3 شهریور 1388 / 4 رمضان 1430 / 25 اوت 2009 |
1) افتتاح ورزشگاه شهيد شيرودي "امجديه" در تهران (1318 ش) |
2) اشغال ايران توسط متفقين در جريان جنگ جهاني دوم (1320ش):
از اواخر سال 1309 ش رضاخان روابط نزديكي را با آلمان پايهگذاري كرد تا بتواند تهديدات انگلستان و روسيه را خنثي كند. اين روابط با شروع جنگ جهاني دوم گرمتر شد. رضاشاه صدها آلماني را دعوت كرد تا به عنوان مستشار و متخصص در سازمانهاي دولتي و به ويژه در ارتش خدمت كنند. در سال 1320 ش و در بحبوحه جنگ جهاني دوم هنگامي كه رضاخان تقاضاي شوروي و انگلستان را براي اخراج آلمانيها از ايران رد كرد اين دولتها با هماهنگي كامل، تصميم گرفتند سرزمين ايران را اشغال كنند. سرانجام در بامداد سوم شهريور 1320 ش، سفيران انگليس و شوروي به طور جداگانه يادداشتهايي تسليم دولت ايران نمودند. در اين يادداشت اعلام شده بود كه چون دولت ايران در مقابل متفقين و درخواستهاي آنان مبني بر عدم همكاري با مستشاران آلماني و به خدمت گرفتن جاسوسان آن كشور، سياست مبهمي در پيش گرفته و در اخراج عُمّال آلمان، اقدامي نكرده است، ارتشهاي شوروي و انگليس وارد ايران شده و مشغول پيشروي هستند. شوروي، شمال، و انگليس، جنوب ايران را متصرف شد. مرز اين دو بخش، خطي فرضي بود كه از ميان تهران ميگذشت و خود تهران هم در اشغال هر دو طرف بود. رضاخان در ابتدا تصميم به مقاومت گرفت اما چون فاقد پايگاه اجتماعي، سياسي و فرهنگي بود و مردم از عملكرد مستبدانه و سياستهاي او ناراضي بودند، نتوانست در برابر بيگانگان دوام بياورد. بنابراين حكومت ديكتاتوري شانزده ساله رضاشاه تحت فشار اشغالگران فرو ريخت و او مجبور به استعفا و خروج از كشور شد. ورود نيروهاي متفق به ايران در حالي صورت گرفت كه دولت ايران، پيش از آن، نسبت به جنگ جهاني دوم، اعلام بيطرفي كرده بود. با اين حال، اشغالگران روسي و انگليسي، بدون توجه به اين امر، قسمتهاي وسيعي از خاك كشور را اشغال نمودند و مصائب بيشماري براي مردم به وجود آوردند. در چنين شرايطي به يكباره، زبانهاي بسته باز شد و گلوهاي گرفته، به نفس كشيدن افتاد. بازار انتقاد از اوضاع گذشته رواج يافت و پس از سالها سكوت مرگبار، حملات به حكومت سراسر ديكتاتوري شانزده ساله رضاخاني آغاز شد. اشغال ايران كه از سوم شهريور سال 1320، با تهاجم نيروهاي انگليس و شوروي از جنوب و شمال صورت گرفته بود، تا پايان جنگ در سال 1324، ادامه يافت. |
3) فوران نفت از چاه نفت شماره 5 البرز قم در عمق 2700 متري (1335 ش) |
4) عمليات اورامانات در شرق اورامانات توسط سپاه (1360ش) |
5) آغاز نخستين دوره مذاكرات صلح بين ايران و عراق با نظارت سازمان ملل متحد (1367ش):
با خاموش شدن صداي توپ و تفنگ در جبههها و پايان جنگ تحميلي عراق عليه ايران، مبارزه در صحنه سياسي متوقف نگرديد، بلكه ابعاد وسيعتري گرفت و دور جديدي از تلاشهاي ديپلماتيك با هدف اجراي كامل قطعنامه 598 آغاز گرديد. در راستاي اين امر، در عصر روز سوم شهريور 24 ( 1367 اوت 1988 م) اولين جلسه مذاكره بين وزراي خارجه ايران و عراق و دبير كل سازمان ملل متحد در ژنو آغاز شد. اگر چه در اين دور از مذاكرات، صحبتها به طور واضح و ملموس، روشن نبود و در اجراي بندهاي قطعنامه، پيشرفتي حاصل نشد، ليكن جمهوري اسلامي ايران توانست طي بيست روز مذاكره، به بهترين وضعيتِ مذاكراتي، سياسي و تبليغاتي دست يابد. هيئت جمهوري اسلامي ايران، اهرمهاي خود را با حوصله و تدريج مطرح ساخت و توانست جلوي كارشكنيهاي عراق را بگيرد. دور دوم مذاكرات در سوم مهرماه 1367، درباره مسائل گوناگون جنگ و قطعنامه 598 در نيويورك ادامه يافت. |
6) ارتحال علامه محقق "محمد جواد نجفي" صاحب تفسير آسان (1377ش):
آيتاللَّه شيخ محمد جواد نجفي، از نويسندگان و عالمان معاصر، در سال 1302 ش (1342 ق) در يكي از روستاهاي توابع خمين در استان مركزي به دنيا آمد. وي پس از فراگيري علوم مقدماتي، در بيست سالگي جهت ادامه تحصيل به اراك و تهران رفت و در فقه، اصول، تفسير و علوم عقلي به تبحر رسيد. آيتاللَّه محمد جواد نجفي همچنين از حضرات آيات سيد محسن حكيم، سيد محمود شاهرودي، سيد ابوالقاسم خويي و سيد محمد هادي ميلاني، سمت نمايندگي و نيابت امور شرعيه داشت. ايشان سالهاي زيادي از عمر خويش را به تاليف و تصنيف آثار ارزشمند گذراند و در اين راه، همت ميورزيد. از اين استاد محقق، آثار متعددي بر جاي مانده كه مصباح الشيعه، لطايف الصلوة، زندگاني حضرت عبدالعظيم حسني و نيز ترجمه كتب ديوان حضرت علي بن ابي طالب، كتاب المهدي و اثبات الوصيه از آن جملهاند. همچنين تفسير آسان كه شانزده جلد از آن به چاپ رسيده است از آثار ايشان است. اين عالم رباني و محقق گرانقدر، سرانجام در 3 شهريور 1377 ش برابر با دوم جمادي الاول 1419 ق در 75 سالگي بدرود حيات گفت و به جوار رحمت حق شتافت. |
7) وفات "قاضي سعيد بن سناء الملك" اديب مصري(608 ق):
ابوالقاسم هبةاللَّه بن جعفر ملقب به قاضي سعيد ابن سناء الملك در سال 545 ق در قاهره به دنيا آمد. او قرآن، نحو و برخي علوم ديگر را فرا گرفت و با سرودن قصايدي در مدح صلاحالدين ايوبي و نيز قاضي فاضل، نبوغ خود را آشكار نمود. پس از اين كه وي در فنون بلاغت و نويسندگي تبحّر و تجربهاي كسب كرد، قاضي فاضل او را در امور ولايت مصر به كار گماشت ولي آن چه بيشتر باعث شهرت و بلندي آوازهي ابن سناءالملك شد، تدوينِ اصول و قواعد مُوَشّحات است. ديوان شعر او در موضوعات گوناگون از جمله توصيف روز عاشورا و شهادت امام حسين(ع) و... سروده شده است. |
8) هلاکت چنگیز خان مغول 624 هجری قمری . |
9) درگذشت عالم زاهد آيتاللَّه "شيخ حسنعلي تهراني" (1325 ق):
آيتاللَّه شيخ حسنعلي تهراني فرزند حاج محمود تاجر تبريزي در تهران ديده به جان گشود. پس از فراگيري مقدمات، عازم نجف اشرف گرديد و از محضر بزرگاني چون ميرزاي بزرگ شيرازي بهره جست. ايشان صاحب كرامات بوده و به توصيهي استادش، پيش از درس، نهجالبلاغه ميگفت و روح شاگردان را با كلام اميرالمؤمنين(ع) صفا ميبخشيد. اين عالم رباني از صالحين بوده و از كثرت احتياط، از حقوق شرعي استفاده نميكرد و به نماز و مراقبت بر اعمال، دقت زيادي داشت. آيتاللَّه تهراني پس از فوت در جوار حضرت امام رضا(ع) به خاك سپرده شد. |
10) رحلت آيتاللَّه "ميرزاهاشم آملي" فقيه نامدار شيعه(1413 ق):
آيت اللَّه ميرزا هاشم آملي در سال 1322 قمري در روستاي "پردمِهِ لاريجان" آمل ديده به جهان گشود. پس از آموختن قرآن و گذراندن تحصيلات ابتدايى، علاقهي سرشار او به علوم ديني، وي را به آمل و از آن جا به تهران كشاند. در مدرسهي علميهي سپهسالار تهران كه در آن زمان زير نظر آيتاللَّه سيد حسن مدرس اداره ميشد اقامت نمود. وي به علت هوش و ذكاوت زيادش در تهران از محضر اساتيدي چون سيدمحمد تنكابني و ميرزا ابوالحسن شعراني استفاده نمود. پس از مدتي به قم عزيمت نمود و از محضر اساتيدي چون آيتاللَّه حائري، حجت كوه كمرهاي و شاه آبادي استفاده شاياني برد. پس از اخذ اجازهي اجتهاد، به نجف اشرف مشرف شد و از دروس فقه و اصول ميرزاي نائيني، سيدابوالحسن اصفهاني و آقاضياء عراقي كسب فيض نمود. اين عالم رباني و فقيه بزرگوار علاوه بر تحصيل به تدريس نيز پرداخت و بعدها حلقهي درس خارجِ خود را تشكيل داد. حضرات آيات ميرزا جواد تبريزي، ناصر مكارم شيرازي، عبداللَّه جوادي آملي، احمد آذري قمي، سيد جعفر كريمي، هادي معرفت، اسماعيل صالحي مازندراني، سيد علي محقق داماد، محمد محمدي گيلاني و دهها عالم فاضل از جمله شاگردان اين بزرگوار ميباشند. ميرزا هاشم آملي همچنين در امور سياسي و مبارزه عليه رژيم ستمشاهي بسيار فعال بود و نقش مثبتي در حمايت از امام راحل(ره) و انقلاب اسلامي داشته است. آثاري چون بدايعُ الافكار، حاشيه بر عُروةُ الوُثقي، كتاب الصلاة و تقريرات دروس آيتاللَّه حائري از وي به جاي مانده است. سرانجام اين عالم رباني در چهارم رمضان سال 1413 ق برابر با هفتم اسفند 1371 ش در 91 سالگي دار فاني راوداع گفت و در مسجد بالاسرِ حرم حضرت معصومه(س) به خاك سپرده شد. |
11) 25 اوت سال1095ميلادي:
سلسله جنگهاي صليبي ميان مسيحيان و مسلمانان آغازشد. دراوايل قرن 7 هجري قمري سردمداران دنياي مسيحيت به ظاهر براي تسخيربيت المقدس، اما درواقع به منظورتسلط برآسيا و استثمارو استعمار مسلمانان به طرف شرق حركت كردند. صليبيون پس ازنبردهاي پي درپي همچون جنگي كه درانطاكيه روي داد، به بيت المقدس رسيدند و اين شهر را درسال1099ميلادي تصرف كردند. دراوايل قرن 12ميلادي مسيحيان درجنگ بيت المقدس ازسپاه مسلمانان به فرماندهي صلاحُ الدّين ايّوبي شكست خوردند و او حكم كرد كه بدون آنكه صدمه اي به مسيحيان وارد شود آنان ازبيت المقدس خارج شوند. جنگهاي صليبي تا اواسط قرن13ميلادي ادامه داشت و هر بار با شكست صليبيون همراه بود. دراين جنگها مسيحيان نشاني ازصليب برشانه و لباس خود داشتند ازاين رو اين نبردها اما به جنگهاي صليبي مشهور شد. |
12) 25اوت سال1759ميلادي:
ژرژ ژاك دانتون ازرجال سرشناس دوران انقلاب كبيرفرانسه متولد شد. دانتون فارغ التّحصيل رشته حقوق و وكيل دعاوي بود. دراوايل انقلاب فرانسه دانتون رهبريكي ازجناحهاي انقلابي كشورش شد و چون خطيبي توانا بود موقعيت ممتازو محبوبيت فراواني ميان فرانسويان بدست آورد. دانتون پس ازالغاي رژيم سلطنتي درفرانسه به وزارت عدليه دولت جمهوري منصوب شد و ازجمله كساني بود كه به اعدام شاه فرانسه رأي داد. |
13) درگذشت "ويليام هِرْشِل" رياضيدان و منجم برجسته آلماني (1822م):
سر ويليام هِرْشِلْ، ستارهشناس آلماني در 25 نوامبر 1738م در هانوفر از شهرهاي آلمان به دنيا آمد. او تا نوجواني به كار چوپاني مشغول بود و سپس مدتي به فراگيري موسيقي پرداخت. هرشل روزي كتابي درباره نجوم به دستش رسيد و چون مطالعه كرد دريافت كه براي فهم مطالب آن، محتاج دانستن پارهاي از مباحث نور است و آنگاه متوجه شد كه مطالعه نور بدون دانستن رياضيات ثمربخش نيست. لذا جبر و هندسه آموخت و پس از مدتي مطالعه درباره نور و نجوم، ديدار ستارگان به قدري او را به شوق آورد كه خانه خود را به كارگاهي براي ساختن تلسكوپ تبديل كرد. هرشل با كوشش فراوان موفق به ساخت تلسكوپي گرديد كه فاصله كانوني آن 11 متر و هفتاد سانتيمتر، قطر آينهاش 147 سانتيمتر با وزني در حدود يك تن بود. وي در سال 1782م هنگامي كه با اين تلسكوپ مشغول رصد ستارگان بود، ناگهان ستارهاي ديد كه مانند ساير ستارهها به صورت يك نقطه نوراني نبود، بلكه همچون قرصي درخشان بود. هرشل به زودي دريافت كه سياره تازهاي را كشف كرده و معلوم ساخت كه پهنه منظومه شمسي وسيعتر شده است. اين سياره، اورانوس نام گرفت و هرشل با اين كشف، دستگاه منظومه شمسي را كه از زمان قديم، محدود به سياره زحل بود وسعت داد. او همچنين دو قمر اورانوس را نيز كشف نمود. كشف هرشل غوغايى در مجامع علمي به پا كرد و او را غرق در افتخار نمود، به طوري كه به او عنوان كاشف اعماق آسمان لقب دادند. هرشل در ادامه كارهاي اخترشناسي خود اعلام كرد كه خورشيد در آسمان ثابت نيست و تغيير مكان ميدهد و سيارات را همراه خود ميبَرَد. وي فهرستي از دو هزار و پانصد سحابي تشكيل داد و گفت اين سحابيها مجموعهاي از ستارگان و تودههايى از گاز هستند. رصدهاي متعدد و تحقيقات عميق نجومي هرشل در باب ستارگان، موجب شد كه وي يك نظريه جامع در باب جهان پرستاره مطرح كند. او نخستين كسي بود كه صراحتاً گفت منظومه شمسي جزء بسيار كوچكي در جهان ستارگان است. ويليام هرشل در پايان عمر به رياست جامعه پادشاهي و عضويت آكادمي علوم فرانسه انتخاب شد و افتخاري جهاني به دست آورد تا اينكه در روز 25 اوت 1822م در 84 سالگي درگذشت. |
14) روز ملي و استقلال "اروگوئه" از استعمار اسپانيا (1825م):
كشور اروگوئه با 176/215 كيلومتر مربع وسعت در جنوب شرقي امريكاي جنوبي، در غرب اقيانوس اطلس و در همسايگي كشورهاي برزيل و آرژانتين واقع شده است. جمعيت اروگوئه بيش از 3 ميليون نفر است كه اكثراً مسيحي هستند. پايتخت اين كشور شهر مونته ويدئو و واحد پولش پزو ميباشد. نژاد مردم اروگوئه سفيد است. زبان رسمي مردم اروگوئه اسپانيايى ميباشد. پيشبيني ميشود جمعيت اروگوئه تا سال 2025 نزديك به 4 ميليون نفر خواهد شد. از شهرهاي مهم آن سالتو، پايساندو و ريوِرا است. اروگوئه توسط اسپانيايىها در قرن شانزدهم كشف گرديد و در قرون 17 و 18 صحنه درگيري بين اسپانيا و پرتغال براي تصاحب آن بود كه منجر به پيروزي اسپانيا شد. بعد از سال 1810 شورشهاي خونيني براي استقلال به وجود آمد همزمان با اوجگيري قيام مردمي در اروگوئه، اين كشور در سال 1816 به تصرف پرتغال درآمد كه هفت سال ادامه يافت. در سال 1823 اروگوئه به صورت يكي از استانهاي كشور تازه استقلال يافته برزيل درآمد. قيام مردمي اين بار در 25 اوت 1825 به نتيجه رسيد و استقلال اين كشور اعلام شد. با اين حال از همان اوان استقلال، اين كشور درگير جنگها و اختلافات داخلي بوده است. 25 اوت روز استقلال و روز ملي اروگوئه ميباشد. كه سرانجام به استقلال اروگوئه منجر گرديد و نوع حكومت آن جمهوري اعلام شد. |
15) درگذشت "مايْكِل فارادِي" دانشمند بزرگ انگليسي (1867م):
مايكل فارادِي، شيميدان برجسته انگليسي در 22 سپتامبر 1791م در خانوادهاي فقير در لندن به دنيا آمد. وي به دليل فقر موفق به تحصيل نشد و در يك صحافي مشغول به كار گرديد. او در طول هفت سالي كه در صحافي كار ميكرد، كتب زيادي مطالعه نمود و اندوختههاي علمي خود را وسعت داد. فارادِي در 21 سالگي به دليل هوش و استعداد خارقالعاده به دستياري هَمْفْريدِيوي، فيزيكدان معروف انگليسي پذيرفته شد و به كارهاي علمي روي آورد. وي به قدري در كارهاي علمي پيشرفت كرد كه به سرعت مورد توجه استاد قرار گرفت به طوري كه دِيوي اذعان كرد بزرگترين كشف من در زندگي، مايكل فارادِي بود. فارادِي پس از چندي جانشين استادش در آزمايشگاههاي علمي انجمن سلطنتي انگليس شد و به رياست آن دست يافت. فارادِي به علم الكتروشيمي علاقه زيادي داشت تا اينكه پس از تجربههاي زياد، موفق به كشف قوانين الكتروليز مبني بر تجزيه عناصر شيميايى يك ماده، به كمك جريان برق گرديد. وي همچنين براي اولين بار توانست همه گازها را به مايع تبديل سازد. فارادِي در سال 1821 توانست براي نخستين بار در تاريخ علم، انرژي الكتريكي را به انرژي مكانيكي تبديل كند و شهرتي جهاني به دست آورَد. با اين حال، اين كشف هم مخالفتهاي زيادي را برانگيخت و هم مورد تقدير جامعه دانشمندان قرار گرفت. فارادِي هيچ وقت از اختراعاتش در جهت تجارت و سودجويى استفاده نكرد. او تنها به پژوهشهاي علمي علاقهمند بود و جنبههاي ديگر، اهميتي براي او نداشت. مايكل فارادِي را به دليل تلاش گسترده در صنعت برق، پدر موتور الكتريكي و مولد برق لقب دادهاند. ميتوان ادعا كرد كه كليه صنايع برقي جهان امروز، براساس قوانين فارادِي بنا شدهاند. به پاس خدمات اين دانشمند بزرگ، يكي از واحدهاي مهم اندازهگيري الكتريسته را فاراد نامگذاري كردهاند. مايكل فارادِي سرانجام در 25 اوت 1867م در 76 سالگي درگذشت. |
16) مرگ "هانري بِكْرل" فيزيكدان فرانسوي و كاشف راديو اكتيويته (1908م) (ر.ك: 15 دسامبر) |
17) حمله نيروهاي شوروي و انگليس به ايران در جريان جنگ جهاني دوم (1941م):
پس از امضاي قرارداد دوستي و اتحاد بين انگليس و شوروي در 13 ژوئيه 1941م و به دنبال ارسال تجهيزات نظامي امريكا براي شوروي، جهت مقابله با تهاجم نيروهاي آلمان نازي، اين وسايل و تجهيزات در ابتدا از طريق يكي از بنادر اروپايى به شوروي ارسال ميشد، اما در روز 25 اوت 1941م، نيروهاي شوروي و انگليس به بهانه انجام فعاليتهاي جاسوسي آلمانيها در ايران و تهديد امنيت اين دو كشور از ناحيه ايران، خاك ايران را از شمال و جنوب مورد هجوم خود قرار دادند. انگليس و شوروي كه از اوايل تابستان 1941م براي اشغال ايران با هم تباني كرده بودند نخست به يك رشته تبليغات راديويى درباره فعاليت جاسوسي آلمانيها در ايران دست زدند و سپس طي يادداشت مشتركي از ايران خواستند كه كليه اتباع آلماني را از ايران اخراج كند. دولت ايران اولتيماتوم شوروي و انگليس درباره اخراج اتباع آلماني از ايران، را مغاير استقلال خود تلقي كرده و از قبول آن خودداري نمود. اما شوروي و انگلستان كه همزمان با ارسال اين يادداشت، به تدارك عمليات نظامي عليه ايران پرداخته بودند، پاسخ ايران را قانع كننده ندانستند و سحرگاه روز 25 اوت 1941م (3 شهريور 1320ش) از شمال و جنوب به ايران حملهور شدند. از اين زمان، قسمت عمده اسلحه و مهمات مورد نياز شوروي از اين طريق به آن كشور ارسال ميگرديد تا در برابر يورش آلمان مقاومت كند. در واقع، استفاده از جادهها و راهآهن ايران براي ارسال اسلحه و تجهيزات نظامي و آذوقه و خوارو بار به شوروي، يكي از دلايل عمده اشغال ايران از طرف نيروهاي شوروي و انگليس بود. اين نيروهاي متجاوز، با تحميل شرايط سنگين خود به ايران، فقر و قحطي را براي ملت ايران به ارمغان آوردند و حضور نظامي خود را بيش از چهار سال در ايران ادامه دادند. |
18) تسليم روماني به متفقين و اعلان جنگ به آلمان در جريان جنگ جهاني دوم (1944م) |
19) درگذشت "سينكلِر لوئيز" رماننويس معروف امريكايي (1951م):
سينْكْلِر لوئيز، نويسنده و داستانسراي معروف امريكايى در هفتم فوريه 1885م در يكي از شهرهاي كوچك ايالت مينهسوتاي امريكا به دنيا آمد. وي پس از طي دروس متوسطه وارد دانشگاه ييل شد و از همان زمان به سبب عقايد تازه و فعاليتهاي ادبي، توجه ديگران را به خود جلب كرد. لوئيس پس از اتمام دانشگاه به روزنامهنگاري و فعاليت در سازمانهاي انتشاراتي پرداخت و سپس به داستاننويسي روي آورد. داستانهاي اوليه وي در ابتدا توجه منتقدين را جلب كرد و داستانهاي بعدي وي، مورد پذيرش عامه مردم قرار گرفت. لوئيس در ابتدا رمان خيابان اصلي و ببيت را به عنوان هجونامهاي انتقادي از واقعيات زندگي در امريكا به نمايش گذاشت و در آثار بعدي خود نظير اروشميت، پزشكاني را كه شرافت علم پزشكي و كمال انسانيت در خدمت به همنوع را فداي اهداف تجاري و حسادت بين يكديگر ميكنند مورد انتقاد قرار داد. اين اثر در سال 1926م برنده جايزه پوليتزِر شد اما لوئيس آن را رد نمود تا مانع آزادي فكر و فعاليت نويسنده نشود. آثار بعدي او نيز افكار گوناگون و افراد مختلفي را مورد حمله قرار داد كه اين امر، دشمني بسياري را عليه او برانگيخت. سينكلر لوئيز در سال 1930م به عنوان نخستين امريكايى، به دريافت جايزه ادبي نوبل نائل آمد و در خطابه خود به هنگام دريافت جايزه با عنوان ترس امريكايى از ادبيات، دشمنان ادبي خود، خاصه آكادمي هنر و ادب امريكا را به باد مسخره گرفت و به اين ترتيب بر كينه مخالفان افزود. لوئيس نقاش بيپروا و منتقد طبقه كاسب پولدار و جامعه سودپرست زمان است، جامعهاي كوتهفكر و تنگ نظر كه جز به فكر رفاه و ارضاي غرايز خويش نيست. اما لحن لوئيس در وصف اين طبقه بيشتر با اغماضي سرگرم كننده و لحني مسخرهآميز همراه است تا با كينهورزي و خشونت. لوئيس توانسته است در برابر هموطنانش آئينهاي قرار دهد كه خود را در آن باز شناسند. شهرت لوئيس بيشتر در دهه 1920م است و آثار دهههاي سي و چهل او از پيروزي كمتري برخوردار گشته است. سينكلر لوئيز سرانجام در تاريخ 25 اوت 1951م در 66 سالگي درگذشت. |
20) روز استقلال "روسيه سفيد" (بلاروس) از اتحاد جماهير شوروي سابق (1991م): روسيه سفيد از قرن چهاردهم ميلادي تحت كنترل ليتواني و از سال 1569م در تسلط لهستان بود. با تجزيه لهستان در اواخر قرن هجدهم، روسيه سفيد به اشغال روسيه تزاري درآمد. پس از جنگ جهاني اول، روسيه سفيد بين لهستان و شوروي تقسيم شد، اما پس از پيروزي شوروي در جنگ جهاني دوم، اين كشور، تمامي خاك روسيه سفيد را اشغال كرد. روسيه سفيد همچون اوكراين از حق رأي در سازمان ملل برخوردار بود. در پي اصلاحات سياسي در شوروي، همچون ساير جمهوريهاي شوروي، جنبش استقلالطلبانه مردم روسيه سفيد تشديد گرديد و در نهايت در 25 اوت 1991م مُنجر به استقلال روسيه سفيد شد. اين كشور داراي دو روز ملي ميباشد. يكي 27 ژوئيه كه حق حاكميت ملي روسيه سفيد رسماً اعلام شد و ديگري نيز روز سوم ژوئيه ميباشد. (ر.ك: 3 ژوئيه) |