فلسفه‌ی افلاطون برای مردم عامی (قسمت دوم)

تعلیم کلیسا از زمان رسولان به شکل منظمی به جانشینانشان انتقال یافته و تا امروز در کلیساها باقی مانده است. تنها آن چیزی باید حقیقی انگاشته شود که به هیچ وجه با سنت کلیسا و رسولان تضاد نداشته باشد.
سه‌شنبه، 2 بهمن 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
فلسفه‌ی افلاطون برای مردم عامی (قسمت دوم)
 مردم عادی وفلسفه افلاطونی
 
چکیده:
تعلیم کلیسا از زمان رسولان به شکل منظمی به جانشینانشان انتقال یافته و تا امروز در کلیساها باقی مانده است. تنها آن چیزی باید حقیقی انگاشته شود که به هیچ وجه با سنت کلیسا و رسولان تضاد نداشته باشد.
 
تعداد کلمات: 1305 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه
 
فلسفه‌ی افلاطون برای مردم عامی (قسمت دوم)
نویسنده: تونی لِین  
ترجمه: روبرت آسریان
 
چنین به نظر می رسد که قبل از هر چیز، ابتدا باید قانونی خطاناپذیر در مورد پرسشهای بنیادین وضع کرد و آنگاه به تفحص مسائل دیگر پرداخت... تعلیم کلیسا از زمان رسولان به شکل منظمی به جانشینانشان انتقال یافته و تا امروز در کلیساها باقی مانده است. تنها آن چیزی باید حقیقی انگاشته شود که به هیچ وجه با سنت کلیسا و رسولان تضاد نداشته باشد. رسولان مقدس، هنگامی که ایمان مسیحی را موعظه میکردند، موضوع های خاصی را برگزیدند که باور داشتند برای هرکس ضروری است و این نکات را به روشن ترین شکل بیان کردند. آنان این موضوع ها را حتی به کسانی که به نظر می رسید در تفحص و بررسی معرف الاهی کند ذهن باشند، تعلیم دادند. آنان کسانی را که برای بررسی بنیان و عمق بیاناتشان شایسته عطایای عالی تر روح القدس بودند، ترک کردند... آموزه هایی که در تعلیم رسولان به روشنی بیان شده، به قرار زیر است: نخست اینکه، یک خدا وجود دارد. دوم اینکه، عیسی مسیح پیش از همه آفریدگان از پدر به وجود آمد...

روح القدس در شأن و منزلت با پدر و پسر یکی است. علاوه بر این نکته ها، تعلیم رسولان است در مورد اعمال روح... که پس از جدا شدن آن از جهان، داوری درباره وی انجام می شود. در مورد شیطان و فرشتگان و قدرت های روحانی متخاصم، تعلیم کلیسا این است که این موجودات حقیقت وجود دارند. همچنین بخشی از تعلیم کلیسا این است که دنیا در زمانی مشخص خلق شده و به سبب شرارت و بدی حاکم بر آن نابود خواهد شد... و بالاخره اینکه، کتب مقدس توسط روح خدا نگاشته شده است و متن این کتاب نه تنها دارای معنایی آشکار است، بلکه معانی دیگری را نیز در بر می گیرد که از نظر بسیاری اشخاص پوشیده می ماند. (اصول اولیه، کتاب اول، مقدمه ۲-۸ )

  بیشتر بخوانید : مسئله سقط جنین در مسیحیت امروز

همانگونه که شریعت، سایه چیزهایی نیکوست که باید بیایند. به همین شکل انجیل نیز، که هرکس می تواند آن را درک کند، سایه ای از رموز مسیح را تعلیم میدهد... پولس نمی توانست بدون ختنه کردن تیموتائوس نظر یهودیان را جلب کند. به همین شکل کسی که نفع و خیر بسیاری در نظر دارد، نمی تواند صرفا بر اساس مسیحیت نهان عمل کند. این مسیحیت نهان او را قادر می سازد تا به کسانی که از مسیحیت ظاهری پیروی می کنند، کمک کند و یا آنان را به سوی امور عالی تر و بهتر رهنمون سازد. ما هم مسیحیانی جسمانی و هم باید مسیحیانی روحانی باشیم: هنگامی که انجیلی جسمانی مورد نیاز است، به کسانی که جسمانی هستند ما باید عیسی مسیح را موعظه کنیم، آن هم مصلوب. اما در مورد کسانی که در روح کامل هستند، ثمر می آورند، و حکمت آسمانی را دوست دارند، موضوع فرق می کند. این اشخاص باید شریک کلمه الاهی شوند که پس از اینکه جسم گردید، مجددا به مقامی بالا برده شد که از ابتدا نزد خدا داشت. (تفسیر بر انجیل یوحنا ۹ : ۱ )
 روح القدس در شأن و منزلت با پدر و پسر یکی است. علاوه بر این نکته ها، تعلیم رسولان است در مورد اعمال روح... که پس از جدا شدن آن از جهان، داوری درباره وی انجام می شود. در مورد شیطان و فرشتگان و قدرت های روحانی متخاصم، تعلیم کلیسا این است که این موجودات حقیقت وجود دارند. همچنین بخشی از تعلیم کلیسا این است که دنیا در زمانی مشخص خلق شده و به سبب شرارت و بدی حاکم بر آن نابود خواهد شد
برخورد بین آراء راست دینانه و بدعتکارانه اوریجن، در آموزه او در مورد تثلیث به روشنی دیده می شود. او شدید مخالف مونارشیانیسم (این دیدگاه که خدای پدر همان پسر او مسیح است) و نیز مخالف هر دیدگاه دیگری است که تثلیث ابدى خدا را به شکلی نادیده می گیرد. او بر این باور است که پدر، پسر، و روح القدس، سه اقنوم " یا سه وجود جاودانه اند. این خصوصیت خدا، یعنی «تثلیث» او، نه یک ایده مزید بر مفهوم وجود خدا بلکه بخشی از طبیعت ابدی اوست. اما اقنوم دوم تثلیث را «پسر» نامیدن، شاید این فکر را به ذهن متبادر سازد که «پسر» در یک لحظه زمانی خاص زاده شده یا به وجود آمده و خلق گشته است. اوریجن در مقابل، بر این باور است که پسر برای همیشه توسط پدر خلق شده یا به وجود آمده است. این به وجود آمدن، رابطه با فرایندی همیشگی است. این امر واقعه ای نیست که در یک لحظه مشخص و یا در زمانهای دور رخ داده باشد؛ بلکه واقعه ای است که جاودانه و همواره وجود داشته است.
 
تا اینجا اوریجن در چارچوب راست دینی قرار دارد؛ اما آن روی سکه را نیز باید دید. اوریجن تثلیث خدا را تعلیم می دهد، ولی تثلیث او تثلیثی است که در آن مراتب وجود دارد. خدای پدر از خدای پسر بزرگتر و بلندمرتبه تر است و خدای پسر نیز به همین شکل از روح القدس بزرگ تر و بلند مرتبه تر می باشد. خدای حقیقی فقط خدای پدر است. خدای پسر همان خدای پدر است، در مرتبه ای پایین تر. بدین سان، تثلیث مورد نظر اوریجن تثلیثی سلسله مراتبی است و در آن، وجود خدا در سه مرتبه و تراز در نظر گرفته می شود. یک قرن بعد، آریوس این دیدگاه را بسط داد و نتیجه گرفت که تنها خدای پدر، خدای واقعی است و پسر و روح القدس مخلوق هستند.
 
اوریجن آموزۂ خلق ابدی را مطرح کرد که آموزهای راست دینانه به نظر می رسید. او در مورد این موضوع برخوردی فلسفی داشت؛ اگر به وجود آمدن پسر جاودان نباشد، به این معناست که پدر قبل از این واقعه، قادر به خلق کردن پسر نبوده است یا میل به چنین کاری را نداشته است. هیچ یک از این عقاید در شأن خدا نیست؛ بنابراین، به وجود آمدن پسر باید همیشگی باشد. اما اوریجن از همین استدلال سود می جوید تا ثابت کند که جهان نیز جاودان است. او بر این باور بود که نه تنها کلمه یا عقل (Logos) بلکه همه موجودات عقلانی (Logikoi) نیز حیات داشته اند. در یک زمان خاص، آنان از مقام وصل الاهی ساقط شده، مطابق با درجه سقوطشان تبدیل به فرشته، روح شریر یا انسان شدند. جهان مادی به جهت اصلاح و تکمیل این موجودات سقوط کرده خلق شد. (برای اینکه بابهای ۱ تا ۳ کتاب پیدایش) با این دیدگاه سازگار شود که جهان پس از سقوط خلق شده است، باید تمثیل های بسیار زیادی مورد استفاده قرار گیرد. فرایند نجات و رستگاری عکس سقوط بوده و با وصل موجودات عقلانی به خدا و جذب آنان در وجود او محقق می شود.
 برخورد بین آراء راست دینانه و بدعتکارانه اوریجن، در آموزه او در مورد تثلیث به روشنی دیده می شود. او شدید مخالف مونارشیانیسم (این دیدگاه که خدای پدر همان پسر او مسیح است) و نیز مخالف هر دیدگاه دیگری است که تثلیث ابدى خدا را به شکلی نادیده می گیرد. او بر این باور است که پدر، پسر، و روح القدس، سه اقنوم " یا سه وجود جاودانه اند. این خصوصیت خدا، یعنی «تثلیث» او، نه یک ایده مزید بر مفهوم وجود خدا بلکه بخشی از طبیعت ابدی اوست. اما اقنوم دوم تثلیث را «پسر» نامیدن، شاید این فکر را به ذهن متبادر سازد که «پسر» در یک لحظه زمانی خاص زاده شده یا به وجود آمده و خلق گشته است. اوریجن در مقابل، بر این باور است که پسر برای همیشه توسط پدر خلق شده یا به وجود آمده است. این به وجود آمدن، رابطه با فرایندی همیشگی است. این امر واقعه ای نیست که در یک لحظه مشخص و یا در زمانهای دور رخ داده باشد؛ بلکه واقعه ای است که جاودانه و همواره وجود داشته است.
برای درک بهتر آموزه اوریجن در مورد تثلیث، توجه به دیدگاه او در مورد موجودات عقلانی بسیار اهمیت دارد. از نظر او چهار مرتبه وجودی را می توان در نظر گرفت که به ترتیب عبارتند از: مرتبه وجودی پدر، پسر، روح القدس، و موجودات عقلانی. هر مرتبه وجودی در وجود مرتبه بالاتر از خود سهیم است. بدین سان، پسر در الوهیت پدر سهیم و شریک بوده، ما انسانها نیز به همین شکل با شریک شدن در مرتبه و جودی پسر به الوهیت می رسیم. (در آثار اوریجن روح القدس در عمل نادیده گرفته می شود.) بین خدا و خلقتش در هیچ مرحله ای انفکاک و تمایزی کیفی و ریشه ای وجود ندارد؛ بلکه در مقابل، سیلان الوهیت را از خدا به سوی همه مخلوقات شاهد هستیم. نظام فکری اوریجن عناصر بسیاری را از نگرش گنوستیکی به عاریت گرفته است.
 
آیا اوریجن یک بدعتکار بود؟ آیا نظام الاهیاتی او صرفأ همان فلسفه افلاطون برای مردم عامی است؟ بحث و مناظره در مورد این پرسش ها ادامه دارد. اما دو چیز را می توان به صراحت بیان کرد: نخست اینکه، در مورد اشتیاق سوزان اوریجن به اینکه تفکری راست دینانه داشته باشد نمی توان هیچ شکی داشت و دوم آنکه، او عمیقا و با تمام وجود، خود را وقف و سرسپرده مسیح و خدمت به او کرده بود. الاهیات عملی او عمیقا تحت تأثیر فلسفه افلاطونی بود؛ ولی تأثیر فلسفه افلاطونی بر تفکر او، همانند شکری بر روی کیک یا همانند کشمش های درون کیک نیست که بتوان آنها را از روی کیک یا درون آن برداشت. در واقع، بهتر است بگوییم آمیختگی فلسفه افلاطونی با تفکر اوریجن به رایحه تندی می ماند که از کیک برمی خیزد و از آن جدایی ناپذیر است.
 
 
منبع:
تاریخ تفکر مسیحی، تونی لِین، ترجمه روبرت آسریان، چاپ پنجم، فروزان روز، طهران (1393)

  بیشتر بخوانید :
  رنج، وسیله راستیآزمایی ایمان
  بازخوانی و باز اندیشی «یک کتاب مسیحی، یک ترجمه اسلامی»
  رنج نتیجه اعمال غیراخلاقی انسان

 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط