فراشناخت و علایم وسواسی

همه‌ی بیماران باورهای فراشناختی مثبتی درباره‌ی استفاده از الکل به عنوان راهبرد تنظیم شناختی، هیجانی و خودانگاره گزارش نمودند.
پنجشنبه، 18 مهر 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
فراشناخت و علایم وسواسی
پژوهشگران شواهدی در مورد رابطه‌ی پایدار بین فراشناختی و علایم وسواسی اجباری ارایه کرده اند. برای مثال، جینک' Janeck ، کالماری، ریمن و هفل فینگر (۲۰۰۳) دریافتند که خودآگاهی شناختی بالا که نوعی تمایل به پایش و وارسی افکار است، افراد مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری را از گروه مقایسه مبتلا به اختلال اضطراب مختلط، متمایز می سازد. هرمانس، ماتنس، دی کورت، پیترز و الن (۲۰۰۳) با مقایسه ی افراد مبتلا به اختلال وسواسی اجباری با شرکت کنندگان غیر مضطرب گروه کنترل، دریافتند که در ابعاد مختلف باورهای فراشناختی، تفاوتهایی بین دو گروه وجود دارد. افراد مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری، به باورهای منفی درباره ی کنترل ناپذیری و خطر رویدادهای ذهنی، بیشتر معتقد بودند، باورهای منفی بیشتری در مورد پیامدهای مضر برخی افکار خاص گزارش کردند، بیشتر به پایش افکارشان می پرداختند و اطمینان کمتری به توانایی های شناختی خود داشتند. اطمینان شناختی پایین تر در سه جنبه آشکار بود: (یک) حافظه برای اعمال انجام شده، (دو) متمایز کردن اعمال انجام شده از تصویرسازی های ذهنی و (سه) مقاومت در برابر حواس پرتی. واندن هات و کینت در یک خط پژوهشی متفاوت در مورد اثرات رفتار بر فراشناخت، نشان دادند که وارسی مکرر تأثیری بر دقت حافظه ندارد، اما بر فراحافظة  اثر می گذارد. به ویژه، وارسی کردن اطمینان به حافظه را کاهش میدهد.
 
با من و میجر (۱۹۹۹) با استفاده از پرسشنامه‌ی باورهای فراشناختی، باورهای مربوط به نگرانی را در افراد خود بیمارانگار، مورد بررسی قرار دادند. این پژوهش گران به بررسی این موضوع پرداختند که آیا افراد خود بیمارانگار، بیشتر نگران نگرانی‌های مربوط به بیماری هستند یا نگران نگران بودن. در نتیجه به این سؤال پرداختند که آیا این افراد، فراشناختهای مختص محتوا دارند یا نه. این مؤلفان یافته های قبلی در خصوص وجود رابطهی معنادار بین عوامل فراشناختی و آمادگی برای نگرانی آسیب زا را که از طریق پرسشنامهی نگرانی ایالت پنسیلوانیا ارزیابی شده است، تأیید نمودند. به علاوه، آنها نشان دادند که مقیاس خود بیمارانگاری با دو بعد پرسش نامه ی باورهای فراشناختی همبستگی مثبت دارد: (یک) باورهای منفی دربارهی کنترل ناپذیری و خطر و (دو) لزوم کنترل افکار شامل موضوعات خرافه پرستی؟ تنبیه و مسئولیت .
 
دیویس و والنتیر (۲۰۰۰) نشان دادند که آزمودنیهای مبتلا به اضطراب فراگیر نسبت به گروههای مضطرب غیر نگران، نمرات بالاتری در جنبه های مختلف باورهای فراشناختی منفی شامل کنترل ناپذیری و خطر و باورهای منفی در مورد لزوم کنترل افکار شامل خرافه پرستی، مسئولیت و تنبیه کسب کردند.
 
اسپادا و ولز (۲۰۰۵) به بررسی رابطه ی بین پرسش نامه ی باورهای فراشناختی (30-MCQ و دو مقیاس مصرف الکل و میبارگی مشکل ساز پرداختند. باورهای مثبت دربارهی نگرانی و باورهای منفی دربارهی کنترل ناپذیری و خطر، به طور مثبت با میزان و فراوانی مصرف الکل طی ۳۰ روز گذشته و با مقیاس غربالگری اختلال مصرف الکل مرتبط بودند. همچنین بین اطمینان شناختی پایین و باورهای مربوط به لزوم کنترل افکار، با میزان و فراوانی مصرف الکل رابطه ی مثبت وجود داشت. باورهای مربوط به لزوم کنترل افکار، حتى هنگامی که متغیرهای اضطراب و افسردگی کنترل شده بودند، به طور معناداری مصرف الکل را پیش بینی می کردند.
 
مصاحبه‌ی نیمه ساختاری، نشان داد که همه‌ی بیماران باورهای فراشناختی مثبتی درباره‌ی استفاده از الکل به عنوان راهبرد تنظیم شناختی، هیجانی و خودانگاره گزارش نمودند. شش بیمار، وجود باورهای فراشناختی منفی را تأیید نمودند. نه نفر از ۱۰ بیمار گزارش کردند که نمیدانند که چه موقع در جریان مشروب خواری به هدف خودتنظیمی دست می یابند و علامت توقف آنان، بدحال شدن یا از دست دادن هشیاری بود که نشان دهنده ی بی نظمی در پایش فراشناختی است (اسپادا و ولز، ۲۰۰۶). در تلاش برای آزمون دقیق تر نظریهی فراشناختی در مورد سوء مصرف الکل، اسپادا و ولز (۲۰۰۸ الف) مقیاس های باورهای مثبت و باورهای منفی درباره مصرف الکل را تهیه کردند. این مقیاس ها با مقیاس های سوء مصرف الکل هم بسته اند، و باورهای مثبت در مقایسه با انتظارات بالا در مورد مصرف الکل، واریانس بیشتری از سوء مصرف الکل را تبیین می کنند (اسپادا و ولز، ۲۰۰۷).
 
اگرچه رویکرد فراشناختی در اصل برای تبیین اختلال هیجانی مطرح شده است، به نظر می رسد در مورد علایم روان پریشی نیز کاربرد دارد. رابطهی بین باورهای فراشناختی و آمادگی برای توهمات شنوایی" در چند مطالعه مورد بررسی قرار گرفته است. موریسون و همکاران (۲۰۰۰) ضمن تعدیل مقیاس توهم لانی- اسلید برای سنجش آمادگی برای توهم شنوایی و بینایی، رابطهی آن را با باورهای فراشناختی در جمعیت غیربیماره مورد مطالعه قرار دادند. باورهای مثبت دربارهی تجربه های ادراکی غیرعادی، بهترین پیش بینی کنندهی آمادگی برای توهمات بود. شرکت کنندگانی که نمرات بالاتری در مقیاس آمادگی برای توهم داشتند، نمرات بالاتری در خرده مقیاس های کنترل ناپذیری و خطر، لزوم کنترل افکار شامل خرافه پرستی، تنبیه و مسئولیت و خود آگاهی شناختی پرسشنامهی باورهای فراشناختی (MCQ) به دست آوردند.
 
لوبن، هادوک، کیندرمن و ولز (۲۰۰۲) تفاوت های بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی را که در هنگام ارزیابی توهمات شنیداری داشتند و کسانی که هیچ وقت تجربهی توهمی نداشتند، در نسخهی اصلاح شده پرسش نامه ی باورهای فراشناختی، مورد بررسی قرار دادند. گروههای کنترل شامل بیماران مبتلا به اختلال‌های اضطرابی و گروه غیر بیمار بودند. بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی که در هنگام ارزیابی توهم داشتند، با بیمارانی که هرگز توهم نداشتند، در باورهای مربوط به لزوم پایداری افکار تفاوت داشتند. تفاوت دیگر بین گروهها در مقیاس خودآگاهی شناختی بود، که در آن بیماران دچار توهم در مقایسه با افراد غیر بیمار، نمرات بالاتری داشتند. بیمارانی که در هنگام ارزیابی توهم داشتند، نسبت به گروه کنترل اضطرابی، نمرات بالاتری در مقیاس کنترل ناپذیری و خطر کسب کردند.
 
منبع: راهنمای علمی درمان فراشناختی اضطراب و افسردگی،آدریان ولز، دکتر شهرام محمد خانی، انتشارات ورای دانش، چاپ دوم، طهران 1390


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط