ترس از مرگ

در این مقاله به موضوع وحشت از مرگ و راه های مقابله با آن می پردازیم.
يکشنبه، 7 مهر 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ترس از مرگ
مرگ یکی از رخ دادهای زندگی و از سنت های قطعی در نظام آفرینش است به رغم عمومیت این پدیده، مواجهه با مرگ خود یا عزیزان برای بیشتر افراد، بسیار التهاب زا است و عوامل متعدد شناختی، عاطفی و رفتاری دارد.

مهم ترین عاملی که مرگ را اضطراب آور و التهاب زا کرده، تنفر از نابودی و گرایش به بقا است بنابراین اگر افراد نگرش خود را نسبت به مرگ اصلاح کنند و این حقیقت را در یابند که مرگ فنا و نابودی نیست، بلکه بقا و استمرار حیات واقعی است؛ این نگرانی ها و وحشت زدگی ها، برطرف می شود.


روش های مقابله

1- اصلاح نگرش نسبت به مرگ: از دیدگاه همه ادیان الهی- از جمله دین مبین اسلام- مرگ نابودی نیست. قرآن این تفّکر را که انسان با مرگ نابود می شود، به شدت رد می کند و آن را ناشی از جهل می داند! قرآن کلمه «توفّی»- که به معنای «بازستاندن کامل» است- در مورد مرگ به کار می برد، یعنی، که انسان علاوه بر این بعد جسمانی، واقعیت دیگری دارد که هنگام مرگ، خداوند این واقعیت را پس می گیرد. اعتقاد به این حقیقت قرآنی، گرایش ذاتی انسان به بقا را در معرض خطر قرار نمی دهد.

2- توجه به زیبایی ها و جلوه های زندگی پس از مرگ: انسان ها علاقه مند به زیبایی ها، راحتی ها و دلبستگی های میان فردی هستند و فکر می کنند مرگ بر همه این امور خوشانید خط بطلان می کشد؛ اما آموزه های دینی افراد را به این حقیقت متوجه می سازد که زیبایی ها و دلبستگی های این دنیا، قابل مقایسه با جلوه های زیبای زندگی بعد از مرگ نیست و زندگی دنیا در برابر حیات اخروی، بسیار محدود و زود گذر است.

قرآن در این باره می فرماید: وَ ما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلَّا لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِی الْحَیوانُ لَوْ کانُوا یعْلَمُونَ[1]؛ «زندگی دنیا چیزی جز بازی و سرگرمی نیست و زندگی واقعی در سرای دیگر است»[2].

3- رضایت به مقدارات الهی: این امر باعث می شود که فرد هنگام مرگ، کمتر دچار برخی تجارب ناخوشایند روانی و بیمار گونه گردد. در فرهنگ غرب، به انسان و آزادی او اصالت داده و در همه جنبه های زندگی به او اختیار تام می دهند و در واقع او را مالک اصل خود می دانند؛ ولی در دیدگاه اسلام، انسان کامل، بنده خدا و مملوک او است و کمال انسان در بندگی و اطاعت از خداوند است. این بندگی با احساس محبت نسبت به خداوند همراه است. خداوند نیز هنگامی که خطابی محبت آمیز به انسان ها دارد، آنان را با عنوان «بندگان من» می خواند و می فرماید:

یا أَیتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ، ارْجِعِی إِلی رَبِّک راضِیةً مَرْضِیةً، فَادْخُلِی فِی عِبادِی، وَ ادْخُلِی جَنَّتِی[3]؛ «ای نفس های مطمئن و آرام به سوی پروردگار خویش باز گردید، در حالی که خداوند از شما راضی و شما نیز از خداوند راضی هستید، وارد بندگان من شوید، وارد بهشت من شوید».

اگر این اعتقاد برای انسان درونی شود، در مقابل مرگ حالت تسلیم و رضا در پیش می گیرد و نگرانی از وجودش رخت می بندند. البته رضایت نسبت به مرگ، بدین معنا نیست که انسان بدون جهت و با دست خود، خویشتن را به کام مرگ بیندازد! قرآن در این زمینه می فرماید: لا تُلْقُوا بِأَیدِیکمْ إِلَی التَّهْلُکةِ[4]؛ «خود را با دست خویش به وادی هلاکت نیفکنید».

تعالیم اسلامی سعی دارد حالت رضا را در انسان تقویت کند. بشارت خداوند به شکیبایانی است که در هنگام بروز حوادث، ناگوار می گوید: «ما از آن خدا هستیم و به سوی او باز می گردیم»[5] و روایات اسلامی مرگ را رحمتی از جانب خداوند برای بندگان مؤمن می دانند و می کوشند که در افراد نگرش مثبت نسبت به مرگ ایجاد کنند.

4- توجه به عمومیت مرگ: انسان باید به این واقعیت توجه کند که مرگ یک سنت و قانون قطعی و خلل ناپذیر حاکم بر نظام آفرینش است و همه موجودات- به جز خالق یکتا- با چنین پدیده ای مواجه می شوند؛ چنان که قرآن در این باره می فرماید: کلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ[6]؛ «هر نفس طعم مرگ را می چشد».

خود این فکر موجب تسکین می شود.

5- یاد مرگ: در فرهنگ اسلامی توصیه شده که مسلمانان نباید از مرگ غافل باشند.

پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید: «اکیس الناس من کان اشدّ ذکرأ للموت»[7]؛ «زیرک ترین مردم کسی است که بیشتر به یاد مرگ باشد».

این امر باعث می شود انسان خودش را آماده مرگ کند و برای به دست آوردن این آمادگی، از محرمات بپرهیزد. وقتی فرد مرگ خود را از قبل تصور و پیش بینی کند، با فراهم آوردن شرایط و فضای روانی مناسب، خود را آماده مواجهه با آن می کند و از تنیدگی او کاسته می شود و با این پدیده سازگاری بهتری خواهد داشت[8].


پی نوشت ها:
[1] عنکبوت(29)، آیه 64.
[2] اقتباس از ام رابین دیماتئو، روان شناس سلامت، ترجمه سید مهدى موسوى اصل و همکاران، ج 2، انتشارات سمت، چاپ اول، زمستان 1378.
[3] فجر(89)، آیات 27- 30.
[4] بقره(2)، آیه 195.
[5] بقره(2)، آیه 156.
[6] آل عمران(3)، آیه 185.
[7] بحار الانوار، ج 6، ص 130.
[8] همان.

منبع: حوزه نت


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط