24 مرداد 1388 / 23 شعبان 1430 / 15 اوت 2009 |
1) 24مرداد ماه سال1369هجري شمسي: عمليات عاشوراي 2 در منطقه عملياتي جنوب مهران با رمز يا مهدي(عج) ادركني آغاز شد. عمليات عاشوراي 2را سپاه پاسداران انقلاب اسلامي انجام داد. هدف ازاجراي عمليات عاشوراي2 انهدام كامل نيروهاي دشمن درمنطقه عملياتي بود و قواي اسلام با موفقيت كامل درعمليات عاشوراي 2 به اهداف مهم خود دست يافتند. همچنين دراين عمليات قواي اسلام مقادير درخور توجهي ازتجهيزات دشمن را منهدم كردند و مقاديري نيزبه غنيمت گرفتند. |
2) 24 مرداد ماه سال1369هجري شمسي: صدام حسين رئيس جمهور رژيم بعثي عراق با فرستادن نامه اي به رئيس جمهور وقت جمهوري اسلامي ايران موافقت خود را با مفاد قرارداد 1975الجزاير اعلام كرد. درپي شكست هاي متعدد رژيم بعثي عراق در دوران جنگ تحميلي سرانجام عراق قطعنامه 598شوراي امنيت سازمان ملل را پذيرفت. گفتني است كه در قطعنامه 598 معاهده 1975الجزاير مبناي حل اختلافات ايران و عراق در نظرگرفته شده بود. رژيم بعثي عراق با وجود پذيرش مفاد اين معاهده به هنگام اجراي معاهده ياد شده افزودن برمفاد معاهده را درخواست كرد. اما پس از مقاومت دوساله ايران دربرابرخواسته هاي ناحق رژيم عراق صدام موافقت خود را اعلام كرد و پيروزي بزرگ سياسي ديگري براي جمهوري اسلامي ايران بدست آمد. |
3) ارتحال علامه "ميرزا محمد حسين ناييني" استاد گرانقدر حوزه علميه نجف اشرف (1315ش) حاج ميرزا محمدحسين ناييني نجفي مشهور به ميرزاي نائيني ملقب به شيخالاسلام، فقيه امامي، مرجع تقليد، اصولي، حكيم و اديب در سال 1239 ش (1276 ق) در نائين متولد شد. در اصفهان نزد ميرزا محمدباقرنجفي، حكيم جهانگيرخان قشقايي و ابوالمعالي كلباسي كسب علم نمود، سپس به عتبات رفت و در سامرا نزد ميرزاي بزرگ شيرازي و سيدمحمد فشاركي و سپس در كربلا نزد سيداسماعيل صدر و در نجف نزد آخوند خراساني سالها تحصيل نمود. ميرزاي ناييني از آن پس خود در شمار مدرسان تراز اول حوزه علميه نجف درآمد و حلقه درس خود را تشكيل داد كه در اين ميان حضرات آيات عظام: سيدمحسن حكيم، سيدمحمود حسيني شاهرودي، سيدجمال الدين گلپايگاني، سيدمحمد حجت كوهكمرهاي، سيدمحمدهادي ميلاني، شيخ محمدتقي آملي، سيدابوالقاسم خويي، علامه طباطبايي، ميرزا هاشم آملي و دهها فاضل و فقيه بزرگوار، خوشهچين معارف آن استاد بزرگ و زعيم حوزه علميه نجف اشرف بودند. در عصر ميرزا، انقلابي مردمي به منظور مهار استبداد و تحصيل استقلال و امنيت به رهبري عالمان ديني در ايران انجام شد كه به نهضت مشروطه معروف گرديد. در اين ميان ميرزاي ناييني به همراه آخوند خراساني نقش مؤثري را در پيروزي آن ايفا كرد. ايشان در بحران انقلاب مشروطه، كتاب "تنبيه الاُمَّة" را نگاشت و در آن، حاكميت اسلام ناب را با دليل و برهان قاطع اثبات كرد. ميرزاي ناييني همچنين در پي استيلاي انگلستان بر عراق، انتخاب هر حاكم كافر بر كشور مسلمان عراق را حرام دانست و موجب شورش مردمي عليه استعمار گرديد. از اين رو، استعمار پير زمينه تبعيد مراجعي همچون ميرزاي ناييني و سيد ابوالحسن اصفهاني و... را به ايران تدارك ديد. اين امر در نهايت بر اثر فشار مردم و علما، با عذرخواهي پادشاه عراق و بازگرداندن محترمانه علما به عراق پايان يافت. سرانجام ميرزاي بزرگ ناييني، پس از عمري تلاش و مجاهده در 24 مرداد 1315 ش برابر با 26 جمادي الاول 1355 ق در حدود 80 سالگي به ديدار معبود شتافت و پس از تشييعي باشكوه، در جوار بارگاه مطهر امام علي(ع) به خاك سپرده شد. |
4) حمله هواپيماهاي عراق به جزيره نفتي خارك در جريان جنگ تحميلي (1364 ش) با فرا رسيدن تابستان 1364، در حالي كه تهديدات عراق براي حمله مجدد به شهرها و اماكن غيرنظامي ادامه داشت، وزير اطلاعات عراق تهديد كرد كه عراق حملات خود عليه كشتيراني در خليج فارس را تشديد خواهد كرد، تا بدين وسيله ايران را وادار به نشستن بر سر ميز مذاكره كند. همچنين وزير نفت عراق نيز گفته بود، عراق به نفتكشهايي كه به بنادر ايران نزديك شوند حمله خواهد كرد زيرا اين بنادر شاهرگ اقتصادي ايران كه ماشين جنگي اين كشور را تغذيه ميكنند، ميباشد. به دنبال اين تهديدات، عراق سرانجام در 24 مرداد 1364، پايانههاي نفتي ايران در جزيره خارك را مورد حمله قرار داد كه اين اقدام عراق به منزله بنيان نهادن گسترش دامنه جنگ ارزيابي شد. همزمان با حمله عراق به پايانههاي نفت ايران در جزيره خارك، حملات هوايي عراق عليه مردم غيرنظامي در شهرها ادامه يافت. |
5) اشغال پاوه در كردستان توسط عناصر تجزيه طلب ضد انقلاب (1358 ش) يك هفته پس از پيروزي انقلاب اسلامي، توطئه و تهاجم دشمن با حمله احزاب چپ به ويژه حزب دموكرات به مهاباد در اول اسفند 57 آغاز شد و به قصد تشكيل كردستان بزرگ، تهاجم وحشيانه خود را آغاز كردند. آنان قصد داشتند قسمتي از قلمرو حاكميت ملي و اسلامي ايران را جدا ساخته و نقشههاي شوم دشمنان نظام اسلامي مبني بر تجزيه كشور را به اجرا درآوردند. افراد مسلح حزب منحله دموكرات در ادامه تجاوزات خود، در روز 24 مرداد 58، همه راههاي ورودي شهر پاوه در استان كردستان را به محاصره و كنترل خود درآورد و به گروهانها و مراكز سپاه پاسداران يورش برد. آنان پس از به دست گرفتن تمام نقاط حساس شهر و ارتفاعات مهم منطقه، به جنايات متعددي دست زدند كه در يك مورد، شهادت دلخراش 25 تن از برادران پاسدار بستري در بيمارستان شهر و چهل نفر ديگر از مردم بود. در پي اين جنايات فرمان حضرت امام خميني(ره) براي آزادسازي سريع شهر صادر گرديد و پس از جانفشانيهاي سردار چمران و سرلشكر فلاحي در طي نبردي سهمگين، اين شهر از لوث وجود ضدانقلاب پاك شد. |
6) 23شعبان سال743هجري قمري: « حسين بن عبدالله طيبي» ملقّب به« شرفُ الدين» محدث و اديب بزرگ قرن هشتم هجري دارفاني را وداع گفت. وي درعلوم معاني و بيان، ادب عرب و معقول ازبزرگان عصرخود بشمارميرفت. طيبي پيوسته درنشرفرهنگ و معارف اسلام ميكوشيد و دراين راه مال بسيار بذل ميكرد بطوريكه ثروت خود را درراه برآورده ساختن ضروريات طلاب ديني صرف كرد. اين عالم بزرگوار ازآغاز كارتدريس، نيمي از روز را به تفسيرو نيم ديگر را به روايت حديث ميگذرانيد. ازآثارطيبي ميتوان كتابهاي «اَلبِّيتانُ فِي المَعاني وَالبَيان، تفسيرقرآن و شرح مِشكوة» را نام برد. |
7) 23شعبان سال817هجري قمري: « نورالدين عبدالرحمن جامي» بزرگترين شاعر و اديب قرن نهم هجري درشهر جام قدم به عرصه حيات گذاشت. درمعاصربا سلاطين تيموري و ملقب به «خاتمُ الشُّعراء» بود. جامي به آموختن و دانستن هرچيز علاقه و اشتياق بسياري نشان ميداد. ازاين رو در انواع علوم، استادي فرزانه و دراقسام نظم و نثرمتبحّربود. وي به هنگام جواني به سمرقند رفت و علوم ديني وادبيات را فراگرفت. سپس به سيروسفر در سرزمينهاي دور و نزديك مشغول شد. جامي درزمانيكه هرات رونقي بسزا داشت درآن شهر ميزيست و به عارف جام معروف بود. او به خاندان رسالت عقيدهاي محكم داشت و هرگز مدح زورمندان و پادشاهان را نگفت. جامي آثارمنظوم و منثور بسياري برجاي گذشته كه ازآن ميان ميتوان به «بهارستان، نفحات الاُنس و هفت اورنگ» اشاره كرد. |
8) درگذشت "سيد ابومحمد اطرواش" معروف به "ناصر كبير" (304ق) حسن بن علي بن حسن از نوادگان امام سجاد(ع)، مَكَنّي به ابومحمد، ملقب به ناصرالحق، ناصرالدين و ناصر كبير و موصوف به اطرواش ازفضلا و زُهّاد زمان خود بوده است. وي جد مادري سيد مرتضي و سيدرضي است. گويندكه مدتي بر طبرستان حكومت داشت ولي در پايان عمر، از آن كنارهگيري كرد و به تدريس و تاليف و عبادت پرداخت. اصول الدين، اَمالي، تَفسير القُرآن، ايمان و النُّذور از جمله كتب اوست. روز وفات ايشان را، 25 شعبان نيز گفتهاند. ناصر كبير در طبرستان مدفون است. |
9) درگذشت "شرف الدين" محدث و اديب بزرگ مسلمان(733 ق) حسين بن عبداللَّه طيّبي ملقب به شرف الدين، در ادبيات عرب به ويژه در علوم معاني و بيان از بزرگان عصر خود به شمار ميرفت. وي به تدريس تفسير قرآن و روايت حديث اهتمام داشت و تفسير قرآن و شرح مشكات را در اينباره تأليف كرد. شرف الدين مردي فروتن و نيكوكار بود و با بدعتگزاران به شدت مخالفت ميورزيد. او در تعليم و تربيت جويندگان دانش و فضيلت، بسيار سختكوش و در دستگيري بينوايان و نيازمندان، سخاوتمند بود. |
10) كودتاي "اشرف افغان" عليه "محمود افغان" در اصفهان(1137 ق) ضعف آخرين شاهان صفوي و اضمحلال امپراتوري آنان منجر به روي كار آمدن افغانها گرديد. محمود افغان بسياري از دودمان سلطنتي سلسلهي صفويه را به قتل رساند. اما پس از 2 سال، محمود نيز طي كودتايى به نفع پسر عمويش اشرف سرنگون شد و اشرف در 23 شعبان سال 1137 ق خود را شاه خواند. اشرف پسر عموي محمود كه پدرش ميرعبداللَّه به دست او كشته شده بود از تنفر مردم نسبت به محمود استفاده كرده، او را به انتقام پدرِ خود بكشت و به جاي وي پادشاه ايران شد. محمود به هنگام مرگ، 27 سال داشت. |
11) تولد "ژان دو لابْرويِرْ" نويسنده و عالم علم اخلاق فرانسوي (1645م) ژان دولابْرويِر، نويسنده فرانسوي در 15 اوت 1645م در يكي از خانوادههاي متوسط پاريس به دنيا آمد. وي پس از پايان تحصيلات خود در رشته حقوق، به وكالت دعاوي پرداخت اما پس از چندي اين كار را رها كرد و پس از به دست گرفتن يك شغل دولتي، به تدريس خصوصي به فرزند يك اشرافزاده مشغول شد. لابْروير از آن پس به تفكر و تعمق پرداخت و با مطالعه بر روي روحيات مردم، از مشاهدات خود درباره خصوصيتهاي اخلاقي و عادات افراد براي نوشتن الهام گرفت. لابروير در سال 1688م پس از ترجمه كتابي از يونان باستان، خود نيز درباره آداب و رسوم و اخلاق مردم قرنِ خود چيزهايى بر آن افزود و دستنوشتههاي كتاب را با عنوان سجاياي بشر به ناشر سپرد. ناشر در كمال نااميدي، كتاب را منتشر كرد، اما به محض آنكه در معرض فروش گذارد، چنان مورد استقبال قرار گرفت كه در همان سال به چاپ دوم و سوم انجاميد. كتاب سجاياي بشري در طي هشت سال بعد، هشت بار به چاپ رسيد و لابْروير در هر تجديد چاپ، مطالب تازهاي بر آن افزود چنانكه در اين مدت، حجم كتاب سه برابر شد. كتاب سجاياي بشري به ظاهر ترجمهاي بود از نويسندهاي يوناني در عهد باستان كه گروههاي مختلف بشري را تصوير كرده بود، اما قسمتهايى كه لابروير از آداب و رسوم عصر خويش بر آن افزود، دوستداران بيشتري يافت. لابروير كه طرفدار نويسندگان قديم و مخالف نويسندگان عصر جديد بود، در آغاز گمان ميبُرد كه همه چيز به وسيله قدما گفته شده و در بشر، چيز تازهاي به وجود نيامده است، اما از مطالعه آثار نويسندگان معاصر خود در ساختن امثال و حكمِ كتاب خويش مايه گرفت. به ويژه آنكه كتاب را از نظر تصوير چهرههاي تازه و عجيب، غناي بسيار بخشيد، چنانكه خوانندگان ميتوانستند در وراي اين چهرهها، بعضي از شخصيتهاي معاصر را بشناسند. كتاب سجاياي بشري از جنبه انتقادي و هجو نيز قابل توجه است و لابروير نه تنها معايب خود را مورد توجه قرار ميدهد، بلكه نقايص جامعه فساد يافته را نيز پيش چشم ميگذارد و به شيوهاي تند و گاه بيرحمانه، از آداب و رسوم جامعه انتقاد ميكند. اين فساد، از نظر لابروير از تباهي قرون پديد نيامده، بلكه ريشهاي اساسي دارد كه داروي آن را تنها در مذهب ميتوان جست. بدين طريق، انتقاد لابروير بيشتر از روحي عصيانگر سرچشمه ميگيرد. عنصر اصلي كتاب را دو چيز تشكيل ميدهد: ترسيم خصائص گروههايى از افراد بشر و تصوير جامعه با تعصبها، حماقتها، بيدادگريها و حتي انتقاد از دربار و بزرگان در كنار وفاداري به شاه و مقامات روحاني دين. لابروير در اواخر زندگي، كتاب بحثهايى درباره اصول تسليم و ترك نفس را نگاشت و در سال 1693م به عضويت آكادمي فرانسه درآمد. آثار لابروير شاهكاري است از نثر فرانسه. جملههاي موجز، كلام فشرده كه با ظرافت و استادي ستايشانگيز در عبارتها جاي داده شده، زباني كه با لطافتي كم نظير، مفاهيم را بيان كرده، همه سبب شده است كه نثر لابروير از كهنگي در امان مانَد و او خود از استادان مسلم ادبيات فرانسه به شمار آيد. ژان دو لابروير سرانجام در يازدهم مه 1696م در 51 سالگي درگذشت. |
12) تولد "ناپلئون بُناپارت" پادشاه كشورگشاي فرانسه (1769م) ناپلئون بُناپارت، امپراتور نامآور فرانسه در پانزدهم اوت 1769م در جزيره كُرْسْ در جنوب ايتاليا واقع در درياي مديترانه به دنيا آمد. وي در كودكي راهي فرانسه شد و پس از ورود به مدرسه نظام، در خدمت حكومت هيأت مديره انقلاب كبير فرانسه درآمد. ناپلئون در جريان سركوبي قيام اكتبر سال 1795م پاريس به قدري به سردمداران حكومت خوش خدمتي كرد كه به فرماندهي نيروهاي فرانسه در ايتاليا منصوب گرديد. وي در سالهاي بعد با پيروزيهاي پياپي در برابر دشمنان رژيم جديد و توسعه قلمرو حكومت فرانسه، محبوبيت زيادي در ميان مردم فرانسه به دست آورد كه اين امر زمينهساز به دست گرفتن مقام كنسول اولي فرانسه توسط بُناپارت را فراهم نمود. در اين دوران، ناپلئون همزمان با فتوحات نظامي خود، قانون اساسي جديدي براي فرانسه تدوين كرد و حقوق مدني و مقررات قضايى را كه تامين آزاديهاي اساسي را تضمين ميكرد، به اجرا گذاشت. با انجام اين اصلاحات، ناپلئون ميتوانست خود را وارث و دنبال كننده هدفهاي انقلاب فرانسه و يا به قول طرفدارانش، ناجي انقلاب بخواند. ولي واقعيت امر اين است كه وي از همان روز اول، در فكر به دست گرفتن قدرت مطلقه بود. او پس از چندي خود را كنسول مادام العمر فرانسه خواند و در سال 1804م تصميم گرفت تا در قالب عنوان امپراتور فرانسه، رژيم سلطنتي موروثي را به فرانسه باز گردانَد. از اين رو در دوم دسامبر آن سال تاجگذاري كرد و دوران ده ساله امپراتوري خود را با فتوحات پيدرپي و گسترش قلمرو امپراتوري خود در سراسر اروپا آغاز نمود. اما حمله ناپلئون به روسيه در سال 1812م پايان اين فتوحات بود. با شكست او در اين لشكركشي، برخي كشورهاي اروپايى از جمله انگلستان، روسيه، پروس، اتريش و سوئد كه از قدرت گرفتن روزافزون ناپلئون واهمه داشتند، با تشكيل اتحادي عليه وي، امپراتوري ناپلئون را به اضمحلال كشانده و او را در بيستم آوريل 1814م به جزيره اِلْبْ در درياي مديترانه تبعيد كردند. با اين حال ده ماه بعد، ناپلئون بار ديگر با تدارك مقدماتي به فرانسه بازگشت و حكومت را در دست گرفت. ولي حكومت دوم ناپلئون نيز بيش از يكصد روز به طول نينجاميد و اتحاد جديدي عليه او به سرعت ايجاد گرديد. با شكست دوباره بُناپارت از نيروهاي انگليس، پروس و بلژيك در نبرد واترلو، زندگي سياسي وي نيز پايان يافت و اين بار به جزيره دور افتاده سِنْتْهِلنْ در اقيانوس اطلس تبعيد شد. ناپلئون بُناپارت از سال 1815 تا 1821م به مدت شش سال در اين جزيره به سر برد تا اينكه در پنجم مه 1821م در 52 سالگي درگذشت. |
13) روز ملي كشور اروپايي "ليختِنْ اشتايْن" (1866م) كشور ليختِن اشتايْنْ با 160 كيلومتر مربع وسعت در مركز قاره اروپا و در همسايگي سوئيس و اتريش واقع شده است. ليختن اشتاين بيش از 32 هزار نفر جمعيت دارد كه اكثريت جمعيت آن سفيدپوست بوده و مليت اروپايى دارند و پيرو آيين مسيحيت و عمدتاً كاتوليك ميباشند. زبان رسمي مردم ليختن اشتاين آلماني و واحد پول آنها فرانك سوئيس ميباشد. پيشبيني ميشود جمعيت اين كشور كوچك اروپايى تا سال 2020م بيش از 40 هزار نفر گردد. پايتخت ليختن اشتاينْ فادوتس و داراي حكومت مشروطه سلطنتي (شاهزادهنشين) ميباشد. عنوان ليختن اشتاين از نام خاندان اتريشي ليشتن اشتاين كه در قرن 18 در اين منطقه حاكم بودند، گرفته شده است. اين كشور در سال 1719م از اتحاد دو اشرافنشين تشكيل گرديد و از سال 1866 تحت نفوذ اتريش قرار گرفت. اين وضعيت تا فروپاشي امپراتوري اتريش در پايان جنگ جهاني اول در سال 1918 ادامه داشت. در سال 1919 به درخواست اين كشور، شوراي فدرال سوئيس نمايندگي سياسي اين اميرنشين را در حفظ منافع آن، بر عهده گرفت و بر اين اساس، سياست خارجي و امور پست و گمرك كشور ليختن اشتاين از طريق سوئيس اعمال ميگردد. اين كشور از لحاظ درآمد سرانه جزو بالاترين كشورهاي اروپايي است. |
14) افتتاح رسمي كانال پاناما و اتصال اقيانوس آرام و اطلس (1914م) در اول ژانويه 1880م يك شركت فرانسوي، حفر كانال پاناما را آغاز كرد و 11 سال بعد در سال 1891م در حالي كه 33 كيلومتر از حفر كانال به پايان رسيده بود، به علت سوء استفادههاي مالي و ورشكستگي، از ادامه حفاري باز ماند. در سال 1902م دولت امريكا شركت فرانسوي را خريداري كرد و در سال بعد، كار حفاري را به شرط تسلط بر نواري به عرض 16 كيلومتر در دو طرف كانال و همچنين استيلا بر آبهاي دو دهانه كانال آغاز كرد. امريكا با اين كار، ثروت قابل توجهي را براي خود به ارمغان آورد و با ايجاد پادگان نظامي در منطقه، امريكاي لاتين را تحت كنترل و نظارت گرفت. در نهايت، كار حفاري كانال پاناما به طول بيش از 60 كيلومتر كه دو اقيانوس اطلس و آرام را به هم متصل ميكرد، در روز 15 اوت 1914م پايان پذيرفت و در اين روز افتتاح شد. مردم پاناما طي سالهاي بعد با حضور نيروهاي امريكا در منطقه مخالف بودند. از اين رو با مبارزات خود، قراردادِ حضور نيروهاي امريكا را منسوخ كردند و طي قراردادي، در سال 1977م قرار بر اين شد كه امريكا تا سال 2000م خاك پاناما را ترك كند و در نهايت در سال 2000م پس از يك قرن، خاك پاناما از قواي امريكايي تخليه شد. (ر.ك: 1 ژانويه) |
15) حمله هواپيماهاي آلمان نازي به انگلستان در جريان جنگ جهاني دوم (1940م) با فروزان شدن شعلههاي جنگ جهاني دوم و تصرف فرانسه توسط نيروهاي آلمان نازي، هيتلر بار ديگر به تلاش براي صلح نمايشي و كنار آمدن با انگليسيها دست زد. وي در روز 19 ژوئيه 1940م طي نطقي گفت كه آلمان قصد تصرف جزيره انگليس را ندارد و دليلي براي جنگ بين دو كشور نميبيند. هيتلر در همين نطق، چرچيلْ نخستوزير انگلستان را مورد حمله قرار داد و گفت: اصرار چرچيل به ادامه جنگ با آلمان، به نابودي انگليس منجر خواهد شد. برخلاف انتظار هيتلر، تزلزلي در اراده انگليسيها براي ادامه جنگ به وجود نيامد و انگلستان با اينكه در برابر آلمان تنها مانده بود، تصميم گرفت به جنگ ادامه دهد. هيتلر نيز براي به زانو درآوردن انگلستان، فرمان اجراي طرح بمبارانهاي وسيع هوايى لندن و تاسيسات صنعتي و نظامي انگليس را صادر كرد. اما اين طرح كه از پانزدهم اوت 1940م تا سپتامبر آن سال توسط بيش از 2500 هواپيماي آلمان به اجرا درآمد با وجود خسارات و تلفات سنگيني كه بر انگلستان وارد آورد با شكست آلمان مواجه شد، زيرا نيروي هوايى آلمان در جريان اين عمليات بيش از يك هزار و هفتصد هواپيماي خود را از دست داد. انگليسيها نيز در مقابل حملات هوايي آلمان، شهرها و مراكز صنعتي آلمان را مورد حمله قرار دادند و به موجب آمارهاي خود، در جريان اين عمليات و جنگهاي هوايي با آلمان، 915 هواپيماي خود را از دست دادند. |
16) روز ملي و استقلال "كره جنوبي" (روز جمهوري) (1945م) كشور كره جنوبي با 99/268 كيلومتر مربع وسعت در شرق آسيا و در همسايگي كره شمالي قرار دارد. جمعيت كره جنوبي در حدود 47 ميليون نفر است كه بيشتر بودايى مسلك ميباشند. سئول پايتخت كره جنوبي است و وون واحد پول آن ميباشد. مردم كره جنوبي مليت كرهاي داشته و از نژاد زرد هستند. زبان رسمي آنها كرهاي و پيشبيني ميشود كه جمعيت اين كشور تا سال 2025 در حدود 52 ميليون نفر خواهد بود. بوسان، تائگو و اولسان از شهرهاي مهم كره جنوبي هستند. شبهجزيره كره تا پايان جنگ جهاني دوم، يك كشور متحد را تشكيل ميداد.در آخرين روزهاي جنگ، نيروهاي شوروي از شمال كره وارد خاك اين كشور شدند و پيش از رسيدن نيروهاي امريكا، كه قسمت جنوبي اين شبهجزيره را به اشغال خود درآورده بودند، نيمه شماليِ كره را تصرف كردند. براين اساس، كره در مدار 38 درجه عرض جغرافيايى به دو قسمت تقسيم شد. بعد از آن كه به علت سياستهاي استكباريِ دو ابر قدرت زمان، تلاشها و اميدهاي مردم براي يكپارچگي و اتحاد از ميان رفت. در قسمت جنوبي اين شبهجزيره، انتخاباتي برگزار گرديد و كشور جمهوري كره جنوبي در 15 اوت 1948م شكل گرفت. نظام اين كشور جمهوري چند حزبي با يك مجلس قانونگزاري است. (ر.ك: 9 سپتامبر) |
17) روز استقلال "هند" از استعمار انگليس (1947م) نهضت استقلالطلبي در شبه قاره هند در سالهاي دهه 1930م اوج گرفت و طي سالهاي جنگ دوم جهاني قدرت بيشتري يافت. اين امر انگليسيها را وادار كرد كه بلافاصله بعد از پايان جنگ، آمادگي خود را براي اعطاي استقلال به اين كشور اعلام نمايند. ولي آنان در عين حال با ايجاد اختلاف بين رهبران هندو و مسلمان از تحقق يافتن اين امر جلوگيري ميكردند. اين اختلافات سرانجام با توافق درباره تقسيم هندوستان به دو كشور هند و پاكستان حل شد و قانون استقلال هند كه منجر به تشكيل دو حكومت جداگانه در هندوستان شد، روز هجدهم ژوئيه 1947م از تصويب پارلمان انگليس گذشت. به موجب اين قانون، دو حكومت جديد كه دومينيون يا قلمرو حكومتي خوانده ميشدند، در عين خودمختاري همچنان تحت سرپرستي انگلستان باقي ميماندند و كميسر عالي انگليس به نمايندگي پادشاه انگلستان بر امور اين كشورها نظارت ميكرد. قانون استقلال هند همچنين مهاراجهها و شاهزادگان بيشمار هندي را نيز كه هر يك داراي قلمرو حكومتي يا اميرنشين بودند در انتخاب خودمختاري يا پيوستن به يكي از دو كشور هند و پاكستان مخير مينمود. قانون استقلال هند در عمل مشكلات زيادي به وجود آورد زيرا اولا جمعيت مسلمانان هندوستان در سراسر شبه قاره هند پراكنده بودند و بين اقليت مسلمان و اكثريت هندو در قلمرو حكومت هند، و بين اقليت هندو و اكثريت مسلمان در قلمرو حكومت پاكستان برخوردهاي خونيني روي داد و يك جو خصومت و اختلاف بين دو كشور به وجود آورد. با نزديك شدن خاتمه نفوذ و استعمار چند صد ساله انگلستان در هند و به دنبال آن، طرح تأسيس يك حكومت مستقل اسلامي در ناحيه مسلماننشين اين شبه قاره، كشور پاكستان متشكل از دو ناحيه شرقي (بنگلادش) و غربي (پاكستان) در اوضاعي آشفته تشكيل شد. در همين زمان آخرين نايبالسلطنه هند، در پانزدهم اوت 1947م استقلال هند و پاكستان پس از 200 سال استعمار را اعلام كرد و گاندي رهبري هند و محمدعلي جناح مسئوليت اداره پاكستان را به عهده گرفتند. در اين زمان هر يك از ايالاتْ حق پيوستن به كشورهاي مسلماننشين هند و يا پاكستان را داشتند. پس از مدتي قسمت شرقي پاكستان به صورت كشور بنگلادش استقلال يافت. از آن زمان تا كنون نيز درگيريهاي مرزي بر سر ناحيه جامو و كشمير ميان هند و پاكستان جريان دارد. |
18) روز ملي و استقلال كامل كشور افريقايي "كنگو" از استعمار فرانسه (1960م) كشور جمهوري كنگو با 342 هزار كيلومتر مربع وسعت در غرب قاره افريقا و در همسايگي كشورهاي افريقاي مركزي، كامرون، گابُن، زئير و آنگولا واقع شده است. جمعيت آن در حدود 3 ميليون نفر است كه به آيين مسيحيت و مذاهب بومي اعتقاد دارند. زبان رسمي مردم كنگو فرانسوي و از نژاد سياه ميباشند. پايتخت كنگو برازاويل نام دارد و پوانت نوار، لوبومو و اكايى از شهرهاي مهم آن هستند. واحد پول اين كشور افريقايى فرانك سي اف آ است. پيشبيني ميشود كه جمعيت آن تا سال 2025 در حدود 5 ميليون نفر خواهد بود. اين سرزمين از قديم الايام محل سكونت قبايل بومي بوده است و از قرن شانزدهم، استعمار پرتغال بر اين منطقه آغاز شد. در طول سالهاي طولاني، اين محل، پايگاهي براي جمعآوري بردگان و پس از آن، تجارت كائوچو و روغن نخل به حساب ميآمد. از سال 1880 استعمارگرانِ فرانسوي وارد اين منطقه شدند و به بهرهكشي ظالمانه از مردم بومي پرداختند. نتيجه فشارهاي فرانسه، پيدايش جنبش استقلالخواهي در ميانه دو جنگ جهاني در نيمه اول قرن بيستم بود. اما پس از جنگ جهاني دوم، اين جنبش، دامنه گستردهتر و عميقتري پيدا كرد تا اينكه مبارزاتِ كارگري و دانشجويي و فراگير شدن آن، سرانجام در نيمه اوت 1960 به نتيجه رسيد و اين كشور از استعمار فرانسه رهايي يافت. نظام سياسي حاكم بر كشور كنگو دولت انتقالي با يك مجلس قانونگزاري ميباشد. |
19) روز استقلال "بحرين" از انگلستان (1971م) سرزمين بحرين از زمان قبل از اسلام در دست ايرانيان بود و پس از اسلام بارها به دست قدرتهاي گوناگون افتاده است. از قرن شانزدهم، پرتغاليها بر اين جزيره دست يافتند و هشتاد سال آن را اداره كردند. از آن زمان به بعد به تصرف شاه عباس صفوي درآمد و پس از 220 سال بار ديگر نفوذ بيگانگان در آن آغاز شد. سرانجام استعمار انگلستان زمام امور آن را به دست گرفت و در سال 1914 به طور كلي تحت الحمايه انگليس واقع شد، هر چند دولت ايران بر مالكيت آن اصرار داشت. ولي سرانجام دولت ايران در سال 1971 م (1350ش) مراجعه به آراي عمومي با نظارت سازمان ملل را پذيرفت و در نتيجه رايگيري كه در 15 اوتِ 1971 انجام شد، بحرين به استقلال دست يافت. بحرين مجمعالجزايري است واقع در آبهاي جنوبي خليج فارس و جنوب غربي آسيا كه از 33 جزيره بزرگ و كوچك تشكيل شده است. مساحت بحرين 694 كيلومتر مربع و جمعيت آن 691 هزار نفر ميباشد. پايتخت بحرين منامه نام دارد و محرق و رفاع از شهرهاي مهم آن هستند. واحد پول بحرين دينار و مليت مردم آن عرب است. زبان رسمي مردم اين كشور، عربي و دين آنها اسلام است. پيشبيني شده است جمعيت بحرين تا سال 2025 نزديك به 860 هزار نفر باشد. نوع حكومت بحرين پادشاهي است. (ر.ك: 16 دسامبر) |
20) روز مقدس مسيحيان و جشن عروج حضرت مريم (سلام الله علیها) به آسمان |