27 مرداد 1388 / 26 شعبان 1430 / 18 اوت 2009 |
1) 27مرداد ماه سال1367هجري شمسي: آتش بس جنگ تحميلي عراق عليه ايران بعد از8 سال جنگ اعلام شد. اين حكم را شوراي امنيت سازمان ملل متحد با صادركرد. قطعنامه 598 اعلام كرد اين قطعنامه عراق را به خارج كردن نيروهايش ازايران ملزم مي كرد. پس ازپيروزي انقلاب اسلامي استكبارجهاني و گروههاي مخالف انقلاب اسلامي درداخل ايران با همكاري يكديگر درراه نابودكردن انقلاب اسلامي تلاش كردند. رژيم بعثي عراق هم با تحريكهاي امريكا جنگ را با ايران آغازكرد. اما پس ازشروع جنگ تحميلي با رژيم عراق با مقاومت ايرانيان و مردم مسلمان و وطن پرست روبروشد كه انتظارآن را نداشت. سرانجام پس ازپيروزي هاي پي درپي ايران درسالهاي جنگ تحميلي بويژه فتح خرمشهر درسال1361هجري شمسي مجامع بين المللي قطعنامه 598 را درسال1367صادر و آتش بس جنگ تحميلي عراق عليه ايران را اعلام كردند. |
2) 27مرداد ماه سال1319هجري شمسي: محمد خان غفّاري ملقّب به كمال الملك استاد برجسته و گرانقدر ايران درهنر نقاشي درشهر نيشابور بدرود حيات گفت. او در13سالگي ازكاشان به تهران آمد و دردارالفنون به تحصيل مشغول شد. پيشرفت كمال الملك دريادگيري هنرنقاشي بسيار سريع بود و دراندك مدتي وي با سمت نقاش باشي دردربارناصرالدين شاه به كارپرداخت.اين هنرمند ارزنده دراين مدت آثاري خلق كرد كه نمايانگر استادي و مهارت وي درنقاشي است. تابلوي معروف تالارآيينه كه محمد غفاري نزديك به 5 سال برروي آن كار كرد نخستين اثري بود كه با امضاي كمال الملك آن را به پايان رساند. كمال الملك براي تكميل دانش خود درهنرنقاشي به چند كشور اروپايي سفركرد. او درسال1329هجري قمري مدرسه صنايع مستَظرَفه را تأسيس كرد. كمال الملك درزمان رضاخان ازترسيم چهره او خودداري كرد و به همين علت به روستاي حسين آباد نيشابور تبعيد شد. سرانجام بعد ازفوت، پيكر اين هنرمند برجسته و استاد ارزنده ايران زمين درآرامگاه عطّارنيشابوري به خاك سپرده شد. |
3) 27مرداد ماه سال1371هجري شمسي: استاد محيط طباطبايي محقق ، مورخ ، انديشمند و عضو فرهنگستان زبان و ادب پارسي بدرود حيات گفت. استاد طباطبايي سالها درمدارس ، مؤسسات و دانشگاهها ازجمله دارالفنون ، هنرستان عالي موسيقي و دانشگاه تهران تدريس كرد. استاد محيط طباطبايي ازسال 1328شمسي درسمت رايزن فرهنگي ايران دهند، عراق، سوريه و لبنان به خدمت مشغول شد و بعد از بازنشستگي به نگارش پرداخت. از استاد محيط طباطبايي بيش از3000مقاله، 1000سخنراني و دهها جلد كتاب باقيست. « دوران نادر، زندگي محمد زكرياي رازي، تاريخ تحليلي مطبوعات درايران و تاريخ تحول نثر فارسي» درقرن 13 هجري قمري ازآن جمله اند. |
4) ارتحال فقيه و اصولي كبير "آخوند ملاعبدالكريم گزي" (1300ش) آخوند ملا عبدالكريم بن مهدي گزي در حدود سال 1223ش برابر با 1260ق در خانداني اهل علم در منطقه گز، يكي از توابع اصفهان به دنيا آمد و تحصيلات مقدماتي را در اصفهان سپري نمود. وي در نجف از محضر درس عالم مجاهد، حاج ميرزا حسين حاج ميرزا خليل استفاده علمي نمود و پس از طي مدارج عالي علمي و اخلاقي به اصفهان بازگشت. آخوند گزي از آن پس در مدرسه نيمآورد اصفهان سكني گزيد و در طي ساليان طولاني، دانش آموختگان فراواني از محفل درس او فيض بردند. وي مدت طولاني، مرجع قضاوت و حكومت شرعيه اصفهان بود و بدون هيچ سستي، همانند يك دادگستري سيار، به حل و فصل مرافعات و منازعات مردم ميپرداخت. از ايشان آثار متعددي بر جاي مانده كه تذكرةالقبور در شرح حال افراد مدفون در اصفهان؛ رساله در اصل دين و رساله در صيغِالعقود از آن جملهاند. آخوند گزي علاوه بر مراتب علمي، گاهي شعر هم ميسرود و "مهدوي" تخلّص مينمود. اين فقيه اصولي سرانجام در بيست و هفتم مرداد 1300ش برابر با سيزدهم ذيحجه 1339ق در هفتاد و هفت سالگي درگذشت و در قبرستان تخت فولاد اصفهان به خاك سپرده شد. |
5) يادآوري كتبي آيتاللَّه "كاشاني" به "مصدق" درباره احتمال وقوع كودتا در ايران (1332ش) دكتر محمد مصدق، نخستوزير محمدرضا پهلوي، از ماهها قبل از كودتاي 28 مرداد 1332، درصدد اجراي نقشهاي بود تا صحنه را با يك كودتاي ساختگي و با وجهه ملي خالي كند. تا به اين ترتيب به صورت يك قهرمان ملي، عنوان گردد. اين در حالي بود كه عوامل استكبار با كمك ايادي داخلي، قصد كودتا عليه مصدق را نيز در سر ميپروراندند. آيتاللَّه كاشاني كه خطر كودتايي با حمايت بيگانه را احساس كرده بود، تلاش زيادي به عمل آورد تا جلوي كودتا را بگيرد تا مصالح مملكت فداي منافع بيگانگان نشود. وي در اين راه متحمل سختيهاي فراواني شد و روحانيان و نزديكان آيتاللَّه، از طرف دولت دستگير و بازداشت شدند. عوامل داخلي و خارجي نيز كه آيتاللَّه را مانعي براي تحقق اهداف شوم خود ميديدند، آن چنان شخصيت اين مرد بزرگ و شريفِ روحاني را لكهدار كردند كه شايد بتوان آن را در تاريخ ايران بيسابقه دانست و اين همان چيزي بود كه استعمارگران آمريكا و انگليس مايل بودند از طريق مصدق و دوستانش عملي شود. همچنين با اينكه دكتر مصدق، به دستگيري قدرت در بار دوم نخستوزيري خود را مديون مجاهدتهاي مردمي به رهبري آيتاللَّه كاشاني بود، معالوصف در پاسخ به نصايح دلسوزانه آن عالم نستوه، ايشان را از دخالتدر امور سياسي منع كرد. با اين حال آيتاللَّه كاشاني به خاطر مصالح ملي و پرهيز از ايجاد دو دستگي از رودررويي با مصدق اجتناب ميورزيد تا اين كه يك روز قبل از وقوع كودتا، ايشان طي نامهاي، مصدق را از وقوع كودتاي حتمي آگاه كرد. اما دكتر مصدق كه ملت را پشتيبان هميشگي خود ميدانست، تنها به فكر خود بود و به قول آيتاللَّه كاشاني، اين هدف را تعقيب مينمود كه قهرمانانه زنده بماند. مصدق در نهايت با گسستن از روحانيت و مردم، در اثر كودتاي 28 مرداد، نهضت خروشان مردمي در 30 تير 1331 را به شكست كشاند و از آن پس، كشور به مدت 25 سال، در اختيار اجانب، به ويژه آمريكا قرار گرفت. |
6) وقوع حماسه خونين پاوه (1358 ش) پس از آن كه هزاران نفر از عناصر حزب بعث عراق و گروهكهاي ضدانقلاب وابسته به بيگانگان، مانند: كومله، فداييان خلق و حزب دموكرات كردستان، در مرداد 1358ش به شهر پاوه در منطقه كردنشين استان كرمانشاه هجوم آوردند، اين شهر را تصرف كرده و دست به جنايتهاي شنيعي زدند. بيمارستان پاوه از جمله مراكزي بود كه به اشغال مزدوران درآمده بود. آنان در اين بيمارستان 25 نفر از برادران سپاهي مجروح را روي تختها و پشت بام به طرز فجيعي به شهادت رساندند. اين فاجعه خونين با عكسالعمل شديد امام خميني (ره) مواجه شد و با فرمان معظمٌله در بيست و هفتم مرداد 1358ش، نيروهاي سپاهي ، ارتشي و بسيجي به فرماندهي شهيد دكتر چمران به منطقه اعزام شدند. فرمان تاريخي امام براي آزادسازي پاوه چنان روحيهاي به پاسداران و سربازان ژاندارمري داد كه بدون توجه به زخمهاي خود تمامي سنگرهاي ضدانقلاب را از اشغال آنان خارج ساختند. در اين ميان شهيدچمران پس از يك نبرد سخت و درگيري خونين، همه شهرها، راهها و مواضع استراتژيك منطقه را آزاد كرد و كردستان از اين مرحله به سلامتي گذر نمود. |
7) رحلت عالم ديني و فقيه اصولي، آيتاللَّه "بهاءالدين محلاتي" (1360ش) آيتاللَّه شيخ بهاءالدين محلاتي در سال 1275ش (1313ق) در خانداني اهل علم در نجف اشرف به دنيا آمد. وي در هفت سالگي به همراه پدرش به شيراز رفت و پس از فراگيري مقدمات و ادبيات، در محضر پدرش و آيتاللَّه ميرزا محمدصادق مجتهد شيرازي، فقه و اصول را آموخت. ايشان همچنين مدتي حكمت الهي را از محضر سيدعلي حكيم كازروني فرا گرفت و از آن پس براي ادامه تحصيل، عزم نجف اشرف نمود. آيتاللَّه محلاتي در حوزه علميه نجف، به مدت ده سال از محضر عالمان نامآوري همچون آقا ضياءالدين عراقي، آخوند ملامحمدكاظم خراساني و ميرزاي ناييني استفاده كرد تا به درجه رفيع اجتهاد نائل آمد. ايشان در سال 1309 به شيراز بازگشت و از آن پس به مدت بيش از نيم قرن، عهدهدار تدريس و مرجعيت امور مردم گرديد. آيتاللَّه محلاتي تا پايان عمر خويش در ايجاد مؤسسات خيريه كوشا بود و در اين مدت، اماكن عام المنفعه متعددي را ايجاد كرد. در كنار فعاليتهاي علمي و اجتماعي ايشان، از آيتاللَّه بهاءالدين محلاتي آثار تاليفي نيز بر جاي مانده كه رهنماي حق، اصول العقايد، خطبات جانسوز و تاليفاتي در فقه و اصول از آن جملهاند. اين فقيه اصولي سرانجام در بيست و هفتم مرداد 1360 ش برابر با هفدهم شوال 1401 ق در 85 سالگي بدرود حيات گفت و در شيراز مدفون گرديد. |
8) درگذشت استاد نامدار حوزه علميه قم آيتاللَّه "قدرت اللَّه وجداني فخر" (1375 ش) آيتاللَّه حاج شيخ قدرتاللَّه وجدانيفخر در سال 1311 ش (1351 ق) در يكي از روستاهاي شهر سراب به دنيا آمد و از چهارده سالگي به تحصيل علوم ديني روي آورد. وي در سال 1327 ش به حوزه عليمه قم مهاجرت كرد و پس از پشت سر گذاشتن سطوح عاليه حوزه، در دروس خارج حضرات آيات شيخ عبدالنبي عراقي، سيدمحمد حجت كوه كمرهاي، سيدحسين بروجردي، سيدمحمد محقق داماد ، محمدعلي اراكي و امام خميني(ره) شركت جست. معظم له در كنار آموختن، به آموزش معلومات خود به ديگران برآمد و در مدتي نزديك به چهل سال، هزاران نفر از فرهيختگان و فضلاي حوزه را از سرچشمه زلال دانش خويش سيراب نمود. او در ايام تعطيل حوزه به تبليغ دين در داخل و خارج كشور ميپرداخت و از اين رهگذر، موفق به ارايه خدمات فكري، فرهنگي و اجتماعي بسيار گرديد. آيتاللَّه وجداني فخر، از آغاز مبارازت مردم مسلمان