رویکرد مسیحیان درباره مصلوب شدن عیسی مسیح

به صلیب رفتن عیسی مسیح، یکی از بنیادی‌ترین آموزه‌ها در مسیحیت به شمار می‌آید، چراکه این واقعه، پایه بسیاری از آموزه‌های مهم دیگر در مسیحیت است.
چهارشنبه، 7 شهريور 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
رویکرد مسیحیان درباره مصلوب شدن عیسی مسیح
به صلیب رفتن عیسی مسیح، یکی از بنیادی‌ترین آموزه‌ها در مسیحیت به شمار می‌آید
 
چکیده
به صلیب رفتن عیسی مسیح، یکی از بنیادی‌ترین آموزه‌ها در مسیحیت به شمار می‌آید، چراکه این واقعه، پایه بسیاری از آموزه‌های مهم دیگر در مسیحیت است. به صلیب رفتن عیسی مسیح، آموزه‌های دیگری چون فدا، رستگاری و غلبه عیسی بر مرگ و شیطان را پوشش می‌دهد. بنابراین پذیرش آن، به معنای سایر آموزه‌هاست.

تعداد کلمات 1744/ تخمین زمان مطالعه 8 دقیقه
رویکرد مسیحیان درباره مصلوب شدن عیسی مسیح
نویسنده: عارفه گودرزوند


صلیب عیسی مسیح امری حقیقی

در مسیحیت صلیب عیسی مسیح، امری حقیقی و واقعی است. تیلیخ معتقد است رویداد مصلوب شدن و رستاخیز، هم رویداد و هم نماد هستند. مسلماً صلیب به عنوان رویدادی نگریسته می‌شود که در زمان و مکان رخ داده است؛ در واقع صلیب نمادی است مبتنی بر واقعیت.[1] مسیحیان بر این باورند که مرگ مسیح یک حقیقت تاریخی است که دلیل موجهی برای انکارش وجود ندارد.آنچه آنان بر آن تأکید دارند، محدود نشدن عیسی مسیح با صلیب است، بلکه عیسی مسیح عروج کرد و مرگ او را به شکوه و جلال رهنمون ساخت.[2]
آنچه در مسیحیت پیرامون عیسی مسیح و مفاهیم مربوط به آن مورد بررسی قرار می‌گیرد، ماهیت و فعل مسیح است. فعل مسیح همان کار او برای خداست و تمامی آنچه که او در حیات و مرگش برای نجات بشر انجام داد. هنری تیسن، الاهی‌دان مسیحی، بر این باور است که کار مسیح مربوط است به مرگ، رستاخیز، صعود و نشستن او در دست راست خدای پدر.[3]
علاوه بر این، تیسن اظهار می‌دارد که اساس ادیان، بر تعالیم بنیان‌گذاران آن‌ها قرار دارد، اما مسیحیت با تمام این ادیان تفاوت دارد و تمام تمایزش به این دلیل است که پایه‌های این دین بر مرگ بنیان‌گذار خود قرار گرفته است؛ به طوری که اگر مرگ مسیح را به کناری بگذاریم، مسیحیت به سطح سایر ادیان نزول خواهد کرد. اگر صلیب را نیز برداریم، قلب مسیح از بین خواهد رفت؛ مسیح مصلوبی که موضوع موعظه رسولان است.[4] در واقع اندیشه کفاره و فدا نیز بر اندیشه صلیب استوار است و با انکار صلیب، آموزه‌های اساسی مسیحیت در‌ هاله‌ای از ابهام فرو خواهند رفت.[5]
در رساله‌های پولس نیز بیان شده است که انجیل همان مرگ مسیح برای گناهان ما و مدفون شدن و رستاخیز اوست.
 

مرگ عیسی مسیح به روایت کتاب مقدس

کتاب مقدس حاوی مهم‌ترین شواهد و روایات تاریخی از زندگی و آموزه‌های عیسی مسیح است. این کتاب پایان عمر عیسی مسیح را 33 سالگی ذکر کرده، و مرگ بر روی صلیب مرگی است که کتاب مقدس بدان اشاره دارد. البته باید اشاره داشت که کتاب مقدس به مرگ مسیح همچون شهادت یک پیامبر نمی نگرد، بلکه مرگ مسیح همان اجرای طرح نجات خداوند است.[6]
 

مرگ عیسی مسیح به روایت اناجیل

اناجیل چهارگانه بهترین منبع تاریخی برای بررسی رویدادهای بسیار مهم مسیحیت، از جمله رویداد مرگ و مصلوب شدن عیسی مسیح است. هنری تیسن اظهار می‌دارد که: «آخرین هفته زندگی خداوند ما در این جهان حدود یک‌پنجم مطالب چهار انجیل را به خود اختصاص داده است. روشن است که مرگ مسیح و رستاخیز او از نظر نویسنده کتاب مقدس، یعنی روح القدس دارای اهمیت زیادی می‌باشد.»[7]
آنچه در اناجیل درباره مرگ عیسی مسیح وجود دارد، از پیش‌بینی‌های ایشان درباره مرگ آغاز و در نهایت به رستاخیز عیسی مسیح می‌انجامد. عیسی مسیح بارها به این موضوع اشاره می‌کند: « لازم است پسر انسان بسیار زحمت کشد و... کشته شده و بعد از سه روز برخیزد».[8] و «... و پسر انسان به دست رؤسای کهنه و کاتبان تسلیم شود و بر وی فتوای قتل دهند... او را خواهند کشت و روز سوم خواهد برخاست.»[9]
یکی دیگر از بخش‌های مهم اناجیل که برخی الاهی‌دانان آن را دلیلی بر اثبات مرگ مسیح می‌دانند، سخنان عیسی مسیح در شام آخر است: «هر آینه به شما می‌گویم که یکی از شما مرا تسلیم می‌کند»[10] و سپس به نان و شراب اشاره می‌کند: «بگیرید و بخورید این است بدن من» و در ادامه به مرگ خویش و دلیل آن اشاره می‌کند. «زیرا که این است خون من در عهد جدید که در راه بسیاری به جهت آمرزش گناهان ریخته می‌شود.»[11]
ادامه آیات دستگیری، محاکمه و محکوم شدن عیسی مسیح و جان سپردن او را بر روی صلیب شرح می‌دهد. و به شاهدان این رویداد نیز اشاره می‌کند: «ای پدر! به دست‌های تو روح خود را می‌سپارم. این را بگفت و جان را تسلیم نمود.»[12]
 البته باید به این نکته نیز توجه داشت که در برخی آیات، روایت مرگ عیسی اندکی باهم تفاوت دارد؛ برای مثال در انجیل یوحنا به محاکمه در حضور حنا و پیلاطس اشاره دارد، در حالی که در سه انجیل دیگر شاهد محاکمه در حضور حنا نیستیم و یا جملات عیسی مسیح بر روی صلیب و لحظه جان سپردن تفاوت‌هایی دارد. در انجیل یوحنا، لحظه مرگ این‌گونه توصیف شده است: «عیسی گفت: تشنه ام... چون سرکه را گرفت، گفت تمام شد، سر خود پایین آورده و جان بداد.»[13] انجیل متی تنها به صیحه عیسی مسیح پیش از مرگ اشاره دارد و درخواست کمک او از خدای پدر؛ که برخی از متکلمین تفاوت در روایات را دلیلی بر تردید در رویداد صلیب می‌دانند.

 بیشتر بخوانید: ماجراى صلیب در عهد جدید و قرآن (1)


مرگ عیسی مسیح به روایت رساله‌های پولس

رساله‌های پولس، از مهم‌ترین بخش‌های کتاب مقدس مسیح به شمار می‌آید؛ که خود مبنای بسیاری از آموزه‌های الهیاتی قرار دارد.
آیاتی در رساله‌های پولس درباره مرگ مسیح دیده می‌شود، اما این آیات شرحی تاریخی از این رویداد نیست، بلکه تبیین چرایی مرگ عیسی و مصلوب شدن اوست. تنها روایت تاریخی در این زمینه، مربوط به رساله اول قرنتیان آیات 23 تا 26 باب 11 است که مربوط به روایت پولس از شام خداوند است: «... بگیرید بخورید. این است بدن من که برای شما پاره می‌شود...»؛ اما در این آیات نیز به صراحت به مرگ عیسی مسیح اشاره نشده است. با این حال، آیات دیگری وجود دارد که پولس در آن‌ها عیسی مسیح را مسیح مصلوب می‌داند: «لکن ما به مسیح مصلوب وعظ می‌کنیم...»[14]؛ به بیان دیگر، پولس مصلوب شدن مسیح را باوری یقینی تلقی کرده و با کمک این باور، به تبیین ایمان مسیحی پرداخته است؛ زیرا این را می‌دانیم که «انسان کهنۀ ما با او مصلوب شد تا جسد گناه معدوم گشته، دیگر گناه را بندگی نکنیم.»[15]
 

پاسخ مسیحیان به انکار قرآن در‌باره مصلوب شدن عیسی مسیح

همان گونه که مطرح شد، از یک سو مرگ و مصلوب شدن عیسی مسیح، قلب مسیحیت و بنیادی‌ترین آموزه مسیحی است، که بسیاری از آموزه‌ها با این رویداد تاریخی تبیین می‌شود. از دیگر سو، قرآن به عنوان منبع تمامی آموزه‌های کلامی اسلام، این رویداد مصلوب شدن را انکار کرده است. همین امر الاهی‌دانان مسیحی را بر آن داشته تا پاسخ‌هایی به این ابهام و یا انکار قرآنی داده و دلایلی بر اثبات این آموزه و یا رد نگاه قرآن ارائه کنند؛ البته برخی نیز به تفسیر متفاوت آیات قرانی نیز پرداخته‌اند. در ادامه برخی از نظرات مطرح گردیده است.
تیموتائوس[16] درباره مرگ مسیح به انجیل یوحنا استناد می‌کند «و از این سبب مرا دوست می‌دارد که من جان خود را می‌نهم تا آن را باز گیرم.» [17] او هم‌چنین به نخستین پیشگویی عیسی نیز اشاره دارد «آن‌گاه ایشان را تعلیم دادن آغاز نمود که لازم است پسر انسان بسیار زحمت کشد و از مشایخ و رؤسای کهنه و کاتبان رد شود، کشته شده و بعد از سه روز برخیزد»[18] و این آیه را دلیل محکمی برای اثبات مرگ عیسی مسیح می‌داند. او درباره قرآن معتقد است که آیه 157 سوره نساء نیز، مصلوب شدن و مرگ مسیح را انکار نمی کند، بلکه ادعای یهودیان درباره‌ی کشتن و به صلیب کشیدن مسیح را رد می‌کند. او بر این باور است که این انکار قرآنی در اناجیل نیز وجود دارد و مرگ مسیح به رومیان نسبت داده شده است.[19]«پس پیلاطس چون خواست که مردم را خشنود گرداند، برابا را برای ایشان آزاد کرد و عیسی را تازیانه زده، تسلیم نمود تا مصلوب شود.»[20]
چارلز لدیت[21] نگرشی متفاوت دارد. او معتقد است این انکار بدان معناست که یهودیان را گریزی از خداوند نیست و خداوند قطعاً با مشتبه کردن مصلوب شدن عیسی مسیح، آنان را فریب داده است. او بر این نکته نیز تأکید دارد که ادعای قرآن سمبلیک است و بر عبور مسیح از مرگ به رستاخیز اشاره دارد.[22]
کنت کرگ[23] نیز باور انکار قرآنی مصلوب شدن عیسی مسیح را ساده‌انگارانه می‌خواند. او معتقد است در اندیشه مسیحیان، سه عنصر اساسی با صلیب مقارن است: گناه و شرارت انسان، عشق مسیح و فیض خداوند. او بر این باور است که آیات قرآن نشان‌دهنده تأیید دو عنصر اول می‌باشد، اما قرآن جریان فیض خداوند، بدان معنا که خداوند توسط عیسی مسیح جهان را با خود آشتی داده است، موافق نیست.[24]
نورمن جیسلر[25]، دفاعیه‌نویس معاصر مسیحی، معتقد است در مورد جریان صلیب در اسلام بدفهمی‌هایی صورت گرفته است؛ حال آنکه آیات زیادی در کتاب مقدس این جریان را تأیید می‌کنند. «و پای صلیب عیسی، مادر او و خواهر مادرش، مریم زن کلوپا و مریم مجدلیه ایستاده بودند»[26] که خود این آیات نشان‌دهنده واقعی بودن رویداد صلیب است و بسیاری شاهد این رویداد بوده‌اند.[27]
او معتقد است نپذیرفتن رویداد صلیب در اسلام به تفاوت درک دو مفهوم الهیاتی بازمی‌گردد. حاکمیت مطلق خدا و تباهی بشر که مقصود همان گمراهی حاصل از گناه نخستین است. او اذعان دارد که در اندیشه اسلامی خداست که بر همه چیز قدرت دارد و اجازه نمی‌دهد تا بنده‌اش چنین مرگ خفت‌باری را تجربه کند. «... بگو کدام قدرت می‌تواند در برابر خدا کمترین مانعی ایجاد کند... و ملک آسمان‌ها و زمین و هرچه بین آن‌هاست همه از آن خداست، هر چه را بخواهد، خلق می‌کند و او بر همه چیز تواناست» و این نوع مرگ، مرگ عیسی مسیح بر روی صلیب، در اندیشه برخی متکلمین مسلمان با توجه به حکمت و رحمت خداوند منطقی نیست. او برای این ادعا دلایلی نیز بر می‌شمرد؛ از جمله اینکه متکلمین اسلامی، درکی انسانی از قدرت و حکمت خداوند ارائه می‌دهند؛ حال آنکه او هرچه بخواهد، می‌تواند انجام دهد. [28]
علاوه بر این، جیسلر به سراغ آیات مشابهی در قرآن می‌رود که درباره قربانی کردن است؛ همچون آیات 104 تا 107 سوره صافات. «و ما در آن حال خطاب کردیم که ای ابراهیم... و بر او ذبح بزرگی فرستادیم.» این الاهی‌دان مسیحی اشاره دارد که عیسی مسیح نیز از چنین کلماتی درباره مرگ خود استفاده کرده است. «زیرا که پسر انسان نیامده تا مخدوم شود، بلکه تا خدمت کند و جان خود را فدای بسیاری کند.»[29] به همین علت او مرگ قربانی‌گونه عیسی مسیح را در تعارض با مفاهیم قرآنی نمی‌داند.[30]
یکی دیگر از استدلال‌های مسیحیان در رویداد صلیب، رستاخیز عیسی مسیح است. بسیاری از مسیحیان اولیه نیز تلاش می‌کردند تا مرگ مسیح را در پرتو رستاخیز قابل فهم کنند؛ رستاخیزی که با دیدن قبر خالی و آشکار‌شدنش بر رسولان قابل‌اثبات است.[31]

 

نمایش پی نوشت ها:

[1] . تیلیخ، پل، الهیات سیستماتیک، ترجمه، تهران، موسسه انتشارات حکمت، چاپ اول، 1381، ص213.
[2] . D.Troll, Christian, Muslim ask Christian answer, USA: new city press, 2012, p.28.
[3] . تیسن، هنری، الهیات مسیحی، ترجمه طاطه وس میکائیلیان، انتشارات حیات ابدی، ص 218
[4] . همان، 219
[5] .Singh, David, Jesus and the Cross, Oxford: Regnum books, 2008, p.168.
[6] . MC. Dowell, Josh, The Islam Debate, California: Here’s life publisher, 1983, p.103.
[7] . تیسن، هنری؛ پیشین، ص219
[8] .مرقس 31:8
[9] . مرقس 33:10و34
[10] . متی 21:26
[11] . همان 28:26
[12] .لوقا 46:23
[13] . یوحنا 30:19
[14] .اول قرنتیان 23:1
[15] .رومیان 6:6
[16] .Timothy
[17] .  انجیل یوحنا 17:10
[18] . مرقس 31:8
[19] . Robinson, Neal, Christ in Islam and Christianity, USA: University of New York Press, 1991,  p.109
[20] . مرقس 15:15
[21] .Charls Ledit
[22] . ibid
[23] . Keneth Cragg
[24] . ibid,p.110
[25] . Norman L.Geisler
[26] . یوحنا 26:19
[27] . L.Geisler, Norman, Answering Islam: The Crescent in the light of the Cross, Michigan: Grand Rapids, 1993 p.280
[28] . ibid,p.282
[29] .مرقس 45:10
[30]  .L.Geisler, Norman, ibid,p283
[31] . D.Troll, Christian, ibid, p 28.

منابع:

    - کتاب مقدس.
    - تیلیخ، پل، الهیات سیستماتیک، ترجمه، تهران، موسسه انتشارات حکمت، چاپ اول 1381.
    -  تیسن، هنری، الهیات مسیحی، ترجمه طاطه وس میکائیلیان، انتشارات حیات ابدی.
    - D.Troll, Christian, Muslim ask Christian answer, USA: new city press, 2012.
    -  Singh, David, Jesus and the Cross, Oxford: Regnum books, 2008.
    -  MC. Dowell, Josh,The Islam Debate, California: Here’s life publisher, 1983.
    - Robinson, Neal, Christ in Islam and Christianity, USA: University of New York Press, 1991.
    - L.Geisler, Norman, Answering Islam: The Crescent in the light of the Cross, Michigan: Grand Rapids, 1993.



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما