مراحل خلاقیت

اگر خلاقیت به معنای توانایی فکر کردن و متفاوت دیدن پدیده‌ها عنوان می‌شود و اگر فرد خلاق از تلفیق دیدگاه‌ها و اندیشه‌ها صحبت می‌کند؛ نوآوری به معنای استفاده عملی همان فکرهای متفاوت محسوب می‌شود.
يکشنبه، 9 تير 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مراحل خلاقیت
لیندا نایمن (Linda Naiman) متخصص خلاقیت در این باره می گوید: «خلاقیت، عملی است که در هر فرد منجر به تصویر سازی در مورد ایده‌ها و در نهایت منجر به بازتولید یک واقعیت می شود». او معتقد است خلاقیت دارای دو مرحله است:
 
مرحله اول : فکر کردن، مرحله دوم: تولید کردن
 
اگر فردی فقط در ذهن خود تصویر سازی و ایده پروری کند، اما در عمل از ایده هایش استفاده نکند نمی توان او را فردی خلاق معرفی کرد. (2005, Naiman) در واقع اگر ما ذهن و احساس شاعرانه داشته باشیم، اما نتوانیم آن را به روی کاغذ بیاوریم طبق دیدگاه نایمن ما خلاق نیستیم. لذا آنچه مهم است این است که در تدریس خلاقیت، باید بچه ها را تشویق به بروز ذهنیات خود و ارائه آنها کرد. البته عده ای هم معتقدند خود فکر کردن یک عمل محسوب می شود. عملی که پایه ای برای ابداع، اختراع یا ایجاد یک محصول است، البته برخی هم تفاوت عمدهای میان نوآوری و خلاقیت نمی دانند. اما شاید بهتر باشد به جای تفاوت، از مکمل بودن این دو واژه صحبت کرد. خلاقیت و نوآوری در کنار یکدیگر باعث توسعه و تحرک اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در یک جامعه می شوند. افراد خلاق ایده های زیادی ارائه می دهند، اما ایده ها وقتی به محصول و خدمات مبدل می شوند منشاء اثر خواهند بود. بر همین اساس تأکید بر به کار بستن هوش خلاق در حل مسئله‌ها و همه شئونات زندگی از نکات مهمی است که توجه به نوآوری را در کنار خلاقیت، بیشتر می کند.
 
اگر خلاقیت به معنای توانایی فکر کردن و متفاوت دیدن پدیده ها عنوان می شود و اگر فرد خلاق از تلفیق دیدگاه ها و اندیشه ها صحبت می کند؛ نوآوری به معنای استفاده عملی همان فکرهای متفاوت محسوب می شود. اما در مجموع خلاقیت و نوآوری را نمی توان آن چنان از هم تفکیک کرد و فضایی مستقل برای این دو مفهوم ایجاد کرد به این داستان توجه کنید: ویولن کهنه، آن قدر فرسوده و پر از لکه بود که مرد حراجی می پنداشت ارزش آن را ندارد که برای فروشش وقت صرف شود. اما آن را با لبخندی بر لب بالا برد؛ چه کسی پیشنهاد می کند؟ یک دلار، یک دلار، سپس دو دلارا فقط ۲ دلار؟ سه دلار، یک، سه دلار، دو فروخته شد به ۳ دلار. اما نه از اتاق پشتی مردی مو خاکستری جلو آمد و آرشه را برداشت. سپس خاک نشسته بر روی ویلون را پاک کرد و سیم های شل آن را محکم کرد. و آهنگی روح نواز و ناب نواخت چونان آوای فرشته ای نغمه سرا، ندای موسیقی فروکش کرد و مرد حراجی با صدایی که آرام بود و ملایم گفت: برای این ویولن کهنه، چه قیمتی پیشنهاد کنم؛ و آن را با آرشه اش بالا گرفت. هزار دلار چه کسی دو هزار دلار پیشنهاد می کند؟ دو هزار چه کسی با سه هزار دلار موافق است؟ سه هزار یک، سه هزار دو. پس فروخته شد و به فروش رفت. مردم زیادی شادی سر دادند و شماری گفتند: چه چیزی بر ارزش آن افزود؟ بی درنگ پاسخی به گوش رسید: نوازش دست یک استاد.یک جامعه هم به افراد خلاق و هم به نوآوران نیاز دارد. متفکر خلاق، قدرت و قابلیت عجیبی در درک ناشناخته ها و بسط اندیشه ها دارد و فرد نوآور می تواند فرآورده یا محصول جدیدی به بازار عرضه کند.هستند بیشمار افرادی با زندگی ناموزون و پر فراز و نشیب، خمیده و فرسوده، همچون آن ویلون کهنه که در حراج زندگی به بهایی بسیار ارزان به مردم بی خبر عرضه می شوند. آنها فروخته می شوند. یک فروخته می شوند، دو فروخته می شوند اما در این میان استاد می آید و جمعیت نادان به طور کامل در می یابند. ارزش یک روح و دگرگونی ایجاد شده در آن به واسطه نوازش دست استاد ازلی است»
 
این داستان یک نکته عبرت آموز دارد و آن اینکه ویولن تا زمانی که روی زمین است یک قطعه چوب خشک است که چند سیم روی آن نصب شده، اما وقتی استادی آن را می نوازد و روح انسان ها را تحت تأثیر خود قرار می دهد، دیگر نمی توان آن را یک قطعه چوب دانست. ارزش هر سازی بستگی به نوازندگان آن دارد و هنر نوازنده ماهر و برجسته یعنی استفاده از نیروهای خلاقی که در آنان وجود دارد.
 
خلاقیت یعنی تفکر موسیقایی خود را شناختن و نوآوری یعنی ساز زدن و یا اجرای یک قطعه که تاکنون کسی آن را اجرا نکرده است و یا ارائه ی یک کتاب یا CD از محصول جدید خود به بازار. اما با همه این اوصاف، هدف از خلاقیت و نوآوری در خدمت یکدیگر بودن است که به عنوان مکمل هم یاد می شود. لذا هر کجا که ما از خلاقیت نام می بریم، نوآوری نیز در دل آن وجود دارد. در مجموع آنچه مدنظر است در راستای ایجاد تفکر خلاق، بسط اندیشه، تجزیه و تحلیل آن و ارائه راهکار برای مسائل و اجرای آن می باشد.
 
ناگفته نماند که خلاقیت و نوآوری ارتباط مستقیمی به مهارت فرد هم دارد. در واقع معلمها باید با شناخت شخصیت دانش آموز در راستای بالا بردن مهارتها و آگاهی فرد نسبت به موضوع یا سوژه های مورد نظر تلاش کنند. اما آنچه به این قضیه کمک می کند، ترکیب آگاهی و خلاقیت است که می تواند فرد را به موجودی خارق العاده مبدل سازد.
 
یک جامعه هم به افراد خلاق و هم به نوآوران نیاز دارد. متفکر خلاق، قدرت و قابلیت عجیبی در درک ناشناخته ها و بسط اندیشه ها دارد و فرد نوآور می تواند فرآورده یا محصول جدیدی به بازار عرضه کند. (میرمیران، ۸۷ : ۱۳۸۴ -۷)
 
منبع: جامعه‌شناسی نخبه‌پروری، مهرداد ناظری، چاپ دوم، نشر علم، تهران 1396


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.