و روحانيت عليه رژيم پهلوي، به رهبري حضرت امام، نقشي فعال برعهده گرفت و نامش هماره در ذيل اعلاميههاي جامعه مدرسين حوزه علميه قم ديده ميشد. اين فقيه فرزانه كه از اكثر مراجع تقليد، اجازات متعدد اجتهادي، روايي و امور حسبيه داشت داراي آثار متعددي بود كه: آداب معاشرت در اسلام، اجتهاد در اسلام، الفخريه در فقه در 16 جلد و انوار منطقيه از آن جملهاند: سرانجام قلب حق باور آيتاللَّه وجداني فخر در سحرگاه 27 مرداد 1375 ش برابر با اول ربيعالثاني 1417 ق در 64 سالگي از تپش باز ايستاد و پس از تشييعي با شكوه، در حرم مطهر حضرت معصومه(س) مدفون گرديد. |
9) 26 شعبان سال548هجري قمري: « محمّدبن عبدالكريم شهرستاني» مُكنّي به« اَبوالفَتح » ازفقيهان مشهور و عالمان بزرگ قرن ششم هجري قمري بدرود حيات گفت. شهرستاني در37سالگي پس از سالها علم آموزي به بغداد رفت و تدريس را آغازكرد. مهارت شهرستاني دروعظ و خطابه موجب ميِشد كه كلاسهاي درس وي همواره مملو از دانش دوستان باشد. همچنين محفوظات شهرستاني و علم بيكران او درفلسفه و حكمت ازوي استادي برجسته ساخته بود. ازآثارشهرستاني علاوه بركتاب مهم «اَلملَلُ و النِّحَل» دو اثر« المَبدَأُ وَ الْمَعاد و غايةُ الْمَرام» را ميتوان نام برد. گفتني است كه كتاب« اَلمِلَلُ وَ النِّحَل به زبانهاي تركي، لاتين و انگليسي» نيزترجمه شده است. |
10) 26شعبان سال 755هجري قمري: « اَبوطالب فخرالدّين هَمداني كوفي» مشهور به« اِبْن فَصيح» فقيه شاعر و اديب عرب درشهر دمشق بدرود حيات گفت. ابن فصيح درسال 680هجري قمري دركوفه بدنيا آمد اما چون درشهرهاي بغداد و دمشق سكونت كرد به دمشقي و بغدادي ملقّب شد. ابن فصيح فقه و ادبيات را درزادگاهش آموخت و بعد قرائات هفتگانه را فراگرفت و پس از آنكه به بغداد و دمشق سفركرد به فراگيري حديث همّت گماشت. ابن فصيح سالها بعد خود مدرّس اين علوم شد و شاگردان متعددي تعليم داد. ازآثارابن فصيح اين عالم و شاعر بزرگ عرب كتابهاي «حَلُّ الرُّموز» درباره قرائات هفتگانه و «كَنزُالدَّقايق» درباره فقه را ميتوان نام برد. |
11) مرگ "يزيد بن عبدالملك بن مروان" خليفهي ستمكار اموي(105 ق) يزيد بن عبدالملك بن مروان پس از عمربن عبدالعزيز در سال 101 هجري به خلافت رسيد. يزيد بن عبدالملك شخصي عياش و باده گسار بود و به امور كشور اسلامي توجهي نداشت. چون از بستگان حجاج ثقفي بود، از اين خاندان خونخوار، بر سر كارها گمارد. وي در اواخر عمر ميخواست ثابت كند كه عيش و نوش بدون نيش و تلخي وجود دارد. ولي باگذشت چند روز، معشوقهاش مُرد و آن زندگي مستانه تبديل به سوگ گشت و خليفه، چند روزي بعد از او زنده نماند. |
12) رحلت فقيه و متكلم بزرگوار آيت اللَّه "سيدمهدي روحاني" (1421ق) آيتاللَّه سيد مهدي روحاني در سال 1343 ق (1 303 ش) در شهر مقدس قم و درخانوادهاي فرهيخته و عالم به دنيا آمد. در دوران نوجواني به فراگيري علوم ديني روي آورد و پس از چند سال در 20 سالگي عازم نجف اشرف گرديد. با ورود آيتاللَّه بروجرودي به قم، آيتاللَّه روحاني در درس خارج فقه و اصول ايشان شركت كرد و پس از مدتي به تدريس سطوح عاليه و خارج فقه و اصول پرداخت. او همچنين با تطبيق كتابهاي آسماني از قبيل تورات و انجيل با قرآن، ويژگيهاي مشترك و تفاوت آنهارا با قرآن روشن ساخت. آيت اللَّه روحاني از نخستين كساني بود كه در حوزهي علميهي قم، جلسههاي بررسي ماركسيسم و اصول ديالكتيك را تشكيل داد. با آغاز نهضت اسلامي مردم به رهبري امام خميني، در اين مسيرگام نهاد و از هر فرصتي براي تعميق و گسترش باورهاي اسلامي، بهره ميبُرد. پس از پيروزي انقلاب اسلامي نيز در سه دوره به عنوان نمايندهي مردم استانهاي مركزي و قم در مجلس خبرگان برگزيده شد. سرانجام آن فقيه پارسا و متكلم زاهد پس از يك دوره بيماري در 26 شعبان 1421 ق برابر با 3 آذر 1379 ش در 76 سالگي چشم از جهان فرو بست و پس از تشييعي با شكوه در حرم مطهر حضرت معصومه(س) به خاك سپرده شد |
13) 18اوت سال1923هجري قمري: الكساندرگراهام بل مخترع تلفن در75سالگي درگذشت. بل ازاهالي كشورامريكا بود. او براي اختراع تلفن اين وسيله مهم ارتباطي از نتايج تحقيقات ديگرمحققان استفاده كرد و كوشيد كه آزمايشهاي خود آنها را مدنظر قراردهد و بدين ترتيب سرانجام پس ازسالها تلاش و تحقيق دراسل1876ميلادي موفق به اختراع تلقن شد. |
14) آغاز قيام تاريخي "مارتين لوتر" عليه مسيحيت كاتوليك (1517م) مارتين لوتر، مؤسس فرقه پروتستان در 13 مه 1483م در آلمان به دنيا آمد. وي پس از فراگيري فلسفه، حقوق، ادبيات و موسيقي، با تاثير از زمان، استاد علوم مذهبي گرديد. وي در سالهاي جواني به دليل اختلافات بين مقامات كليسا آشفته خاطر شد و پس از چندي بر برخي از اعمال ارباب كليسا ايراد گرفت. با اين حال، آغاز قيام لوتر بر ضد كليساي كاتوليك و استبداد مذهبي بر سر مسئله آمرزش گناهان از طرف كشيشان و پاپ بود. در آن زمان، رؤساي كليسا به دلخواه، اشخاص را از كليسا اخراج يا تكفير ميكردند و سپس براي آمرزش گناهان و ورود مجدد به كليسا، گناهان آنان را با پول ميخريدند. اما آنچه لوتر را بر ضد اين اوضاع برانگيخت، اقدام مسئولين كليسا به فروش رسمي آمرزشنامه بود. با قيام لوتر، طلسم تعصب مذهبي و استيلاطلبي صاحبان كليسا و استبداد كاتوليكي قرون وسطي درهم شكست و مذهبي نو با نام پروتستان شكل گرفت. پروتستان كه معني معترض داشت در ابتدا با انگيزه اصلاح كليساي كاتوليك آغاز شد و با مقاومت كليساي كاتوليك در برابر هرگونه اصلاح، اين جنبش به طور مستقل داراي اصول و مباني خاص خود گرديد. لوتر معتقد بود كه يگانه چيزي كه در مسيحيت معتبر است كتاب مقدس ميباشد، از اين رو، هيچگونه حجيّتي براي مقام پاپ، شوراهاي كليسايى يا آراي ارباب كليسا و قدّيسان قائل نبود. از ديدگاه پروتستان، هر مسيحي ميتواند پيام كتاب مقدس را به وجدان شخصي خود دريابد و نجات و رستگاري شخصْ تنها از طريق فيض الهي و در ضمنِ ايمان پديد ميآيد. از جمله ويژگيهاي اخلاق و تفكر پروتستاني، خردگرايي، تاكيد بر آزادي فردي، تساهل و مدارا، تكيه بر توليد و گسترش ثروت، عبادت دانستن كار، موهبت الهي دانستن ثروت و پسنديده دانستن آن را ميتوان برشمرد. |
15) ساخت اولين تلسكوپ جهان توسط "گاليله" در ونيز (1609م) گاليلو گاليله، منجم و دانشمند معروف ايتاليايى در طول حيات علمي خود، علاوه بر رياضيات به نجوم و اخترشناسي علاقهمند بود. هنگامي كه گاليله در دانشگاه ونيز مشغول تدريس بود، خبر اختراع تلسكوپ را شنيد و پس از چندي يك هلندي، نمونهاي از اين تلسكوپ را به ونيز آورد. با اطلاع گاليله از اين موضوع، علاقه به اخترشناسي او باعث شد تا شروع به ساختن تلسكوپ كند. وي بيشتر قطعات تلسكوپ را به تنهايى ساخت، حتي عدسيهاي آن را با سنگ، صيقل داد و براي بهره برداري آماده نمود. با اتمام كارساخت تلسكوپ در 18 اوت 1609م گاليله آن را متوجهِ آسمان كرد و با ديدگان دقيق و كنجكاوش، در پهنه آسمان فرو رفت. او ستارگان زيادي را ديد كه تا آن زمان از نظر پنهان مانده بودند. گاليله در طول تحقيقات خود به اين واقعيت پي برد كه كره ماه سطح كاملاً ناصافي دارد و مانند زمين پوشيده از كوهها و درههاي عظيم است. اين دانشمند ايتاليايى به وسيله تلسكوپ توانست چهار قمر سياره مشتري و حلقه دور سياره زحل را نيز كشف نمايد و بر دانش بشري اضافه كند. امروزه بشر با تلسكوپهاي بسيار نيرومند قادر است اجرام آسماني دور دست را در فضاي بيكران رصد كند كه اين پيشرفت مرهون زحمات دانشمنداني نظير گاليله است. |
16) مرگ "كارلوس لينْيوس" گياه شناس بزرگ سوئدي (1778م) كارلوس لينْيوس، طبيعيدان سوئدي در 5 دسامبر 1707م در روستايى در سوئد به دنيا آمد. او كه بيشتر به نام "كارل فون لينه" شناخته ميشود، از كودكي به گل و گياه علاقه فراوان داشت و در همان زمان، درباره گياهان تحقيقات زيادي انجام ميداد. لينيوس در 22 سالگي رسالهاي درباره توليد مثل و تكثير گياهان نگاشت. اين رساله به قدري خردمندانه بود كه بلافاصله از وي دعوت شد تا در قسمت تحقيقات دانشگاه اوپْسالا مشغول به كار گردد. او در سال 1732م به نواحي دور افتادهاي عزيمت كرد و مدت 6 ماه در آنجا به تحقيق و آزمايش پرداخت. لينيوس از آن پس به مدت سه سال به تنظيم و تحرير اطلاعات خود مشغول بود. نوشتههاي او كه شامل حقايق تازه و وسيعي درباره زمينشناسي، گياهشناسي، پرندهشناسي و نژادشناسي بود، مورد توجه دانشمندان قرار گرفت و زمامداران سوئد را متوجه كشاورزي، جنگلها و اوضاع اقتصادي و نژاد مردمِ مكان مورد مطالعه لينيوس نمود. از آن پس شهرت لينيوس در سراسر اروپا پيچيد و او با هزينه دولت، عهدهدار تحقيقات دامنهداري در زمينه گياهان شد. لينيوس پس از مدتي كتابي ديگر نگاشت و براي نخستين بار، نباتات و گياهان را طبقهبندي و نامگذاري كرد. وي همچنين جدول كاملي از گياهان مخصوص و كمياب ذكر نمود كه اساس تقسيمبندي فعلي گياهان نيز محسوب ميشود. باغ لينيوس، كانون دانشجويان و دانشمندان و بزرگان بود. او معمولاً شاگردان خود را به كشتزارها و جنگلها ميبرد و درضمن گردش به آنان درس ميداد. وي در كنار گياهشناسي دكتراي پزشكي خود را دريافت كرد و مدتي نيز به كار طبابت پرداخت. ماركوس لينيوس سرانجام هنگامي در 18 اوت 1778م در 71 سالگي درگذشت كه با به جاي گذاشتن 2500 صفحه از تحقيقات ارزنده خود، شالوده گياهشناسي علمي كنوني را بنيان نهاد. |
17) آغاز بزرگترين حمله امريكا از زمين و هوا و دريا در ويتنام شمالي (1965م) |