بیماری حسد و درمان آن

در مطلب پیش رو به شناخت و درمان حسد می پردازیم.
سه‌شنبه، 12 شهريور 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بیماری حسد و درمان آن

حسادت و غبطه

ابتدا باید فرق بین «غبطه» و «حسادت» روشن گردد. «حسادت» آن است که انسان از نعمت دیگران ناراحت شود و آرزوی از بین رفتن آن را داشته باشد. اما در «غبطه»، انسان از نداشتن خود آزرده خاطر است؛ نه از بهره مندی دیگران. در نتیجه آرزو یا تلاش نمی کند که نعمت از دیگری سلب گردد؛ بلکه از نعمت دیگران خوشحال است و دعا و تلاش می کند که خود نیز به آن برسد. معمولًا در نعمت های عبادی و معنوی، مِثلِ حالِ خوش در نماز و سجده نسبت به دیگران، حالت غبطه به انسان دست می دهد.

درمان حسد، دو رکن اساسی دارد: درمان نظری؛ (شناخت ابعاد و نتایج آن در دنیا و آخرت) و درمان عملی.


درمان نظری

درمان نظری حسد زمینه ها و ابعاد مختلفی دارد؛ از جمله:

1) شناسایی ریشه ها، علل و عوامل پدید آورنده و رشد دهنده حسد؛

2) گستره، انواع و اشکال بروز حسد؛

3) زیان های فردی و اجتماعی حسد؛

4) انگاره ها و دانسته هایی که تأثیر مستقیم در درمان حسد و یا کاهش آثار آن دارند.

اکنون به اختصار پاره ای از آنچه به این بخش مربوط است بیان می شود:[1]

الف. حسد، نه تنها زیانی برای شخص مورد حسد (محسود) ندارد؛ بلکه چه بسا به نفع او و به ضرر حسود است؛ زیرا به فرض که حسادت دیگران موجب غیبت یا تهمت او شود؛ این کار باعث از بین رفتن گناهان او و به دوش کشیده شدن آنها توسط حسود نیز می گردد. در حالی که انسان خردمند، هیچ گاه ضرر خود را نمی خواهد و چه ضرری بالاتر از حسدورزی!

ب. خداوند بنابر حکمت بالغه خود، نظام جهان را به گونه ای قرار داده است که انسان ها از جهاتی- چون استعداد، قیافه، مال، خانواده و.. .- با یکدیگر تفاوت هایی داشته باشند. یکی از حکمت های این مسئله، امتحان و ابتلایی است که باید برقرار باشد. اگر آدمی حقیقت این مطلب را درک کند و به عمق آن دست یابد، آن گاه بر موقعیت دیگران رشک نخواهد برد؛ چرا که همه این موهبت ها و تفاوت ها را به جهت جریان حرکت زندگی و فلسفه ای که ورای آن است، می داند. افزون بر آن این نکته را در نظر دارد که هر نعمتی مسئولیت های سنگینی نیز در پی دارد و تحمل هر کاستی و صبوری در برابر هر مشکلی، پاداش های بزرگی به ارمغان می آورد.

ج. توجه به معاد و نعمت ها و درجات والای پرهیزگاران در قیامت و آخرت، آدمی را از چشم دوختن به متاع دنیا باز می دارد. خداوند در قرآن خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید: «لا تَمُدَّنَّ عَینَیک إِلی ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَیهِمْ»[2]؛ «چشم از این متاع ناقابل دنیوی که به برخی داده ایم [برای امتحان ]، بازگیر و بر اینان اندوه مخور».

اگر آدمی به حقیقت، معنای «وَ رِزْقُ رَبِّک خَیرٌ وَ أَبْقی»[3] را دریابد، دیگر چشم به امکانات و برخورداری های این و آن نخواهد دوخت و عمر خود را بر سر این غصه گزاف نخواهد گذاشت. به گفته حافظ:
 
نقد عمرت ببر و غصه دنیا به گزاف
گر شب و روز در این قصه مشکل باشی
 
گرچه راهیست پر از بیم زما تا بر دوست
رفتن آسان بود ار واقف منزل باشی
                                                                          
د. بسیاری از نعمت هایی که به دیگران می رسد، جنبه اختصاصی ندارد و با تلاش و کوشش، همراه با درایت و بینش می توان بهتر از آن را نیز فراچنگ آورد.

بنابراین راه رشد، ترقّی و تعالی بسته نیست؛ لیکن باید واقع بینانه راه آن را شناخت و در جهت آن اقدامات لازم را به عمل آورد.


درمان عملی

بدون درمان عملی و تلاش و مجاهدت برای ریشه کنی بیماری خطرناک حسد، نمی توان از این صفت ناپسند، سلامت نفس انتظار کشید. از این رو کاربست شیوه های عملی در این راستا ضروری و اجتناب ناپذیر است. پاره ای از این روش ها عبارت است از:

1) رفتار مخالف: عمل بر ضد مقتضای حسد در گفتار و کردار؛ مانند: تواضع، خیرخواهی، خدمت به دیگران، شاد شدن از رسیدن خیر به دیگران و ریشه کنی حسد از طریق نابود کردن خباثت های نفسانی (مانند تکبر، ریاست طلبی، دنیا خواهی و...).

آیة اللّه صدر به استناد سخن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: «هنگامی که رشک ورزیدی، در پی آن مرو»[4] می نویسد: «آنچه حسود در مقام عمل باید انجام دهد، چیزی است که در آغاز بر او بسیار تلخ و ناگوار می باشد. البته دارو تلخ است؛ ولی سرانجام شیرین دارد. حسود باید آنچه را دلش می خواهد، نکند. برای مثال اگر دلش می خواهد از کسی بدگویی کند و رسوایش سازد، دهان خود را ببندد و دندان بر جگر بگذارد و کلمه ای بر زبان نراند؛ اگر آزردن کسی را می خواهد، او را نیازارد؛ اگر می خواهد برای نابودی یا سرنگونی کسی به وسایلی متشبث شود، نشود و به طور کلی خواسته دل را زیر پا بگذارد».[5]

این روش وقتی به کمال می رسد که به جای پیروی از حسد، شخص عکس آن عمل کند. به عنوان مثال نسبت به کسی که به او رشک می برد، خوبی کند؛ از خوبی های او نزد دیگران سخن بگوید؛ در حق او دعا کند و از صمیم قلب از خداوند بخواهد که نعمت هایش را بر آن شخص افزون گرداند.

2) یادکرد نعمت ها: هرگاه از متنعّم بودن شخصی ناراحت و آزارده شد، باید متذکر نعمت هایی شود که خداوند به خود او داده است؛ چرا که خدای کریم هیچ فردی را محروم از همه نعمت ها نمی کند. همچنین اگر در زندگی خود گرفتار مشکلاتی است، باید افرادی را به یاد آورد که مشکلات بیشتری نسبت به خود دارند.

3) تقویت عقل: انسان باید عقل خود را با عمل تقویت کند. اگر آدمی از نیروی عقل و خرد به خوبی استمداد جوید و آن را بر دیگر قوای خود، حاکم و از آن پیروی کند؛ به تدریج تقویت خواهد شد و هراندازه به آن پشت و بر خلاف رهنمودهای عقل عمل کند، به تضعیف آن پرداخته است. یکی از راه های تقویت عقل، گسترش معارف دین و پیروی دقیق از رهنمودهای پیامبران است؛ زیرا تعالیم آنان بازگشاینده گنجینه های خرد است:

و یثیروا لهم دفائن العقول[6].

4) تبدیل حسد به غبطه: علت اصلی «حسد»، ناراحتی انسان از عدم موفقیت خویش است؛ یعنی، چرا او پیشرفت نکرده و دیگری رشد خوبی کرده است. حسود به جای تلاش برای رشد خویش، می خواهد رشد دیگری را متوقف کند. حال اگر انسان توجه کند که شکست دیگری، هیچ کمک و سودی برای او ندارد؛ بلکه چه بسا مشکلاتی نیز به بار می آورد، در این صورت راه درست را انتخاب می کند و به جای تخریب دیگران، می کوشد خود را مانند آنان به موفقیت برساند. این حالت انسان (غبطه)، نه تنها بد نیست؛ بلکه موجب رشد و ترقّی او می گردد. بنابراین می توان با تبدیل حسد به غبطه، راه رشد و ترقّی را بر خود باز نمود و از آثار منفی آن در امان ماند.

5) خوش بینی: یکی از آفات حسد این است که باعث می شود شخص حسود، به خوبی ها و درست کاری های دیگران با سوء ظن نگریسته و آن را حمل بر ریاکاری، عوام فریبی و.. . می کند و به تخریب چهره مردم می پردازد. درمان حسد، عمل بر ضد این حالات و نگرش خوش بینانه و برخورد دوستانه و صمیمانه با دیگران است.

6) دعا: تضرع و درخواست از خداوند، در پیراستن نفس از آلودگی ها- از جمله حسد- بسیار مفید و سودمند است. از جمله دعاهایی که در تصفیه نفس و پالایش آن تأثیر به سزایی دارد، دعای شریف «مکارم الاخلاق» از صحیفه سجادیه است.

7) تلقین: تلقین یکی از راه های پیراستن نفس از صفات ناپسند است. کار بست این روش با مخاطب قرار دادن خود، تأثیر زیادی دارد. بدین سان هر گاه شراره های حسد در دل زبانه کشید، شخص می تواند قدری در خود تأمل کند؛ سپس بگوید: «نه، من دیگر چنین نیستم»، «من دیگر خوب شده ام»، «من از حسد نفرت دارم و ریشه شیطانی حسد را از وجود خود کنده ام» و «ای شیطان! از من دور شو که دیگر مرا با تو کاری نیست».[7]


پی نوشت ها:
[1] . جهت آگاهى بیشتر نگا: سید رضا، صدر، حسد،(قم: بوستان کتاب، چاپ سوم 1382)، صص 211- 290.
[2] . حجر(15)، آیه 88.
[3] . «و[بدان که‏] روزى پروردگار تو بهتر و پایدارتر است»، طه(20)، آیه 131.
[4] . «اذا حسدت فلاتبع»، بحارالانوار، ج 74، ص 153 و ص 122.
[5] . سیدرضا، صدر، حسد، صص 298- 299.
[6] . بحارالانوار، ج 11، ص 60؛ نیز، نهج‏البلاغه، خطبه 1.
[7] . جهت آگاهى بیشتر نگا: سید رضا، صدر، همان صص 291- 304.

منبع: حوزه نت


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما