چکیده
پاپ جان پل دوم معتقد است رنج مسیحیان همچون رنج مسیح، نجات بخش است. مسیح به دلیل نجات بشر از آثار گناه اولیه رنج کشید تا بشر را نجات بخشد. بشر با رنج مسیح از تمام شرور ناشی از گناه اولیه نجات یافت. اما معنای نجات، تنها ویژهی رنج مسیح نیست. هر فرد مسیحی میتواند معتقد باشد که وقتی دارد رنج میکشد در عمل نجات بخش مسیح شریک است چون اگر چه مسیح این عمل نجات بخش را در طول حیات خود با رنج خود به طور کامل محقق کرده است اما این عمل نجات بخش به حیات خود ادامه میدهد و به شکل خاص خود در کل تاریخ بشر تداوم دارد وتوسعه مییابد تا به همهی آدمیان برسد. در طول تاریخ هر بشری که رنج می کشد در واقع دارد رنج مسیح را کامل میکند و اثر آن را ادامه می دهد و حفظ می کند.
تعداد کلمات 1308 تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
تعداد کلمات 1308 تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
نویسنده: عارفه گودرزوند(دانشجوی دکتری مطالعات تطبیقی ادیان)
جایگاه رنج در نجات بشر
می توان یکی از اهداف خدا را از رنج این گونه ذکر کرد که رنج مسیحیان کار عیسی مسیح را تکمیل کرده و آن را ادامه میدهد. کار عیسی مسیح آن است که با رنج خود ما را نجات دهد و کار مومن نیز این میشود که با ادامه رنج عیسی مسیح، نجات بخشی او را ادامه دهیم و اعاده کنیم. «الآن زحمتهای خود را در راه شما شادی میکنم و نقصهای زحمات مسیح را در بدن خود به کمال میرسانم برای بدن او که کلیسا است.»؛ «و از این جهت همه زحمات را به خاطر برگزیدگان متحمل میشوم تا ایشان نیز نجاتی را که در مسیح است با جلال جاودانی تحصیل کنند. این سخن امین است زیرا اگر با وی مردیم با او زیست هم خواهیم کرد و اگر تحمل کنیم با او سلطنت هم خواهیم کرد. و هر گاه او را انکار کنیم او نیز ما را انکار خواهد کرد.»
«ای حبیبان، تعجب منمایید از این آتشی که در میان شماست و بجهت امتحان شما می آید که گویا چیزی غریب بر شما واقع شده باشد. بلکه بقدری که شریک زحمات مسیح هستید، خشنود شوید تا در هنگام ظهور جلال وی شادی و وجد نمایید. اگر بخاطر نام مسیح رسوایی میکشید، خوشابحال شما زیرا که روح جلال و روح خدا بر شما آرام میگیرد. پس زنهار هیچ یکی از شما چون قاتل یا دزد یا شریر یا فضول عذاب نکشد. لکن اگر چون مسیحی عذاب بکشد، پس شرمنده نشود بلکه به این اسم خدا را تمجید نماید.»
شاهدی دیگر در باب نجات بخش بودن رنج را در کلام پولس رسول می یابیم: رسول در نامه به قرنطیان می آورد که «ما با جسم خود مرگ و رستاخیر مسیح را حمل می کنیم.» «وقتی ما زنده ایم به خاطر مسیح از مرگ رهایی یافته ایم و آنکه مسیح را زنده کرد ما را نیز زنده خواهد کرد» «همانطور که ما در رنج عیسی مسیح شریک می شویم، پس در آرامش مسیح نیز شریک خواهیم شد» «بنابراین بدنهای شما به خاطر رحمت خدا قربانیان زنده مقدس و پذیرفته شده الاهی است.» «دیگر من نیستم که زندگی می کنم بلکه مسیح است که در من زندگی می کند».
فواید رنج در مسیحیت
"جان فینبرگ" یکی از معانی و فواید رنج کشیدن را اینگونه مطرح می کند که شخص رنج کشیده، از شکل و از محتوای عمل مسیح تقلید می کند. منظور فینبرگ آن است که با شکلِ عمل رنج، محتوای نجات بخش آن، به اشخاص رنج کشیده سرایت و انتقال پیدا می کند. کتاب مقدس نیز به ما میآموزد که اگر مایل هستیم که در عظمت و جلال مسیح سهیم باشیم باید رنج بکشیم. پولس در نامه به رومیان میگوید: «کسانی که جسمانی هستند، نمی توانند خدا را خشنود سازند.»
در این زمان رنج های فرد رنج دیده، ویژگی رنج مسیح را به خود می گیرد؛ فرمانبردارانه، فداکارانه و جانبازانه. خوار کردن عیسی، آب دهان انداختن، خارها و میخها کم رنج آور بود؟ این رنج، کشیدنی بود و نه این است که فقط رنج کشیدن باشد. سرنوشت نیست، رسالت است. بالاترین خدمتی است که به انسان یا خدا میکند.
"جیمز هینتون" می نویسد: «با یادآوری این چیزها...ببینم درد و رنج در جهان یعنی چه؟...آیا نه بدان معنا است که جهانی با آن مایهی درد و رنج پرداخته شده است- و پاک ساخته شده است- تا صحنهی آن عشق، بسیار جذاب باشد؟ دلیل آفریده شدن ما یا دلیلی که می نماید ما برای درد و رنج و آفریده شدهایم، این است که ما برای عشق آفریده شده ایم...درد و رنج که در نیکبختی انسان نهان است در آنِ خدا هم نهان است.» پس راز درد با مسیح، در خدا پنهان است. هر درد و رنجی، رمزی از رنج بردن خداست. یگانه دلخوشی انسان رنجدیده، عشق به خدایی است که می تواند رنج ببرد و رنج میبرد. هرکجا رنج است او آنجاست.
"جان فینبرگ" یکی از معانی و فواید رنج کشیدن را اینگونه مطرح می کند که شخص رنج کشیده، از شکل و از محتوای عمل مسیح تقلید میکند. منظور فینبرگ آن است که با شکلِ عمل رنج، محتوای نجات بخش آن، به اشخاص رنج کشیده سرایت و انتقال پیدا می کند. کتاب مقدس نیز به ما میآموزد که اگر مایل هستیم که در عظمت و جلال مسیح سهیم باشیم باید رنج بکشیم. پولس در نامه به رومیان میگوید: «کسانی که جسمانی هستند، نمی توانند خدا را خشنود سازند.»
رنج و راز جهان
در این جا پاپ میگوید نباید گمان کرد که این نظریه، یک تئودیسه محض نظری است. بلکه این همان معنایی است که به کار رنج شخصی و تجربی و واقعی انسان میآید. او توضیح میدهد که خود مسیح هرگز دربارهی مسألهی رنج در قالب کلمات و به صورت محض و نظری سخن نگفت. او واقعاً و عملاً برای نجات انسان رنج کشید و نیز انسان عملاً در رنج خود با عمل مسیح سهیم است. مسیح فقط گفت: ازمن پیروی کنید. بیایید و با رنج خود، در این عمل نجات بخش جهان مشارکت کنید. نجاتی که از راه رنج من به دست می آید و از راه صلیب من حاصل می شود. هر فردی که مصلوب شدن مسیح را میپذیرد به طور معنوی با مسیح بر روی صلیب متحد میشود و معنای نجات بخش رنج نزد او آشکار خواهد شد.
پاپ معتقد است این نظریه از یک سو فراطبیعی است چون راز الاهی نجات جهان است و از یک سو نظریهای عمیقاً بشری وانسانی است چرا که با این نظریه، بشر خودش را کشف میکند، انسانیت خود را، ارزش و عظمت خود را و رسالت انسانی خود را. رنج، یقیناً بخشی از راز بشر است.
زندگی مسیحی متضمن رنج است. ما نباید از وقوع این رنج ها در زندگی تعجب کنیم. اگر مسیح میگوید که غلام بزرگتر از آقای خود نیست. مسیح، خداوند و معلم ما، جسم انسانی به خود گرفت تا رنج بکشد و مرد تا ما را نجات دهد. اگر رنج قسمتی از آزمایش اوست، پس جای تعجب نیست که رنج نیز قسمتی از زندگی ما باشد. در میانه این رنج ما لذت ببریم چرا که مسیح به ما وعده هایی شیرینتر داده است. چرا باید به جای رنج، وجد نماییم؟
پولس توضیح می دهد: «زیرا یقین میدانم که دردهای زمان حاضر نسبت به آن جلالی که در ما ظاهر خواهد شد هیچ است.» پولس توضیح می دهد که ما میراثی بزرگتر را دریافت می کنیم. در حقیقت ما با او هم ارث هستیم: «هرگاه فرزندانیم، وارثان هم هستیم یعنی ورثه خدا و هم ارث با مسیح، اگر شریک مصیبت های او هستیم تا در جلال وی نیز شریک باشیم.» می خواهیم در جلال با او سهیم شویم، امروز در رنجهای او سهیم هستیم.رنج حاضر قسمتی از طرح خداست؛ طرحی که ما را برای ورود به جلال مسیح مهیا میسازد.
سهیم بودن در رنج دیگران نشان می دهد که مؤمنان از زمانی که آنگونه که پسر خدا زندگی می کرده، زندگی کنند، فرزندان خدا محسوب می شوند. مرگ مسیح و رستاخیز او، از میان برخاستن رنج را به تصویر کشید. رنج بی معنا نیست.
منابع
«ای حبیبان، تعجب منمایید از این آتشی که در میان شماست و بجهت امتحان شما می آید که گویا چیزی غریب بر شما واقع شده باشد. بلکه بقدری که شریک زحمات مسیح هستید، خشنود شوید تا در هنگام ظهور جلال وی شادی و وجد نمایید. اگر بخاطر نام مسیح رسوایی میکشید، خوشابحال شما زیرا که روح جلال و روح خدا بر شما آرام میگیرد. پس زنهار هیچ یکی از شما چون قاتل یا دزد یا شریر یا فضول عذاب نکشد. لکن اگر چون مسیحی عذاب بکشد، پس شرمنده نشود بلکه به این اسم خدا را تمجید نماید.»
شاهدی دیگر در باب نجات بخش بودن رنج را در کلام پولس رسول می یابیم: رسول در نامه به قرنطیان می آورد که «ما با جسم خود مرگ و رستاخیر مسیح را حمل می کنیم.» «وقتی ما زنده ایم به خاطر مسیح از مرگ رهایی یافته ایم و آنکه مسیح را زنده کرد ما را نیز زنده خواهد کرد» «همانطور که ما در رنج عیسی مسیح شریک می شویم، پس در آرامش مسیح نیز شریک خواهیم شد» «بنابراین بدنهای شما به خاطر رحمت خدا قربانیان زنده مقدس و پذیرفته شده الاهی است.» «دیگر من نیستم که زندگی می کنم بلکه مسیح است که در من زندگی می کند».
فواید رنج در مسیحیت
"جان فینبرگ" یکی از معانی و فواید رنج کشیدن را اینگونه مطرح می کند که شخص رنج کشیده، از شکل و از محتوای عمل مسیح تقلید می کند. منظور فینبرگ آن است که با شکلِ عمل رنج، محتوای نجات بخش آن، به اشخاص رنج کشیده سرایت و انتقال پیدا می کند. کتاب مقدس نیز به ما میآموزد که اگر مایل هستیم که در عظمت و جلال مسیح سهیم باشیم باید رنج بکشیم. پولس در نامه به رومیان میگوید: «کسانی که جسمانی هستند، نمی توانند خدا را خشنود سازند.»
در این زمان رنج های فرد رنج دیده، ویژگی رنج مسیح را به خود می گیرد؛ فرمانبردارانه، فداکارانه و جانبازانه. خوار کردن عیسی، آب دهان انداختن، خارها و میخها کم رنج آور بود؟ این رنج، کشیدنی بود و نه این است که فقط رنج کشیدن باشد. سرنوشت نیست، رسالت است. بالاترین خدمتی است که به انسان یا خدا میکند.
"جیمز هینتون" می نویسد: «با یادآوری این چیزها...ببینم درد و رنج در جهان یعنی چه؟...آیا نه بدان معنا است که جهانی با آن مایهی درد و رنج پرداخته شده است- و پاک ساخته شده است- تا صحنهی آن عشق، بسیار جذاب باشد؟ دلیل آفریده شدن ما یا دلیلی که می نماید ما برای درد و رنج و آفریده شدهایم، این است که ما برای عشق آفریده شده ایم...درد و رنج که در نیکبختی انسان نهان است در آنِ خدا هم نهان است.» پس راز درد با مسیح، در خدا پنهان است. هر درد و رنجی، رمزی از رنج بردن خداست. یگانه دلخوشی انسان رنجدیده، عشق به خدایی است که می تواند رنج ببرد و رنج میبرد. هرکجا رنج است او آنجاست.
"جان فینبرگ" یکی از معانی و فواید رنج کشیدن را اینگونه مطرح می کند که شخص رنج کشیده، از شکل و از محتوای عمل مسیح تقلید میکند. منظور فینبرگ آن است که با شکلِ عمل رنج، محتوای نجات بخش آن، به اشخاص رنج کشیده سرایت و انتقال پیدا می کند. کتاب مقدس نیز به ما میآموزد که اگر مایل هستیم که در عظمت و جلال مسیح سهیم باشیم باید رنج بکشیم. پولس در نامه به رومیان میگوید: «کسانی که جسمانی هستند، نمی توانند خدا را خشنود سازند.»
رنج و راز جهان
در این جا پاپ میگوید نباید گمان کرد که این نظریه، یک تئودیسه محض نظری است. بلکه این همان معنایی است که به کار رنج شخصی و تجربی و واقعی انسان میآید. او توضیح میدهد که خود مسیح هرگز دربارهی مسألهی رنج در قالب کلمات و به صورت محض و نظری سخن نگفت. او واقعاً و عملاً برای نجات انسان رنج کشید و نیز انسان عملاً در رنج خود با عمل مسیح سهیم است. مسیح فقط گفت: ازمن پیروی کنید. بیایید و با رنج خود، در این عمل نجات بخش جهان مشارکت کنید. نجاتی که از راه رنج من به دست می آید و از راه صلیب من حاصل می شود. هر فردی که مصلوب شدن مسیح را میپذیرد به طور معنوی با مسیح بر روی صلیب متحد میشود و معنای نجات بخش رنج نزد او آشکار خواهد شد.
پاپ معتقد است این نظریه از یک سو فراطبیعی است چون راز الاهی نجات جهان است و از یک سو نظریهای عمیقاً بشری وانسانی است چرا که با این نظریه، بشر خودش را کشف میکند، انسانیت خود را، ارزش و عظمت خود را و رسالت انسانی خود را. رنج، یقیناً بخشی از راز بشر است.
زندگی مسیحی متضمن رنج است. ما نباید از وقوع این رنج ها در زندگی تعجب کنیم. اگر مسیح میگوید که غلام بزرگتر از آقای خود نیست. مسیح، خداوند و معلم ما، جسم انسانی به خود گرفت تا رنج بکشد و مرد تا ما را نجات دهد. اگر رنج قسمتی از آزمایش اوست، پس جای تعجب نیست که رنج نیز قسمتی از زندگی ما باشد. در میانه این رنج ما لذت ببریم چرا که مسیح به ما وعده هایی شیرینتر داده است. چرا باید به جای رنج، وجد نماییم؟
پولس توضیح می دهد: «زیرا یقین میدانم که دردهای زمان حاضر نسبت به آن جلالی که در ما ظاهر خواهد شد هیچ است.» پولس توضیح می دهد که ما میراثی بزرگتر را دریافت می کنیم. در حقیقت ما با او هم ارث هستیم: «هرگاه فرزندانیم، وارثان هم هستیم یعنی ورثه خدا و هم ارث با مسیح، اگر شریک مصیبت های او هستیم تا در جلال وی نیز شریک باشیم.» می خواهیم در جلال با او سهیم شویم، امروز در رنجهای او سهیم هستیم.رنج حاضر قسمتی از طرح خداست؛ طرحی که ما را برای ورود به جلال مسیح مهیا میسازد.
سهیم بودن در رنج دیگران نشان می دهد که مؤمنان از زمانی که آنگونه که پسر خدا زندگی می کرده، زندگی کنند، فرزندان خدا محسوب می شوند. مرگ مسیح و رستاخیز او، از میان برخاستن رنج را به تصویر کشید. رنج بی معنا نیست.
منابع
1. کتاب مقدس
Mc Carthy, Bill, on the mystery of Human Suffering, MSA, in the http://www.myfathershouse.com/ pdf/On-The-Mystery_of_Human_Sufferingwp