افسانه‌ای که فراموش شد!

اعتقادنامه رسولان محصول نهایی تحول تدریجی اعتقادنامه های کلیسای غرب است. به نظر می رسد که همه این اعتقادنامهها جد مشترکی دارند که گفته می شود «اعتقادنامه قدیمی رومی» است که احتمالا به قرن دوم مربوط می شود.
پنجشنبه، 4 بهمن 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
افسانه‌ای که فراموش شد!
اعتقادنامه‌ی رسولان چیست؟
 
چکیده:
اعتقادنامه رسولان محصول نهایی تحول تدریجی اعتقادنامه های کلیسای غرب است. به نظر می رسد که همه این اعتقادنامهها جد مشترکی دارند که گفته می شود «اعتقادنامه قدیمی رومی» است که احتمالا به قرن دوم مربوط می شود.
 
تعداد کلمات: 1030 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
 
افسانه‌ای که فراموش شد!
نویسنده: تونی لِین  
ترجمه: روبرت آسریان
 
افسانه ای در قرن چهارم می گوید که اعتقادنامه رسولان توسط دوازده رسول مسیح تدوین شده و هر یک از آنان یکی از جملات آن را نوشته است. اما یکی از مهم ترین ایراداتی که بر این نظریه می توان گرفت، این است که این اعتقادنامه از بیش از دوازده جمله تشکیل شده است! این افسانه تا قرن پانزده قبول عام داشت. اما در قرن شانزدهم دیگر به فراموشی سپرده شد.
 ادعاهای لئو هرگز در کلیسای شرق مورد قبول قرار نگرفتند. در قرون وسطا این ادعاها به درجات گوناگون مورد پذیرش بودند. لئو به پاپ همچون وارثی می نگریست که سزاوار آنچه از پطرس به او رسیده است، نیست. توجه به این نکته اهمیت بسیاری دارد. از نظر او مقام پاپ، مقامی حقوقی و شرعی است و به تقدس و شایستگی شخصی پاپ وابسته نیست. این تمایز بسیار بحث انگیز است و اعمال نادرست بسیاری از پاپ ها در قرون وسطا این موضوع را بسیار قابل تأمل می سازد.
اعتقادنامه رسولان محصول نهایی تحول تدریجی اعتقادنامه های کلیسای غرب است. به نظر می رسد که همه این اعتقادنامهها جد مشترکی دارند که گفته می شود «اعتقادنامه قدیمی رومی» است که احتمالا به قرن دوم مربوط می شود. در طی سال ها، جملات جدیدی به این اعتقادنامه اضافه شد و تغییرهای کوچکی نیز در برخی کلمات آن به وجود آمد. متنی که امروزه در دست ماست به قرن ششم یا هفتم میلادی باز می گردد. به تدریج این متن به متنی قابل پذیرش تبدیل شد و بین سالهای ۸۰۰ تا ۱۱۰۰ میلادی در روم پذیرفته شد.
 
من ایمان دارم به خدای پدر قادر مطلق، خالق آسمان و زمین؛ و به عیسی مسیح، پسر یگانه او، خداوند ما. ایمان دارم به اینکه لقاح وی توسط روح القدس متحقق گشت، او توسط مریم باکره به دنیا آمد، در زمان پنطیوس پیلاطس رنج کشد، مصلوب گشت، مرد و به جهان مردگان نزول فرمود. در روز سوم از مردگان رستاخیز کرد، به آسمان صعود فرمود و به دست راست خدای پدر قادر مطلق بنشست. وی از آنجا برای داوری بر زندگان و مردگان، بازخواهد گشت.

  بیشتر بخوانید :   مسئله کودک آزاری در کلیسا و واکنش واتیکان

من ایمان دارم به روح القدس، به کلیسای مقدس جهانی، به شرکت مقدسین، به آمرزش گناهان، به رستاخیز جسمانی و حیات جاودانی. آمین. اگر چه منشاء برخی از قسمت های اعتقادنامه رسولان، قرون چهارم یا پنجم بوده، منشاء بخش اعظم آن دوران نخستین کلیسا بوده است.
 
جمله «به جهان مردگان نزول فرمود» تا اواخر قرن چهارم در اعتقادنامه های کلیسای غرب وارد نشده بود که در کلیسای شرق از تاریخچه قدیمی تری برخوردار است. این قسمت با وارد شدن مسیح به جهنم مرتبط است و اعتقاد بر این بود که عیسی مسیح به جهنم نزول کرد تا قوم خود را از آنجا برهاند و بر شیطان پیروز شود. این امر به اشکال مختلف در هنر بیان شده است.
 
اما در مورد عبارت «شراکت مقدسین» نخستین شواهد وجود این عبارت، در اعتقادنامه های غرب، به قرن پنجم باز می گردد. این عبارت احتمالا به معنای «مشارکت داشتن با مقدسین» است. در قرن پنجم، این جمله برای دفاع از رسم تکریم و احترام مقدسین به کار گرفته می شد.
اعتقادنامه رسولان همیشه در کلیسای غرب، در میان اکثر کلیساهای پروتستان و در میان کاتولیک های رومی، مورد پذیرش بوده است. اما در کلیساهای شرق، اگرچه با این اعتقادنامه همواره با احترام برخورد می شده، به اندازه کلیسای غرب مورد پذیرش نبوده است.
 
فرزند یگانه و فرزند ابدی پدر ابدی، از روح القدس و مریم به دنیا آمد. این تولد به هیچ وجه، از تولد الاهی و همیشگی پسر (از پدر) چیزی نمی کاهد و چیزی نیز بدان نمی افزاید. این تولد، امری است که کاملا به عمل نجات و تجدید حیات انسان مربوط می شود که از شیطان فریب خورد تا اینکه مرگ مغلوب شود و بدین وسیله، شیطان نیز که بر مرگ قدرت دارد، مغلوب گردد. زیرا ما نمی توانستیم بر گناه و مرگ غلبه کنیم مگر، کسی که به گناه آلوده نشده بود و در اسارت مرگ نبود، طبیعت ما را بر خود بگیرد و مرگ را از آن خودش بگرداند. (توم ۲ )
 من ایمان دارم به خدای پدر قادر مطلق، خالق آسمان و زمین؛ و به عیسی مسیح، پسر یگانه او، خداوند ما. ایمان دارم به اینکه لقاح وی توسط روح القدس متحقق گشت، او توسط مریم باکره به دنیا آمد، در زمان پنطیوس پیلاطس رنج کشد، مصلوب گشت، مرد و به جهان مردگان نزول فرمود. در روز سوم از مردگان رستاخیز کرد، به آسمان صعود فرمود و به دست راست خدای پدر قادر مطلق بنشست. وی از آنجا برای داوری بر زندگان و مردگان، بازخواهد گشت.
لئو همچنین برای تعلیم خود در مورد مقام پاپی کلیسای روم نیز شهرت دارد. ادعاهای کلیسای روم در نیمه دوم قرن چهارم به تدریج قوی تر شد. لئو تعلیم پیشینیان خود را جمع بندی کرد و کلیتی منسجم از آن به وجود آورد که با دعاوی تعالیم عصر حاضر، در مورد پاپ و مقام او تفاوت زیادی ندارد. وی به پاپ مانند «وارث پطرس که البته کاملا سزاوار بر عهده گرفتن این نقش نیست» می نگریست. در قوانین حقوقی روم، وارث بر جای شخص متوفی می نشست. این امر به معنای آن بود که پاپ به عنوان وارث پطرس، وارث کامل آن اقتداری می شد که از سوی مسیح به پطرس بخشیده شده بود (متی ۱۸ : ۱۶ و ۱۹). به عبارتی، این خود پطرس است که توسط پاپ عمل می کند و سخن می گوید. این موضوع پاپ را در سطحی متفاوت از استفان دیگر قرار میدهد. وی چیزی بیشتر از نخستین اسقف یا اسقف اعظم است. همه اسقفان دیگر اقتدار خود را از پاپ روم کسب می کنند و او می تواند همه آنان را برکنار سازد. پاپ این مسئولیت را دارد که کل کلیسای جهانی را اداره کند.
 
ادعاهای لئو هرگز در کلیسای شرق مورد قبول قرار نگرفتند. در قرون وسطا این ادعاها به درجات گوناگون مورد پذیرش بودند. لئو به پاپ همچون وارثی می نگریست که سزاوار آنچه از پطرس به او رسیده است، نیست. توجه به این نکته اهمیت بسیاری دارد. از نظر او مقام پاپ، مقامی حقوقی و شرعی است و به تقدس و شایستگی شخصی پاپ وابسته نیست. این تمایز بسیار بحث انگیز است و اعمال نادرست بسیاری از پاپ ها در قرون وسطا این موضوع را بسیار قابل تأمل می سازد.
 
پطرس ملکوتی، استوار در قدرت صخره آسایی که به او داده شده است، سکان کلیسا را که به او واگذار شده، رها نکرده است... امروزه نیز وی همچنان به شکلی کامل تر و مؤثرتر همه وظایفی را که به وی سپرده شده، انجام می دهد. بنابراین، اگر چیزی به درستی توسط ما باید انجام شود یا اعلام گردد... به سبب عمل وی و شایستگی اوست که قدرتش همچنان دیده می شود و اقتدار او، در نظارت او بر کلیسا مشهود است. پطرس را می توان در شخصیت ناچیز من مشاهده نمود و وی را تکریم کرد... و شأن و منزلت او حتی در یکی از وارثان ناشایست او نیز تنزل نمی یابد. بنابراین، ای برادران مقدس هنگامی که ما نصایح خود را به شما گوشزد میکنیم، ایمان داشته باشید که او با شما توسط نمایندگانش که ما هستیم، سخن میگوید. (موعظه ۳: ۳ و ۴ )
 
منبع:
تاریخ تفکر مسیحی، تونی لِین، ترجمه روبرت آسریان، چاپ پنجم، فروزان روز، طهران (1393)

  بیشتر بخوانید :
  رویکرد مسیحیان درباره مصلوب شدن عیسی مسیح
  مریم و آموزه مادر خدا در مسیحیت
  نزدیکی و صمیمیت با خدا از راه رنج

 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط