6 شهریور 1388 / 7 رمضان 1430 / 28 اوت 2009 |
1) 6شهريور ماه سال 1371هجري شمسي:
«آيت الله سيد عبدالمجيد ايرواني» از روحانيان مبارز معاصر درگذشت. آيت الله ايرواني دوران تحصيل را در قم سپري كرد وسرانجام به مقام اجتهاد رسيد وتدريس را آغاز كرد.”آيت الله ايرواني در سال 1350شمسي به دستور حضرت امام خميني(ره) به تهران آمد و فعاليت خود را در يكي از مساجد بزرگ تهران با اقامه نماز جماعت آغاز كرد.ايشان از ابتداي نهضت اسلامي در راه مبارزه با رژيم طا غوت فعاليت مستمر و جدي داشت و چند ين بار بدست عوامل رژيم پهلوي دستگير و زنداني شد. در پي پيروزي انقلاب اسلامي آيت الله ايرواني خدمت خود را در بنياد جانبازان و مستضعفان آغاز كرد. سرانجام پس از عمري خدمت خالصا نه جهان فاني را بدرود گفت و به ديار حق شتا فت. |
2) 6شهريورماه سال 1361هجري شمسي :
«ناصر كاظمي» از سرداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به هنگام اجراي عمليات پاكسازي محور پيرانشهر ـ سردشت به شهادت رسيد. شهيد كاظمي در زمان تحصيل در دانشگاه با ظلم رژيم طاغوت آشنا شد و ازآن پس به مبارزه با رژيم پرداخت. شهيد كاظمي در يكي از عمليا ت هاي ضد رژيم دستگير و زنداني شد وتا زمان پيروزي انقلاب اسلامي در زندان بسر برد. شهيد ناصر كاظمي ابتدا فرمانده سپاه پاوه بود وسرانجام هم در منطقه كردستان جام شهادت را نوشيد. |
3) ارتحال عالم مجاهد و مرجع استكبارستيز شيعه آيتاللَّه "محمد تقي حائري شيرازي" (1299 ش):
آيتاللَّه ميرزا محمدتقي گلشن حائري شيرازي در حدود سال 1232 ش (1270 ق) در شيراز و در خانداني صالح به دنيا آمد. او پس از طي دوران كودكي، به همراه پدر راهي كربلا شد و پس از اتمام مقدمات و سطوح، در درس ميرزاي بزرگ شيرازي در سامرا، شركت كرد. آيتاللَّه شيرازي پس از چندي در شمار فاضلترين شاگردان ميرزاي بزرگ قرار گرفت و خود نيز به تدريس پرداخت. پس از رحلت ميرزاي شيرازي، جمع زيادي از شاگردان وي، جذب حوزه درسي آيتاللَّه محمدتقي شيرازي گرديدند و در همين ايام بود كه به ميرزاي دوم شهرت يافت. در اين ميان شاگردان فاضلي پرورش يافتند كه حضرات آيات شيخ عبدالكريم حائري يزدي، شيخ آقابزرگ تهراني، سيدجمال الدين گلپايگاني، سيد شهابالدين مرعشي نجفي، محمدعلي شاه آبادي و محمدجواد بلاغي نجفي از آن جملهاند. اواخر عمر ميرزاي دوم، با اشغال عراق توسط استعمارگران انگليسي مواجه گرديد. ايشان يكي از مشهورترين چهرههايشناخته شده در علم و تقوي و غيرت و شهامت ديني، پرچمدار و رهبر انقلاب مسلمانان عليه اشغالگران انگليس بود. همزمان با تجاوز انگليسيها به جنوب عراق، ميرزاي شيرازي با فتواي معروف خود، همگان را به قيام عليه نيروهاي انگليسي دعوت كرد و انقلاب معروف به 1920 در عراق شكل گرفت. پس از مدتي، انگليس ميخواست فردي مسيحي را بر عراق حاكم سازد كه اين امر با مخالفت ميرزاي شيرازي دوم و علماي ديگر قرار گرفت. ميرزا، به خوبي احساس ميكرد كه هدف دولت انگليس از درخواست پذيرش نماينده دولت بريتانيا به عنوان رييس حكومت عراق تسلط بر كشورهاي اسلامي است. صدور فتواي ميرزا بار ديگر لرزه بر اركان حكومت استعمار پير افكند و دولت انگليس را به عقبنشيني از مواضع خود وادار نمود. حضور اين عالم مجاهد و فقيه آگاه براي انگليس بسيار خطرناك بود. از اين رو، تصميم گرفتند كه او را به هر نحو ممكن از ميان بردارند. گويند كه وي با دسيسه يكي از عمّال انگليسيها مسموم شد و در ششم شهريور 1299 ش برابر با سيزدهم ذيحجه 1338 ق در 68 سالگي به لقاءاللَّه پيوست. پيكر اين عالم رباني پس از تشييعي با شكوه در صحن مطهر امام حسين(ع) به خاك سپرده شد. |
4) مرگ "مستوفي الممالك" صدر اعظم مشروطه و سياستمدار (1311 ش):
حسن مستوفي فرزند ميرزا يوسف در حدود سال 1250 ش (1291 ق) در تهران به دنيا آمد. پدرش صدر اعظم ناصرالدين شاه قاجار بود و چون درگذشت، به فرمان شاه، تمام مشاغل و امتيازات او به حسنِ دوازده ساله داده شد و مستوفي الممالك لقب گرفت. كارهاي وي را در اين دوران، نايبي انجام ميداد كه از طرف شاه تعيين گرديده بود. مستوفي در 30 سالگي راهي اروپا شد و پس از چند سال به دعوت اتابك اعظم، نخست وزير محمد علي شاه به ايران بازگشت و در كارهاي دولت ترقي كرد. وي يكي از چهرههاي جالب و مهم عصر مشروطيت است كه شش بار به نخست وزيري رسيد و يازده كابينه تشكيل داد. پنج مرتبه وزير جنگ، چهار نوبت وزير كشور، يك دفعه وزير امور خارجه و يك بار وزير مشاور شد. وي همچنين در ادوار اول، سوم، چهارم و پنجم نماينده مجلس شوراي ملي بود، ولي به علت احراز مشاغل اجرايي، كمتر در مجلس كار كرد. اشغال ايران توسط متفقين در طي جنگ جهاني اول، خلع محمدعلي شاه قاجار و تخليه نيروهاي متّفق پس از جنگ و... از جمله مهمترين حوادث دوران زمامداري مستوفي الممالك ميباشند. وي مردي به تمام معني اعيان و اشرافي بود و علي رغم داشتن فرزند زياد از همسران متعدد، هيچ كدام از فرزندانش رشد سياسي و علمي پيدا نكردند. ميرزا حسن خان مستوفيالممالك سرانجام در ششم شهريور 1311 ش برابر با 25 ربيع الثاني 1351 ق به دليل سكته قلبي در 61 سالگي جان سپرد. |
5) اجازه حضرت "امام خميني" در مورد مصرف صدقات در راه مبارزه با رژيم صهيونيستي (1347ش):
در پي ارسال نامهاي از طرف جمعي از مبارزان فلسطيني به محضر حضرت امام خميني(ره) در نجف درباره جايز بودن استفاده از صدقات از قبيل زكات و غيره در جهت مسلح نمودن مسلمانان و تجهيز آنان عليه رژيم غاصب اسراييل، حضرت امام آن را جايز اعلام كردند. ايشان در پاسخ فرمودند: "چون احتمال خطر متوجهِ اساس اسلام است، بر دولتهاي اسلامي و ساير مسلمانان لازم است كه اين منبع فساد را به هر نحو كه امكان دارد دفع نمايند و از كمك به مدافعين كوتاهي نكنند." ايشان در ادامه آوردهاند: "جايز است از محل زكات و ساير صدقات در اين مهم حياتي صرف نمايند". با توجه به جوّ حوزه نجف و سابقه تاريخي آن، اين نخستين فتواي مهم يك عالم شيعي بود كه پرداخت زكات و ديگر صدقات را به مسلمانِ غيرشيعه تجويز مينمود. |
6) افشاي خروج دو ميليارد دلار ارز توسط 177 نفر از مقامات رژيم طاغوت (1356ش) |
7) وفات حضرت "ابوطالب" عمو و حامي بزرگ پيامبراكرم در مكّه بنا به روايتي(10 بعثت):
پس از وفات عبدالمطلب جد بزرگوار پيامبر اكرم(ص) ابوطالب سرپرستي آن حضرت را به عهده گرفت و در تمام مراحل، همراه برادرزادهي خود بود. ابوطالب پس از بعثت پيامبر نيز از ياري حضرت محمد(ص) دست برنداشت و در مقابل مشركان قريش ميايستاد. با رحلت ابوطالب، مشركان، آزار و اذيت بيشتري به پيامبر اسلام وارد كرده و آن حضرت را تحت فشار زيادتري قرار دادند. مسألهي ايمان و اسلام ابوطالب از دير زمان ميان شيعه و اهل سنت مورد اختلاف بوده است. اين مسأله كم كم به صورت حادي در آمده، صورت كلامي، عقيدتي و سياسي به خود گرفت. علماي شيعه با تكيه به روايات امامان و نيز اشعاري كه از ابوطالب به جاي مانده، حكم به مسلمان بودن او دادهاند و در اينباره رسالهها نگاشتهاند كه يكي از آنها، كتابِ ايمان ابيطالب اثر شيخ مفيد ميباشد. |
8) تحميل ولايتعهدي به حضرت امام رضا(ع) توسط مأمون عباسي(201 ق):
دشمني خاندان اُمَوي و عباسي با اهلبيت از ديرباز وجود داشت. هر كدام از اين خاندان جور به نوبهي خود آزار و اذيت فراواني به اهل بيت و آل علي(ع) روا داشتند و حتي از به شهادت رساندن امام معصوم ابا نميكردند. وقتي مامون بر مسند قدرت نشست، از نفوذ امام رضا(ع) در ميان مردم آگاه بود و چون ميخواست هم امام را تحت نظر داشته باشد و هم خود را فردي دوستدار اهل بيت نشان دهد تا اقبال عمومي را به خود جلب كند، دستور داد تا امام رضا(ع) را از مدينه به خراسان آوردند و با اصرار فراوان ولايتعهدي خود را به امام، واگذار كرد. سرانجام روز دوشنبه هفتم ماه رمضان سال 201 ق، منشور ولايتعهدي به خط مأمون نگاشته شد و در پشت همان ورقه، حضرت علي ابن موسي الرضا(ع) نيز با ذكر مقدمهاي پر از اشاره و ايماء، قبولي خود را اعلام فرمود؛ ولي يادآوري كرد كه اين امر به انجام نميرسد. آنگاه در كنار همان مكتوب، بزرگان و فرماندهان كشوري و لشكري، اين عهدنامه را گواهي نمودند. از اين پس به امام، الرضا من آل محمد(ص) ميگفتند يعني كسي كه از آل محمد به وي (مامون) راضي شده است. مامون دختر خود، امحبيب را به ازدواج آن حضرت درآورد و شعار عباسيان راكه لباس سياه بود، تبديل به شعار علويان و لباس سبز نمود. بررسي اوضاع و شرايط سياسي زمان مأمون نشان ميدهد كه وي با يك سلسله دشواريها و مشكلات سياسي روبرو شده بود و براي رهايي از اين بنبستها تلاش ميكرد. او سرانجام به منظور حل اين مشكلات، يك سياست چند بعدي در پيش گرفت كه همان طرح وليعهدي امام رضا(ع) بود. |
9) تولد "ابن زُهره" فقيه و متكلم نامدار مسلمان(511 ق):
عِزُّالدين ابوالمكارم حمزة بن علي بن زُهرة الحسيني الحَلَبي معروف به ابن زهره، فقيه و متكلم و از دانشمندان مشهور مسلمان، در حلب از شهرهاي سوريه به دنيا آمد. او پس از تكميل تحصيلاتش در حلب و نجف، به مراتب عالي علمي دست يافت. ابن زهره در فقه، اصول، كلام و ادبيات عرب، مهارت و دانش بسيار اندوخت و دانشمندان مشهوري تربيت كرد. نزديك به بيست كتاب، رساله و نامه به او نسبَت دادهاند. تنوع موضوعات اين آثار، نشان دهندهي وُسعَتِ دامنهي دانشِ اوست. مسألةٌ في نَفيِ الرُّؤيَة، نقضِ شُبهَةُ الفلاسَفه و نيز قَبَسُ الانوار از جملهي تاليفات اين عالم بزرگ مسلمان است. ابنزهره در سال 585 ق در 74 سالگي چشم از جهان فرو بست. |
10) تولد "صفايي ترمذي" مورخ و شاعر قرن دهم هجري(944 ق):
سيدنظام الدين محمد معصوم صفايى ترمذي متخلص به نامي، مورخ و شاعر، در هندوستان به دنيا آمد. اجداد وي از مسلمانان ترمذ بودندو در قندهار افغانستان ميزيستند، اما چون پدرش به هند مهاجرت كرد، وي نيز پس از اتمام تحصيلاتش در قندهار، به گجرات هند رفت و به مناصب ديواني پرداخت. "نامي" از دانشمندان پركارِ زمان خود بود و آثار ارزشمندي چون طِبِّ نامي را به رشتهي تحرير درآورد. وي در 1019 ق در 75 سالگي درگذشت. |
11) 28اوت سال1827ميلادي:
لئوتولستوي اديب، فيلسوف و داستان نويس مشهور روس در يكي از دهكده هاي شهرستان تولاي متولد شد. تولستوي درپايان تحصيلات به ارتش قفقاز پيوست و «كتاب كودكي» نخستين اثرخود را درهمين ايام نوشت. تولستوي پس ازمدتي ازارتش كناره گرفت و به سفررفت. تولستوي معتقد بود« محبت بايد درميان مردم حكومت كند». ازآثار«لئوتولستوي اديب و فيلسوف روسي، رستاخيز و جنگ و صلح ازشاهكارهاي ادبي جهان» را مي توان برشمرد. |
12) بنيانگذاري سلسله اشكانيان توسط "اَرَشْك" در پارْتْ (256 سال قبل از ميلاد):
با سقوط سلسله هخامنشي و تأسيس سلسله سلوكيان، يكي از سركردگان قبايل پارتي در خراسان قديم به نام اَرَشك، بر فرمانرواي سلوكي شوريد و پس از شكست دادن وي، در 28 اوت 256 ق.م، پادشاهي اشكانيان را تأسيس كرد. با اين حال، جنگ بين دو طرف ادامه داشت تا اينكه ارشك در سال 247ق.م كشته شد و پس از وي، برادرش تيرداد اول به تخت سلطنت نشست، سلسله اشكانيان را به سه دوره تقسيم كردهاند كه ميتوان آن را با عناوين دوره شكلگيري و تثبيت، دوره اعتلا و رقابت با روم و دوره انحطاط و فروپاشي ياد كرده پادشاهان اشكاني در حدود 30 نفر بودند كه نزديك به 470 سال بر ايران باستان حكومت كردند. برخي تاريخنويسان، سلسله اشكانيان را از بهترين دودمانهاي حكومتگر دانستهاند كه توانست در مقابل دشمنان مقاومت نمايد و حتي در سالهاي آخر حكومت خود توانستند ضمن شكست سنگين روميها، در معاهده صلح، شرايط را به نفع ايران قرار دهند. همه پادشاهان اشكاني به عنوان احترام به اشك اول، مؤسس اين سلسله، لقب اشك را به ترتيب در عنوان خود قرار ميدادند. دوران حكومت اشكانيان نيز سرانجام در سال 224م به سر رسيد و با قيام اردشير بابكان و سرنگوني فرمانروايي اشكها، دوره پادشاهي سلسله ساسانيان بر ايران آغاز شد. |
13) كشف دماغه "اميد نيك" در جنوب افريقا توسط "بارتولو ميو دياز" (1488م) (ر.ك: 13 ژانويه) |
14) كشف راه دريايي هندوستان توسط "واسكو دوگاما" دريانورد پرتغالي (1498م) |
15) تولد "يوهان گوته" شاعر و نويسنده شهير آلماني (1749م):
يوهان ولفْگانْگْ گوته از مشاهيرِ نويسندگان و شعراي آلمان در 28 اوت 1749م در شهر فرانكفورت آلمان به دنيا آمد. پدرش حقوقدان بود و محيطي فرهنگي براي رشد و تعليم و تربيت گوته فراهم آورد. وي در اين محيط تحت آموزش منظم و كامل قرار گرفت. در 16 سالگي جهت تحصيل در رشته حقوق به لايپزيگ رفت. دوره دانشجويى وي با حضورش در محافل اشرافي همزمان بود كه سه سال به طول انجاميد. گوته در سال 1768م به فرانكفورت بازگشت و پس از انتشار اثر خود به نامهاي شريان جرم و ديوان نغمههاي لايپزيگ، براي ادامه تحصيل به استراسبورگ رفت. اقامت وي در اين شهر در تحول انديشه و هنر گوته تاثيري مهم بر جاي گذاشت. آشنايى با هنرمندان و شاعران و مطالعه آثار بزرگان، باعث خلق آثاري توسط گوته گرديد كه به عنوان شاهكار هنر آلمان به حساب ميآيند. وي در سال 1771م با دريافت مدرك در رشته حقوق به فرانكفورت بازگشت و علاوه بر اشتغال به وكالت، اقدام به ارائه آثار خود نمود كه سرآغازي بود بر عظمت و تجلي نبوغ او. گوته بزرگترين شخصيت ادبي قرن نوزدهم و يكي از برجستهترين نوابغ تاريخ بشر است. گوته را مبلغ ادبيات آلمان ميدانند. روح بلند پرواز، قوه تخيّل بينظير، قدرت بيان و قلم سحرآميز او در مردم آلمان سخت تأثير كرد و او را سرآمد شعرا و نويسندگان آن كشور گردانيد. وي علاوه بر رشتههاي ادبي، در علوم فيزيك، پزشكي و طبيعي نيز مطالعه و تحقيق كرده و تأليفاتي نيز دارد. او به اشعار حافظ علاقهاي خاص داشت و زبانهاي لاتيني، يوناني، ايتاليايى، انگليسي و عربي را ميدانست. گوته همچنين علاقه زيادي به قرآن و اسلام داشت و اثر آن را نجات بخش و عميق معرفي كرده است. وي پس از آشنايى با دنياي شرق و نيز مطالعه قرآن مجيد، در انديشه نگارش نمايشنامهاي افتاد كه در آن مقولاتي چون عظمت پيامبر اسلام(ص)، ارتباط پيامبر با خدا و وضع تاريخي و روابط با مردم را مقايسه نمايد. كتاب نغمات محمد(ص)، پس از اين مطالعه، نوشته شد. گوته سپس با تقليد از حافظ، ديوان شرقي و غربي را منتشر نمود كه در عين تقليد، بُعد غربي و ساختار فكري گوته در آن حفظ شده است. با اين حال مضامين مشتركي چون آزادي فكر، وسعت روح، تجلي خدا در طبيعت و... در ديوان گوته و حافظ وجود دارد. از گوته حدود يكصد و چهل اثر اعم از شعر، رمان، خاطرات و آثار علمي برجاي مانده كه ديوانِ شرقي و نغمههاي رومي از مشهورترين آثار اوست. همچنين كتاب تحفههاي گوته، شامل مجموعه اشعار اوست كه در دو سلسله و مجموعاً نه دفتر منتشر شد. در مجموعه نخست با لحن گزنده و هجوآميز و در مجموعه دوم به جبنهاي صرفاً پندآميز پرداخته است. وي در اين مجموعه، در واقع نسل آينده را مخاطب قرار داده و خواهان تعليم آنهاست، با اين حالْ لحن نصيحت گران فضل فروش را ندارد. گوته از آيندگان ميخواهد كه عاشق زندگي باشند. در بخشي ديگر از اين كتاب، انديشههاي سيايس گوته مطرح ميشود. وي از دموكراسيِ متكي بر اكثريت بيزار است و خواهان حاكميت برگزيدگان فكري بر مردم است تا به ترقي و رشد جامعه بيانجامد. بر همين اساس، ضمن نفي انكار خدا، يگانه دين را دين طبيعت، دانش و هنر ميداند. گوته از نظر ادبي در آلمان داراي همان مقامي است كه دانته در ايتاليا و شكسپير در انگلستان داشتهاند. وجود گوته مدت شصت سال بر همه جا سايه افكنده بود و كمتر شخصيتي چون گوته در ادبيات جهان چنين نفوذي داشته است. اهميت او در نتيجه نبوغ و وسعت انديشهاش بود. نابغهاي كه نه تنها نماينده كامل ادبيات وتمدن عصر خويش به شمار ميآمد، بلكه خود دايرة المعارفي بود كه يك دوره از تمدن و فرهنگ بشر را در برداشت و سالها مرجع شكلهاي گوناگون انديشه و هنر بود. همچنين ارزش تمدن مادي در آثار گوته موضوع تازهاي را در ادبيات جديد آلمان وارد كرد و از اينرو ميتوان او را خالق انديشههاي رئاليستي و واقعگرايانه دانست. ولفانگ گوته سرانجام در 22 مارس 1832م در 83 سالگي درگذشت. |
16) تولد "شارلْ بودلِر" اديب و شاعر برجسته فرانسوي (1821م):
شارلْ پيِر بودْلر، شاعر معروف فرانسوي در 28 اوت 1821م در پاريس به دنيا آمد. پدرش نقاش و هنردوست بود و ذوق هنري را از كودكي در پسر ايجاد كرد. شارل پيِر در كودكي پدر را از دست داد و با ازدواج مجدد مادر، طبعي ناسازگار و عاصي و هيجان زياده از حد كه گاه به مرز ديوانگي ميرسيد، در بودلر ايجاد شد. بودلر در جواني وارد دانشكده حقوق گرديد و پس از آشنايى با عالم شعر و ادب، ذوق و استعداد هنري خود را پرورش داد. وي در سال 1840م ديوان خود را منتشر كرد اما به اتهام ضد اخلاقي بودن اشعارش مورد تعقيب قرار گرفت. بودلر در سالهاي پاياني عمر، اسير طلبكاران شد و در نهايت پس از دوره بيماري و فلج، سرانجام در اول اوت 1867م در 46 سالگي درگذشت. سراسر زندگي بودلر با عصيان نسبت به قراردادهاي جامعه همراه بود. از اوان جواني تمايلات شديد و سركوفتهاي داشت كه او را به قدرت جهاني شر معتقد ساخته بود. در نظر او، نيروي شر چون سرنوشتي تغييرناپذير بر بشر حكمفرمايى ميكند و در قلب آدمي دوزخي جاي ميدهد كه او را به راه بدي ميكشاند. اين تقدير غمانگيز بر سراسر زندگي و اشعار بودلر سايهاي اهريمني افكنده است. بودلر جنبشي تازه در عالم شعر پديد آورد و به آن زيبايى خاصي بخشيد در حالي كه به كلي با زيبايىهاي گذشته، تفاوت داشت. او ميان رنگ و بو و صدا ارتباطي پنهاني دريافته بود، پيوسته در جستجوي موسيقي كلام بود كه با قدرت ابداع و نيروي بيان توانست به آن دست يابد. بودلر در يك جمله و گاه در يك كلمه، دنيايى از شور و هيجان و آرزو و اشتياق به خواننده القا ميكند. بودلر از شاعراني است كه با گذشت زمان، افتخار و شهرتي بيش از آنچه در دوران زندگي داشتهاند به دست آوردهاند. به طوري كه ميتوان گفت وي به قرن بيستم بيشتر از قرن نوزدهم تعلق دارد و حتي برخي بر اين عقيدهاند كه مهمترين شاعر قرن خود به شمار ميآيد. نهضت سمبوليسم و نمادگرايىْ از بودلر سرچشمه گرفت و هر روز نفوذش در فرانسه و خارج از آن گسترش يافت بيآنكه ذرهاي از آن كاسته شود. حيات كوتاه بودلر سراسر با رنج و تلخي و بدبيني آميخته بود و او براي فرار از حقايق تلخ زندگي به دامان مواد مخدر پناه برد. از بودلر آثار متعددي برجاي مانده كه ديوان گلهاي رنج، عصيان مرگ، بهشتهاي مصنوعي و شعرهاي كوتاه منثور از جمله مهمترين آنهاست. |
17) پرتاب اولين موشك قارهپيما توسط دانشمندان شوروي (1957م) |
18) تظاهرات 300 هزار سياهپوست امريكا جهت تصويب قانون مدني (1963م) |
19) امضاي قرارداد صلح بين "ياسر عرفات" و "اسحاق رابين" (1993م): بحران خاورميانه و مسئله فلسطينيها و رژيم صهونيستي، در دهه آخر قرن بيستم، نشيب و فرازهاي بسياري داشت. در اين زمان، بيل كلينتون پس از انتخاب شدن به رياست جمهوري امريكا در سال 1992م، برقراري صلح در خاورميانه و آشتي بين اعراب و اسرائيل را به عنوان نخستين اولويت سياست خارجي خود اعلام نمود و اسحاق رابين نخستوزير رژيم صهيونيستي و ياسرعرفات، رئيس سازمان آزادي بخش فلسطين را براي انجام مذاكرات صلح به واشينگتن دعوت كرد. ياسر عرفات و اسحاق رابين به دنبال مذاكرات طولاني در واشينگتن كه در حضور رئيس جمهور امريكا انجام شد، سرانجام در روز 28 اوت سال 1993م قراردادي را امضا كردند كه به موجب آن، سازمان آزادي بخش فلسطين، موجوديت رژيم صهيونيستي را پس از گذشت 45 سال از تأسيس آن، به رسميت شناخت و اسرائيل نيز متقابلاً متعهد شد كه اداره امور بخشي از مناطق اشغالي فلسطين از جمله نوار غزه را به فلسطينيها واگذار نمايد. قرارداد رابين و عرفات، هم در اسرائيل و هم در ميان فلسطينيها با مخالفتهاي شديدي روبرو شد و اعتراضات بسياري را برانگيخت. سازمانهاي مبارز فلسطيني به رسميت شناختن موجوديت اسرائيل را در ازاء امتيازات ناچيزي كه به فلسطينيها داده شده بود خيانت به آرمان فلسطين خواندند و صهيونيستهاي افراطي هم، رابين را به خاطر واگذاري بخشي از اراضي اشغالي به فلسطينيها به خيانت متهم كردند. عليرغم اين توافق، اسرائيل به تعهدات خود عمل نكرد و در سالهاي بعد، همچنان تجاوزگري خود را ادامه داد. |