مراحل نمازگزاری تا انس با نماز به رشد اخلاقی و عرفانی و نوعی تربیت روحی نیاز دارد و هر فرد برای دست یابی به فضایل اخلاقی و کمال می بایست تربیت گردد تا پس از گذراندن مراحل مختلف، رشد معنوی خود را محقق کند.
در غیر این صورت، بدون توجه به این مراحل و بدون آگاهی های کافی در چگونگی سیر و سلوک، رسیدن به مراحل رفیع اخلاقی و روحی ممکن نیست. به همین دلیل، عرفا و علمای اخلاق نیز همواره به کمک استاد و رهنمودهای او به مراحل بالای اخلاقی رسیده اند.
نماز یکی از مهم ترین و عالی ترین نمادهای عرفانی و اخلاقی است. اهل معرفت گویند: «باب عبادات مطلقاً ثنای معبود است، منتها هر یک از آن ها ثنای حق است، به نعتی از نعوت و اسمی از اسما؛ مگر نماز که ثنای حق است.
به جمیع اسماء و صفات» پس برای رسیدن به مراحل عالی نمازگزاری آن هم به طور پایدار و آگاهانه، گذراندن مراحل مقدماتی ضروری است؛ مراحلی که طی کردن آن ها جز در سایه تربیت و رهنمود استاد ممکن نیست.
نمازگزار با گذراندن این مراحل، با نماز انس می گیرد که با توجه به اهمیت و ضرورت انس با نماز، در این مقاله به بیان این مراحل می پردازیم.
مراحل نمازگزاری تا انس با نماز
بحث ما در مورد کسانی است که در مرحله نمازگزاری قرار دارند. برای رفع نماز گریزی، برطرف کردن عوامل بی میلی به نماز بسیار مفید است.
بسیاری از نمازگزاران در همان مراحل اولیه باقی می مانند و به کندی رشد می کنند. آن ها هر چند نماز می خوانند، ولی از ابتدا تا انتهای نماز، هیچ گونه انس قلبی با این کار خود ندارند و عملی بدون شناخت انجام می دهند.
برخی از افراد از این مرحله گذر کرده و بخشی از نماز خود را با رعایت آداب ظاهری و باطنی به جا می آورند، ولی در طول نماز نمی توانند به این حالت خود استمرار بخشند.
و نمازی را برپا می کنند که وجه جدایی ناپذیر آن انس است. از این رو عرفا در توصیه های خود می گویند: در لحظه ای که متوجه می شوید، با اختیار منصرف نشوید. اگر یک دقیقه خود را در یاد خدا دیدید با اختیار از این حالت خارج نشوید و به انصراف و غفلت غیراختیاری اهمیت ندهید.
پس با استمرار و تمرین می توان انس مقطعی را به مرحله بعد یعنی انس کامل با نماز ارتقا داد. این مرحله نیز دارای مراتب و درجات مختلفی است، اما در مجموع انس با نماز، بر دو گونه است:
مراحل نمازگزاری تا انس با نماز
انس اجمالی و انس تفصیلی؛
الف) انس اجمالی
امام خمینی رحمه الله در کتاب چهل حدیث این مرحله را چنین بیان می کند:و آن چنان است که در عین اشتغال به عبادت، انسان به طریق اجمال، ملتفت باشد که ثنای معبود می کند، گرچه خود نمی داند که چه ثنایی می کند و چه اسمی از اسماء حق را می خواند.(1)میرزا جواد آقا ملکی تبریزی این مرحله را چنین بیان می کند:گاهی قلب متوجه وجهی از وجوه نماز است، مثل این که نمازگزار توجه پیدا کند که در حضور خدا ایستاده است و همین احساس حضور در برابر ذات ذوالجلال او را از حضور نزد هر فعل و قولی از افعال نماز باز می دارد.(2)
بنابراین، این مرحله، نوعی حضور و انس قلبی اجمالی برای نمازگزار ایجاد می کند؛ یعنی نمازگزار همین قدر می داند که در محضر خداوند است و ثنای او می کند، ولی از معانی و اسرار ثنا آگاه نیست.
مثل کودکی که قصیده ای را در مدح کسی می خواند و از معانی الفاظ آگاه نیست، ولی می داند که کسی را مدح و ثنا می کند. با این حال، همین علم اجمالی به حضور، او را در مسیر انس با نماز قرار می دهد. البته رسیدن به این مرحله نیز به ایمان قوی و تمرین و ریاضت در مراحل پیشین نیاز دارد.
ب) انس تفصیلی
پس از این که فرد این موضوع را دریافت که نماز ثنای معبود است و بر مرحله انس اجمالی مداومت کرد، به مرحله نهایی، یعنی انس تفصیلی پا می گذارد؛ یعنی قلب عابد، در تمامیت عبادت حاضر می شود و می داند که چگونه حضرت حق را توصیف کند و چگونه مناجات کند.این مرحله نیز مراتبی دارد که با طی آن ها انسان به عالی ترین مرحله عبادت یعنی «عشق» می رسد که مرحله ای فراتر از انس است و انسان را از معنای حقیقی و آن جهانی عبادت آگاه می کند.
1. توجه به معنای الفاظ در قرائت
برخی از نمازگزاران در تمام نماز در فکر ادای صحیح واژه ها و ذکرهای نماز هستند و دقت می کنند تا حروف به درستی تلفظ شود. هر چند الفاظ، ظاهر نماز است، ولی از همین ظاهر می توان به باطن و مفهوم حقیقی عبادت دست یافت.از این رو نمازی که از لحاظ ظاهر صحیح نباشد و الفاظ آن به درستی قرائت نشود، محل اشکال است و شخص نمازگزار اگر نتواند واژه ها و عبارت های نماز را صحیح تلفظ کند باید در جهت فراگیری آن ها بکوشد.
این مرحله هر چند از مراحل انس تفصیلی است، ولی گذر کردن از آن مشکل و احتمال توقف در این مرحله زیاد است. بسیاری از نمازگزاران به همین مرحله قانع می شوند و معانی و حقایق نماز را در همین معانی خلاصه می کنند و گمان می کنند عبادت جز این صورت، حقیقتی دیگر ندارد.
2. تصحیح صورت افعال نماز
یکی دیگر از جنبه های ظاهری نماز، افعال نماز است. انس تفصیلی به نماز سبب تصحیح افعال و اعمال نماز نیز می شود؛ زیرا در انس تفصیلی ذکرهای نماز به درستی باید تلفظ شود و نمازگزار در هنگام تلفظ به معانی آن توجه داشته باشد و هم حرکات و افعال نماز را به درستی انجام دهد.حاصل این دو مرحله این است که فرد در هر لحظه از نماز، ذهنش متوجه همان مرحله بوده و افعال و اذکار نماز را با حضور قلب انجام دهد.
3. درک حقیقت عبادت
این مرحله مهم ترین مرحله انس با نماز است که به واسطه آن انس تفصیلی به حد کمال می رسد. رسیدن به این مرحله، روند نمازگزاری را در مسیری واقعی قرار می دهد و پرستش آگاهانه و مداوم را شکل می دهد. در واقع، غرض اصلی از طیّ مراحل قبلی و توجه به جنبه های ظاهری، رسیدن به این مرحله است.درک حقیقت عبادت با برهان عقلی
گروهی حقیقت عبادت و ذکرهای آن را از راه برهان های عقلی می فهمند، برای مثال به کمک برهان عقلی، کیفیت رجوع تمامی حمدها و ستایش ها به حضرت حق را متوجه می شوند،یا حقیقت صراط مستقیم یا حقیقت معانی سوره توحید را در می یابند. این روش، در نزد این گروه، سبب ایجاد انس تفصیلی می شود و عبادتی واقعی و مداوم را ایجاد می کند، ولی در حد ادراک قلبی نیست.
درک حقیقت عبادت با ادراک قلبی
هر چند گروهی حقیقت عبادت و ذکرهای آن را نخست از راه عقلی درک می کنند، ولی در ادامه با قلم عقل آن را به لوح قلب می کشانند و آن را به یک باور درونی تبدیل می کنند.این مرحله از انس بسیار عمیق تر از مراحل پیشین است؛ زیرا وقتی نمازگزار با عقل، حقایقی را درک می کند و هنوز به مرتبه ایمان قلبی نرسیده است، دل او با عقلش همراهی نمی کند.
ولی در مرحله ادراک قلبی، نمازگزار نه تنها با اندیشه خود، بلکه با تمامی وجود، خود را در محضر خداوند می بیند.
لازمه رسیدن به این مرحله دریافتهای علمی و عملی و تقوای کامل عملی و قلبی است.این مرحله، آخرین مرحله انس با نماز است. به این ترتیب، فرد با نماز انس قلبی پیدا می کند که در پی آن، انس عملی نیز ایجاد می شود.
البته بعد از مرحله انس، مرحله عشق است که مقامی بسیار رفیع است و چون تنها نصیب انسان های برگزیده و اولیای خدا می شود، در اینجا بدان نمی پردازیم .
و تنها به ذکر این نکته بسنده می کنیم که مرحله عشق، مرحله کشف و شهود است و نمازگزار عاشق، حقایق را با چشم ملکوتی و بصیرت الهی به صورت حضوری و عینی می بیند.
در این طایفه، حضور قلب در عبادت، به معنای مشاهده تمام حقایقی است که ظاهر عبادت کاشف آن هاست و مشاهده اسراری که گفتار عبادت نیز مؤید آن است.
تفاوت های نمازگزاری و انس با نماز
ویژگی های انس
انس مرحله ای از رفتار است که از تداوم و شناخت و انگیزه بیشتری برخوردار است و فرد به دلیل شناخت کافی از عمل مورد نظر، انگیزه ای دوچندان برای انجام آن پیدا می کند. به همین دلیل، عمل را به درستی انجام می دهد و آن را استمرار می بخشد تا تأثیر واقعی آن نمایان شود.انس با نماز، چنین ویژگی هایی دارد و فرد پس از شناخت و ایجاد انگیزه به مرحله نمازگزاری پا گذاشته و با تداوم در آن، به آثار واقعی نماز دست می یابد.
ولی نمازگزاری بدون انس چنین ویژگی هایی ندارد و چنین نمازهایی، بدون انگیزه و شناخت برپا می شوند و اثری درونی ندارند. به همین دلیل، ادامه نمی یابد و در حدّ نمازهای مقطعی و فصلی خلاصه می شوند.
عوامل انس
نیم نگاهی به عوامل انس با نماز، بسیاری از تفاوت های نمازگزاری صوری با انس با نماز را بیان می کند. کسی که با نماز انس دارد، نمازش را همراه خضوع و خشوع اقامه می کند و در نماز حضور قلب دارد.چنین فردی از نماز لذت می برد و در این راه تداوم دارد. در مقابل، طبیعی است نمازی که در افعال ظاهری خلاصه شده، بدون توجه به معانی باطنی نماز و بدون خشوع و خضوع و حضور قلب برپا شود.
در چنین نمازی فرد نمی تواند ارتباط انسان با خدای یگانه را تصور کند و لذت آن را بچشد. از روح بندگی نیز که در انس با نماز حاکم است، در این گونه نمازگزاری ها خبری نیست؛
زیرا کسی که با نماز انس گرفته، اهل نیایش است، ولی آن ها که فقط آداب ظاهری نماز را به جا می آورند، مرام نیایش ندارند و نمی توانند از منظر زیبایی شناسی به نماز بنگرند .
و از آن لذت برند. در مقابل، می توان گفت: پیش نیازهای شناختی و عملی، در مورد کسی که با نماز انس دارد محقق شده است و او از امنیت روانی لازم برخوردار است؛ هرچند تداوم در نمازگزاری، عامل بسیار مهمی در استمرار امنیت روانی اوست.
راهکارهای انس با نماز
1- تقویت خداباوری و دلدادگی
همه ما آفریده خدا هستیم و بنده او. خدایی که تار و پود وجود ما را با لطف و عنایت خود به هم پیوند زده و بند بند وجودمان را با کرَم خویش آراسته است.
خدایی که برای زندگی بهتر بندگان خود عجایب و شگفتیهای فراوانی در زمین و آسمان تعبیه نموده که با مرور زمان، یافتههای دانشمندان، عظمت خالق و عجز و کوچکی انسان را بیش از پیش نمایان می سازد.
نیز شگفتیهایی که در بدن و خلقت خاکی انسان تعبیه شده که اگر بشر دوپا بخواهد نسخهای مشابه آن بسازد.
نیازمند تجهیزات و فضایی گسترده و با صرف هزینه های هنگفتی است که به فرض موفقیت، قطعاً بسیاری از کارکردها و مؤلفه های آن نسخه اصلی را نیز دارا نخواهد بود. شگفتیهایی که در زمین و آسمان و دریا و خشکی حیرت و تعجب همگان را برانگیخته است.(3)
وقتی انسان به این عظمتها بنگرد، به حقارت و ناچیزی خود بیشتر واقف شده، از اینکه خدای بزرگ با تمام عظمت و قدرت و شوکت خود، به او فرصت زندگی و انتخاب و شناخت داده است، جَبهه شکر می ساید و محبت و دوستی او را به دل خواهد گرفت و عاشق او خواهد شد.
این دلدادگی و عشق و محبت، زمانی بیشتر رخ خواهد نمود که بداند خدای قادر متعال با تمام بزرگی و عظمتش، بیشتر از هر کس و هر چیزی به انسان نزدیک بوده و به او عشق می ورزد و منتظر مراجعه انسان و مشتاق شنیدن صدای اوست..(4)
چه افتخاری از این بالاتر که خدای مهربان، از میان تمام مخلوقات خود، انسان را برای همنشینی و هم سخنی با خود بر گزیده است.(5) و فرصت و رخصت خلوت نمودن و خواندن او را در هر زمان و مکانی را به او داده است.
2- تحریک حس نیازمندی
یکی از ویژگی های بارز انسان، فقر ذاتی و نیازمندی همیشگی او نسبت به خالق هستی است. به فرموده پروردگار: یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ؛ شما به خداوند نیازمند هستید و او از شما بى نیاز است. (6)
بر مبنای این تعبیر، اگر پرسیده شود که اگر او «غنی» است که هست، پس چرا امر به اطاعت و عبادت خود نموده است؟ در پاسخ باید گفت: ریشهی این سؤال بیشتر در قیاس اشتباه خداوند به خودمان [مخلوق] است، چرا که ما همه چیز را در خودمان میشناسیم .
و حال آن که اگر قرار باشد صفت یا حالتی از مخلوق در خالق باشد، او دیگر خالق نیست و ما وقتی از کسی انتظار یا طلب یا درخواستی داریم، به این دلیل است که به آن خواسته «نیاز» داریم. اما «غنی» از آن جهت که غنی است،
هیچ نیاز و احتیاجی ندارد، امر، فعل و رهنمود او، به جز حکمت و کرم به مخلوق نیست.اگرچه هیچگاه نمیشود در میان مخلوقات مثلی برای خالق پیدا و بیان نمود، اما [با لحاظ نمودن:
در مثل مناقشه نیست] مثال به نورافشانی خورشید و بهرهمندی همه موجودات زنده و... میزنیم. آیا خورشید به پرتو افکنی نیازمند است؟! یا دیگران به نور، انرژی و جاذبهی او محتاجاند؟
3-زبان حال مخلوق
با توجه به این مقدمه، باید گفت که همه انسانهایی که با حقیقت وجود خود آشنا باشند، خود را موظف به سپاسگزاری و تشکر از کسی که به آنان نعمت و تحفهای عطا کرده می دانند و این قدرشناسی نوعی زبان حال است که نشانگر لیاقت هدیه گیرنده و درخواست تداوم امور این چنین میباشد. (7)
این قدرشناسی و درخواست تداوم عنایت، زمانی رنگ جدی تری به خود می گیرد که همه چیز انسان وابسته بدو و مهمتر از آن زندگی انسان بر پایه عنایات و توجهات او قرار داشته باشد؛ به گونه ای که اگر اندکی از عنایت و توجه خود بکاهد، بنیاد زندگی انسان بر باد رفته و تارو پودهایش از هم گسسته خواهد شد.
حال و روز ما با خداوند نیز چنین است. خدایی که ولی نعمت ماست و هر چه داریم از لطف و عنایت و احسان اوست و همه جیره خوار خوان کََرَم او هستند و اگر لحظه و آنی دست عنایت خویش را از سر بندگان بردارد، همه به فلاکت و بدبختی خواهند افتاد.
4- تلألؤ قرآن
این حقیقت در آیات فراوانی مورد اشارت قرار گرفته است. سوره های فراوانی همانند الرّحمن و روم و...، پر است از یاد آلا و نعمت های الهی. به عنوان مثال در برخی آیات نورانی قرآن می خوانیم:
قُلْ مَن یَرْزُقُکُم مِّنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ؛ بگو چه کسی از آسمانها و زمین روزی تان می دهد؟ بگو: خدا! (8).
قُل اَرَایتُم اِن اَصبَح ماوُکُم غَورا فَمَن یَاتیکُم بِماءٍ مَعین؛ بگو اگر ببینید که آب شما فرو میرود، پس چه کسى براى شما آب گوارا باز خواهد آورد؟ (9)
سخن نهایی را خداوند در این آیه بیان نموده است: وَ إِن تَعُدُّواْ نِعْمَةَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ اللّهَ لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ؛ و اگر نعمتهای خدا را بشمارید هرگز نمیتوانید آن را احصا کنید، خداوند غفور و رحیم است.(10)
به عبارت ساده: «بی شمار» بودن نعمت های الهی و اینکه از توان احصا و شمارش بشر خارج است، در سراسر قرآن مورد اشاره قرار گرفته است .
و آیات فراوانی نعمت های خدا را بازگو می کند، تا بشر یکی از هزاران و قطره ای از اقیانوس نعمت ها را بشناسد و از یاد نبرد و در سایه این معرفت، به ادای حق الهی بپردازد.
به همین سبب است که امیرمؤمنان علی(ع) در ناتوانی انسان از حمد خدا و شمارش نعمتهایش می فرماید:
«الحمد للّه الذی لا یبلغ مدحته القائلون و لا یحصی نعمائه العادّون؛ خداوندی را سپاس که گویندگان هرگز به کنه مدح و ثنای او نمی رسند و شمارندگان، نعمت های او را نمی توانند بشمارند.»(11)
5- نماز و حس نیازمندی
نمازگزاری و اقامه نماز هم نوعی قدرشناسی به درگاه خالق کریمی است که لحظه به لحظه و آن به آن توجه و عنایتش را بر ما مستدام می دارد و انسان با عبادت خود، ضمن سپاسگزاری از نعمتهای موجود، جَبهه شکر به درگاه الهی می ساید.
و اعلان میدارد که هر چه دارد از اوست و نیازمند ادامه عنایتش؛ از این رو در حالات پیامبر گرامى(ص) می خوانیم که آن قدر براى نماز و عبادت مى ایستاد که پاهایش ورم مى کرد، آن قدر نماز شب مى خواند .
که چهره اش زرد مى شد و آن قدر در حال عبادت مى گریست که بى حال مى گشت. شخصى به آن حضرت عرض کرد: مگر نه این است که خداوند گناه گذشته و آینده تو را بخشیده است، چرا خود را اینگونه زحمت مى دهى؟
حضرت در پاسخ فرمود: افلا اکون عبدا شکورا؛ آیا بنده سپاسگزار خدا نباشم؟(12)
نتیجه:
هیچ وسیله ای مستحکمتر و دائمىتر از نماز براى ارتباط میان انسان با خدا نیست. مبتدىترین انسانها رابطهی خود را با خدا به وسیله نماز آغاز مى کنند و برجستهترین اولیاى خدا نیز بهشت خلوت انس خود با محبوب را در نماز مى جویند.
جایگاه و اهمیت نماز، شرایط، آثار و کارکردهای مثبت آن بر همگان واضح است و هر کس بنا بر اعتقادات و باورهای خود به گونه ای با نماز ارتباط برقرار می سازد و این واجب الهی را اقامه می کند.
اما اینکه چگونه می توان با نماز انس گرفت و با اشتیاق و علاقه وافر آن را اقامه نمود، پرسشی است که برای بسیاری از نمازگزاران نیز لاینحل مانده است؛.
زیرا علی رغم جایگاه والا و توصیف های بلندی که پیرامون نماز در آموزههای دینی ارائه شده است، اقامه این فریضه چه بسا به صورت تکراری و کلیشه ای درآمده و آنگونه که بایسته و شایسته مقام آن است، به قداست و اهمیت آن توجه نمی شود.
پی نوشت :
1. چهل حدیث، امام خمینی رحمه الله، حدیث بیست و هفتم، ص 434.
2.مجید بدیعی، حضور قلب در نماز از دیدگاه عالمان ربانی و عارفانی الهی، به نقل از میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، اسرار الصلوه.
3.برای درک عظمت هستی، همین بس که بدانیم تاکنون برآورد دانشمندان از تعداد کهکشانهایی که وجود دارد به عددی حدود 120 بیلیون میرسد که کوچکترین کهکشانها، عرضی برابر با چند صد سال نوری دارند.
که طبق نظر دانشمندان، هر کدام از این کهکشانهای کوچک دارای 10 میلیون ستاره هستند و بزرگترین کهکشانها که سه میلیون سال نوری عرض دارند، هر کدامشان تا هزار میلیارد ستاره دارند. ( به بزرگی اعداد و ارقام توجه کنید).
عظمت جهان بیکران آسمان چنان است که تنها یکی از کهکشانهای آن، کهکشان راه شیری است که منظومه شمسی و زمین در آن قرار دارد و خانهی ما در یکی از این کهکشانهای مارپیچی به نام راه شیری قرار گرفته است.
که تنها در این کهکشان راه شیری، حدود 500 میلیارد ستاره وجود دارد که تمام ستارگانی که در آسمان شب دیده میشوند، همگی از اعضای این کهکشان هستند.
4. خودش فرمود: لَوْ یَعْلَمُ الْمُدْبِروُنَ عَنِّی کیفَ اِنْتِظَارِی لَهُمْ وَ رِفْقِی بِهِمْ وَ شَوْقِی اِلی تَرْکِ مَعَاصِیهِم لَمَاتُوا شَوْقَاً اِلَیَّ؛ اگر کسانی که از من روی گردانده اند، می دانستند که من چقدر منتظر بازگشت آنها هستم .
و چه اندازه با آنها را مدارا می کنم و چقدر دوست دارم که دنبال گناه و معصیت نروند، از شدت خوشحالی و محبّت نسبت به من خواهند مُرد. ری شهری، میزان الحکمه، ج 4، ح 2797.
5. «خَلَقتُ الاَشیَاءَ لِأجلِکَ وَ خَلَقتُکَ لِأجلِی؛ ای انسان، من همه چیز را به خاطر تو آفریدم، ولی تو را برای خودم آفریدم» جواهر السنیه، ص710.
6. سوره فاطر، آیه15.
7.خداوند در آیه 40 سوره نمل می فرماید: وَ مَنْ شَکَرَ فَاِنَّمَا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ؛ هر کس سپاس گزار باشد نتیجه آن عاید خود او می گردد.
8.سوره سبا، آیه 24
9.سوره مبارکه ملک، آیه30
10. آیه 18 سوره مبارکه نحل
11. نهج البلاغه، خطبه اول.
12. کافی، ج2، ص 95. بحارالانوار ج10، ص40.
محسن محمدی،مراحل نمازگزاری تا انس با نماز،مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما،محل نشر : قم،تاریخ نشر : 1383/11/14
نویسنده قسمتی از این مقاله توسط :محسن محمدی.
https://qunoot.net/App/reads.item.php?showid=235
https://qunoot.net/Nojavan/App/infos.item.php?showid=924
* این مقاله در تاریخ 1401/12/4 بروز رسانی شده است.