3 سوال پیرامون رجعت
نویسنده : آيت الله سيد محمد كاظم قزويني
آيـا در قـرآن شـريـف بـر مـسـأله رجـعـت دليل داريم ؟
آرى ! در قـرآن كـريـم آيـات مـتـعـددى اسـت كـه امـامـان اهـل بـيـت عـليـهـم السـلام آنـهـا را به مساءله رجعت تفسير كرده اند. و روشن است كه امامان مـعـصـوم عليهم السلام مترجمان و مفسران حقيقى وحى الهى هستند. قرآن در خانه آنان فرود آمده و صاحبان خانه از آنچه در خانه است از همگان آگاهتر و داناترند.
پـيـش از آوردن نـمـونه هايى از آيات قرآن در اين مورد، توجه شما خوانند گرامى را به ايـن نـكـتـه مـعـطـوف مـى دارم كـه بـرخـى از دانـشـمـنـدان مـعاصر، 76 آيه از آيات را كه تاءويل به رجعت شده است گرد آورده اند و اينها غير از انبوه روايات در اين مورد است كه از آنها سخن خواهد آمد.
و اين مطلب شگفتى هم ندارد چرا كه اصل رجعت از موضوعات عقيدتى است . طبيعى است كه بر آن تاءكيد شده باشد.
نمونه هايى از آيات
يـعـنـى : و آن روز كـه از هـر امـتـى ، گـروهـى از كسانى را كه آيات ما را دروغ انگاشتند محشور گردانيم .
از امـام صـادق عـليـه السـلام روايـات مـتـعـددى در تاءويل اين آيه شريفه در مورد رجعت رسيده است ؛ از جمله اين روايت است كه :
مـردى بـه اما صادق عليه السلام گفت : ((اهل سنت مى پندارند كه اين آيه شريفه كه مى فرمايد: ((وَ يَوْمَ نحْشرُ مِن كلِّ أُمّةٍ فَوْجاً )) در مورد روز قيامت است .))
امـام صـادق عـليـه السـلام فـرمـود: ((آيـا خـداوند در روز رستاخيز از هر امتى گروهى را مـحشور مى سازد و بقيه آنان را وا مى گذارد؟ هرگز! اين در مورد رجعت است كه برخى را زنده مى سازد. اين آيه شريفه در مورد قيامت است كه مى فرمايد:
((وَ حَشرْناهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنهُمْ أَحَداً.)) (2)
يعنى : و همه آنان را گرد خواهيم آورد و هيچ يك را فروگذار نخواهيم كرد.
و نـيـز در مـورد آيـه شـريـفـه ((وَ يَوْمَ نحْشرُ مِن كلِّ أُمّةٍ فَوْجاً .)) فرمود:
((هـمـه انسانهاى با ايمانى كه بناحق كشته شده باشند رجعت مى كنند و پس از آن از دنيا مى روند. رجعت براى مؤ منان خالص و نيز كافران محض است .)) (3)
ميان سيد اسماعيل حميرى شاعر حقگوى شيعه و ((سوارالقاضى )) در مجلس ((منصور)) خليفه عباسى ، مناظره ظريفى درگرفت كه خلاصه اى از آن ترسيم مى گردد:
قاضى دستگاه خلافت با اشاره به سيد حميرى به خليفه گفت : ((اين مرد به رجعت معتقد است .))
سيد پاسخ داد: ((اما در مورد گفتار قاضى ، من به آنچه قرآن شريف بر آن رهنمون است ايمان دارم . و اين است كه مى فرمايد:
((وَ يَوْمَ نحْشرُ مِن كلِّ أُمّةٍ فَوْجاً .))
و در آيه ديگرى مى فرمايد:
((وَ حَشرْناهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنهُمْ أَحَداً.))
از اين دو آيه شريفه دريافت مى شود كه دو حشر و نشر و زنده شدن هست ، يكى از آن دو، عـمـومـى و هـمـگـانـى اسـت و در روز رسـتـاخـيـز اسـت و ديـگـرى خـصـوصى كه همان رجعت گروههايى باشد... كه ما بر آن معتقديم .))
2ـ (( إِنّا لَنَنصرُ رُسلَنَا وَ الّذِينَ ءَامَنُوا فى الحَْيَوةِ الدّنْيَا وَ يَوْمَ يَقُومُ الأَشهاَدُ.)) (4)
يعنى : ما پيام آوران خويش و ايمان آوردگان را در زندگى دنيا و در روز قيامت كه شاهدان براى شهادت به پاى مى خيزند يارى مى كنيم .
از امـام صـادق عـليـه السـلام در مـورد ايـن آيـه شـريـفـه سـؤ ال شده است كه فرمود:
((بـخـداى سـوگـند كه اين يارى رسانى ، در رجعت خواهد بود. آيا نمى دانى كه بيشتر پـيـامـبـران خـدا در دنـيـا بـه پـيـروزى ظـاهـرى نـرسـيـده و بـه شـهـادت نـائل آمـدنـد، هـمـينگونه امامان راستين ؟ با اين بيان اين وعده پيروزى در هنگام رجعت خواهد بود.)) (5)
3ـ ((رَبّنَا أَمَتّنَا اثْنَتَينِ وَ أَحْيَيْتَنَا اثْنَتَينِ .)) (6)
يعنى : پروردگارا! ما را دو بار ميراندى و دو بار زنده ساختى ...
امام باقر عليه السلام فرمود: اين آيه شريفه مخصوص گروههايى است كه پس از مرگ بار ديگر به همين دنيا رجعت مى كنند.)) (7)
اين پرتويى كه از آيات شريفه كه امامان اهل بيت عليهم السلام بوسيله آنها بر مساءله رجـعـت اسـتـدلال نموده اند. اين اصل رجعت بصورت سربسته و كلى است كه در اين رابطه توضيحات لازم خواهد آمد.
*******
آيا در رواياتى دليلى براى رجعت هست ؟
1ـ رواياتى كه به صراحت از رجعت سخن دارند.
2ـ زيـارتـهـايى كه بوسيله آنها، امامان راستين را زيارت مى كنيم . و نيز دعاهايى كه در مـنـاسـبـتـهـاى گـونـاگـون خـوانـده مـى شود كه از هر دو دسته مى توان بر مساءله رجعت استدلال كرد.
روايـات ، كـه دلالتـشـان روشـن اسـت . امـا زيـارتـهـا و دعـاهـا نـيـز بـدان دليـل كـه از ائمـه مـعـصـومين عليهم السلام رسيده است ، درست همانند روايات است و داراى پيام .
براى نمونه :
1ـ ماءمون خليفه عباسى از حضرت رضا عليه السلام پرسيد:
((يا اباالحسن ! ما تقول فى الرجعة ؟))
يعنى : در مورد رجعت چه مى فرماييد؟
امام عليه السلام فرمود:
((انـهـا الحـق ، قـد كـانـت فـى الامـم السـالفـة و نـطـق بـهـا القـرآن و قـد قـال رسـول الله (ص ): يـكـون فـى هـذه الامـة كـل مـا كـان فـى الامـم السـالفـة ، حـذو النعل بالنعل ...)) (8)
يـعـنى : رجعت درست است و در ميان امتهاى پيشين بوده است و قرآن از آن سخن گفته است . و پيامبر(ص ) فرمود: ((در اين امت ، درست همه آنچه در امتهاى پيشين رخ داده است بى كم و كاست همانگونه رخ خواهد داد.))
2ـ امام صادق عليه السلام فرمود:
((ايـام الله ثلاثة : يوم يقول القائم و يوم الكرة (اى الرجعة ) و يوم القيامة .)) (9)
يعنى : روزهاى خدا سه روز است :
روز قيام قائم ،
روز رجعت ،
روز رستاخيز.
*******
چه كسانى رجعت خواهند نمود؟
پاسخ اين است كه : منظور از رجعت عبارت است از:
1ـ بازگشت امامان معصوم عليهم السلام به دنيا، به اراده حكيمانه خدا.
2ـ زنـده شـدن بـرخـى از مـردگـان به اراده خدا و خروج آنان از قبر به هنگامه ظهور امام مهدى عليه السلام .
در مورد بازگشت برخى از مردگان به زندگى دنيا در بحث گذشته اندكى گفتگو شد.
1ـ امام صادق عليه السلام فرمود:
((...ان الرجـعـة ليـسـت بـعـامـة و هى خاصة ، لا يرجع الى الدنيا الا من محض الايمان محضا، او محض الكفر محضا.)) (10)
يـعـنـى : رجـعـت بـراى همه مردم نيست ، بكله براى گروههايى خاص است : مؤ منان خاص و كافران محض .
2ـ مـفـضـل آورده اسـت كـه در حـضـور امـام صـادق عـليـه السـلام از قـائم آل مـحـمـد(ص ) و اصحاب او كه در انتظارش از دنيا مى روند سخن به ميان آمد، آن حضرت فرمود:
((اذا قام اتى المؤ من فى قبره ، فيقال له : يا هذا! انه قد ظهر صاحبك ، فان تشاء ان تلحق به فالحق و ان تشاء ان تقيم فى كرامة ربك فاقم .)) (11)
يـعـنـى : هـنگامى كه قائم قيام كند فرستاده اى كنار قبر مؤ من مى آيد و به او مى گويد: ((هان اى بنده خدا! امام تو قيام كرده است . اگر مى خواهى به او بپيوندى بپاخيز و اگر نـمـى خـواهـى و بر آن هستى كه همچنان در جوار رحمت پروردگارت اقامت گزينى ، همينجا اقامت كن .))
3ـ و نيز امامان اهل بيت عليهم السلام شيعيان خويش را دستور به دعا و نيايش به بارگاه خدا مى داند تا از خدا بخواهند كه آنان را پس از ظهور حضرت مهدى عليه السلام به دنيا بازگشت دهد تا آنان روزگار مبارك و پرشكوه حكومت او را درك نمايند.
آنـان بـه پـيـروان خـويش دعاهاى ارزنده و پرمحتوايى را براى اين خواسته مخصوص مى آمـوخـتند كه براى نمونه به فرازهايى از آنها كه اشاره به رجعت و بازگشت برخى از مردگان به دنيا در عصر ظهور دارد، مى نگريم .
1ـ امام صادق عليه السلام در دعاى عهد كه از آن گرامى روايت شده است مى فرمايد:
((...اللهـم ان حـال بينى و بينه (اى الامام المهدى ) الموت ـ الذى جعلته على عبادك حـتـمـا مـقـضـيا ـ فاخرجنى من قبرى مؤ تزرا كفنى ، شاهرا سيفى مجردا قناتى ! ملبيا دعوة الداعى ...)) (12)
يـعـنـى : بـار خـدايـا! اگـر مـيـان من و او، قانون مرگ كه آن را بر بندگانت مقرر داشتى حـائل شـد، مـرا از قـبرم بيرون آور در حالى كه كفن خود را بركمر بسته و با شمشير از نيام كشيده و نيز، برافراشته در شهر و بيابان لبيك گوى او باشم .
2ـ و نيز در زيارت حضرت هادى و حضرت عسكرى عليهماالسلام است كه :
((... و ان حـال بينى و بين لقائه الموت الذى جعلته على عبادك حتما و اقدرت به عـلى خـليـقـتك رغما ـ بابعثنى عند خروجه ظاهرا من حفرتى ، مؤ تزرا كفنى ـ حتى اجاهد بين يـديـه ، فـى الصـف الذى اثـنـيـت عـلى اهل فى كتابك ، فقلت : ((كَأَنّهُم بُنْيانٌ مّرْصوصٌ .))(13)
((اللهم ! انى ادين بالرجعة ، بين يدى صاحب هذه البقعة ...)) (14)
يـعـنـى : و اگـر ميان من و امام مهدى عليه السلام و ظهور و ديدارش ، قانون مرگ كه آن را بـصـورت يـك اصل تخلف ناپذير طبيعى بر بندگان مقرر و بر خلاف ميلشان بر آنها مـسـلط سـاخـتـى ، حـائل شـد از بارگاهت مى خواهم كه مرا به هنگام ظهور او از آرامگاهم در حـالى كـه كـفـن خويش را بر شانه و كمر، بسته ام ، برانگيزى ، تا پيشاروى ياران آن حضرت جهاد كنم و از طلايه داران سپاهى باشم كه آنان را در كتاب آسمانى ات ستودى و همانند ديوارى خواندى كه اجزايش را با سرب به هم پيوند داده باشند، مى جنگند.
بـار خدايا! من در برابر صاحب اين قبر مقدس و مكان پرشكوه ، به عقيده به رجعت ملتزم مى شوم .
3ـ و نيز در زيارت امام مهدى عليه السلام مى خوانيم كه :
((... و ان ادركنى الموت قبل ظهورك ، فاتوسل بك الى الله سبحانه ان يصلى على محمد و آل محمد و ان يجعل لى كرة فى ظهورك و رجعة فى ايامك ...))
يـعـنـى : سـالار مـن ! اگـر مـرگ ، پـيـش از ظـهـور شـمـا، مـرا دريـابـد بـه شـمـا تـوسـل جـسـتـه و شما را به بارگاه خدا مى برم كه بر محمد و خاندانش درود فرستد. و بار ديگر ما را در عصر ظهور و حكومت عادلانه و شكوهبار شما به دنيا بازگشت دهد...
ايـنـهـا بـرخى از رواياتى است كه پيرامون رجعت و بازگشت برخى از مردگان در عصر ظهور وارد شده است .
پي نوشت :
1- سوره نمل ، آيه 83.
2- سوره كهف ، آيه 47.
3- بحارالانوار، ج 52، ص 326 و تفسير برهان ، ج 3، ص 310.
4- سوره مؤ من ، آيه 51.
5- بحارالانوار، ج 53.
6- سوره مؤ من ، آيه 11.
7- تفسير برهان ، ج 4، ص 93، ح 2.
8- بـحـارالانـوار، ج 53، ص 59 و ج 25، ص 135 و عـيـون اخـبـار الرضـا عـليه السلام ، ج 2، ص 201 باب 46.
9- بحارالانوار، ج 53، ص 63 و منتخب البصائر، ج 18.
10- بحارالانوار، ج 53، ص 39 و منتخب البصائر، ص 24.
11- حق اليقين شبر، ج 2، ص 14 و بحارالانوار، ج 53، ص 91.
12- بحارالانوار، ج 53، ص 96.
13- سوره صف ، آيه 4.
14- بحارالانوار، ج 102، ص 103.
/س