چگونگی پيوند اعضاي بدن
نويسنده : تام هريس
مترجم : محمود کريمي
منبع : راسخون
مترجم : محمود کريمي
منبع : راسخون
60 سال پيش دانشمندان در آستانه ي يک موفقيت انقلابي در علم بودند . در دهه ي قبل از آن ، محققان موفقيت هايي در پيوند اعضاي حيوانات داشتند و حتي چند مورد شکست خورده ي پيوند اعضاي انسان در کارنامه ي خود مي ديدند . تحقيقات بي شمار نشان داد که پيوند اعضاي انسان امکان پذير است و خواهد توانست براي هزاران بيمار سودمند واقع شود اما هيچ کس نمي توانست چنين عمل جراحي مهمي انجام دهد .
در اوايل دهه ي 1950 بالاخره موفقيت پديدار شد . چرا که در عرض چند سال ، چندين پيوند کليه ، زندگي تازه اي به بيماران بدحال هديه کرد . در دهه ي هاي بعدي ، پزشکان ياد گرفتند که چگونه ديگر اعضاي بدن را پيوند بزنند و نرخ بهبودي را هم به طرز چشمگيري افزايش دادند . امروزه ، بيشتر عمل هاي پيوند اعضا موفقيت آميز است و پيوند اعضا از بهترين روش هاي درمان براي هزاران بيمار در هر سال به شمار مي رود .
متاسفانه پزشکان و بيماران امروزه با يک مانع جديد روبرو هستند : درخواست براي دريافت اعضاي پيوندي خيلي بيشتر از اعضاي اهداء شده است . اگر بخواهيم به زبان ساده بگوئيم ، اهدا کننده ي عضو به تعداد کافي وجود ندارد . بنابراين بيماران بايد ماه ها و حتي سالها منتظر بمانند تا فرصت بهبودي برايشان فراهم شود .
ما در اين مقاله به سه فرآيند عمده براي انتقال عضو خواهيم پرداخت : سيستم توزيع اعضاي بدن ، جراحي پيوند عضو و بهبودي پس از جراحي . همچنين بررسي خواهيم کرد که چگونه پزشکان و مسئولان در تلاشند تا کمبود عضو را جبران کنند .
کليه و کبد ممکن است از يک اهدا کننده ي زنده گرفته شود ، چرا که انسان ها با يک کليه اضافه متولد مي شوند و کبد هم دوباره مي تواند احيا شود . حتي يک ريه هم مي تواند از يک اهدا کننده ي زنده گرفته شود ، اما هنوز هم اين مورد بسيار نادر است . براي انجام چنين فرآيندهايي ، يک بيمار از دوستان و اقوام خود يک اهدا کننده را مي يابد . اگر که با هم ديگر مطابقت پيدا کردند ( براي انتقال عضو ) ، کافي است که مستقيماً به بخش جراحي بروند . تعداد کمي از انتقال اعضا از اهدا کننده ي زنده از طرف افراد نيکوکاري صورت مي گيرد که به قصد خير اين کار را انجام مي دهند .
اگر مريضي نياز به پيوند قلب ، پيوند هر دو شش ، پيوند لوزالمعده يا پيوند قرنيه داشته باشد ، بايد آن را از يک اهدا کننده ي مرده بگيرد .
به طور کلي ، براي چنين پيوندهايي اهدا کننده فردي است که دچار مرگ مغزي شده است اما به طور مصنوعي در حيات به سر مي برد . اگر چه آنها مرده محسوب مي شوند ، اما هنوز بدنشان در حال کار است و اين يعني که اعضاي بدنشان سالم است .
وقتي که بدن بميرد ، اعضاي بدن سريعاً از بين مي رود و اين فرآيند آنها را براي پيوند زدن بر بدن فرد ديگري غير قابل استفاده مي کند .
در آمريکا ، هر کس که بخواهد از يک فرد مرده عضو دريافت کند ، بايد عضو يک سيستم توزيع اعضاي بدن که در سر تا سر کشور گسترده است شود . سيستمي که خيلي استادانه ساخته شده است .
اين سيستم که جمعاً شبکه ي تهيه و پيوند اعضاي بدن ( OPTN ) نام دارد به وسيله ي شبکه ي متحد اشتراک اعضاي بدن ( UNOS ) اداره مي شود .
UNOS يک سازمان غير وابسته غير انتفاعي است که تحت نظر وزارت بهداشت و خدمات انساني ايالات متحده کار مي کند .
UNOS پايگاه اطلاعاتي مشتمل بر ليست افراد بيمار واجد شرايط پيوند عضو ( که منتظر دريافت عضو هستند ) را نگهداري مي کند . اين پايگاه اطلاعاتي همچنين اطلاعات کامل از مراکز پيوند عضو در سراسر آمريکا را در خود دارد . علاوه بر اين ، هيات مديره ي UNOS که عمدتاً از پزشکان پيوند عضو ، بيماران و اهدا کنندگان تشکيل شده است ، راه کارهايي را تنظيم مي کند تا مشخص مي شود چه عضوي به چه کسي برسد .
وقتي که يک عضو براي اهدا پيدا شود ( مثلاً مرگ مغزي يک اهدا کننده مسلم شود ) سازمان محلي تدارک عضو ( OPO) همه ي اطلاعات مربوطه راجع به اهداء کننده را جمع آوري مي کند و در برنامه اي که توسط مرکز عضو UNOS نگه داري مي شود ، وارد مي کند . بر اساس ضوابط تعيين شده توسط هيئت مديره ي UNOS ، اين برنامه يک ليست رتبه بندي شده از دريافت کننده هاي بالقوه را ايجاد مي کند . ضوابط شامل چندين عامل مي شود ، از جمله سازگاري فيزيکي بين دريافت کننده و اهدا کننده ، سلامتي دريافت کننده و ميزان زماني که دريافت کننده در انتظار دريافت عضو بوده است . هدف اين ضوابط آن است که دريافت کننده اي را انتخاب کند که همتاي مناسبي ( براي اهدا کننده ) باشد و شانس خوبي براي بهبودي داشته باشد .
OPO سريعاً با تيم پيوند اولين نفر در ليست تماس مي گيرد . تيم پيوند همه ي اطلاعات اهدا کننده را ملاحظه مي کنند و تصميم مي گيرند اين عضو را قبول کنند يا رد کنند . اگر احساس شود که اهدا کننده و دريافت کننده ي احتمالي به اندازه ي کافي با هم تطابق ندارند يا عضو مورد نظر چندان رضايت بخش نيست ، ممکن است که عضو رد شود . مثلاً ممکن است اهدا کننده خيلي بزرگتر ( از لحاظ اندازه ) يا پيرتر از دريافت کننده باشد که موجب شود عضو با بدن هماهنگ نشود يا اهدا کننده مشکلاتي در سلامتي بدنش وجود داشته که به عضو آسيب رسانده است . تيم پيوند ممکن است به علت بيماري دريافت کننده احتمالي عضو يا عدم آمادگي براي جراحي ، عضو اهدايي را رد کنند . اگر عضو مذکور از طرف تيم پيوند رد شد ، OPO به سراغ تيم پيوند نفر بعدي در ليست خواهد رفت .
در بيشتر موارد ، OPO به دنبال گيرنده هاي بالقوه عضو در همان منطقه خواهد گشت . اگر هيچ مورد داراي تطابق در منطقه يافت نشد ، OPO جستجوي خود را به کل منطقه UNOS گسترش خواهد داد. (UNOS داراي 11 منطقه در سرتا سر آمريکا است ) . اگر باز هم در منطقه هيچ کسي يافت نشد ، OPO عضو پيوندي را به اولين نفر در ليست ملي پيشنهاد مي کند . هدف از اين کار کاهش دادن جا به جايي عضو و تشويق اهداي عضو به وسيله ي اعطاي فرصت به اهدا کننده جهت کمک به مردم منطقه خود است .
وقتي که يک تيم پيوند عضو را قبول کرد ، همه چيز به سرعت حرکت خود را شروع مي کند . تيم پيوند از دريافت کننده مي خواهد که سريعاً براي آماده شدن جهت عمل جراحي به بيمارستان بيايد و تيم ديگري هم فرستاده مي شود تا عضو را از بدن اهدا کننده جدا کند .
پس از آن جراحان رگ ها را قطع مي کنند و سپس قلب را از بدن جدا مي کنند و قلب را در کيسه اي حاوي ماده ي شيميايي ضد فساد قرار مي دهند . سپس اين کيسه در يک خنک کننده ي عادي که به وسيله ي يخ پرشده است قرار مي گيرد و به وسيله ي هلي کوپتر يا هواپيما سريعاً به بيمارستاني که دريافت کننده در آن قرار دارد برده مي شود .
در همين حين دريافت کننده کاملاً بي هوش شده و سينه ي او کاملاً تراشيده مي شود . او را به اتاق جراحي مي برند و با پارچه هاي استريل مي پوشانند و فقط قفسه سينه را بدون روپوش مي گذارند . جراح کارش را تا قلب نرسد شروع نمي کند ، مگر در مواردي که مشکلي در حمل و نقل پيش آيد .
وقتي که قلب اهدايي رسيد ، تيم پيوند ، کار را شروع مي کنند . ابتدا مايع ضد انعقاد را وارد خون دريافت کننده مي کنند . اين کار از لخته شدن خون در حين انجام عمل پيوند جلوگيري مي کند .
همانند تيم بازيابي ، اين تيم هم جراحي را با ايجاد برش در سينه ي بيمار ، اره کردن استخوان سينه و بيرون کشيدن گوشت دنده ها شروع مي کند . پس از پزشکان يک دستگاه قلب و ريه مصنوعي به بيمار وصل مي کنند . همان طور که احتمالاً انتظار داريد ، کار دستگاه قلب و ريه انجام عمل قلب و ريه ي بيمار به طور موقت است . لوله هاي پلاستيکي اين ماشين جهت ورود و خروج خون به قلب وصل مي شوند . به جاي اينکه خون به شش ها پمپاژ شود تا دي اکسيد کربن خود را از دست دهد و اکسيژن بگيرد ، خون بازگشتي به قلب به سمت دستگاه قلب و ريه هدايت مي شود .
دستگاه خون را به اتاقک هايي مي راند تا دي اکسيد کربن خود را از دست بدهد و اکسيژن بگيرد و سپس دوباره آن را به بدن بر مي گرداند تا دوباره گردش کند . اين کار موجب مي شود که تيم جراحي، قلب را بدون آنکه مشکلي در امر تنفس و گردش خون پيش بيايد ، بردارند .
علاوه بر اين دستگاه قلب و ريه را مي توان تنظيم کرد تا خون را گرم يا سرد کند . در حين عمل جراحي ، دستگاه تنظيم مي شود تا کل خوني که از داخل آن مي گذرد ، سرد کند . اين کار موجب سرد شدن بقيه بدن مي شود که خود موجب حفاظت از ديگر اعضاي بدن در حين عمل جراحي مي گردد .
وقتي که خون به طرز مناسبي در اطراف شش ها و قلب به گردش درآمد ، جراحان با بريدن رگ هاي خوني متصل شده ، قلب ناکارآمد را جدا مي کنند . ديواره ي پشتي دهليز در محل خود باقي مي مانند . جراحان قسمت ديواره هاي پشتي قلب اهدا کننده را جدا مي کنند و قلب اهدا کننده را به بافت هاي باقي مانده از قلب قديمي پيوند مي زنند . سپس رگ هاي خوني را که قبلاً به قلب بيمار وصل بوده اند ، به قلب جديد وصل مي کنند .
پس از آن که قلب جديد در محل خودش قرار گرفت ، تيم پيوند ، به تدريج خوني که در بدن بيمار در حال گردش است را گرم مي کنند . همين که بدن کمي گرم شد ، ممکن است قلب خودش شروع به کار کند . اگر چنين چيزي رخ نداد ، به آن شوک الکتريکي وارد مي کنند تا شروع به کار کند . تيم پيوندي به قلب جديد و دستگاه قلب و ريه اجازه مي دهند تا مدتي در کنار هم به کار ادامه دهند تا قلب جديد به اندازه ي کافي زمان براي قوي کردن خود داشته باشد .
اگر همه چيز به خوبي کار کند ، تيم پيوند دو تکه ي استخوان سينه را به همديگر ( به وسيله ي سيم ) مي بندند و سينه ي بيمار را با بخيه هاي از بين رونده مي دوزند .
مريض را به يک دستگاه تهويه متصل مي کنند و او را به اتاق بازيابي مي آورند . اکثر بيماران پس از چند ساعت به هوش مي آيند . احتمالاً مي توانند ظرف يک هفته بيمارستان را ترک کنند . اين عمل به طور نمونه حدود 5 ساعت طول مي کشد . اما بيمار بايد بقيه ي زندگي اش را زندگي کند تا مطمئن شود که عضو اهدايي خوب کار مي کند .
اما در حالي که بيشتر بيماراني که تحت عمل جراحي قرار مي گيرند ، پس از عمل همانند گذشته زندگي مي کنند ، بيشتر دريافت کنندگان عضو بايد درمان هاي پزشکي را تا آخر عمر خود ادامه دهند و اين به خاطر واکنش هاي سيستم ايمني بدن به عضو جديد است .
سيستم ايمنی بدن شما شامل تمام عواملي است که از تخريب اعضا و بافت هاي بدن شما به وسيله ي باکتري ها ، ويروس ها ، ميکروب ها ، انگل ها و مواد سمي جلوگيري مي کنند . به عبارت ديگر سيستم ايمني جهت از بين بردن هرگونه مواد خارجي مضر که در بدن وارد شده است ، عمل مي کند . وقتي که سيستم به درستي کار مي کند ، مي تواند بيشتر سلول هاي بيگانه را از سلول هايي که در خود بدن توليد شده است ، تشخيص دهد .
البته يک عضو پيوند زده شده به طور کلي از سلول هاي بيگانه ساخته شده است . که اين بدان معني است که بدن به وسيله ي ابزارهاي خودش به عضو جديد حمله مي کند . براي اينکه واکنش سيستم ايمني بدن کاهش يابد ، تيم هاي پيوند مطمئن مي شوند که اهدا کننده و دريافت کننده از لحاظ گروه خوني و نوع بافت ، با هم تطابق دارند . اما حتي در حالتي که تطابق خوبي وجود داشته باشد ، بدن سلول هاي جديد را به عنوان يک ماده اي بيگانه مي شناسند و عضو را پس مي زند و شروع به تخريب سلول به سلول آن مي کند . تنها بافت هاي دو قلوهاي همسان کاملاً از طرف بدن پذيرفته مي شود .
سه نوع پس زدن پس از انجام عمل جراحي پيوند عضو روي مي دهد :
1 ـ پس زدن فوق حاد : اين حالت دقيقاً پس از قرار گرفتن عضو در بدن رخ مي دهد . اگر پادتني در رگ هاي خوني
دريافت کننده وجود داشته باشد که نسبت به عضو جديد واکنش نشان دهد ، اين اتفاق رخ مي دهد . وجود پادتن هم مي تواند به علت ناسازگاري خون دريافت کننده و اهدا کننده ( به خاطر برخي از مسائل باشد ) . تقريباً مي شود گفت که چنين چيزي هرگز رخ نمي دهد ، چرا که تيم هاي پيوندي هميشه زودتر از جراحي آزمايش هايي براي بررسي وجود هرگونه ناسازگاري انجام مي دهند . اگر چنين اتفاقي رخ دهد ، احتمالاً دريافت کننده روي تخت بيمارستان مي ميرد .
2 ـ پس زدن حاد : حداقل چند روز پس از عمل پيوند رخ مي دهد . در واقع پس از آنکه بدن زمان داشته تا جسم بيگانه را تشخيص دهد . اين واکنش عادي سيستم ايمني بدن به يک جسم بيگانه است .
3 ـ پس زدن مزمن : يک پس زدن خيلي آهسته و تدريجي است که ممکن است ماه ها يا سالها طول بکشد ، اين پس زدن مي تواند خيلي ماهرانه صورت بگيرد به طوري که برخي مواقع بيمار ، هيچ کدام از اثرات آن را متوجه نشود .
يک شيوه ي جديد ممکن است که اين جريان را تغيير دهد . در چند مورد آزمايشي بيماران دريافت کننده ي کليه ، مغز استخوان را هم از اهدا کننده ي خود دريافت کرده اند . مغز استخوان گلبول هاي سفيد خون را توليد مي کند که نقش بسيار مهمي در حفاظت بدن در برابر مواد بيگانه بر عهده دارد . نظريه اي که در پشت اين شيوه جديد وجود دارد اين است که گلبول هاي سفيدی که از مغز استخوان اهدا کننده می آیند با گلبول های سفید خود شخص ادغام مي شوند و به سيستم ايمني بدن اجازه مي دهند تا عضو جديد را به عنوان عضوي از بدن بشناسد . نتايج آزمايش هاي اوليه دلگرم کننده بوده است . اولين افرادي که از اين روش استفاده کرده اند ، به خوبي در حال زندگي کردن آن هم بدون استفاده از داروهاي خنثي کننده ي واکنش هاي سيستم ايمني بدن هستند .
اما داروها همچنان راه اصلي انجام اين کار هستند و البته نتايج خوبي را هم در برداشته اند . به طور نمونه ، يک تيم پيوند ترکيبي از داروها را جهت دستيابي به توازن خوبي در خنثي سازي فعاليت سيستم ايمني بدن براي يک بيمار تجويز مي کنند . هدف خنثي کردن سيستم ايمني بدن به حدي است که از پس زدن عضو خودداري کند و اثرات جانبي و خطر عفونت نيز به حداقل برسد . معمولاً تيم پيوند دارو را اضافه تجويز مي کند و بر اساس نياز بيمار دقيقاً متوازن سازي مي کند . در برخي موارد ، بيمار کليه داروها را کنار مي گذارد چرا که بدن عضو جديد را قبول کرده است ولي چنين مواردي بي نهايت نادر است .
بيماراني که پيوند عضو انجام مي دهند بايد نسبت به مداواي خود بسيار حساس باشند و حتماً به طور منظم براي انجام آزمايش هاي بعدي به بيمارستان مراجعه کنند . اما اين واقعاً خيلي ارزش مند است که بيماري که به علت يک عضو بيمار در بدنش سالها بد حال و مريض بوده است ، پس از انجام عمل پيوند کاملاً احساس جواني کند .
امروزه دانشمندان به نقطه اي رسيده اند که بيشتر عمل هاي پيوند عضو داراي ريسک پاييني هستند . نرخ موفقيت براي پيوند کليه ، کبد ، قرنيه ، لوزالمعده و حتي قلب و ريه بسيار عالي است . اما سالانه بيش از 5000 دريافت کننده ي بالقوه در آمريکا مي ميرند نه به علت موانع پزشکي در انجام عمل پيوند بلکه به علت يک مشکل اجتماعي .
در آمريکا خيلي از مردم طرفدار اهداي عضو هستند ، اما درصد خيلي کمي از آنها وقتي مي ميرند ، واقعاً به يک اهدا کننده ي عضو تبديل مي شوند . به هيچ وجه تعداد عضو کافي براي درخواست موجود وجود ندارد و اين موجب مي شود که در هر روز به طور متوسط 16 نفر به خاطر شرايطي که علاج پذير هم هست مي ميرند .
اين مشکل تا حدودي مربوط به روان شناسي انسان و تا حدودي قوانين رضايت براي اهدا مربوط مي شود .
بر اساس قانون فعلي ايالات متحده ، تصميم نهايي براي اهداي عضو شخص ، بر عهده ي کسي است که وکالت نامه داشته باشد يا شخصي از خانواده ي فرد باشد . کارت هاي اهداي عضو يا علامت اهدا کننده ي عضو بر روي گواهينامه رانندگی مهم هستند ، اما اولويت با رضايت اعضاي خانواده ي فرد است .
اين در حالي است که در ايران خودمان براي اهداي عضو قوانين خيلي راحت تر و بهتري تنظيم شده است . فرض کنيد که پسري 18 ساله در دبيرستان باشيد . بر اساس قانون شما مي توانيد فرم اهداي عضو را پرکنيد و هيچ کس هم نمي تواند روي تصميم شما تاثير بگذارد .
به طور طبيعي خيلي از افراد نمي خواهند که زياد به مرگ خودشان فکر کنند که اين موجب مي شود که در مورد اهداي عضو کمتر با خانواده ي خود به گفتگو بپردازند . وقتي که زمان تصميم گيري مي رسد ، اعضاي خانواده نمي دانند که واقعاً چه کاري انجام دهند . ممکن است فکر اينکه عضو بدن کسي که دوستش دارند توسط جراحان از بدنش جدا شود ، آزار دهنده باشد بنابراين براي اهداي عضو رضايت نمي دهند .
سپس مشکل اصلي آن است که اهداي عضو نياز به اين دارد که شخص با خانواده ي خود در اين مورد صحبت کند و خانواده ي او هم به آرزوهاي شخص پس از مرگش پايبند بمانند . اگر چنين چيزي رخ ندهد که اکثراً هم رخ نمي دهد کسي نمي تواند از آن عضو براي پيوند استفاده کند .
اين موارد، بحراني در آمريکا ايجاد کرده و صدها پزشک ، دانشمند و سياستمدار مصرانه تقاضاي يک راه حل را دارند . يکي از راه هاي جالب که ممکن است عمل کند انتقال عضو از غير انسان به انسان است . مطالعات در اين زمينه در مراحل اوليه قرار دارد ، اما نتايج اميد بخشي هم وجود داشته است . در حالت کلي اين راه حل به چند دليل راه حل با دوامي در اين زمان محسوب نمي شود . به خصوص که بسياري از دانشمندان نگرانند که با انتقال عضو بين انسان و حيوان موجب بروز بيماري هاي جديد در انسان ها شوند . علاوه بر اينها ، انتقال عضو بين انسان و حيوان از نظر اخلاقي هم مسئله اي غامض محسوب مي شود . چرا که به خاطر انجام اين عمل بايد حيوانات رابه خاطر اعضاي بدنشان کشت .
راه جالب ديگر ، ساختن اعضاي مصنوعي بدن است . ( مثلاً قلب مصنوعي ) . اما عليرغم پيشرفت هاي عظيم در اين زمينه در طي دهه هاي گذشته ، همچنان اعضاي مصنوعي به هيچ وجه به خوبي اعضاي واقعي بدن انسان نمي توانند کار کنند . اين دانش ، هنوز هم دانش جواني است . توصيه مي کنم مقاله ي قلب مصنوعي را که در سايت راسخون است ، حتماً مطالعه کنيد .
در حال حاضر بسياري از پزشکان و مسئولان تغييرات قانوني و اجتماعي را به عنوان بهترين گزينه مطرح مي کنند . در برخي از کشورهاي آسيايي و اروپايي ، به طور خودکار افراد به عنوان اهدا کننده ي عضو شناخته مي شوند . حتي اگر شما به دولت تذکر دهيد که نمي خواهيد اهدا کننده ي عضو باشيد ، بازهم فرقي نمي کند . اين کار که البته لازم هم به نظر مي رسد ، چندان رايج نيست اما تعداد اعضاي بدن در دسترس براي پيوند را به صورت عمده افزايش داده است . خيلي ها فکر مي کنند که ايالات متحده بايد از اين روش استفاده کند ، اما اين ايده با مقاومت بسياري روبرو شده است . اين ايده به معناي اعمال کنترل زيادتر بر روي بدن افراد است .
بيشتر متخصصان معتقدند که راه حل ايده آل براي اين مشکل ، تغييري در آگاهي ملي نسبت به اين موضوع است . براي دستيابي به اين هدف ، شبکه ي متحد اشتراک اعضاء (UNOS ) ، انجمن پزشکي آمريکا ، موسسه ي ملي سلامت و خيلي از سازمان هاي ديگر تلاش هاي خود را براي آموزش عمومي در بيان سودمندي اهداي عضو افزايش داده اند . اين گروه اميدوارند که اگر افراد بيشتري نياز به اعضاي بدن را درک کنند و فايده هاي عظيم اهداي عضو را بفهمند ، به عمل اهداي عضو به عنوان مسئوليت اجتماعي خود بنگرند . آنها خواهند فهميد که انتقال عضو به درستي يکي از قابل توجه ترين موفقيت هاي علم مدرن است و اهداي عضو بزرگترين فرصت براي خدمت به بشر است .
در پايان به يک مطلب ديگر هم مي پردازيم :
اين اعضا به طور نمونه از افراد زنداني اعدام شده ، گرفته شده است .
اين وضعيت در انجمن انتقال عضو بسيار جدل انگيز محسوب مي شود . پرداخت پول براي دريافت عضو کاري چندان اخلاقي به حساب نمي آيد همان طور که اگر اهدا کننده ي عضو موافق نباشد ، برداشتن عضو اخلاقي نيست .
اهداي عضو در کشور خودمان ايران هم از طريق مختلف امکان پذير است ، هم فرم آن را به صورت اينترنتي مي توان يافت هم با مراجعه حضوري به مراکزي مثل معاونت درمان می توان فرم آن را پر کرد .
استفاده از اين مطلب با ذکر منبع اصلي و نقل از راسخون بلامانع است .
منبع:انگلیسی مقاله : HOWSTUFFWORKS.COM
/خ
در اوايل دهه ي 1950 بالاخره موفقيت پديدار شد . چرا که در عرض چند سال ، چندين پيوند کليه ، زندگي تازه اي به بيماران بدحال هديه کرد . در دهه ي هاي بعدي ، پزشکان ياد گرفتند که چگونه ديگر اعضاي بدن را پيوند بزنند و نرخ بهبودي را هم به طرز چشمگيري افزايش دادند . امروزه ، بيشتر عمل هاي پيوند اعضا موفقيت آميز است و پيوند اعضا از بهترين روش هاي درمان براي هزاران بيمار در هر سال به شمار مي رود .
متاسفانه پزشکان و بيماران امروزه با يک مانع جديد روبرو هستند : درخواست براي دريافت اعضاي پيوندي خيلي بيشتر از اعضاي اهداء شده است . اگر بخواهيم به زبان ساده بگوئيم ، اهدا کننده ي عضو به تعداد کافي وجود ندارد . بنابراين بيماران بايد ماه ها و حتي سالها منتظر بمانند تا فرصت بهبودي برايشان فراهم شود .
ما در اين مقاله به سه فرآيند عمده براي انتقال عضو خواهيم پرداخت : سيستم توزيع اعضاي بدن ، جراحي پيوند عضو و بهبودي پس از جراحي . همچنين بررسي خواهيم کرد که چگونه پزشکان و مسئولان در تلاشند تا کمبود عضو را جبران کنند .
پرده ي نمايش : ليست و تطبيق آن
کليه و کبد ممکن است از يک اهدا کننده ي زنده گرفته شود ، چرا که انسان ها با يک کليه اضافه متولد مي شوند و کبد هم دوباره مي تواند احيا شود . حتي يک ريه هم مي تواند از يک اهدا کننده ي زنده گرفته شود ، اما هنوز هم اين مورد بسيار نادر است . براي انجام چنين فرآيندهايي ، يک بيمار از دوستان و اقوام خود يک اهدا کننده را مي يابد . اگر که با هم ديگر مطابقت پيدا کردند ( براي انتقال عضو ) ، کافي است که مستقيماً به بخش جراحي بروند . تعداد کمي از انتقال اعضا از اهدا کننده ي زنده از طرف افراد نيکوکاري صورت مي گيرد که به قصد خير اين کار را انجام مي دهند .
اگر مريضي نياز به پيوند قلب ، پيوند هر دو شش ، پيوند لوزالمعده يا پيوند قرنيه داشته باشد ، بايد آن را از يک اهدا کننده ي مرده بگيرد .
به طور کلي ، براي چنين پيوندهايي اهدا کننده فردي است که دچار مرگ مغزي شده است اما به طور مصنوعي در حيات به سر مي برد . اگر چه آنها مرده محسوب مي شوند ، اما هنوز بدنشان در حال کار است و اين يعني که اعضاي بدنشان سالم است .
وقتي که بدن بميرد ، اعضاي بدن سريعاً از بين مي رود و اين فرآيند آنها را براي پيوند زدن بر بدن فرد ديگري غير قابل استفاده مي کند .
در آمريکا ، هر کس که بخواهد از يک فرد مرده عضو دريافت کند ، بايد عضو يک سيستم توزيع اعضاي بدن که در سر تا سر کشور گسترده است شود . سيستمي که خيلي استادانه ساخته شده است .
اين سيستم که جمعاً شبکه ي تهيه و پيوند اعضاي بدن ( OPTN ) نام دارد به وسيله ي شبکه ي متحد اشتراک اعضاي بدن ( UNOS ) اداره مي شود .
UNOS يک سازمان غير وابسته غير انتفاعي است که تحت نظر وزارت بهداشت و خدمات انساني ايالات متحده کار مي کند .
UNOS پايگاه اطلاعاتي مشتمل بر ليست افراد بيمار واجد شرايط پيوند عضو ( که منتظر دريافت عضو هستند ) را نگهداري مي کند . اين پايگاه اطلاعاتي همچنين اطلاعات کامل از مراکز پيوند عضو در سراسر آمريکا را در خود دارد . علاوه بر اين ، هيات مديره ي UNOS که عمدتاً از پزشکان پيوند عضو ، بيماران و اهدا کنندگان تشکيل شده است ، راه کارهايي را تنظيم مي کند تا مشخص مي شود چه عضوي به چه کسي برسد .
چگونگي وارد شدن به ليست
وقتي که يک عضو براي اهدا پيدا شود ( مثلاً مرگ مغزي يک اهدا کننده مسلم شود ) سازمان محلي تدارک عضو ( OPO) همه ي اطلاعات مربوطه راجع به اهداء کننده را جمع آوري مي کند و در برنامه اي که توسط مرکز عضو UNOS نگه داري مي شود ، وارد مي کند . بر اساس ضوابط تعيين شده توسط هيئت مديره ي UNOS ، اين برنامه يک ليست رتبه بندي شده از دريافت کننده هاي بالقوه را ايجاد مي کند . ضوابط شامل چندين عامل مي شود ، از جمله سازگاري فيزيکي بين دريافت کننده و اهدا کننده ، سلامتي دريافت کننده و ميزان زماني که دريافت کننده در انتظار دريافت عضو بوده است . هدف اين ضوابط آن است که دريافت کننده اي را انتخاب کند که همتاي مناسبي ( براي اهدا کننده ) باشد و شانس خوبي براي بهبودي داشته باشد .
OPO سريعاً با تيم پيوند اولين نفر در ليست تماس مي گيرد . تيم پيوند همه ي اطلاعات اهدا کننده را ملاحظه مي کنند و تصميم مي گيرند اين عضو را قبول کنند يا رد کنند . اگر احساس شود که اهدا کننده و دريافت کننده ي احتمالي به اندازه ي کافي با هم تطابق ندارند يا عضو مورد نظر چندان رضايت بخش نيست ، ممکن است که عضو رد شود . مثلاً ممکن است اهدا کننده خيلي بزرگتر ( از لحاظ اندازه ) يا پيرتر از دريافت کننده باشد که موجب شود عضو با بدن هماهنگ نشود يا اهدا کننده مشکلاتي در سلامتي بدنش وجود داشته که به عضو آسيب رسانده است . تيم پيوند ممکن است به علت بيماري دريافت کننده احتمالي عضو يا عدم آمادگي براي جراحي ، عضو اهدايي را رد کنند . اگر عضو مذکور از طرف تيم پيوند رد شد ، OPO به سراغ تيم پيوند نفر بعدي در ليست خواهد رفت .
در بيشتر موارد ، OPO به دنبال گيرنده هاي بالقوه عضو در همان منطقه خواهد گشت . اگر هيچ مورد داراي تطابق در منطقه يافت نشد ، OPO جستجوي خود را به کل منطقه UNOS گسترش خواهد داد. (UNOS داراي 11 منطقه در سرتا سر آمريکا است ) . اگر باز هم در منطقه هيچ کسي يافت نشد ، OPO عضو پيوندي را به اولين نفر در ليست ملي پيشنهاد مي کند . هدف از اين کار کاهش دادن جا به جايي عضو و تشويق اهداي عضو به وسيله ي اعطاي فرصت به اهدا کننده جهت کمک به مردم منطقه خود است .
وقتي که يک تيم پيوند عضو را قبول کرد ، همه چيز به سرعت حرکت خود را شروع مي کند . تيم پيوند از دريافت کننده مي خواهد که سريعاً براي آماده شدن جهت عمل جراحي به بيمارستان بيايد و تيم ديگري هم فرستاده مي شود تا عضو را از بدن اهدا کننده جدا کند .
جراحي :
پیوند قلب :
پس از آن جراحان رگ ها را قطع مي کنند و سپس قلب را از بدن جدا مي کنند و قلب را در کيسه اي حاوي ماده ي شيميايي ضد فساد قرار مي دهند . سپس اين کيسه در يک خنک کننده ي عادي که به وسيله ي يخ پرشده است قرار مي گيرد و به وسيله ي هلي کوپتر يا هواپيما سريعاً به بيمارستاني که دريافت کننده در آن قرار دارد برده مي شود .
در همين حين دريافت کننده کاملاً بي هوش شده و سينه ي او کاملاً تراشيده مي شود . او را به اتاق جراحي مي برند و با پارچه هاي استريل مي پوشانند و فقط قفسه سينه را بدون روپوش مي گذارند . جراح کارش را تا قلب نرسد شروع نمي کند ، مگر در مواردي که مشکلي در حمل و نقل پيش آيد .
وقتي که قلب اهدايي رسيد ، تيم پيوند ، کار را شروع مي کنند . ابتدا مايع ضد انعقاد را وارد خون دريافت کننده مي کنند . اين کار از لخته شدن خون در حين انجام عمل پيوند جلوگيري مي کند .
همانند تيم بازيابي ، اين تيم هم جراحي را با ايجاد برش در سينه ي بيمار ، اره کردن استخوان سينه و بيرون کشيدن گوشت دنده ها شروع مي کند . پس از پزشکان يک دستگاه قلب و ريه مصنوعي به بيمار وصل مي کنند . همان طور که احتمالاً انتظار داريد ، کار دستگاه قلب و ريه انجام عمل قلب و ريه ي بيمار به طور موقت است . لوله هاي پلاستيکي اين ماشين جهت ورود و خروج خون به قلب وصل مي شوند . به جاي اينکه خون به شش ها پمپاژ شود تا دي اکسيد کربن خود را از دست دهد و اکسيژن بگيرد ، خون بازگشتي به قلب به سمت دستگاه قلب و ريه هدايت مي شود .
دستگاه خون را به اتاقک هايي مي راند تا دي اکسيد کربن خود را از دست بدهد و اکسيژن بگيرد و سپس دوباره آن را به بدن بر مي گرداند تا دوباره گردش کند . اين کار موجب مي شود که تيم جراحي، قلب را بدون آنکه مشکلي در امر تنفس و گردش خون پيش بيايد ، بردارند .
علاوه بر اين دستگاه قلب و ريه را مي توان تنظيم کرد تا خون را گرم يا سرد کند . در حين عمل جراحي ، دستگاه تنظيم مي شود تا کل خوني که از داخل آن مي گذرد ، سرد کند . اين کار موجب سرد شدن بقيه بدن مي شود که خود موجب حفاظت از ديگر اعضاي بدن در حين عمل جراحي مي گردد .
وقتي که خون به طرز مناسبي در اطراف شش ها و قلب به گردش درآمد ، جراحان با بريدن رگ هاي خوني متصل شده ، قلب ناکارآمد را جدا مي کنند . ديواره ي پشتي دهليز در محل خود باقي مي مانند . جراحان قسمت ديواره هاي پشتي قلب اهدا کننده را جدا مي کنند و قلب اهدا کننده را به بافت هاي باقي مانده از قلب قديمي پيوند مي زنند . سپس رگ هاي خوني را که قبلاً به قلب بيمار وصل بوده اند ، به قلب جديد وصل مي کنند .
پس از آن که قلب جديد در محل خودش قرار گرفت ، تيم پيوند ، به تدريج خوني که در بدن بيمار در حال گردش است را گرم مي کنند . همين که بدن کمي گرم شد ، ممکن است قلب خودش شروع به کار کند . اگر چنين چيزي رخ نداد ، به آن شوک الکتريکي وارد مي کنند تا شروع به کار کند . تيم پيوندي به قلب جديد و دستگاه قلب و ريه اجازه مي دهند تا مدتي در کنار هم به کار ادامه دهند تا قلب جديد به اندازه ي کافي زمان براي قوي کردن خود داشته باشد .
اگر همه چيز به خوبي کار کند ، تيم پيوند دو تکه ي استخوان سينه را به همديگر ( به وسيله ي سيم ) مي بندند و سينه ي بيمار را با بخيه هاي از بين رونده مي دوزند .
مريض را به يک دستگاه تهويه متصل مي کنند و او را به اتاق بازيابي مي آورند . اکثر بيماران پس از چند ساعت به هوش مي آيند . احتمالاً مي توانند ظرف يک هفته بيمارستان را ترک کنند . اين عمل به طور نمونه حدود 5 ساعت طول مي کشد . اما بيمار بايد بقيه ي زندگي اش را زندگي کند تا مطمئن شود که عضو اهدايي خوب کار مي کند .
زندگي با عضو جديد :
اما در حالي که بيشتر بيماراني که تحت عمل جراحي قرار مي گيرند ، پس از عمل همانند گذشته زندگي مي کنند ، بيشتر دريافت کنندگان عضو بايد درمان هاي پزشکي را تا آخر عمر خود ادامه دهند و اين به خاطر واکنش هاي سيستم ايمني بدن به عضو جديد است .
سيستم ايمنی بدن شما شامل تمام عواملي است که از تخريب اعضا و بافت هاي بدن شما به وسيله ي باکتري ها ، ويروس ها ، ميکروب ها ، انگل ها و مواد سمي جلوگيري مي کنند . به عبارت ديگر سيستم ايمني جهت از بين بردن هرگونه مواد خارجي مضر که در بدن وارد شده است ، عمل مي کند . وقتي که سيستم به درستي کار مي کند ، مي تواند بيشتر سلول هاي بيگانه را از سلول هايي که در خود بدن توليد شده است ، تشخيص دهد .
البته يک عضو پيوند زده شده به طور کلي از سلول هاي بيگانه ساخته شده است . که اين بدان معني است که بدن به وسيله ي ابزارهاي خودش به عضو جديد حمله مي کند . براي اينکه واکنش سيستم ايمني بدن کاهش يابد ، تيم هاي پيوند مطمئن مي شوند که اهدا کننده و دريافت کننده از لحاظ گروه خوني و نوع بافت ، با هم تطابق دارند . اما حتي در حالتي که تطابق خوبي وجود داشته باشد ، بدن سلول هاي جديد را به عنوان يک ماده اي بيگانه مي شناسند و عضو را پس مي زند و شروع به تخريب سلول به سلول آن مي کند . تنها بافت هاي دو قلوهاي همسان کاملاً از طرف بدن پذيرفته مي شود .
سه نوع پس زدن پس از انجام عمل جراحي پيوند عضو روي مي دهد :
1 ـ پس زدن فوق حاد : اين حالت دقيقاً پس از قرار گرفتن عضو در بدن رخ مي دهد . اگر پادتني در رگ هاي خوني
دريافت کننده وجود داشته باشد که نسبت به عضو جديد واکنش نشان دهد ، اين اتفاق رخ مي دهد . وجود پادتن هم مي تواند به علت ناسازگاري خون دريافت کننده و اهدا کننده ( به خاطر برخي از مسائل باشد ) . تقريباً مي شود گفت که چنين چيزي هرگز رخ نمي دهد ، چرا که تيم هاي پيوندي هميشه زودتر از جراحي آزمايش هايي براي بررسي وجود هرگونه ناسازگاري انجام مي دهند . اگر چنين اتفاقي رخ دهد ، احتمالاً دريافت کننده روي تخت بيمارستان مي ميرد .
2 ـ پس زدن حاد : حداقل چند روز پس از عمل پيوند رخ مي دهد . در واقع پس از آنکه بدن زمان داشته تا جسم بيگانه را تشخيص دهد . اين واکنش عادي سيستم ايمني بدن به يک جسم بيگانه است .
3 ـ پس زدن مزمن : يک پس زدن خيلي آهسته و تدريجي است که ممکن است ماه ها يا سالها طول بکشد ، اين پس زدن مي تواند خيلي ماهرانه صورت بگيرد به طوري که برخي مواقع بيمار ، هيچ کدام از اثرات آن را متوجه نشود .
پس زدن حاد :
يک شيوه ي جديد ممکن است که اين جريان را تغيير دهد . در چند مورد آزمايشي بيماران دريافت کننده ي کليه ، مغز استخوان را هم از اهدا کننده ي خود دريافت کرده اند . مغز استخوان گلبول هاي سفيد خون را توليد مي کند که نقش بسيار مهمي در حفاظت بدن در برابر مواد بيگانه بر عهده دارد . نظريه اي که در پشت اين شيوه جديد وجود دارد اين است که گلبول هاي سفيدی که از مغز استخوان اهدا کننده می آیند با گلبول های سفید خود شخص ادغام مي شوند و به سيستم ايمني بدن اجازه مي دهند تا عضو جديد را به عنوان عضوي از بدن بشناسد . نتايج آزمايش هاي اوليه دلگرم کننده بوده است . اولين افرادي که از اين روش استفاده کرده اند ، به خوبي در حال زندگي کردن آن هم بدون استفاده از داروهاي خنثي کننده ي واکنش هاي سيستم ايمني بدن هستند .
اما داروها همچنان راه اصلي انجام اين کار هستند و البته نتايج خوبي را هم در برداشته اند . به طور نمونه ، يک تيم پيوند ترکيبي از داروها را جهت دستيابي به توازن خوبي در خنثي سازي فعاليت سيستم ايمني بدن براي يک بيمار تجويز مي کنند . هدف خنثي کردن سيستم ايمني بدن به حدي است که از پس زدن عضو خودداري کند و اثرات جانبي و خطر عفونت نيز به حداقل برسد . معمولاً تيم پيوند دارو را اضافه تجويز مي کند و بر اساس نياز بيمار دقيقاً متوازن سازي مي کند . در برخي موارد ، بيمار کليه داروها را کنار مي گذارد چرا که بدن عضو جديد را قبول کرده است ولي چنين مواردي بي نهايت نادر است .
بيماراني که پيوند عضو انجام مي دهند بايد نسبت به مداواي خود بسيار حساس باشند و حتماً به طور منظم براي انجام آزمايش هاي بعدي به بيمارستان مراجعه کنند . اما اين واقعاً خيلي ارزش مند است که بيماري که به علت يک عضو بيمار در بدنش سالها بد حال و مريض بوده است ، پس از انجام عمل پيوند کاملاً احساس جواني کند .
ارتقا نظام توزيع اعضاي بدن :
امروزه دانشمندان به نقطه اي رسيده اند که بيشتر عمل هاي پيوند عضو داراي ريسک پاييني هستند . نرخ موفقيت براي پيوند کليه ، کبد ، قرنيه ، لوزالمعده و حتي قلب و ريه بسيار عالي است . اما سالانه بيش از 5000 دريافت کننده ي بالقوه در آمريکا مي ميرند نه به علت موانع پزشکي در انجام عمل پيوند بلکه به علت يک مشکل اجتماعي .
در آمريکا خيلي از مردم طرفدار اهداي عضو هستند ، اما درصد خيلي کمي از آنها وقتي مي ميرند ، واقعاً به يک اهدا کننده ي عضو تبديل مي شوند . به هيچ وجه تعداد عضو کافي براي درخواست موجود وجود ندارد و اين موجب مي شود که در هر روز به طور متوسط 16 نفر به خاطر شرايطي که علاج پذير هم هست مي ميرند .
اين مشکل تا حدودي مربوط به روان شناسي انسان و تا حدودي قوانين رضايت براي اهدا مربوط مي شود .
بر اساس قانون فعلي ايالات متحده ، تصميم نهايي براي اهداي عضو شخص ، بر عهده ي کسي است که وکالت نامه داشته باشد يا شخصي از خانواده ي فرد باشد . کارت هاي اهداي عضو يا علامت اهدا کننده ي عضو بر روي گواهينامه رانندگی مهم هستند ، اما اولويت با رضايت اعضاي خانواده ي فرد است .
اين در حالي است که در ايران خودمان براي اهداي عضو قوانين خيلي راحت تر و بهتري تنظيم شده است . فرض کنيد که پسري 18 ساله در دبيرستان باشيد . بر اساس قانون شما مي توانيد فرم اهداي عضو را پرکنيد و هيچ کس هم نمي تواند روي تصميم شما تاثير بگذارد .
به طور طبيعي خيلي از افراد نمي خواهند که زياد به مرگ خودشان فکر کنند که اين موجب مي شود که در مورد اهداي عضو کمتر با خانواده ي خود به گفتگو بپردازند . وقتي که زمان تصميم گيري مي رسد ، اعضاي خانواده نمي دانند که واقعاً چه کاري انجام دهند . ممکن است فکر اينکه عضو بدن کسي که دوستش دارند توسط جراحان از بدنش جدا شود ، آزار دهنده باشد بنابراين براي اهداي عضو رضايت نمي دهند .
سپس مشکل اصلي آن است که اهداي عضو نياز به اين دارد که شخص با خانواده ي خود در اين مورد صحبت کند و خانواده ي او هم به آرزوهاي شخص پس از مرگش پايبند بمانند . اگر چنين چيزي رخ ندهد که اکثراً هم رخ نمي دهد کسي نمي تواند از آن عضو براي پيوند استفاده کند .
اين موارد، بحراني در آمريکا ايجاد کرده و صدها پزشک ، دانشمند و سياستمدار مصرانه تقاضاي يک راه حل را دارند . يکي از راه هاي جالب که ممکن است عمل کند انتقال عضو از غير انسان به انسان است . مطالعات در اين زمينه در مراحل اوليه قرار دارد ، اما نتايج اميد بخشي هم وجود داشته است . در حالت کلي اين راه حل به چند دليل راه حل با دوامي در اين زمان محسوب نمي شود . به خصوص که بسياري از دانشمندان نگرانند که با انتقال عضو بين انسان و حيوان موجب بروز بيماري هاي جديد در انسان ها شوند . علاوه بر اينها ، انتقال عضو بين انسان و حيوان از نظر اخلاقي هم مسئله اي غامض محسوب مي شود . چرا که به خاطر انجام اين عمل بايد حيوانات رابه خاطر اعضاي بدنشان کشت .
راه جالب ديگر ، ساختن اعضاي مصنوعي بدن است . ( مثلاً قلب مصنوعي ) . اما عليرغم پيشرفت هاي عظيم در اين زمينه در طي دهه هاي گذشته ، همچنان اعضاي مصنوعي به هيچ وجه به خوبي اعضاي واقعي بدن انسان نمي توانند کار کنند . اين دانش ، هنوز هم دانش جواني است . توصيه مي کنم مقاله ي قلب مصنوعي را که در سايت راسخون است ، حتماً مطالعه کنيد .
در حال حاضر بسياري از پزشکان و مسئولان تغييرات قانوني و اجتماعي را به عنوان بهترين گزينه مطرح مي کنند . در برخي از کشورهاي آسيايي و اروپايي ، به طور خودکار افراد به عنوان اهدا کننده ي عضو شناخته مي شوند . حتي اگر شما به دولت تذکر دهيد که نمي خواهيد اهدا کننده ي عضو باشيد ، بازهم فرقي نمي کند . اين کار که البته لازم هم به نظر مي رسد ، چندان رايج نيست اما تعداد اعضاي بدن در دسترس براي پيوند را به صورت عمده افزايش داده است . خيلي ها فکر مي کنند که ايالات متحده بايد از اين روش استفاده کند ، اما اين ايده با مقاومت بسياري روبرو شده است . اين ايده به معناي اعمال کنترل زيادتر بر روي بدن افراد است .
بيشتر متخصصان معتقدند که راه حل ايده آل براي اين مشکل ، تغييري در آگاهي ملي نسبت به اين موضوع است . براي دستيابي به اين هدف ، شبکه ي متحد اشتراک اعضاء (UNOS ) ، انجمن پزشکي آمريکا ، موسسه ي ملي سلامت و خيلي از سازمان هاي ديگر تلاش هاي خود را براي آموزش عمومي در بيان سودمندي اهداي عضو افزايش داده اند . اين گروه اميدوارند که اگر افراد بيشتري نياز به اعضاي بدن را درک کنند و فايده هاي عظيم اهداي عضو را بفهمند ، به عمل اهداي عضو به عنوان مسئوليت اجتماعي خود بنگرند . آنها خواهند فهميد که انتقال عضو به درستي يکي از قابل توجه ترين موفقيت هاي علم مدرن است و اهداي عضو بزرگترين فرصت براي خدمت به بشر است .
در پايان به يک مطلب ديگر هم مي پردازيم :
اعضايي از آن طرف آبها :
اين اعضا به طور نمونه از افراد زنداني اعدام شده ، گرفته شده است .
اين وضعيت در انجمن انتقال عضو بسيار جدل انگيز محسوب مي شود . پرداخت پول براي دريافت عضو کاري چندان اخلاقي به حساب نمي آيد همان طور که اگر اهدا کننده ي عضو موافق نباشد ، برداشتن عضو اخلاقي نيست .
اهداي عضو در کشور خودمان ايران هم از طريق مختلف امکان پذير است ، هم فرم آن را به صورت اينترنتي مي توان يافت هم با مراجعه حضوري به مراکزي مثل معاونت درمان می توان فرم آن را پر کرد .
استفاده از اين مطلب با ذکر منبع اصلي و نقل از راسخون بلامانع است .
منبع:انگلیسی مقاله : HOWSTUFFWORKS.COM
/خ