برخورد با فرزند در زندگی نباید به صورت روزمره استفاده کرد؛ زیرا این آخرین مرحله است. هنگامی که در سه مرحله (روشن کردن مطالب/ پاسخ دادن/پیشگیری)، برای دستیابی به هدف کارآمد نباشند، دشوارترین و شدیدترین پیام من، «پیام من برخوردی» است. این پیام برای کسی فرستاده میشود که مزاحم رسیدن شما به خواسته هایتان است و با این زحمت، شما را وادار کرده است تا برای او پیام قوی تری بفرستید.
ارتباط مؤثر شما با چنین فردی، ابتدا بر این مبنا بوده است که شما همان گونه که دوست دارید به خواسته خود برسید و رفتار دیگران را تغییر دهید، همواره به فکر عزت نفس و احترام دیگران نیز بوده اید و رابطه خود و دیگران را پابرجا نگه داشته اید. برای مخابره این نوع پیام باید به این نکات توجه کنیم:
- احساسات خود را صریح و قاطع بیان کنیم؛ - رفتارهای مشکل ساز فرزندان را به صورت روشن مشخص کنیم؛ - چگونگی تأثیر آن رفتار را بر خودمان نیز مشخص کنیم.
از آموزه های نامناسب رایج، این است که احساسات منفی را درون خود نگه داریم و آن را سرکوب کنیم و گاه، به آن رنگ تقدس و معنویت نیز ببخشیم، اما باید بدانیم نتیجه این کار، گاه پیامهای گیج کننده ای است که ما برای فرزندان خود می فرستیم و همه آنها را مات و مبهوت می کنیم. گاه تصور می کنیم پیام ما چون صریح و بی پرده نیست، متانت و رأفت دارد؛ در حالی که باعث می شویم فرزندمان متوجه نشود مفهوم کاری که ما کرده ایم چیست و از کجا نشئت گرفته است. نباید فکر کنیم هرنوع ابهام و دوری از صراحت، در همان حالی که پیام ما را منتقل می کند، به آن متانت نیز میدهد. گاه با این ابهام، اصل پیام وضوح خود را از دست می دهد. بعضی وقتها، باید پیام صریح خود را با همان شدت احساس و هیجانی که داریم، به دیگران منتقل کنیم. اگر عصبانی هستیم، طوری نشان ندهیم که گویی مسئله خاصی پیش نیامده است، این کار درستی نیست و نمی توانیم همیشه پنهان کاری کنیم. وقتی سه نوع «پیام من» را منتقل کردیم و همه آنها بی فایده بود، دیگر نمی توانیم همان نوع پیام را تکرار کنیم؛ زیرا ارزش پیام از دست می رود و گاه، ارزش منفی پیدا می کند. «پیام من برخوردی» از کم شدن احساسات پیام دهنده و گمراه شدن پیام گیرنده جلوگیری می کند و زمینه درک درست دیگران از رفتار ما را ایجاد می کند.
البته ما در زندگی خود تلاش می کنیم از بروز خشم جلوگیری کنیم؛ زیرا در اصل به ما آموخته اند خشم خود را فرو بریم و به طور قطع، اظهار خشم در نوع ارتباطات مشکل آفرین است و ممکن است برای والدین و فرزندان تجربه ناخوشایندی باشد، اما این نکته را نباید فراموش کنیم که خشم سرکوب شده، ممکن است انسان را به احساسات منفی بسیاری گرفتار کند. ترس، دل خوری، زودرنجی، خجالت، نگرانی، ناامیدی، دل شکستگی، حسادت، پشیمانی و بسیاری از احساسات منفی دیگر، ممکن است پیامد سرکوب کردن خشم باشد. چنین احساسی به طور قطع آسیب زنندتر از ابراز خشم است؛ زیرا خشم ابراز شده، شدت زیادی ندارد، در حالی که خشم سرکوب شده عوارض منفی فراوانی دارد. برای رسیدن به خواسته های خود و رضایت داشتن از زندگی با فرزندانتان، باید بتوانید احساس خود را به صورت «پیام من» بیان کنید؛ احساس خود را بدون دغدغه و نگرانی اظهار کنید و وقتی فرزند شما باعث نگرانی، ترس، ناامیدی و دلخوری شما می شود، بدون اینکه از «پیام تو» استفاده کنید، به راحتی بگویید:
«من از اینکه رشد تحصیلی شما را کند می بینم نگرانم»؛ «من با وضعیتی که دارم، به شدت ناامید شده ام»؛ «من احساس دلخوری می کنم» و «من میترسم.
با این پیام، شما درد دل کرده اید و درون خود را برای دیگران آشکار ساخته اید، بدون اینکه آنان را سرزنش کرده باشید. در بعضی موارد، لازم است خشم خود را نشان دهیم. این ابراز خشم، هم برای خودمان مفید است تا درون پرآشوب خود را تخلیه کنیم و هم برای فرزندانمان لازم است تا خواسته های ما را به روشنی درک کنند. البته برای اینکه خشم خود را ابراز کنیم، باید:
1. خشم خود را تشخیص دهیم و آن را بپذیریم؛ .
2. به خود اجازه دهیم آن را احساس کنیم
٣. بیاموزیم خشم خود را طوری ابراز کنیم که به فرزندانمان صدمه نزند؛
۴. تلاش کنیم با احساساتی که اغلب در لایه زیرین خشم پنهان شده است و خشم، اثر آنهاست، بیشتر ارتباط داشته باشیم.
این نوع پیام، باید سه قسمت داشته باشد
الف) حالت خود را صریح اظهار و دلیل آن را نیز بیان کنیم؛
ب) رفتار مشکل ساز فرزندان را مشخص کنیم؛
ج) چگونگی تأثیر رفتار فرزندان بر خود را برای آنان شرح دهیم.
برای مثال، وقتی فرزند شما بیشتر وقت خود را بیرون از خانه و در کنار همسالان خود می گذراند و با آنان به مجالس گوناگون می رود، شما عصبانی می شوید، چون خطر این جلسات فکرتان را به هم می ریزد، آرامشتان را از بین می برد و باعث به هم ریختگی و بی نظمی در خانه می شود. در این صورت «پیام من برخورد کننده» شما می تواند این گونه باشد:
«وقتی بیشتر وقت خود را با دیگران می گذرانی، ناراحت میشوم، چون، به کلی آرامش خود را از دست میدهم».
«وقتی این جوری رانندگی میکنی، دلواپس میشوم؛ چون وقت کافی ندارم به کارهای عادی زندگی برسم، چه رسد بخواهم پیامد چنین کارهایی را به عهده بگیرم»
«وقتی برای انجام دادن کارهای خارج از منزل برنامه خاصی ندارید، بدون شک ناراحت میشوم؛ چون از ناهماهنگی درون خانه بیزارم».
پس از اینکه احساس خود را با دلیل آن بیان کردید، بدون اینکه از واژه های تحقیرآمیز یا عنوان های ناخوشایندی همچون مزاحمت، بی ادبی، بی معرفتی و بی مبالاتی استفاده کنید یا اسمی ناخوشایند روی رفتار فرزند خود بگذارید، کاری را که او انجام میدهد و باعث ناراحتی شما می شود، شرح دهید. سعی کنید روی کار تمرکز کنید و سراغ خود او نروید؛ یعنی ابتدا رفتارش را بررسی کنید.
به دلیل آسان بودن «پیام تو»، انسانها در چنین مواقعی، به آسان ترین راه، نه بهترین راه، تمایل می یابند و دوست دارند با «پیام تو» به فرزند خود اعتراض کنند، اما «پیام تو باعث رفتار تدافعی و ناراحتی دیگران می شود. بنابراین، از «پیام من» استفاده کنید و رفتار تولید کننده خشم را شرح دهید. برای مثال بگویید: «فرزندم، از این همه خطری که وجود دارد دلواپسم» . به او نگویید: «فرزندم، مرا دل واپس کردی، چون خیلی بی توجهی».
واقعیت این است که آنچه شما را به هم ریخته است، رفتار اوست و هدف شما این است که رفتار او تغییر کند. هدف شما این نیست که او را تنبیه کنید، خجالت دهید یا در او احساس گناه پدید آورید. او باید بفهمد که شما فقط می خواهید زشتی کارش را نشانش دهید، زیرا آن را در شأن فرزند خود نمی دانید و او را بزرگتر از آن میدانید که چنین کارهایی انجام دهد. همچنین باید بداند که قصد ندارید فرزند خود را زشت جلوه دهید و او را که عامل رفتار است، پست بشمارید.
پس از اینکه احساس خود را با دلیل آن بیان کردید، بدون اینکه از واژه های تحقیرآمیز یا عنوان های ناخوشایندی همچون مزاحمت، بی ادبی، بی معرفتی و بی مبالاتی استفاده کنید یا اسمی ناخوشایند روی رفتار فرزند خود بگذارید، کاری را که او انجام میدهد و باعث ناراحتی شما می شود، شرح دهید. سعی کنید روی کار تمرکز کنید و سراغ خود او نروید؛ یعنی ابتدا رفتارش را بررسی کنید.در قسمت سوم پیام خود، تأثیر رفتار فرزند بر خودتان را صادقانه شرح دهید و به او بگویید که رفتارش، به طور دقیق مزاحم کدام یک از نیازهای شماست. گاه رفتار او فرصتهای شما را می سوزاند، انرژی تان را از بین می برد، شما را از انجام کاری باز می دارد، کارتان را به تأخیر می اندازد، آسیب بدنی به شما وارد می کند، شما را خسته می کند، مشکل مالی به وجود می آورد، ترس و هیجان در وجودتان می اندازد یا شما را ناامید می کند. وقتی فرزندتان بفهمد رفتارش چه تأثیری بر شما دارد، سعی می کند آن را تغییر دهد.
برای مثال، وقتی فرزندتان حرف شما را قطع می کند و شما عصبانی میشوید، پیام برخوردی سه قسمتی به او منتقل کنید و بگویید: «وقتی حرف مرا قطع میکنی، ناراحت میشوم، چون نمی توانم نظرهای خود را بیان کنم و این باعث می شود احساس کنم به گفته های من اهمیت نمیدهی». البته همان گونه که در سایر «پیام های من» نیز گفتیم، به دلیل خشکی و سردی این نوع پیام ها باید حین گفت و گو از مهارت های دیگری بهره بگیریم که یکی از بهترین مهارتها در چنین مواردی، به کارگیری گوش دادن فعال است.|
پدر: فرزندم، مکالمه تلفنی بیش از حد تو، خیلی مرا عصبانی می کند، چون نمی توانم تمرکز داشته باشم.
پسر: باباجون، فردا کار مهمی دارم که باید با دوستانم درباره آن زیاد مشورت کنم. این برای من خیلی مهم است.
پدر: منظورت این است که در حال حاضر، برنامه ریزی کار فردا اهمیت بیشتری دارد؟
پسر: همین طور است، چون این مسئله به طور عادی حل نمی شود.
پدر: چون محدودیت زمانی داری، احساس ناامنی می کنی پسر: آره، خیلی سخت است بتوانم کارهای روزمره خود را انجام دهم و این مسئله نیز به صورت عادی، حل شود، ولی تلاش می کنم کارهای تلفنی خود را زمانی انجام دهم که شما در منزل نیستید یا اینکه از تلفن طبقه بالا استفاده کنم.
«پیام من»، خواسته والدین را به فرزندان منتقل می کند. وقتی پسر و دختر از خواسته پدر و مادر آگاه شدند، زمینه سازگاری بیشتر میان آنان فراهم می شود. البته گاه لازم است والدین بارها به جای «پیام من» از «گوش دادن فعال» استفاده کنند تا هیچیک از فرزندان دچار سوء تفاهم نشوند و بتوانند احساسات والدین را درک کنند.
نکته مهم این است که گرچه «پیام من» مهارت ارزشمندی برای تأثیر و نفوذ بر فرزندان است، اگر این پیام زیاد تکرار شود و والدین برای هر کاری که خلاف نظر آنهاست، «پیام من» صادر کنند، فرزندان دلسرد میشوند و این از آسیبهای عزت نفس است. بنابراین، شاید به این نتیجه برسیم که در بعضی موارد، باید چشم پوشی کنیم و از ارسال «پیام من» منصرف شویم. به طورقطع، در مواردی که «پیام من» به جروبحث منتهی می شود یا جنگ قدرت را تداعی می کند، بهتر است آن را ارسال نکنیم.
منبع: خانوادۀ موفق،علی حسین زاده،چاپ دوم،مؤسسۀ آموزشی وپژوهشی امام خمینی(ره)،کاشان1391
ارتباط مؤثر شما با چنین فردی، ابتدا بر این مبنا بوده است که شما همان گونه که دوست دارید به خواسته خود برسید و رفتار دیگران را تغییر دهید، همواره به فکر عزت نفس و احترام دیگران نیز بوده اید و رابطه خود و دیگران را پابرجا نگه داشته اید. برای مخابره این نوع پیام باید به این نکات توجه کنیم:
- احساسات خود را صریح و قاطع بیان کنیم؛ - رفتارهای مشکل ساز فرزندان را به صورت روشن مشخص کنیم؛ - چگونگی تأثیر آن رفتار را بر خودمان نیز مشخص کنیم.
از آموزه های نامناسب رایج، این است که احساسات منفی را درون خود نگه داریم و آن را سرکوب کنیم و گاه، به آن رنگ تقدس و معنویت نیز ببخشیم، اما باید بدانیم نتیجه این کار، گاه پیامهای گیج کننده ای است که ما برای فرزندان خود می فرستیم و همه آنها را مات و مبهوت می کنیم. گاه تصور می کنیم پیام ما چون صریح و بی پرده نیست، متانت و رأفت دارد؛ در حالی که باعث می شویم فرزندمان متوجه نشود مفهوم کاری که ما کرده ایم چیست و از کجا نشئت گرفته است. نباید فکر کنیم هرنوع ابهام و دوری از صراحت، در همان حالی که پیام ما را منتقل می کند، به آن متانت نیز میدهد. گاه با این ابهام، اصل پیام وضوح خود را از دست می دهد. بعضی وقتها، باید پیام صریح خود را با همان شدت احساس و هیجانی که داریم، به دیگران منتقل کنیم. اگر عصبانی هستیم، طوری نشان ندهیم که گویی مسئله خاصی پیش نیامده است، این کار درستی نیست و نمی توانیم همیشه پنهان کاری کنیم. وقتی سه نوع «پیام من» را منتقل کردیم و همه آنها بی فایده بود، دیگر نمی توانیم همان نوع پیام را تکرار کنیم؛ زیرا ارزش پیام از دست می رود و گاه، ارزش منفی پیدا می کند. «پیام من برخوردی» از کم شدن احساسات پیام دهنده و گمراه شدن پیام گیرنده جلوگیری می کند و زمینه درک درست دیگران از رفتار ما را ایجاد می کند.
البته ما در زندگی خود تلاش می کنیم از بروز خشم جلوگیری کنیم؛ زیرا در اصل به ما آموخته اند خشم خود را فرو بریم و به طور قطع، اظهار خشم در نوع ارتباطات مشکل آفرین است و ممکن است برای والدین و فرزندان تجربه ناخوشایندی باشد، اما این نکته را نباید فراموش کنیم که خشم سرکوب شده، ممکن است انسان را به احساسات منفی بسیاری گرفتار کند. ترس، دل خوری، زودرنجی، خجالت، نگرانی، ناامیدی، دل شکستگی، حسادت، پشیمانی و بسیاری از احساسات منفی دیگر، ممکن است پیامد سرکوب کردن خشم باشد. چنین احساسی به طور قطع آسیب زنندتر از ابراز خشم است؛ زیرا خشم ابراز شده، شدت زیادی ندارد، در حالی که خشم سرکوب شده عوارض منفی فراوانی دارد. برای رسیدن به خواسته های خود و رضایت داشتن از زندگی با فرزندانتان، باید بتوانید احساس خود را به صورت «پیام من» بیان کنید؛ احساس خود را بدون دغدغه و نگرانی اظهار کنید و وقتی فرزند شما باعث نگرانی، ترس، ناامیدی و دلخوری شما می شود، بدون اینکه از «پیام تو» استفاده کنید، به راحتی بگویید:
«من از اینکه رشد تحصیلی شما را کند می بینم نگرانم»؛ «من با وضعیتی که دارم، به شدت ناامید شده ام»؛ «من احساس دلخوری می کنم» و «من میترسم.
با این پیام، شما درد دل کرده اید و درون خود را برای دیگران آشکار ساخته اید، بدون اینکه آنان را سرزنش کرده باشید. در بعضی موارد، لازم است خشم خود را نشان دهیم. این ابراز خشم، هم برای خودمان مفید است تا درون پرآشوب خود را تخلیه کنیم و هم برای فرزندانمان لازم است تا خواسته های ما را به روشنی درک کنند. البته برای اینکه خشم خود را ابراز کنیم، باید:
1. خشم خود را تشخیص دهیم و آن را بپذیریم؛ .
2. به خود اجازه دهیم آن را احساس کنیم
٣. بیاموزیم خشم خود را طوری ابراز کنیم که به فرزندانمان صدمه نزند؛
۴. تلاش کنیم با احساساتی که اغلب در لایه زیرین خشم پنهان شده است و خشم، اثر آنهاست، بیشتر ارتباط داشته باشیم.
این نوع پیام، باید سه قسمت داشته باشد
الف) حالت خود را صریح اظهار و دلیل آن را نیز بیان کنیم؛
ب) رفتار مشکل ساز فرزندان را مشخص کنیم؛
ج) چگونگی تأثیر رفتار فرزندان بر خود را برای آنان شرح دهیم.
برای مثال، وقتی فرزند شما بیشتر وقت خود را بیرون از خانه و در کنار همسالان خود می گذراند و با آنان به مجالس گوناگون می رود، شما عصبانی می شوید، چون خطر این جلسات فکرتان را به هم می ریزد، آرامشتان را از بین می برد و باعث به هم ریختگی و بی نظمی در خانه می شود. در این صورت «پیام من برخورد کننده» شما می تواند این گونه باشد:
«وقتی بیشتر وقت خود را با دیگران می گذرانی، ناراحت میشوم، چون، به کلی آرامش خود را از دست میدهم».
«وقتی این جوری رانندگی میکنی، دلواپس میشوم؛ چون وقت کافی ندارم به کارهای عادی زندگی برسم، چه رسد بخواهم پیامد چنین کارهایی را به عهده بگیرم»
«وقتی برای انجام دادن کارهای خارج از منزل برنامه خاصی ندارید، بدون شک ناراحت میشوم؛ چون از ناهماهنگی درون خانه بیزارم».
پس از اینکه احساس خود را با دلیل آن بیان کردید، بدون اینکه از واژه های تحقیرآمیز یا عنوان های ناخوشایندی همچون مزاحمت، بی ادبی، بی معرفتی و بی مبالاتی استفاده کنید یا اسمی ناخوشایند روی رفتار فرزند خود بگذارید، کاری را که او انجام میدهد و باعث ناراحتی شما می شود، شرح دهید. سعی کنید روی کار تمرکز کنید و سراغ خود او نروید؛ یعنی ابتدا رفتارش را بررسی کنید.
به دلیل آسان بودن «پیام تو»، انسانها در چنین مواقعی، به آسان ترین راه، نه بهترین راه، تمایل می یابند و دوست دارند با «پیام تو» به فرزند خود اعتراض کنند، اما «پیام تو باعث رفتار تدافعی و ناراحتی دیگران می شود. بنابراین، از «پیام من» استفاده کنید و رفتار تولید کننده خشم را شرح دهید. برای مثال بگویید: «فرزندم، از این همه خطری که وجود دارد دلواپسم» . به او نگویید: «فرزندم، مرا دل واپس کردی، چون خیلی بی توجهی».
واقعیت این است که آنچه شما را به هم ریخته است، رفتار اوست و هدف شما این است که رفتار او تغییر کند. هدف شما این نیست که او را تنبیه کنید، خجالت دهید یا در او احساس گناه پدید آورید. او باید بفهمد که شما فقط می خواهید زشتی کارش را نشانش دهید، زیرا آن را در شأن فرزند خود نمی دانید و او را بزرگتر از آن میدانید که چنین کارهایی انجام دهد. همچنین باید بداند که قصد ندارید فرزند خود را زشت جلوه دهید و او را که عامل رفتار است، پست بشمارید.
پس از اینکه احساس خود را با دلیل آن بیان کردید، بدون اینکه از واژه های تحقیرآمیز یا عنوان های ناخوشایندی همچون مزاحمت، بی ادبی، بی معرفتی و بی مبالاتی استفاده کنید یا اسمی ناخوشایند روی رفتار فرزند خود بگذارید، کاری را که او انجام میدهد و باعث ناراحتی شما می شود، شرح دهید. سعی کنید روی کار تمرکز کنید و سراغ خود او نروید؛ یعنی ابتدا رفتارش را بررسی کنید.در قسمت سوم پیام خود، تأثیر رفتار فرزند بر خودتان را صادقانه شرح دهید و به او بگویید که رفتارش، به طور دقیق مزاحم کدام یک از نیازهای شماست. گاه رفتار او فرصتهای شما را می سوزاند، انرژی تان را از بین می برد، شما را از انجام کاری باز می دارد، کارتان را به تأخیر می اندازد، آسیب بدنی به شما وارد می کند، شما را خسته می کند، مشکل مالی به وجود می آورد، ترس و هیجان در وجودتان می اندازد یا شما را ناامید می کند. وقتی فرزندتان بفهمد رفتارش چه تأثیری بر شما دارد، سعی می کند آن را تغییر دهد.
برای مثال، وقتی فرزندتان حرف شما را قطع می کند و شما عصبانی میشوید، پیام برخوردی سه قسمتی به او منتقل کنید و بگویید: «وقتی حرف مرا قطع میکنی، ناراحت میشوم، چون نمی توانم نظرهای خود را بیان کنم و این باعث می شود احساس کنم به گفته های من اهمیت نمیدهی». البته همان گونه که در سایر «پیام های من» نیز گفتیم، به دلیل خشکی و سردی این نوع پیام ها باید حین گفت و گو از مهارت های دیگری بهره بگیریم که یکی از بهترین مهارتها در چنین مواردی، به کارگیری گوش دادن فعال است.|
پدر: فرزندم، مکالمه تلفنی بیش از حد تو، خیلی مرا عصبانی می کند، چون نمی توانم تمرکز داشته باشم.
پسر: باباجون، فردا کار مهمی دارم که باید با دوستانم درباره آن زیاد مشورت کنم. این برای من خیلی مهم است.
پدر: منظورت این است که در حال حاضر، برنامه ریزی کار فردا اهمیت بیشتری دارد؟
پسر: همین طور است، چون این مسئله به طور عادی حل نمی شود.
پدر: چون محدودیت زمانی داری، احساس ناامنی می کنی پسر: آره، خیلی سخت است بتوانم کارهای روزمره خود را انجام دهم و این مسئله نیز به صورت عادی، حل شود، ولی تلاش می کنم کارهای تلفنی خود را زمانی انجام دهم که شما در منزل نیستید یا اینکه از تلفن طبقه بالا استفاده کنم.
«پیام من»، خواسته والدین را به فرزندان منتقل می کند. وقتی پسر و دختر از خواسته پدر و مادر آگاه شدند، زمینه سازگاری بیشتر میان آنان فراهم می شود. البته گاه لازم است والدین بارها به جای «پیام من» از «گوش دادن فعال» استفاده کنند تا هیچیک از فرزندان دچار سوء تفاهم نشوند و بتوانند احساسات والدین را درک کنند.
نکته مهم این است که گرچه «پیام من» مهارت ارزشمندی برای تأثیر و نفوذ بر فرزندان است، اگر این پیام زیاد تکرار شود و والدین برای هر کاری که خلاف نظر آنهاست، «پیام من» صادر کنند، فرزندان دلسرد میشوند و این از آسیبهای عزت نفس است. بنابراین، شاید به این نتیجه برسیم که در بعضی موارد، باید چشم پوشی کنیم و از ارسال «پیام من» منصرف شویم. به طورقطع، در مواردی که «پیام من» به جروبحث منتهی می شود یا جنگ قدرت را تداعی می کند، بهتر است آن را ارسال نکنیم.
منبع: خانوادۀ موفق،علی حسین زاده،چاپ دوم،مؤسسۀ آموزشی وپژوهشی امام خمینی(ره)،کاشان1391