همگانی بودن دین اسلام

مدیریت را به معنای گرداندن بگیریم شامل هر نوع مدیریت در هر سطح می گردد و آنوقت می توان مفاهیمی چون رهبری، هدایت و امامت را نیز از موارد شمول آن دانست
شنبه، 20 مهر 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
همگانی بودن دین اسلام

دلایل همگانی بودن دین اسلام عبارتند از

١. دین اسلام بر اساس فطرت انسان‌ها پایه گذاری شده و چون فطرت در همه انسان‌ها مشترک است ، پس اسلام همگانی است و چنان که قرآن کریم می فرماید: فأقم وجهک للدین حنیفا فطرت الله التی فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله... و پس روی خود را متوجه آیین پروردگار کن . این فطرتی است که خداوند انسانها را بر آن آفریده و دگرگونی در آفرینش الهی نیست (روم، ۳۰). نتیجه ، این که دین اسلام همگانی است.
 
 ٢. دین اسلام که همان مجموعه آیات الهی در قرآن است ، به «نور» (مائده ، ۱۵) «کتاب مبین » (حجر ، ۱) و «برهان » (نساء ، ۱۷۶) تعبیر شده است . این نور برای همه افراد بشر لازم و مفید است و پس دین اسلام همگانی است و چنان که خداوند می فرماید «و ما هی إلا ذکرى للبشر» (مدثر ، ۳۱) : «و ما هو إلا ذکر للعلمین : (قلم ، ۵۲) و اختصاصی به عصری خاص و یا نژادی ویژه ندارد» و «و ما أرسلناک إلآ کآفه للناس» . (سبأ ، ۲۸)
 
 ٣. قلمرو انذار پیامبر نیز همه افراد بشرند: تبارک الذی نؤل الفرقان على عبده لیکون للعلمین نذیرا ; (فرقان ، ۱) زوال ناپذیر و پر برکت است کسی که قرآن را بر بنده اش نازل کرد تا بیم دهنده جهانیان باشد و «نذیرا للبشر» و نذیر برای بشر است . (مدثر 36)
 
4. دعوت و ترغیب دین از همه انسانها به تدبر و تفکر ، شاهد دیگری بر جهانی بودن آن است : «أفلا یتدبرون القرءان ;( محمد ، ۲۶) چرا در قرآن تدبر نمی کنی .
 
5. تحدی قرآن تا قیامت و اعتراف جهانیان به عجز از آفریدن اثری همانند آن ، دلیل دیگر بر جهانی بودن دین است .
 
 6. اهداف دین شامل چند هدف ترکیه ، تعلیم ، حکمت و تربیت برای هدایت همگان است و هر چند افراد لایق از آن سود می برند: «الم * ذلک الکتب لا ریب فیه هدى للمتقین : (بقره ، ۱۔ ۲) بزرگ است خداوندی که این کتاب عظیم را از حروف ساده الفبا به وجود آورد آن کتاب با عظمتی که شک در آن راه ندارد و مایه هدایت پرهیزکاران است.» | بنابراین دینی که برای تمامی شئون زندگی بشری برنامه دارد برای مدیریت نیز مبانی و اصول و تعریف و اهداف و وظایف پیش بینی نموده است و مدیریتی که متکی و همسو با جهان بینی و ایدئولوژی اسلامی نباشد در قیامت قابل قبول نخواهد بود .
 
نویسندگان و صاحبنظرانی که در قلمرو مدیریت اسلامی و دیدگاههای اسلام در مورد مدیریت قلم زده اند هر یک به فراخور برداشت و ذهنیتهای خود از اسلام، مبانی اخلاقی و سیره پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و معصومین (علیه السلام) به طور مستقیم و یا غیرمستقیم تعاریف و یا توضیحاتی را ارائه داده اند که نوعی مفهوم مدیریت اسلامی از آن مستفاد می شود. دامنه ی این برداشتها و تعاریف بیشتر بر محور ارزشها و مبانی اخلاقی مکتب اسلام و سیره پیشوایان دین قرار داشته و از نظر نوع نگاه نیز در عین نزدیک به هم بودن گسترده و متنوع است. ذیلا به تعدادی از تعاریف ارایه شده در مورد مدیریت و مدیریت اسلامی اشاره می شود:
 
در صورتی که مدیریت را به معنای گرداندن بگیریم شامل هر نوع مدیریت در هر سطح می گردد و آنوقت می توان مفاهیمی چون رهبری، هدایت و امامت را نیز از موارد شمول آن دانست. از نظر لغت ، کلمة مدیر از مصدر اداره است . مدیر به معنای اداره کننده ، اسم فاعل است مانند مقیم که به معنای اقامت کننده می باشد. کلمات مدیر، مدیریت و اداره در اصل از ماده دور گرفته شده که مدیریت مصدر جعلی، به معنای اداره کردن، دوران یعنی گردیدن، چرخاندن، به جریان انداختن و رساندن است. بدین ترتیب مدیر به معنای گرداننده می باشد اما یک واژه انگلیسی آن - Administer - به معنای خدمت کردن است، یعنی خدمتی که شخصی برای شخص دیگر ارائه می کند. در حدیث است که «ید القوم خادمهم»؛ «رئیس گروه خدمتگزار آنهاست». در مراجعه به متون و منابع مختلف جهت دسترسی به تعریفی کامل از مدیریت به تعاریف گوناگونی از مدیریت بر خواهیم خورد که هر کدام از آنها دارای اشتراکات و تفاوتهایی با هم هستند. به عبارت بهتر در باره مدیریت، تعریفی که مورد قبول عام باشد، در دست نیست. صاحبنظران و مؤلفان مدیریت با اهداف و جهت گیری های مختلف، تعاریف گوناگونی ارائه داده اند. ضمن اینکه این مفهوم در طول تاریخ با برداشتهای مختلفی همراه بوده است. برای مدیریت به عنوان یک دانش، تعاریف متعددی صورت گرفته و گفته شده است که تقریبا به تعداد مؤلفان و نویسندگان کتب مدیریتی، تعریف مدیریت وجود دارد؛ لکن وجه مشترک همه تعاریف این است که مدیریت «هنر یا علم اداره یک مجموعه، جهت نیل به هدف های سازمانی است( نبوی، محمد حسن، مدیریت اسلامی، ۳۱ و ۳۲؛ مشبکی، مدیریت رفتار سازمانی، ص ۵۱ تا ۵۵؛ سوزان سی. اشنایدر و ژان لوثی بارسور، مدیریت در پهنه فرهنگ ها، 47)

١- هنر انجام دادن کار به وسیله دیگران ؛ ۲- مدیریت عبارت است از هماهنگ کردن منابع انسانی و مادی برای نیل به هدف؛ ٣- مدیریت را می توان علم و هنر متشکل و هماهنگ کردن، رهبری و کنترل فعالیتهای دسته جمعی برای نیل به اهداف مطلوب با حداکثر کارایی تعریف کرد. مدیریت فرآیندی است که به وسیله آن کوششهای فردی و گروهی به منظور نیل به هدف مشترک هماهنگ می شود.
 
تئوریهای مکتب مدیریت علمی برای دنیایی مفید است که پیشرفت، کار و تولید بیشتر و مسائلی از این قبیل - با نگاه سکولاریستی - برای آنها از هر چیز مهمتر باشد و انسانها را در اشکال مختلف مدیریت - فقط بدین منظور در اختیار بگیرند و رهبری کنند.
 
منبع: اصول ومبانی مدیریت در اسلام، مهرداد حسن زاده،عبد العظیم عزیزخانی، انتشارات هنر آبی، چاپ اول، تهران1390


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط