در این مقاله سعی داریم به مهمترین نکات عملی و تربیتی در سیرهی رضوی اشاره کرده و آن را مورد بررسی قرار دهیم.
اهمیت ازدواج در سیره رضوی
در اسلام همواره به ازدواج و تشکیل خانواده توصیه شده و این امر از چنان جایگاهی برخوردار است که در برخی از روایات، برابر با نصف ایمان توصیف شده است.در سیره امام رضا(ع) نیز همواره به تشکیل زندگی سفارش شده است و حضرت دو رکعت نمازی را که فرد متاهل میخواند، برتر از عمل فرد مجردی میدانندکه شبها تا به صبح شب زنده داری کند و روزها را روزه بگیرد.[1]
آن حضرت اهمیت ازدواج را تنها در توصیه و سفارش اسلام نمیدانند بلکه میفرمایند:« اگر درباره ازدواج دستوری از خداوند و پیامبر (ص) هم صادر نشده بود ، فایده هایی همچون نزدیکی خویشاوند و پیوند با دیگران کافی بود تا خردمند موفق و هدفمند را به ازدواج ترغیب کند».[2]
در ضرورت تشکیل کانون خانواده از نگاه امام رضا (ع) همین حدیث نورانی کافی ست تا اهمیت این موضوع را به پیروان راستین حضرت نشان دهد. حضرت در روایتی به نقل از امام باقر (ع) میفرمایند: «زنی از امام باقر (ع) پرسید: خدا کارت را سامان بخشد من خانمی «متبتله» هستم، امام فرمود: منظورتان از تبتل چیست؟ او جواب داد به این معنی است که هرگز ازدواج نخواهم کرد، امام پرسید: چرا؟ او گفت: میخواهم با این کار فضیلت و منزلتی به دست آورم، امام فرمود: از این تصمیم بازگرد، اگر بیهمسری فضیلت بود، فاطمه به آن شایستهتر از تو بود.»[3]
تکریم والدین
یکی از اساسیترین شاخصههای یک خانوادهی متعادل و اسلامی، رعایت حقوق والدین در محیط خانواده است. این موضوع آنچنان مورد اهمیت است که در قرآن نیز خداوند اطاعت از والدین را برابر با اطاعت از خود دانسته و هر نوع بیاحترامی را حتی در قالب گفتن اف به آنها، ناپسند شمرده است.امام رضا (ع) در تأکید بر حفظ حرمت پدر و مادر و در اشاره به فلسفه این دستور، بیتوجهی به پدر و مادر را نوعی بیتوجهی به خدا و فرمان شکنی او میدانند و میفرمایند: « خداوند نافرمانی پدر و مادر را به این دلیل حرام کرد که نافرمانی آنان، بیرون رفتن از اطاعت خدا محسوب میشود.»[4]
همچنین در نامهای که ایشان به مأمون عباسی نوشتهاند آمده است که: « نیکی به پدر و مادر واجب و لازم است اگرچه مشرک و کافر باشند، ولی در معصیت خدا نباید اطاعتشان کرد.»[5].
آن حضرت درباره حقوق والدین بر فرزندان میفرمایند: «مردی از پیامبر خدا - صلّی الله علیه و آله - سؤال کرد: حقّ پدر بر فرزند چیست؟ حضرت فرمود: او را با نام صدا نکند، در راه رفتن از او جلو نیفتد، قبل از او ننشیند و کاری انجام ندهد که مردم پدرش را لعنت کرده و دشنام دهند»[6].
روابط همسران در محیط خانواده
بدون شک خانوادهای موفق است که فضای نشاط و همدلی در بین اعضای آن حاکم باشد. در این میان مهمترین عامل تحرک و شادابی خانواده را میتوان در روابط همسران با یکدیگر دانست. چرا که اگر خواستههای عاطفی همسران در فضای خانواده تأمین شود آرامش آنها به فرزندان نیز انتقال یافته و خانواده در بستری امن و آرام در جهت رشد و شکوفایی حرکت میکند.در سیرهی رضوی نیز به این مسأله تأکید فراوانی شده است که در ابعاد مختلفی قابل بررسی است:
1.ضرورت شناخت همسر:
شناخت خصوصیات روحی و روانی همسر، عاملی برای تداوم زندگی و تکامل معنوی است؛ زیرا غفلت از آن دست یابی به تعادل و آرامش روحی را مختل می کند و در نتیجه فرد را پیوسته با ناراحتی، تعارض و ناهماهنگی مواجه می سازد.[7]
در زندگی مشترک توجه کردن به توان و ظرفیت همسر امری ضروری است. در روایتی از امام رضا (ع) در این زمینه آمده است: «مردی امیرالمؤمنین علی (ع) را به مهمانی دعوت کرد. حضرت فرمود: به این شرط می پذیرم که سه قول بدهی. مرد گفت: این سه قول کدام است؟ حضرت فرمود: از بیرون منزل چیزی برایم نیاوری، از آن چه در منزل داری چیزی از من دریغ نکنی و خانواده ات را به زحمت نیندازی. مرد گفت: قول می دهم و حضرت نیز دعوت او را پذیرفت.»[8]
2. توجه به تأمین نیازهای جنسی در بستر خانواده:
یکی از علایق و تمایلات همسران، میل به ارضاء غریزه ی جنسی از راه مشروع و قانونی است. موضوعی که بیتوجهی به آن عامل بسیاری از اختلافات و طلاقها در سطح جامعه خواهد بود.
در روایت آمده است که مردی خدمت امام رضا(ع) رسید و گفت: مردی زن جوانی داشته است، اما به خاطر مصیبتی که به او وارد شده مدت چند ماه است بلکه یک سال، هم خوابی با همسر خود را ترک کرده. آیا کار او درست است؟ امام (ع) در جواب او فرمود: «اگر بیش از چهار ماه این عمل را ترک کند، گناهکار است.»[9]
پینوشت:
[1]. مسند الامام رضا(ع)
[2]. میزان الحکمه،ج2، حدیث 1178
[3]. بحارالانوار، ج 14، ص23
[4].مسند الامام رضا(ع)، ح12
[5]. بحار الانوار، ج 74، ص 72.
[6]. بحارالانوار، ج، ص 45
[7] . مهارت های زندگی در سیره ی رضوی، محمد رضا شرفی،ص84
[7] . مهارت های زندگی در سیره ی رضوی، محمد رضا شرفی،ص84
[8]. عیون الاخبارالرضا (ع)، شیخ صدوق،ج2، ص42
[9]. ، بحارالانوار، ج72، ص221