عذر خواهی حولاء

هیچ زنی نیست که به شوهرش با چشم خشم و غضب نگاه کند، مگر آنکه در قیامت خداوند چشمانش را با خاکستری از آتش سرمه خواهد کرد
جمعه، 1 شهريور 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
عذر خواهی حولاء
حولاء خواهش شوهرش را نادیده گرفت و به تقاضای وی دست رد زد. شوهرش از او روی گردان شد و بر او خشم گرفت و از همراهی با خویش محروم کرد. واکنش رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) در برابر آن رخداد چگونه بود؟ او در برابر آن رخداد چه اقداماتی انجام داده بود که رسول خدا آن را تأیید کرده بود؟
 
برای پاسخ به این پرسش‌ها، بیان خلاصه آن ماجرا از زبان جناب ام سلمه ، همسر گرامی رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) مناسب است. آن ماجرا به اختصار چنین گزارش شده است: حولاء خواهش شوهرش را نادیده گرفت و به تقاضای وی دست رد زد. شوهرش از او روی گردان شد و بر او خشم گرفت و از همراهی با خویش محروم کرد. حولاء دستش را بوسید، ولی او راضی نشد. سرش را بوسید باز هم رضایت نداد و از او کناره گرفت. حولاء دریافت که شوهرش به شدت از او ناراحت و عصبانی است. به همین سبب، بسیار ناراحت شد و چنان که رسم زنان عرب بود بر صورتش ضربه زد و گونه هایش را خاک آلود کرد و به شدت گریست و از ترس خداوند و آتش جهنم و روز حساب بر خود لرزید. سپس برخاست. سبد عطرهایش را آورد و خود را به شدت خوشبو ساخت و مانند تازه عروسانی که خود را برای داماد آماده می کنند، خود را آراست. آن گاه بستری آماده کرد و خود را به بهترین وجه بر شوهرش عرضه داشت. اما شوهرش باز هم از او روی برگرداند. حولاء خود را بر وی انداخت و او را می بوسید، اما باز هم شوهرش از وی روی گردان بود. حولاء به شدت ناراحت شد و از ترس خداوند و عذاب الهی صدایش به گریه بلند شد و آن شب نتوانست بخوابد...... فردا صبح نمازش را خواند. لباس پوشید و به منزل رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) رفت. با درود و سلام بر اهل خانه حضرت، با ادب و احترام کامل بر ام سلمه وارد شد... وقتی ام سلمه از حال او جویا شد، حولاء همه پیشامد را برای وی بیان کرد و گفت: «من از اینکه شوهرم از دست من خشمناک است، از عذاب الهی می ترسم». نکته قابل توجه در این ماجرا، اقدام های عجیب و تقریبا غیر معمولی است که حولاء برای جلب رضامندی شوهرش انجام داد. کارهایی که کمتر زنی، چه در آن عصر و چه در عصر کنونی بدان باور دارد یا به انجام آن راضی می شود.ام سلمه او را دلداری داد و گفت: «منتظر باش تا رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) بیایند... وقتی حضرت وارد شدند، پس از استشمام عطرهایی که حولاء (زینب عطاره) برای فروش به همسران ایشان با خود می آورد، خطاب به اهل خانه فرمودند: «باز هم حولاء برای شما عطر آورده و شما را خوشبو کرده است؟» پاسخ دادند: «خیر ای پیامبر خدا، درود خدا بر شما و بر اهل بیت (علیهم السلام) پاک و مطهرتان باد. حولاء برای شنیدن پاسخ به پرسشش درباره حق شوهرش، خدمت شما شرفیاب شده است». آن گاه حولاء ماجرای خود و شوهرش را برای رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) بیان داشت.
 
رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) پس از شنیدن ماجرای یادشده، درباره حقوق زن و مرد در قبال هم، سخنانی بسیار طولانی و حکیمانه فرمودند. در بخشی از آن آمده است: ای حولاء، هیچ زنی نیست که به شوهرش با چشم خشم و غضب نگاه کند، مگر آنکه در قیامت خداوند چشمانش را با خاکستری از آتش سرمه خواهد کرد... ای حولاء، بر زن واجب است تا همسر خشمناک و عصبانی اش را راضی کند و از آن حالت خارج سازد، و بر وی جایز نیست از سر خشم و غضب به چهره شوهرش نظر افکند، بلکه باید خود را بر روی پاهای شوهرش افکند و پاهایش را ببوسد تا خدایش از وی راضی شود؛ چراکه اگر شوهر بر وی خشم گیرد خداوند بر وی خشم خواهد گرفت. (1)
 
این روایت طولانی و البته شنیدنی و عبرت آموز، نکته های بسیاری در بر دارد که به مواردی از آنها اشاره می کنیم :
 
۱. در اغلب بخش های حدیث، رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) به خداوند سوگند یاد کرده و سپس مطالبشان را بیان فرموده اند؛
 
۲. اهمیت اصل مسئله انجام وظایف دوسویه همسران چندان زیاد است که پیامبر اسلام بر آن بارها و با عباراتی عجیبی تأکید فرموده اند؛
 
٣. البته، پرسشگر و مخاطب رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) را در این گفت و گو یک زن بوده است. به همین سبب، حضرت بیشتر بر وظایف زنان تأکید داشته اند.
 
٤. رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم)، در بخش پایانی روایت، در پاسخ به پرسش حولاء درباره وظایف مردان، به وظایف سنگین و سخت مردان در قبال همسرانشان نیز اشاره فرموده اند؛ بخش پایانی روایت چنین نقل شده است:
 
حولاء عرض کرد: «ای پیامبر خدا، خدای بر تو درود فرستد. آنچه فرمودید همه برای مرد بود». حضرت فرمودند: «آری چنین بود». حولاء عرض کرد: «پس زنان چه حقوقی بر مردان دارند؟» پیامبر ادامه دادند: «برادرم جبرئیل به من درباره حقوق زنان خبر داد و پیوسته مرا بدان توصیه و سفارش می کرد؛ تا جایی که من گمان کردم که بر مردان جایز نیست به همسرانشان حتی یک آف بگویند. جبرئیل به من گفت: ای محمد، درباره مراعات حقوق زنان از خداوند بترسید؛ چراکه آنان پناهندگانی نزد شمایند. شما، زنان و آنچه را از ایشان بر شما حلال است، به حکم کلام و کتاب خدا و به صورت امری واجب یا مستحب از شریعت محمدبن عبدالله ، به منزله امانت های خداوند تعالی در اختیار دارید. به همین سبب، آنان به خاطر آنچه از جسم‌های ایشان بر شما حلال است و به خاطر آنچه از بدنهایشان به شما می رسد و به خاطر اینکه فرزندان شما را در دوران بارداری در شکم هایشان حمل می کنند تا به اندازه کافی رشد کنند و زمان مقرر آن را به دنیا می آورند، بر ذمه شما حقوق واجبی دارند. بنابراین، به آنها مهر و شفقت داشته باشید و کدورت ها را از دلهای آنان دور کنید تا در کنار شما قرار گیرند. بر آنان سخت نگیرید و خشمناک نشوید. آنچه را که به آنان می دهید ملک ایشان است. پس بدون اذن و رضایتشان از آنان نگیرید »(2).
 
5. نکته قابل توجه در این ماجرا، اقدام های عجیب و تقریبا غیر معمولی است که حولاء برای جلب رضامندی شوهرش انجام داد. کارهایی که کمتر زنی، چه در آن عصر و چه در عصر کنونی بدان باور دارد یا به انجام آن راضی می شود. عجیب تر آنکه، وقتی حولاء اقدامات خویش را برای حضرت برمی شمرد، حضرت هیچیک از آنها را نفی نکردند و حتی توصیه فرمودند که بر آن بیفزاید: زیدیه یا حولاءء. سپس خود حضرت توصیه های عجیب تری به او و دیگر زنان فرمودند. بی شک تنها مردان و زنان خردمند، مؤمن و معتقدی چون حولاء، به این توصیه ها و فرامین الهی، که به حق راهگشای همه مشکلات و گرفتاری های زناشویی است و رضای حضرت حق تعالی را در پی دارد، تن می دهند.
 
پی‌نوشت‌ها:
  1. میرزاحسین النوری الطبرسی، مستدرک الوسائل، ج 14، ص ۲۶۶-۲۶۱
  2. همان، ص۲۰۳
منبع: همسران شایسته، اسد الله طوسی، چاپ اول، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(رحمه الله)، قم ۱۳۹۱


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما