زندکینامه فردید
چکیده:
این نکته قابل توجه است که حاج شیخ محمدرضا تنکابنی در حوزه اخلاق و سلوک نیز از مجالس عرفانی مرحوم آیت الله حاج ملا حسینقلی همدانی بهره برده بود.
تعداد کلمات: 963 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
این نکته قابل توجه است که حاج شیخ محمدرضا تنکابنی در حوزه اخلاق و سلوک نیز از مجالس عرفانی مرحوم آیت الله حاج ملا حسینقلی همدانی بهره برده بود.
تعداد کلمات: 963 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
نویسنده: پیژن عبد الکریمی
سید احمد مهینی یزدی، که بعدها اسم مستعار احمد فردید را برای خود برگزید، در سال ۱۲۸۹هجری شمسی در شهر یزد در خانوادهای کشاورز و احتمالا با توجه به وجود امکانات سفر وی به اروپا خرده مالک به دنیا آمد. علاوه بر دروس سنتی و متداول آن روزگار، زبان عربی، زبان فرانسه، جبر و هندسه را نیز در یزد آموخت و در همانجا در چهارده سالگی مطالعه فلسفه را آغاز کرد.
سید احمد در سال ۱۳۰۵ به تهران آمد، در مدرسه سلطانی و دارالفنون به تحصیل پرداخت و از دارالفنون دیپلم گرفت. در همان حال، در دوره دبیرستان و بعد از آن، نزد اساتید فلسفه و حکمت قدیم نیز تحصیل می کرد. فردید هیچ گاه به نام اساتید خود اشاره ای نکرده است، اما برخی آیت الله محمدرضا تنکابنی، سید محمد کاظم عصار و رضاقلی شریعت سنگلجی را از جمله اساتید فردید در حکمت و فلسفه قدیم برشمرده اند. نگاهی گذرا به زندگی نامه اساتید فردید شاید بتواند فضای اجتماعی، تاریخی و تربیتی وی را تا حدودی برای ما روشن تر سازد.
بیشتر بخوانید : هایدگر کیست ؟
آیت الله حاج شیخ محمدرضا تنکابنی (متولد ۱۲۴۳ و متوفی به سال ۱۳۴۵ ه ش.)، فرزند شیخ محمد واعظ تنکابنی، از علمای برجسته تهران، بود. وی در دوره کامل درس خارج اصول فقه ملا محمد کاظم خراسانی معروف به آخوند خراسانی (متولد ۱۳۲۹ ه. ق.) را درک کرد و از او اجازه اجتهاد گرفت. تنکابنی از برجسته ترین شاگردان آخوند خراسانی بود. این نکته قابل توجه است که حاج شیخ محمدرضا تنکابنی در حوزه اخلاق و سلوک نیز از مجالس عرفانی مرحوم آیت الله حاج ملا حسینقلی همدانی (متولد ۱۳۱۱ ه. ق.) بهره برده بود. خود ملا حسینقلی همدانی در مکتب عرفانی سید علی شوشتری، که از بزرگترین عرفای زمان خویش بود، به سیر و سلوک پرداخته بود. آخوند همدانی، یعنی استاد استاد فردید، علاوه بر آن که در دروس فقه و اصول، در نجف شاگرد شیخ مرتضی انصاری بود، در سبزوار نیز نزد حاج ملا هادی سبزواری، فیلسوف بزرگ و پرآوازه صدرایی، در باب حکمت متعالیه تلمذ کرده بود. همچنین، قابل ذکر است که سید علی شوشتری، استاد عرفان آخوند همدانی، عارفان بزرگی را پرورش داده بود و در سیر و سلوک از آن چنان ارج و اعتباری برخوردار بود که شیخ مرتضی انصاری، که خود مجتهد بزرگ عالم تشیع و استاد کامل و یگانه در علوم نقلی، اصول و فقه در عصر خویش محسوب میشد، در دروس اخلاق او شرکت می کرد.
از دیگر اساتید محمدرضا تنکابنی، استاد فردید، می توان به شیخ عبدالله مازندرانی اشاره کرد. شیخ عبدالله مازندرانی همان کسی است که در کنار آخوند خراسانی و آیت الله همدانی از ارکان نهضت مشروطه و طرفدار حکومت مشروطه بود. وی در جریان مشروطیت تلگراف ها و پیام هایی از نجف به ایران ارسال و در آنها مردم را به مبارزه ترغیب می کرد. از جمله شاگردان برجسته محمدرضا تنکابنی می توان به آیت الله آخوند ملاعلی همدانی (متولد ۱۳۹۸ ه. ق.) و مرحوم آیت الله حاج میرزا هاشم آملی (متولد ۱۴۱۳ ه. ق.) و مرحوم محمدتقی جعفری اشاره کرد. قابل ذکر است که شیخ محمدرضا تنکابنی یکی از چهار روحانی بزرگی بود که در دورة اعمال فشار بر عالمان دینی و محدودیت پوشش روحانی، به دلیل داشتن اجازه اجتهاد، در تهران مجاز به استفاده علنی از کسوت روحانیت بودند. از جمله فرزندان محمدرضا تنکابنی می توان به شیخ ابوالقاسم فلسفی، شیخ محمدتقی فلسفی، واعظ شهیر، و شیخ میرزا علی فلسفی اشاره کرد.
سید احمد در سال ۱۳۰۵ به تهران آمد، در مدرسه سلطانی و دارالفنون به تحصیل پرداخت و از دارالفنون دیپلم گرفت. در همان حال، در دوره دبیرستان و بعد از آن، نزد اساتید فلسفه و حکمت قدیم نیز تحصیل می کرد. فردید هیچ گاه به نام اساتید خود اشاره ای نکرده است، اما برخی آیت الله محمدرضا تنکابنی، سید محمد کاظم عصار و رضاقلی شریعت سنگلجی را از جمله اساتید فردید در حکمت و فلسفه قدیم برشمرده اند. نگاهی گذرا به زندگی نامه اساتید فردید شاید بتواند فضای اجتماعی، تاریخی و تربیتی وی را تا حدودی برای ما روشن تر سازد.
سید محمد کاظم عصار (۱۲۶۴- ۱۳۵۳ ه. ش.) یکی دیگر از اساتید فردید در حوزه فلسفه و حکمت اسلامی و احتمالا پاره ای از علوم سنتی بوده است. عصار در سال ۱۲۶۴ ه. ش. در نجف متولد شد. وی در ایران و عراق به تحصیلات مذهبی مشغول شد و گویا مدتی نیز در فرانسه به تحصیل پرداخت. عصار سه سال در اصفهان و شش سال در تهران نزد اساتیدی چون میرزا شهاب الدین شیرازی (میرزا هاشم رشتی) میرزا حسن کرمانشاهی، حکیم اشکوری و حکیم نیریزی به تحصیل فلسفه پرداخت.
پس از تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ ه. ش. (۱۳۵۳ ه. ق.)، عصار در دانشکده علوم معقول و منقول به تدریس پرداخت و از حدود سال ۱۳۶۵ ه. ق. تا پایان عمرش در مدرسه عالی سپهسالار مشغول تدریس شد. وی در سال ۱۳۵۳ ه ش. درگذشت. او ملبس به لباس روحانیت بود و در دانشسرای عالی و نیز دانشکده های الهیات و ادبیات دانشگاه تهران فلسفه تدریس می کرد. از آنجا که فردید نیز دانشجوی دانشسرای عالی بوده، احتمالا همان جا نیز به تلمذ نزد سید محمد کاظم عصار پرداخته است.
عصار، که در دانشگاه تهران رتبه استادی داشت و کلیات مسائل فلسفی را برای دانشجویان رشته های فلسفه و ادبیات درس میداد، در مدرسه سپهسالار، به سیاق و روش حوزه های علمیه تدریس می کرد و کتاب شرح غرر الفرائد، یعنی شرح منظومة حاج ملا هادی سبزواری، را هفته ای پنج روز، از ساعت ده تا دوازده صبح، در مدرسه ای که در حیاط کوچکی واقع در جنوب شرقی مدرسه سپهسالار قرار داشت، درس میداد. در این درس شمار بسیاری از طلاب جوان معمم و غیرمعمم شرکت می کردند که از جمله آنان می توان به شیخ محمدرضا ربانی تربتی، و نصرالله و نورالله شاه آبادی، فرزندان شیخ محمدعلی شاه آبادی، اشاره کرد که خود در کنار شیخ محمدجواد مناقبی از عارفان بزرگ دوره اخیر به حساب می آید.
درباره عصار گفته میشود که وی همواره با سیمایی گشاده و ذکرگویان وارد مدرسه میشد و این ذکر و تسبیحش، در غیر مواقع تدریس و صحبت با دیگران، دائم بود. به تعبیر ساده تر، وی دائم الذکر بود.
ادامه دارد..
منبع:
هایدرگر در ایران، سید احمد فرید، بیژن عبد الکریمی، چاپ دوم، مؤسسه پژوهشی حکمت فلسفه، تهران1394
از دیگر اساتید محمدرضا تنکابنی، استاد فردید، می توان به شیخ عبدالله مازندرانی اشاره کرد. شیخ عبدالله مازندرانی همان کسی است که در کنار آخوند خراسانی و آیت الله همدانی از ارکان نهضت مشروطه و طرفدار حکومت مشروطه بود. وی در جریان مشروطیت تلگراف ها و پیام هایی از نجف به ایران ارسال و در آنها مردم را به مبارزه ترغیب می کرد. از جمله شاگردان برجسته محمدرضا تنکابنی می توان به آیت الله آخوند ملاعلی همدانی (متولد ۱۳۹۸ ه. ق.) و مرحوم آیت الله حاج میرزا هاشم آملی (متولد ۱۴۱۳ ه. ق.) و مرحوم محمدتقی جعفری اشاره کرد. قابل ذکر است که شیخ محمدرضا تنکابنی یکی از چهار روحانی بزرگی بود که در دورة اعمال فشار بر عالمان دینی و محدودیت پوشش روحانی، به دلیل داشتن اجازه اجتهاد، در تهران مجاز به استفاده علنی از کسوت روحانیت بودند. از جمله فرزندان محمدرضا تنکابنی می توان به شیخ ابوالقاسم فلسفی، شیخ محمدتقی فلسفی، واعظ شهیر، و شیخ میرزا علی فلسفی اشاره کرد.
سید احمد در سال ۱۳۰۵ به تهران آمد، در مدرسه سلطانی و دارالفنون به تحصیل پرداخت و از دارالفنون دیپلم گرفت. در همان حال، در دوره دبیرستان و بعد از آن، نزد اساتید فلسفه و حکمت قدیم نیز تحصیل می کرد. فردید هیچ گاه به نام اساتید خود اشاره ای نکرده است، اما برخی آیت الله محمدرضا تنکابنی، سید محمد کاظم عصار و رضاقلی شریعت سنگلجی را از جمله اساتید فردید در حکمت و فلسفه قدیم برشمرده اند. نگاهی گذرا به زندگی نامه اساتید فردید شاید بتواند فضای اجتماعی، تاریخی و تربیتی وی را تا حدودی برای ما روشن تر سازد.
سید محمد کاظم عصار (۱۲۶۴- ۱۳۵۳ ه. ش.) یکی دیگر از اساتید فردید در حوزه فلسفه و حکمت اسلامی و احتمالا پاره ای از علوم سنتی بوده است. عصار در سال ۱۲۶۴ ه. ش. در نجف متولد شد. وی در ایران و عراق به تحصیلات مذهبی مشغول شد و گویا مدتی نیز در فرانسه به تحصیل پرداخت. عصار سه سال در اصفهان و شش سال در تهران نزد اساتیدی چون میرزا شهاب الدین شیرازی (میرزا هاشم رشتی) میرزا حسن کرمانشاهی، حکیم اشکوری و حکیم نیریزی به تحصیل فلسفه پرداخت.
پس از تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ ه. ش. (۱۳۵۳ ه. ق.)، عصار در دانشکده علوم معقول و منقول به تدریس پرداخت و از حدود سال ۱۳۶۵ ه. ق. تا پایان عمرش در مدرسه عالی سپهسالار مشغول تدریس شد. وی در سال ۱۳۵۳ ه ش. درگذشت. او ملبس به لباس روحانیت بود و در دانشسرای عالی و نیز دانشکده های الهیات و ادبیات دانشگاه تهران فلسفه تدریس می کرد. از آنجا که فردید نیز دانشجوی دانشسرای عالی بوده، احتمالا همان جا نیز به تلمذ نزد سید محمد کاظم عصار پرداخته است.
عصار، که در دانشگاه تهران رتبه استادی داشت و کلیات مسائل فلسفی را برای دانشجویان رشته های فلسفه و ادبیات درس میداد، در مدرسه سپهسالار، به سیاق و روش حوزه های علمیه تدریس می کرد و کتاب شرح غرر الفرائد، یعنی شرح منظومة حاج ملا هادی سبزواری، را هفته ای پنج روز، از ساعت ده تا دوازده صبح، در مدرسه ای که در حیاط کوچکی واقع در جنوب شرقی مدرسه سپهسالار قرار داشت، درس میداد. در این درس شمار بسیاری از طلاب جوان معمم و غیرمعمم شرکت می کردند که از جمله آنان می توان به شیخ محمدرضا ربانی تربتی، و نصرالله و نورالله شاه آبادی، فرزندان شیخ محمدعلی شاه آبادی، اشاره کرد که خود در کنار شیخ محمدجواد مناقبی از عارفان بزرگ دوره اخیر به حساب می آید.
درباره عصار گفته میشود که وی همواره با سیمایی گشاده و ذکرگویان وارد مدرسه میشد و این ذکر و تسبیحش، در غیر مواقع تدریس و صحبت با دیگران، دائم بود. به تعبیر ساده تر، وی دائم الذکر بود.
ادامه دارد..
منبع:
هایدرگر در ایران، سید احمد فرید، بیژن عبد الکریمی، چاپ دوم، مؤسسه پژوهشی حکمت فلسفه، تهران1394
بیشتر بخوانید :
هایدگر، زمان و ملال
مارتین هایدگر
هایدگر، انسانگرایی و تخریبِ تاریخ