامداد در آتشکده مراسم واج یشت گاهنبار را برگزار می کنند و این مراسم اخیرا رونق تازه یافته است.
 
برای برگزاری این گونه مراسم در تهران اماکنی وقفی، مانند سالن ایرج، خانه نرگس، مجتمع فرهنگی مارکار، و نیز سالنهای متعدآتشکده وجود دارد. در همه شهرهای زرتشتی نشین نیز چنین امکاناتی فراهم آمده است.

بیشتر بخوانید : زردشت و سقراط

جز اینها، در مراسم درگذشتگان، قطعه پارچه سفیدی هم جزو خیرات است شایست ناشایست، و یادداشتهای آنها. این پارچه را «شبگیره» می نامند و پس از برگزاری نیایش به مصرف «پاکی» و کارهای آیینی و پاکیزه میرسد. نیز به نیت بخشوده شدن تقصیر و گناهان نادانسته و غیرعمدی یا آگاهانه ولی «ناتوخته» و جبران نشده متوفی و قصور وی در پرستش و نیایش و یا تقصیر وی در پرهیز و پاک داشتن زمین و آتش، موبدان برای او و به نام او و " اوستاهای دیگری هم میخوانند. . از این اوستاها، خواندن «پشت دور دادگاه» («دادگاه» به زبان دری زرتشتی یعنی دخمه و آرامگاه) در آرامگاه و «بزرگ کردن آتش» یعنی خواندن نیایش به نام متوفی برای آتش، در آتشکده انجام میگیرد. «یشت دور دادگاه» پیش از این با تفصیل بسیار در محل دخمه و دادگاه، از نیمه شب تا بامداد خوانده می شد. کنکاش موبدان آنچه را که باید در هر یک از این مراسم خوانده شود و چگونگی برگزاری آنها را معین و به موبدان و موبدیاران ابلاغ میکند.
 
3. جشن خوانی و گاهنبار توجی
جز این، مراسم جشن خوانی ( Jasan - xani ) در خانه ها تا ۱۹۵۰ / ۱۳۳۰ انجام میگرفت. جشن خوانی به مناسبت خیر و خوب، مثل خریدن و ساخت خانه نو معمول بود و فرخنده به شمار می رفت. جشن خوانی در واقع میهمانی بود که با مشارکت موبدان و خواندن نیایش (آفرینگان تهمان و همازور) همراه برگزار می شد. امروزه خواندن جشن کمتر به شکل سابق معمول است. در واقع میهمانی می دهند، اما اغلب نیایش و دعایی در آن خوانده نمی شود.
 نکته دیگر آن که برخی از موبدان سالخورده ایرانی برای تحصیل به هندوستان رفته بوده اند. اینان گذشته از شیوه برگزاری ایرانی آیینهای دینی کهن، با روشهای برگزاری این آداب در هندوستان نیز آموخته شده اند و به آن خو گرفته اند. از این روی است که در جستجوی دقیقتر، گاهی نشانه هایی از این آمیختگی را نیز می توان در این مراسم در ایران کنونی مشاهده کرد.
برخی از مراسم درگذشتگان، مانند نیایش خواندن برای «شبگیره» و «بزرگ کردن آتش» (بند ۱-۲۳) در خود محوطه آتشکده انجام می گیرد.

با وجود این، خواندنی گاهنبار و صورتی از جشن در اماکن عمومی و وقفی گاهی دیده می شود. در کنار آن، خواندن گاهنبار موسوم به توجى (tuji) از سوی سازمانهای زرتشتی و گروهها و گاهی اشخاص انجام میگیرد و گاهنبار توجی را همه وقت و به سادگی می توان خواند.
 
این واژه از فعلی ساخته شده است که معادل و همسنگ آن در زبان فارسی می شود «توختن» و مادۂ مضارع آن «توز» به معنای «ادا کردن، جبران کردن»:
چو گفتی که وام خرد توختم   سخن هر چه بایستم آموختم
یکی نغز بازی کند روزگار    که بنشاندت پیش آموزگار
(شاهنامه، چاپ مسکو، ج ۸، ص ۱۴۶)
 
۴. درگذشت زرتشت
روزخور (دری زرتشتی با گویش بهدینان: xiru) از ماه دی، روز درگذشت زرتشت است. مراسم این روز سابقا در خانه ها و بصورت انفرادی برگزار می شد و فقط در خانه هایی که در آن کسی بتازگی درگذشته بود، آن را بصورت رسمی و با مشارکت موبدان برگزار می کردند. امروزه با تفصیل بیشتر و بصورت همگانی و با مشارکت موبدان برگزار می شود و در تهران، محل آن آرامگاه قصر فیروزه است. موبدان به خواندن آفرینگان می پردازند. خوراکیهای مفصل برای مراسم درگذشتگان تهیه می کنند. به حضور یابندگان در مراسم، خوراک معمولی مراسم دینی، یعنی آش و سورگ و ٹرک میدهند. برگزارکننده این مراسم انجمن زرتشتیان است. همه می توانند در این مراسم شرکت کنند، و هر کس بخواهد و بتواند به قصر فیروزه میرود.
 
۵. فرودگ
فرودگ (فارسی یزدی: forudog ؛ دری زرتشتی: prudog) یا فروردینگان (farvardingan) امروزه نام روز فروردین از ماه فروردین (اولین فروردین روز سال و روز نوزدهم سال) است. نام فروردیان (frawardiyan) یا فروردیگان (frawardigan) در متون بر ده روز پایان سال اطلاق می شود. آمده است که در ده روز فروردیان روانها چه بهشتی و چه دوزخی، بر زمین و به خانه های خود می آیند و در روز اورمزد و فروردین ماه (سپیده دم روز اول نوروز) به مکان خود باز میگردند. امروزه این تصویر بیان نشده و تلویحی و ضمنی هست که بازگشت روانها در روز فروردین از ماه فروردین صورت میگیرد. در این روز مراسم مفصلی در قصر فیروزه، در تهران برگزار میشود. پیش از ۱۹۵۰ / ۱۳۳۰ چنین مراسمی نبود. روز فروردین از ماه اسفند را فرودگ می نامیدند و مراسم آن بصورت خصوصی و در خانه ها برگزار می شد. خانه را آب و جارو میکردند، یعنی جارو می زدند و آب می پاشیدند؛ بوی خوش بر آتش می نهادند و اوستا می خواندند. اگر در خانه، در آن سال شخصی در گذشته بود و به اصطلاح کسی تازه روان ( taja - vrun )داشتند، موبد برای برگزاری مراسم دعوت می شد.
 
۶. پرسه های همگانی
در روز اورمزد از ماه تیر و روز اورمزد از ماه اسفند، سابقا در هر خانه که کسی در آن درگذشته بود، مردم برای تسلیت گفتن میرفتند. امروزه در این دو روز، پرسه همگانی و با مشارکت موبدان برگزار می شود. موبدان از بامداد (گاه هاون) تا نیمروز آفرینگان و فروردین یشت را به تفصیل می خوانند و نام درگذشتگان را از کیومرث تا سوشیانس (البته طبعأ تا حد امکان یاد می کنند و به فروهر آنان درود می فرستند. دوستان به خانواده های سوگوار تسلیت میگویند و سرسلامتی میدهند. محل برگزاری پرسه های همگانی در این روزها و در اورمزد و فروردین ماه در تهران، خانه نرگس و یا سالن ایرج است در خیابان میرزا کوچک خان فعلی که بخشی از مجموعه ساختمانی انجمن زرتشتیان تهران به شمار می رود. در نوروز در خانه ها هم مردم به پرسه می روند. این انتخاب اولا به اختیار خانواده ها است. ثانیا گفتنی است که شادروان کیخسرو فرودخسرویانی (راستی) و همسرش، شادروان لعل مزداپور، در همگانی شدن شکل اجرای این مراسم نقش فعالی ایفا کرده اند.
 
۷. یشت رپتون
سابق در نوروز تابستانی ، در پنج روز اول سال، مردم از نیمروز تا سه ساعت بعدازظهر، یعنی گاو رپتون (rapatvan: دری زرتشتی؛ پهلوى: rabihwin)، در گاهنبارخانه جمع می شدند و بی وقفه و در سکوت کامل به خواندن نیایش می پرداختند. آدابی خاص، مثل رعایت سکوت کامل و خودداری از هر حرکت اضافی، ننهادن پای برهنه بر زمین، از خصائص برگزاری یشیر رپتون بود. در پایان، طعام خاصی را، مرکب از نانی مخصوص و یک تکه میوه، به نام لقمه رپتون، به شرکت کنندگان می دادند. همچنین گیاه هوم (ham) را میکوبیدند و با آب و شیر، از آن نوشابه می ساختند و هر کس یک بطری از آن را با خود به خانه می برد برای دیگران. امروزه فقط موبدان در آتشکده این نیایش قدیمی را برگزار می کنند و مردم عادی آن را نمی شناسند.اما، در هندوستان این مراسم با تفصیل بسیار هم اکنون برگزار می شود و محل آن، آتشکده ها است.

ادامه دارد..
 
منبع:
چند سخن ، کتایون مزداپور، به کوشش ویدا نداف ، تهران: فروهر (1389)

بیشتر بخوانید :
  شاخه‌های انسان شناسی
  انسان شناسی نمادین و تفسیری
  انسان شناسی و ساختارگرایی

 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط