آثار اجتماعي نماز با انس و حضور قلب
نماز تنها يک عبادت در ميان فرايض و تکاليف عبادي نيست، بلکه اصلي ترين نماد دين داري است که علاوه بر آثار فردي، در عرصه اجتماعي نيز آثار آن اندک نيست و در پاره اي موارد اثرات اجتماعي آن بسيار فراوان تر است.
شناخت کارکردهاي نماز در ابعاد اجتماعي آن و بررسي آثار و نتايج حاصله آن در شکل گيري رفتارها، اتخاذ روش ها، تعيين استراتژي ها و اهداف عمومي اجتماعي و به تعبير ديگر ظهور نهاد اجتماعي نماز که در شکل نماز جمعه، جماعت و نماز عيد تجلي مي يابد، مي تواند پرده اي ديگر از اسرار نماز را بگشايد و رازهاي نهفته آن را براي ما واگويي کند. ما در اين بخش به دنبال کشف رابطه و نسبت مباحث جامعه شناسي نماز به عنوان يک رفتار مذهبي هستيم. برخي نماز را به عنوان يک رفتار ديني بيشتر در حوزه روان شناسي و تأثير رواني آن بر فرد مورد بررسي قرار داده اند و براي نماز، کارکرد اجتماعي قايل نيستند؛ در حالي که بررسي پي آمدهاي اجتماعي نماز، نشان مي دهد که آثار اين عبادت از فرد فراتر رفته و در ساختار جامعه اثرگذار مي شود.
نظام شخصيتي انسان با نظام هاي رفتاري، اجتماعي و فرهنگي ارتباط دارد و فرد از طريق نظام شخصيتي خود با جمع رابطه برقرار مي کند. نماز بر هر چهار قطب شخصيت انسان يعني هوش (استعداد يادگيري)، ظرفيت اجرا (خود- مستقل) هويت فردي (هويت- خود) و هويت جمعي (تعهد) تأثير مي گذارد.(1) در نتيجه، حالات زير ايجاد مي شود:
1. تأثير معاني و نمادها و ديگر اجزاي فرهنگي نماز بر نمازگزار که باعث منظم شدن و تعادل در نيازها و آرزوهاي نمازگزار مي شود که تحت عنوان خردورزي از آن ياد مي شود.
2. تأثير نمازگزار بر ديگر اجزاي فرهنگي براي غلبه بر محيط، جهت تأمين منافع آني بدون اينکه نيازها تعديل و تغيير مهمي را تجربه کنند که تحت عنوان فعال گرايي از آن ياد مي شود.(2)
گروه بندي اجتماعي نمازگزاران در سطح کلان اجتماعي، در چهار بعد مختلف تأثير خود را به نمايش مي گذارند.
تعاملات بين گروهي که به تبع نماز به وجود مي آيد، مي تواند در ايجاد هنجارهاي جديد و گسترش افق هنجاري اعضاي جامعه، رفع نيازهاي جديد، کمک به گسترش وابستگي عاطفي افراد و تعميم تعهد دورني افراد نسبت به ديگران و بروز زمينه عيني براي تعميم و تجريد ارزشي، جهت نظام فرهنگي جامعه مؤثر باشد. در نتيجه، راه را براي تعميم نظارت دروني و شکل گيري ساختار کلان جامعه هموار کند.
ابعاد تنظيم اجتماعي در تعاملات بين گروهي، رقابت بين گروهي، تفاهم بين گروهي و تعاملات درون گروهي جلوه گر مي شود.(11)
ابعاد تفاهم نمادين نمازگزاران عبارت اند از: تفاهم در شناخت، وحدت در روش، تفاهم ارزشي و اخلاقي و تفاهم اجتماعي.(12) به عبارت ديگر، نماز از اختلالات اجتماعي جلوگيري کرده و موجب تعميق وحدت اجتماعي مي گردد.(13)
/خ
شناخت کارکردهاي نماز در ابعاد اجتماعي آن و بررسي آثار و نتايج حاصله آن در شکل گيري رفتارها، اتخاذ روش ها، تعيين استراتژي ها و اهداف عمومي اجتماعي و به تعبير ديگر ظهور نهاد اجتماعي نماز که در شکل نماز جمعه، جماعت و نماز عيد تجلي مي يابد، مي تواند پرده اي ديگر از اسرار نماز را بگشايد و رازهاي نهفته آن را براي ما واگويي کند. ما در اين بخش به دنبال کشف رابطه و نسبت مباحث جامعه شناسي نماز به عنوان يک رفتار مذهبي هستيم. برخي نماز را به عنوان يک رفتار ديني بيشتر در حوزه روان شناسي و تأثير رواني آن بر فرد مورد بررسي قرار داده اند و براي نماز، کارکرد اجتماعي قايل نيستند؛ در حالي که بررسي پي آمدهاي اجتماعي نماز، نشان مي دهد که آثار اين عبادت از فرد فراتر رفته و در ساختار جامعه اثرگذار مي شود.
الف) مسايل اجتماعي نماز در سطح خرد
نظام شخصيتي انسان با نظام هاي رفتاري، اجتماعي و فرهنگي ارتباط دارد و فرد از طريق نظام شخصيتي خود با جمع رابطه برقرار مي کند. نماز بر هر چهار قطب شخصيت انسان يعني هوش (استعداد يادگيري)، ظرفيت اجرا (خود- مستقل) هويت فردي (هويت- خود) و هويت جمعي (تعهد) تأثير مي گذارد.(1) در نتيجه، حالات زير ايجاد مي شود:
1. تأثير معاني و نمادها و ديگر اجزاي فرهنگي نماز بر نمازگزار که باعث منظم شدن و تعادل در نيازها و آرزوهاي نمازگزار مي شود که تحت عنوان خردورزي از آن ياد مي شود.
2. تأثير نمازگزار بر ديگر اجزاي فرهنگي براي غلبه بر محيط، جهت تأمين منافع آني بدون اينکه نيازها تعديل و تغيير مهمي را تجربه کنند که تحت عنوان فعال گرايي از آن ياد مي شود.(2)
تعامل اجتماعي برآمده از نماز
نماز به عنوان نظام
ب) مسايل اجتماعي نماز در سطح کلان
گروه بندي اجتماعي نمازگزاران در سطح کلان اجتماعي، در چهار بعد مختلف تأثير خود را به نمايش مي گذارند.
تعميم ساختاري
تنظيم سياسي
تنظيم اجتماعي
تعاملات بين گروهي که به تبع نماز به وجود مي آيد، مي تواند در ايجاد هنجارهاي جديد و گسترش افق هنجاري اعضاي جامعه، رفع نيازهاي جديد، کمک به گسترش وابستگي عاطفي افراد و تعميم تعهد دورني افراد نسبت به ديگران و بروز زمينه عيني براي تعميم و تجريد ارزشي، جهت نظام فرهنگي جامعه مؤثر باشد. در نتيجه، راه را براي تعميم نظارت دروني و شکل گيري ساختار کلان جامعه هموار کند.
ابعاد تنظيم اجتماعي در تعاملات بين گروهي، رقابت بين گروهي، تفاهم بين گروهي و تعاملات درون گروهي جلوه گر مي شود.(11)
تفاهم نمادين
ابعاد تفاهم نمادين نمازگزاران عبارت اند از: تفاهم در شناخت، وحدت در روش، تفاهم ارزشي و اخلاقي و تفاهم اجتماعي.(12) به عبارت ديگر، نماز از اختلالات اجتماعي جلوگيري کرده و موجب تعميق وحدت اجتماعي مي گردد.(13)
پي نوشت ها:
1- نماز و جامعه شناسي، ص82.
2- همان، ص84.
3- همان، ص90.
4- همان، ص19.
5- همان، ص92.
6- همان، ص94.
7- همان، ص96.
8- همان، صص 99تا 110.
9- همان، ص132.
10- همان، ص134.
11- همان، ص 134.
12- همان، ص136.
13- همان، صص 164-169.
/خ