جنگ تحميلي و نفت (5)
عمليات فتح حلبچه
سقوط فاو و آغاز انفعال در جبهه ايران
عراق در همان موقع نيز با حملهاي وسيع و سريع نيروهاي ايراني را از فاو عقب زده و كل منطقه را پس گرفت. اين خبر بسيار سنگين و غير قابل باور بود و روحيهها را به شدت تضعيف كرد.
تشديد فشار جبهه مشترك و افزايش مضاعف هزينهها
ايجاد حداقل پوشش دفاعي و پدافندي براي چنين وسعتي هزينههاي جنگي را بطور مضاعف افزايش ميداد، به علاوه با گستردهتر شدن جبهه و توسل عراق به سلاح شيميايي و گستردگي عمليات آفندي و تهاجمي ايران در سالهاي 64 و 65 و 66 از پيرانشهر تا فاو و از فاو تا تنگه هرمز، هزينههاي جنگي ايران به شدت افزايش مييافت. به موازات افزايش هزينهها، درآمدهاي نفتي ايران كاملا تحليل ميرفت و كاهش ارزش دلار و افزايش تورم جهاني، قدرت خريد دلارهاي نفتي ايران را بسيار كم ميكرد. با گسترش دامنه جنگ، ظرفيتهاي توليدي ايران در بخشهاي كشاورزي و صنعتي نيز بسيار آسيب ديده بود و تنها پشتوانه مالي جنگ و هزينههاي عمومي كشور بر دوش دولت افتاده بود كه با اقدام عربستان در افزايش عرضه نفت در سال 64 و 65 قيمت نفت در كمترين بهاي خود قرار گرفت. با حملاتي كه عراق بر مراكز نفتي ايران در خليج فارس متمركز كرده بود، شريان كمتر رغبت ميكردند تا به منطقه جنگي بيايند، و شركتهاي بيمه بينالمللي نيز مرتب هزينههاي بيمه جنگي خليج فار را، كه عمدتا منطقه مربوط به ايران را شامل ميشد، افزايش مي دادند. وزارت نفت براي غلبه بر اين مشكلات و جذب و حفظ مشتريان ناچار شد تا دامنه عمليات موسوم به شاتل را باز هم گستردهتر كند و به اين منظور با نفتكشهاي شركت ملي نفتكس ايران، محمولهها را با قبول خطرات جنگي از خارك بارگيري كرده و تا جزيره لارك در دهانه خليج فارس حمل كند. در اين جزيره مهم و حساس، مخازن و اسكلههاي موقتي ترتيب داده شده بود تا مشتريان، نفت را از نقطه امن دريافت كنند و به داخل منطقه جنگي خليج فارس وارد نشوند. با فاصله بسيار زيادي كه اين جزيره از فرودگاههاي نظامي عراق داشت، تصور ميشد آنجا محل كاملا امني است اما در بهار سال 67 كه متصرفات ايران يكي پس از ديگري از سوي ارتش عراق بازپس گرفته ميشد و يك نوع حالت انفعالي در دستگاه نظامي و سياسي بچشم ميخورد، هواپيماهاي عراقي، لارك را نيز بمباران كردند و چهار سوپر تانكر عظيم در آنجا به آتش كشيده شد. به اين ترتيب در كنار فشار نظامي همه جانبهاي كه از سوي عراق و آمريكا و متحدانش وارد ميشد، مهمترين شريان اقتصاد ي كشور نيز تقريبا امنيت كامل خود را از دست داده بود و براي تداوم تامين هزينههاي گوناگون جنگي و عمومي كشور آيندهاي سخت و مبهم به چشم ميخورد. در محافل گوناگون شنيده ميشد كه مثلا بسياري از اقلام نيازهاي عمومي كشور، كه عمدتا به خريدهاي خارجي و واردات متكي بودند، فقط به اندازه چند هفته يا حداكثر چند ماه موجود است.
ساقط كردن هواپيماي مسافربري
آمريكا با داشتن پشتوانه سازمان ملل و با بسيج ارتجاع منطقه و نيروهاي ناتو دستش باز بود. ريگان نيز با گذراندن دوره دوم رياست جمهوري و با عملياتيكه در گرانادا، لبنان و ليبي انجام داده بود و پس از شكستهاي سياست خارجي كارتر در ايران و افغانستان، زمينه افكار عمومي و جناحهاي ذينفوذ آمريكا را به بهانه احياي غرور از دست رفته آمريكايي، براي هرگونه مداخله و لشكر كشي در خليج فارس آماده كرده بود.
پذيرش قطعنامه 598
آثار پذيرش قطعنامه و درسهايي براي آينده
اين جبهه متحد، كه در داخل خود اختلافات زيادي داشتند، طي سالهاي جنگ، در مقابل خطر مشتركي به نام انقلاب اسلامي، بيش از پيش به همديگر نزديك شدند. اين اتحاد و نزديكي پس از تصويب قطعنامه 598 در تيرماه سال 1366 با سرعت و شدت بيشتري دنبال ميشد، اما در عين حال هر يك از متحدان در افزايش فشار بر ايران، هدف و انگيزه خاص خود را داشت، يكي در پي حفظ خود از امواج انقلاب بود و به توقف صدور انقلاب رضايت داشت، بعضي در پي تجزيه و تقسيم ايران بودند؛ و برخي ديگر، نظر به موقعيت استراتژيكي حساس ايران در نهايت، مايل به تجيزه و تضعيف بيش از حد ايران نبودند. قبول غير منتظره قطعنامه از سوي ايران باعث شد اين اتحاد بكلي از هم متلاشي شود و همه آنها براي مدتها منفعل شوند و در اين ميان عراق از همه بيشتر احساس ضرر و زيان ميكرد زيرا جنگ دستاويزي مفيد براي صدام بود تا مخالفان داخلي را نابود كند و از نظر خارجي نيز به عنوان جلودار مبارزه با انقلاب اسلامي، حمايت و كمك دهها كشور را جلب كند و با امكاناتي كه اواخر جنگ به دست آورده بود به تجزيه ايران و تصرف خوزستان و ارتفاعات غرب كشور اميد فراواني داشته باشد. اما پايان جنگ به آن صورت، تمام اين امتيازات را بر باد داد و عراق و حاميانش كه ديگر نميتوانستند از اهرم جنگ استفاده كنند، براي تعقيب هدفها و منافع جديدشان با دهها مشكل مواجه شدند تا آنجا كه عراق براي حل اين مشكلات به اشغال كويت دست زد تا با تسخير اين شيخ نشين ثروتمند، گريز گاهي بيابد.
در محاسبه عراق، بدليل نياز روز افزون جهان به انرژي و با وجود 10 درصد ذخاير جهاني در اين كشور، اگر 10 درصد ذخاير كويت را هم به داراي خود اضافه كند با در اختيار داشتن 20 درصد كل ذخاير جهاني نفت، همتاي عربستان ميشود و آمريكا كه در سالهاي اخير نيازمنديش به نفت به شدت افزايش يافته بود، حاضر به هر گونه معامله با اين قدرت جديد نفتي خواهد شد. در عين حال دلارهاي فراوان نفتي كويت ميتوانست در موقعيت سخت بازسازي، عراق را از تنگنا نجات دهد. جالب اينجاست كه عراق مهمترين بهانه تجاوز خود را تخطي كويت از سهميه تعيين شده اپك، كه سبب كاهش قيمت نفت ميشد و عراق را براي بازسازي با كاهش درآمد نفت روبرو ميكرد، اعلام نمود. ارتجاع منطقه نيز از قبول قطعنامه و نتايج آن منفعل و بهت زده شده بود. زيرا پس از هشت سال جنگ اولا موجوديت انقلاب اسلامي به عنوان يك خطر بالقوه هنوز باقي بود. ثانيا عراق به عنوان يك كشور عربي با حاكميت بسيار خشن بعثي، كه داعيههاي تاريخي و ارضي و رهبري بر آنان داشت، با ارتشي بسيار مجهز و جنگي باقي مانده بود. شرق و غرب نيز كه بخاطر مقاصد شوم خود عراق را با مدرنترين سلاحها تجهيز كرده بودند و با چشمپوشي از جنايات جنگي عراق و ناديده گرفتن بسياري از قواعد بينالمليل اجازه داده بودند كه سطوح يك جنگ حهان سومي تا مرز كاربرد سلاح شيميايي و موشكهاي دوربرد زمين به زمين و زدن چاههاي نفتي دريايي و نيروگاه اتمي پيش برود، دريافتند بدون اينكه كوچكترين امتيازي از اين اهرم در رابطه با افغانستان و كمپ ديويد بگيرند، تعادل جنگهاي جهان سوم را به هم زدهاند و لذا در آينده ديگر قادر به مديريت اين بحرانها و سوق دادن آن در جهت منافع خود نيستند. آمريكا بويژه با خاتمه ناگهاني جنگ احساس ميكرد كه قدرت موجود منطقه و كشورهاي مسلمان كه تا اندازه زيادي درگير اين نبرد بودند به گونههاي مختلف، متوجه امنيت اسرائيل خواهد شد. مجموعه اين شرايط، زمينه بسيار مناسبي براي بهرهبرداري دستگاه ديپلماسي ايران بود.
به هر حال از آنجا كه فرمان جنگ و دفاع و همچنين پذيرش قطعنامه 598 از سوي امام صادر شد، همه و همه در راه جلب رضاي خداوند بود لذا عليرغم اينكه پذيرش قطعنامه براي امام همچون زهر بود اما ظرف كمتر از دو سال بسياري از هدفهايي كه ايران بوسيله دفاع و جهاد در پي تحقق آن بود، در زمان صلح به دست آمد: اعلان متجاوز بودن عراق، آزادي اسيران و پذيرش قرارداد 1975 الجزاير، حقانيت انقلاب و دفاع مقدس را، كه بزرگترين هدف جمهوري اسلامي بود، براي همه روشن و اثبات نمود.
جمعبندي
پي نوشت :
*1. روزنامه كيهان، مورخ 57.11.4: سناتور جكسن آمريكايي: ناآرامي ايران روي نفت آمريكا اثر ميگذارد.
روزنامه اطلاعات 57.12.9: ونس (وزير امور خارجه آمريكا): با انقلاب ايران، آمريكا روزانه تا 500 هزار بشكه كمبود نفت دارد و اگر اين وضع تا چند ماه ديگر ادامه پيدا كند به 800 هزار بشكه ميرسد.
كيهان و اطلاعات مورخ 58.7.12:به نظر جيمز كالاهان نخستوزير سابق انگليس بحران افزايش نفت منجر به جنگ جهاني در طي 20 سال آينده بر سر مناطق نفتخيز خاور نزديك خواهد گرديد.
جيمز شلزينگر وزير انرژي آمريكا اعلام كرد كه توانايي ايران در توليد نفت بر اثر بحران داخلي اين كشور كاهش يافته است و آمريكا ممكن است مجبور شود محدوديتهايي در برنامه سوخت خود قائل شود.
*2. ديوس، اي پنتر، مقاله نفت بينالملل و امنيت ملي، ترجمه شاهميري، هومن، اطلاعات سياسي اقتصادي، شماره مهر و آبان 1371، ص 43.
*3. مجموعه برخي از گزارشات امور اپك و روابط بينالملل، انتشارات وزارت نفت، دفتر دوم، آذر 1362، ص 193.
ارز واردات نفت آمريكا در سال 79 به ميزان 58.6 ميليارد دلار و در سال 1980 به ميزان 76.94 ميليارد دلار بوده است. و در آن دو سال هر ساله حدود 8 ميليون بشكه واردات نفت داشته است.
*4. كيهان، 58.5.22: ايران تمايل و رغبتي به افزايش توليد نفت ندارد.
كيهان 58.8.28: معينفر: صدور نفت با توجه به منافع نسل آينده كاهش يافته است.
*5. كيهان 58.4.26: كارتر طي سخناني در جلسه كمپ ديويد گفت: اوپك جاقو بدست گرفته است و مردم آمريكا بايد مصرف ممواد نفتي خود را به سطح مصرف در سال 1977 برساند.
*6. رجوع شود به:
الف- هاليد، فرد، تكوين دومين جنگ سرد جهاني، ترجمه همايونپور، تهران: انتشارات آگاه 1364.
ب- مركز مطالعات استراتژي آمريكا، بحران خليج فارس، ترجمه روابط عمومي فرماندهي كل سپاه پاسداران.
*7. رجوع شود به:
الف- مقاله "نظام بينالملل و جنگ ايران و عراق " فصلنامه بررسيهاي نظامي، شماره 13، ويژهنامه جنگ تحميلي، دانشكده فرماندهي و ستاد سپاه پاسداران، ص 35.
ب- مجله بررسيهاي بينالمللي نفت، شماره پاييز و زمستان 71، انتشارات امور بينالملل وزارت نفت، ترجمه و تلخيص هوشنگ شجاعنيا، مقاله ايمني انرژي تا سال 2000.
*8. پييرترزيان، داستان اوپك، ترجمه عبدالرضا غفراني، انتشارات فرانديش، سال 1367، ص 35- 47.
*9. براي اطلاع بيشتر رجوع شود به فصل هفتم كتاب:
Karlsson, savnte oil and world order; American forican oil policy Hamburg: Berg Publisher Ltd. 1986.
*10. مركز مطالعات استراتژي ملي آمريكا، آمريكا و بحران خليج فارس، ترجمه روابط عمومي فرماندهي كل سپاه پاسداران، سال 66، ص 5.
در مورد طرز تلقي غرب به خصوص آمريكا از انقلاب اسلامي جمله زير در گزارش مركز مطالعات استراتژي ملي آمريكا بسيار گوياست: "حرمت و اعتبار مانند ظرف چيني است كه به آساني ميشكند و اين چيزي است كه آمريكا با پيروزي انقلاب اسلامي ايران در منطقه خليج فارس از دست داده است. " و نيز بايد توجه داشت كه مجموعه مسائل مربوط به نفت و اقتصاد و ويژگيهاي خاص جغرافيايي تاريخي و سياسي منطقه خاورميانه و تجاوز شوروي به افغانستان به اضافه انقلاب اسلامي ايران بود كه منجر به اعلام سياست معروف كارتر در 13 ژانويه به 1980 (23 دي 1358) در مورد منطقه شد كه همين مسئله بعدها دكترين كارتر را شامل شد. كارتر گفت: "بگذاريد موضع ما كاملاً مشخص باشد. هر تلاش از طرف هر نيروي بيگانه براي در اختيار گرفتن منطقه خليج فارس به عنوان حمله به منافع حياتي ايالات متحده تلقي خواهد شد و نتيجتاً با استفاده از تمام وسايل ضروري از جمله نيروي نظامي با آن مقابله خواهد شد. "
براي مطالعه و تحقيق بيشتر در اين باره رجوع كنيد به:
الف- ژان ژاك، سروان شرابير، تكاپوي جهاني، ترجمه عبدالحسين نيكگهر، تهران، نشر نو، 1363.
ب- فصلنامه بررسيهاي نظامي، ويژهنامه جنگ تحميلي، نظام بينالملل و جنگ ايران و عراق، ص 38-34.
*11. برژينسكي، زبيگينو، سياست خارجي آمريكا در خاورميانه، ترجمه حميد احمدي، نشر سفير، 1365.
*12. دفتر سياسي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، اطلاعيه امام در مورد تجاوزات اسرائيل، امام در برابر صهيونيسم (مجموعه ديدگاهها سخنان امام درباره رژيم اشغالگر قدس) ص 27.
*13. ثانينژاد، غلامرضا، دوره كارشناسي ارشد، وضعيت نامساعد ايران در زمان تهاجم عراق، تحقيق پيرامون "تحليلها و تفسيرهاي رسانههاي خارجي از تهاجم نظامي عراق به ايران، ص 23-22.
*14. منبع پيشين، فصل سوم.
*15. تراب زمزمي، عبدالمجيد (استاد دانشگاه لوزان سوئيس)، جنگ ايران و عراق، مترجم، مژگان نژند، ص 298-292.
*16. كيهان، 59.2.24: عربستان اعلام كرد كه توليد نفت خام خود را در سطح 9.5 ميليون بشكه در روز حداقل تا پايان سال جاري ميلادي براي جلوگيري از خراب شدن وضع اقتصاد جهاني نگه ميدارد.
*17. انقلاب اسلامي ايران و كشورهاي اسلامي منطقه، در جستجوي راه از: كلام امام (جهان اسلام)، جلد پانزدهم، از بيانات و اعلاميههاي امام خميني، ص 250.
*18. زونيس، ماروين، شكست شاهانه ، ص 519 به بعد.
*19. پيك نفت (نشريه داخلي، وزارت نفت) شماره 208، مقاله نفت و جنگ (قسمت اخر)، ص 43 بهمن ماه 1364:
"از سوي ديگر با حملات شديد رژيم بعثي به تأسيسات توليد نفت در مناطق نفتخيز و حملات آنها به جزيره 30 كيلومتر مربعي خارك (كه در حدود 80 دصد صادرات نفت ايران از آن صورت ميگرفت) توليد نفت از حدود 3.4 ميليون بشكه در سال 58 به بعد حدود 2.5 ميليون بشكه در سال 59 رسيد و صدور نفت نيز از كمتر از 3 ميليون بشكه در سال 58 به كمتر از يك ميليون بشكه در سال 59 كاهش يافت و كشور را در معرض بحران ارزي و مالي قرار داد. اين حملات موجب وارد آمدن خساراتي در حدود 50 ميليارد دلار (بهطور مستقيم و غير مستقيم) شد و تنها در مناطق نفتخيز كه مركز اصلي اين حملات بود تا پايان سال 63 بيش از 42 ميليارد رال خسارات برآورد گرديد.
*20. غلامرضا ثانينژاد، دوره كارشناسي ارشد، خطر افزايش قيمت نفت و مسدود شدن جريان انتقال نفت براي غرب، تحقيق پيرامون "تحليلها و تفسيرهاي رسانههاي خارجي از تهاجم نظامي عراق به ايران "، ص 38.
در تاريخ 59.7.9 راديو آمريكا، در گزارشي در عين حال كه سعي ميكند عدم خطر جدي موضوع را براي غرب عنوان نمايد به احتمال ايجاد بحران بزرگي اشاره ميكند:
"... عليرغم خطر بزرگي كه به علت جنگ خاورميانه متوجه ذخاير نفت كشورهاي غربي است، ممالك مصرفكننده نفت از خود حركتي كه دال بر آشفتگي در بازار نفت و يا احتكار اين ماده باشد نشان ندادهاند، عوامل مهم اين خونسردي، وفور نفت در انبارهاي جهاني و فقدان هرگونه فضايي براي ذخيره بيشتر اين ماده است، علاوه بر آن تانكرهاي نفتي اكنون ذخيرهاي حدود سيصد ميليون بشكه نفت را در خود جاي دادهاند.... "
*21. اپك و استكبار جهاني، روابط عمومي وزارت نفت، ص 90، 89.
*22. پييرترزيان، داستان اپك، ترجمه عبدالرضا غفراني، فرانديش، ص 404:
ايران خميني همانند شاهين در صحنه خليج فارس به عنوان يك قدرت نظامي ظاهر شده بود و رياض در همه زمينههاي سياسي و نظامي در معرض شكست قرار گرفته بود.
احياي قدرت نظامي ايران در اوايل سال 1982 مورد توجه واشنگتن قرار گرفت. مطبوعات آمريكايي در اواسط ژانويه مبادرت به انتشار سلسله مقالاتي نمود كه آشكارا امكان پيروزي ايران بر عراق را ترسيم و توصيف ميكردند. در آن موقع پنتاگون ارتش عراق را نوميد كننده ناميد. ارتش ايران و پاسداران انقلاب در 24 مارس 1982 تهاجم خود را آغاز كردند. به اين تهاجم نام فتحالمبين داده شده بود. دقيقاً يك ماه بعد در 30 آوريل، تهران عمليات بيتالمقدس را كه در سه مرحله انجام گرفت آغاز نمود كه به فتح خرمشهر منجر شد.
محمد غرضي وزير نفت ايران از اهداف كشورش بعد از جنگ با عراق سخن گفت: غرضي ديگر آن فرد نگراني كه در اوت 1981 در هتل اينتركنتينال ژنو حضور داشت نبود.
احساس پيروزي با ده ماه كسب تجربه در مقام وزارت به وي اعتماد به نفس داده بود. او با خنده توأم با سوظن اعلام داشت سياست ايران در داخل اپك اكنون شامل به انزوا كشيدن عربستان سعودي و مجبور ساختن آن كشور به اين واقعيت است كه عربستان با ديگر اعضا تفاوتي نداشته باشد و همه با هم مساوي و يكسانند. مبارزه با رياض در بازار نفت صورت نخواهد گرفت. اين يك مبارزه سياسي است، هنگاميكه صدام سقوط كند بسيار از مشكلات حل خواهند شد.
كيهان و اطلاعات، 61.11.15 وزير نفت: اعتقاد من بر اين است كه هر بشكه نفتي كه از سهميه عربستان كم ميشود بايد بر سهميه ايران اضافه شود و اين امر امروز عملي شده و يكهتازي عربستان در كنفرانس به كلي از بين رفته و بسياري از دوستانش را از دست داده است. رجوع شود به: اپك و استكبار جهاني، انتشارات روابط عمومي و ارشاد وزارت نفت، ص 90 - 89.
*23. سرمقاله فصلنامه بررسيهاي نظامي، ويژهنامه جنگ تحميلي، سال 3، شماره 10، تابستان 71 و مقالهگذاري بر هشت سال جنگ، ص 14.
*24. تلاشهاي بينالمللي جهت پايان بخشيدن به جنگ تحميلي، گذري بر پنجمين سال جنگ تحميلي، ص 208، روابط عمومي فرماندهي كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي.
1363.11.23: ريگان رئيس جمهوري آمريكا گفت: آمريكا نگران جنگ ميان ايران و عراق است و اين خونريزي بيش از حد طول كشيده و صلح، تمام منطقه را تهديد ميكند.
*25. اپك و ديدگاههاي آينده آن، ص 154 و 179. مقايسه ميزان توليد و درآمد اپك در سالهاي 84 تا 86.
*26. طرح صلح عربستان، گذري بر پنجمين سال جنگ تحميلي، روابط عمومي فرماندهي كل سپاه پاسداران، ص 184.
عربستان سعودي در كنار سران مرتجع منطقه طرح ننگين آمريكايي - عربي خود را با شرايط زير ارايه داد.
الف - بازگشت ارتشهاي درگير دو كشور و نيروهاي طرفين به مرزهاي بينالمللي.
ب- تعيين قرارداد سال 1975 الجزاير به عنوان پايه و اساس حل اختلاف مرزي دو كشور
ج- تشكيل يك صندوق بينالمللي جهت بازسازي مناطق جنگ زده دو كشور، به طوريكه كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس و آمريكا سهم بيشتري در تشكيل اين صندوق داشته باشند.
د- به منظور ارضاي طرفين در اساسنامه پيشنهادي طرح مذكور مسئوليت آغاز جنگ را بر دوش يك كشور و مسئوليت ادامه و استمرار آن بر دوش كشور ديگر انداخته ميشود، سپس يك كميته تحقيق بينالمللي و بيطرف براي جهان اعلام ميكند كه آغازگر جنگ كدام كشور بوده است.
هـ - در صورت رد طرح مذكور از سوي يكي از طرفين درگير جنگ رد كننده مسئوليت اقداماتي كه از سوي سازمان ملل بر عليه اين كشور اتخاذ خواهد شد را به عهده خواهد گرفت.
*27. رجوع شود به گزارشهاي اقتصادي و ترازنامههاي بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران در سالهاي 1365 و 1366.
*28. اپك و ديدگاههاي آينده آن، محمد سرير - مرتضي هاشمي، دفتر مطالعات سياسي و بينالمللي، تهران 1367، ص 21.
*29. نشريه داخلي وزارت نفت، اخبار نفتي، پيك نفت، ص 41، شماره 193 (مهرماه 1363): برادر غرضي وزير نفت كشورمان در يك گفتوگوي اختصاصي با واحد برون مرزي جمهوري اسلامي ايران اخبار منتشره از سوي امپرياليسم خبري در ارتباط با ادعاي صدام عفلقي در مورد تخريب و انهدام تأسيسات جزيره خارك را تكذيب كرد. برادر غرضي در قسمتي از سخنان خود گفت: از آغاز جنگ تحميلي هدف صدام بعثي تخريب جزيره خارك بوده و هست و هر بار كه برخوردي در اطراف جزيره خارك پيش آمده صدام ادعاي انهدام تأسيسات اين جزيره را دوباره مطرح نموده ولي با تفضل الهي تاكنون بيش از 41 فروند جنگنده دشمن در اطراف خارك سقوط كرده است. سه روز پيش صدام مجدداً اعلام نمود كه خارك از بين رفته است در همين رابطه و بلافاصله يك نفتكش متعلق به تركيه اعلام كرد كه در خارك بارگيري نموده است.
*30. حشمتالله منعم، سيداحمدرضا آقاميري، نگاهي اجمالي به جنگ نفتكشها در خليج فارس، ص 7 يكي از جرايد معتبر آمريكايي مي نويسد:
"در 18 آوريل 1984 با حمله عراق به يك كشتي پانامائي در خارج جزيره خارك جنگها نفتكشها آغاز شد. در 26 آوريل 1984 عراقيها با يك حمله به يك كشتي عظيم نتفكش عربستان سعودي و در 7 مه 1984 با حمله به يك كشتي ديگر حملات خود را به كشتيهاي تجاري و نفتكس در منطقه خيلج فارس شدت بخشيد. و عملاً در جنگ ايران و عراق جهبه جديدي را باز كرد. كه همه دنيا قبلاً از اشاعه اين جنگ به منطقه حماس و استراتژيك خليج فارس ابراز نگراني كرده بودند. "
*31.كيهان،13/5/65. روزنامه مجاهد چاپ الجزاير: علت اصرار كشورهاي عرب حوزه خليج فارس بر ادامه جنگ قيمتها كاهش توان اقتصادي ايران است تا اين كشور نتواند به جنگ خود با عراق ادامه دهد.
*32. كيهان، 65.2.2. وزير نفت ايران در هفتاد هفتمين اجلاس اپك گفت: جنگ قيمتها حركتي است آمريكايي كه عربستان آغاز كرده است. دنياي استكبار قصد دارد با كاهش بهاي نفت، اقتصاد ايران و در نهايت جنگ را تحت فشار قرار دهد. امروز اپك بيمار است.
*33. اطلاعات، 65.8.20 فهد آمادگي عربستان را براي هماهنگي با ايران در اپك اعلام كرد و خواهان پشتيباني از سيستم قيمتگذاري نفت براي دستيابي به قيمتهاي مطلوب شد.
*34. نشريه داخلي وزارت نفت، توطئه جديد شيطان بزرگ در خليج فارس، پيك نفت، ص 24، 25، شماره 189 (خردادماه 1363).
در اين رابطه حضرت آيهالله خامنهاي در خطبههاي نماز جمعه بيست و يكم ارديبهشت ماه مسئوليت ناامني در خليج فارس را متوجه عراق و ارتجاع منطقه نموده و چنين اظهار ميدارند: "ما در خليج فارس جنگ را شروع نكرديم. ناامن كردن مسير نفتي را ما شروع نكرديم. اگر اين شيطنتها بخواهد ادامه پيدا كند ما ساكت نخواهيم نشست. ما تحمل نميكنيم بعضي از مسيرهاي نفت در خليج فارس نا امن و بعضي از مسيرها امن باشد. "
حجتالاسلام هاشمي رفسنجاني در اين رابطه اظهار ميدارد: "سياست ما اين است خليج فارس يا براي همه امنيت خواهد داشت يا براي هيچكس. البته اين سياست در عمل يك سياست برخورد مرحلهايست. اگر آنها در رابطه با ناامن كردن خارك به طور وسيعي اقدام كرده بودند تهديد قبلي ما اجرا ميشد. ما گفته بوديم اصلاً مدخل خيلج فارس را ميبنديم. ولي آنها به شكل موذيانهاي شروع كردهاند. ما هم سياستمان اين است طوري برخورد كنيم كه ساير كشورهايي كه ميخواهند نفت صادر كنند در همان حدي كه ما از صدور نفت محروم ميشويم آنها هم محروم بشوند. "
*35. بحران افغانستان و جنگ تحميلي در سياست خارجي شوروي، گذر از بحران 67. (تحليل سياسي هشتمين سال جنگ) دفتر سياسي سپاه، ص 66.
مجله "المستقبل " طي خبري تفصيلي فاش ساخت: "شوروي، آمريكا را متقاعد كرده است كه ايران را به پذيرش قطعنامه 598 وا خواهد داشت. و نيز اين نكته را متذكر شده بود كه كرملين نيز به مانند واشنگتن معتقد به تز پايان جنگ بدون پيروز است. "
*36. كيهان، (21 شهريور 1366)، ص2
عباس هدايتي خميني، شوراي امنيت و جنگ تحميلي عراق عليه جمهوري اسلامي ايران، دفتر مطالعات سياسي و بينالمللي، ص 161.
از جمله استدلالات جمهوري اسلامي توسط سخنگوي وقت شوراي عالي دفاع، حجتالاسلام والمسلمين جناب آقاي هاشمي رفسنجاني بيان شده است: "پيش از اين علت جهتگيريهاي ناعادلانه قطعنامههاي شوراي امنيت ما اين قطعنامهها را نميپذيرفتيم. اما در اين قطعنامه نكات مثبتي ديديم كه حاضر شديم پيرامون آن مذاكره كنيم. جمهوري اسلامي ايران قطعنامه 598 را به طور كلي رد نكرده است چون در آن جاي بحث ميبيند. توقع ديگران اين است كه ما قطعنامه را كلاً رد كنيم يا بپذيريم. نكته منفي آن اين است كه ميگويد به محض شروع مذاكره و پيش از شناسايي متجاوز و محاكمه آن آتشبس اعلام شود و ما اين بند را قبول نداريم، بند مربوط به معرفي متجاوز ميتواند به عنوان تنها كليد حل مسائل به شمار آيد. و اين نكته مثبتي است، اما بايد پيش از اعلام آتشبس انجام شود.
ما به آمريكا سوظن داريم و ميدانيم به محض اعلام آتشبس در عمل صادق نخواهند بود. بنابراين ما نميتوانيم چنين مخاطرهاي را بپذيريم. ما ميگوييم اول متجاوز معرفي شود و بعد راه براي حل مسائل جدي هموار خواهد شد. معلوم است كه محاكمه و تنبيه و بازپرداخت غرامت از همين اقدام آغاز خواهد شد. اگر اين جابهجايي در بندها انجام شود، راه هموار خواهد شد. "
*37. داستان اپك، ص 443 و 444.
بيمه لويدز لندن اعلام داشت كه نرخ بيمه خطر عمليات جنگي در تمام خليج فارس و به خصوص در نزديكي بنادر ايران را افزايش داده است.
حملات به طور كاملاً محسوس بر صادرات نفت ايران اثر گذاشت. تهران به مشتريان خود تخفيفهاي قابل ملاحظهاي ميداد تا نرخ بيمه خطري را كه صاحبان كشتي مجبور بودند بپردازند. جبران كرده باشد. و عليرغم اين كه برخي از اتحاديههاي ملوانان در ژاپن و اروپا حاضر نبود ملوانان خود را با كشتيهايي كه عازم خليج فارس بودند راهي آن منطقه كنند، اما جهان به طور كلي در دوران اشباع بازار نفت خليج فارس به سر ميبرد و لذا نگراني از اين بابت نداشت.
*38. صنعت نفت ايران بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، از انتشارات روابط عمومي و ارشاد وزارت نفت، بهار 13699.
*39. شهرام چوبين، مقاله ايران و جنگ از تنگنا تا آتشبس، فصلنامه بررسيهاي نظامي (دايره جنگ شيميايي) شماره 10، ص 133.
*40. رجوع كنيد به:
الف - ناصر ثقفي عامري، مجله سياست خارجي، مقاله امنيت خليج فارس، سال پنجم، بهار 70.
ب - نيز رجوع شود به: نفت و اقتصاد، از انتشارات امور بينالمللي وزارت نفت، شماره 129، اسفند 1369، ص 52.
/س