چگونه میتوان مذهب شیعه را رواج داد؟

آنچه در پیش رو دارید در مورد معرفی چند راهکار برای ترویج شیعه است. امید آنکه خداوند به همه ی ما توفیق انجام وظیفه عنایت فرماید.
يکشنبه، 21 مهر 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چگونه میتوان مذهب شیعه را رواج داد؟

مؤثرترین راه‏هاى ترویج مذهب شیعه

راه‏هاى فراوانى براى ترویج و تبلیغ دین اسلام وجود دارد که به برخى از آن‏ها اشاره می‏شود.
 
1- معرفى الگوهاى این مذهب
دین همان صراط مستقیم است و ریشه، ساقه و شاخه‏ هایى دارد که از آن به اصول و فروع، یا عقاید و اخلاق و احکام تعبیر می‏شود که در قرآن و سخنان معصومین مطرح شده است و تجسم عینى آن‏ها در وجود معصومین است. بنابراین انسان‏هایى که معارف، اخلاق و احکام الهى را درک کرده و به آن معتقد و متصف شده و به آن عمل کرده‏اند، خود صراط مستقیم حق‏اند و همدوشى و همراهى با آن‏ها، همراهى با صراط مستقیم و حرکت به روى آن است. - ر.ک: تسنیم، آیت اله جوادى آملى، ج 1، ص 495 (نشر اسراء، چاپ اول، 1378).

معرفى معصومین از آن جهت اهمیت زیاد دارد که آن‏ها منشأ و منبأ فضایل و کرامت‏هاى انسانى می‏باشند و معرفى آن‏ها، در واقع معرفى کرامت‏ها و فضایل انسانى است. چون انسان فطرتاً طالب کمال است و عشق و علاقه به تکامل دارد، به محض شناخت الگوهاى کامل و مجسمه‏هاى فضایل و کمالات، به دنبال آن‏ها گام برمی‏دارد و سعى در تطبیق خویش با آن‏ها می ‏نماید. بنابراین یکى از بهترین شیوه‏هاى تبلیغ اسلام و مذهب تشیع، معرفى اسوه‏هاى این مذهب است که در درجه اول، پیامبر و خاندان وحى و در درجه‏هاى بعدى، وابستگان به این بیت شریف همچون حضرت زینب، حضرت على اکبر، حضرت ابوالفضل و... می ‏باشند.

سپس می ‏بایست به سراغ شاگردان مکتب ائمه و معرفى آنان و شناختن آنان برآمد تا اسوه‏ها و الگوها مشخص گردند و اسلام و تشیع به طور غیر مستقیم تبلیغ و ترویج شود؛ زیرا بعد از معرفى و شناخت اسوه‏ها، مرحله هم‏سویى و تطبیق با آن‏ها فرا می رسد.

توجه به مسأله فوق و آشنایى با این الگوها بود که سبب شد خیلى از مردم به دین اسلام و تشیع رهنمون شوند.
 
2- تبیین و تشریح عقاید اسلامى و مقایسه آن با عقاید دیگر مذاهب و مکاتب
وقتى جهان ‏بینى صحیح و درستى مطابق با موازین عقلى ارائه شود، مکاتب و مذاهب دیگر به سوى مذهبى که مبین چنین ایده‏ اى است، گرایش پیدا می ‏کنند و آن را می ‏پذیرند و این از مهم‏ترین راه‏هاى تبلیغ اسلام است. براى نمونه، در برابر کسانى که معتقد به شرک در خالقیت و به تعدد خدایان در نظام هستى می ‏باشند، به توحید استدلال می‏ کنیم و می‏ گوییم اگر خدایان وجود داشته باشند، فساد به وجود می‏ آید؛ زیرا هر خدایى طبق خواسته و نظر خویش عمل می‏کند، که در این حال نزاع و اختلافات بى حد و حصر به وجود می ‏آید و تمامى موجودات از بین خواهند رفت.

چون از چنین اختلافات و نزاع‏هایى نشان و اثرى نمی‏بینیم، متوجه می‏شویم که خداى واحدى بر هستى حکومت می‏کند. همین‏طور با تشریح دیگر باورهاى اصولى می‏توان نقاط قوت دین اسلام و نقطه ضعف‏هاى دیگر مکاتب را تعیین کرد و با روشن شدن حقایق، دیگران را به این مذهب دعوت نمود.
 
3- ارائه برنامه‏هاى اخلاقى اسلام
قرآن مجید درباره اثر شگرف اخلاق نبوى در جذب مردم به سوى ایشان - و اسلام - می‏فرماید: »فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلیظَ الْقَلْبِ لا نَفَضُّوا مِنْ حَوْلِک...«؛ به برکت رحمت الهى در برابر آنان   - سوره آل عمران، آیه 159.  نرم و مهربان شدى و اگر خشن و سنگدل  بودى، حتماً از اطراف تو پراکنده می‏ شدند.

بی ‏تردید، اگر زمینه ‏هاى آشنایى مردم با اخلاق اسلامى فراهم شود، بسیارى از مخالفین به این دین گرایش پیدا می‏ک نند. گزارش‏ هایى که مبنى بر مسلمان شدن افراد در اثر آشنایى با خلق و خوى نیک و حسن بود، کم نیست.

امام صادق(ع) روایت کرده است که امیر المؤمنین علی(ع) هنگام خلافت خویش با مردى از اهل کتاب برخورد کرد. آن مرد که امام را نمی‏ شناخت، از ایشان پرسید: »مقصدت کجاست؟« امام فرمود: »عازم کوفه هستم.« آن دو بخشى از راه را با هم رفتند. وقتى بر سر دو راهی‏اى که مسیر هر یک از آن‏ها از یکدیگر جدا می ‏شد رسیدند، امام علی(ع) از راه کوفه نرفت بلکه همراه آن مردم در مسیر دیگر راه را ادامه داد. آن مرد با شگفتى پرسید: »مگر نگفتى عازم کوفه هستی؟« امام فرمود: »بله.« مرد پرسید: »پس چرا با من همراه شدى و از راه خود به کوفه نرفتی؟« امام فرمود: »می‏خواهم قدرى تو را همراهى کنم تا حق رفاقت را به جا آورده باشم، زیرا پیامبر ما دستور داده است: هر گاه دو نفر در راهى همسفر شدند، به گردن یکدیگر حق می‏یابند و لازم است شخص، رفیق راهش را هنگام جدایى، چند گام بدرقه کند.« آن مرد گفت: »بی‏گمان، هر که او را پیروى کرده، به دلیل همین کردارهاى بزرگوارانه و پسندیده او بوده است. من تو را گواه می‏گیرم که پیرو آیین شما شوم.»

او با حضرت به کوفه رفت و چون فهمید ایشان خلیفه مسلمانان است، مسلمان شد.- کافى، ج 2، ص 641، باب حسن الصحابة و حق الصاحب فى السفر (تحقیق محمدجواد مغنیه، دارالاضواء، بیروت، چاپ اول، 1413ه')؛ دانشنامه امام‏على، ج 10، ص 31 - 32 (به اهتمام پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه، زیر نظر علی‏اکبر رشاد، چاپ اول، 1380).
 
4- تبلیغ دین با عمل، نه زبان
قرآن مجید افرادى که دیگران را دعوت به نیکى می‏ کنند اما خود پایبند به خوبی‏ها نیستند، مذمت کرده است. »اَتَأمُرُونَ النَّاسَ بِالبرِّ وَ تَنْسَونَ اَنْفُسکُمْ...«؛ آیا مردم را به نیکى دعوت می‏کنید اما خودتان را فراموش می‏ نمایید؟! - سوره بقره، آیه 44.

نیز می‏ فرماید: »یا ایهَا الَّذینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ...«؛ اى ایمان آورندگان، چرا سخنى می‏گویید که عمل نمی‏کنید؟!   - سوره صف، آیه 3.

براى آن که مورد نکوهش و مذمت واقع نشویم و سخن ما در افراد تأثیر خاص خود را داشته باشد، باید به این حدیث عمل کنیم:»کُونُوا دُعاةَ النَّاسِ بِالخَیرِ بِغَیرِ اَلْسِنَتِکُمْ لِیرَوا مِنْکُمْ الاجْتِهادِ وَ الصِّدْقَ وَ الْوَرَعِ فَاِنَّ ذلِکَ داعِیةٌ«؛ بدون زبان خویش   - کافى، ج 2، ص 83 (تحقیق محمدجواد مغنیه، دارالاضواء، بیروت، چاپ اول، 1413ه').

 دعوت کننده مردم به نیکى باشید تا از شما سعى و کوشش (در انجام کارهاى خیر) و صدق گفتار و پرهیزکارى را ببینند که این دعوت و تبلیغ است.

بدیهى است که نگاه مردم به اعمال رهبران اسلامى، به ویژه روحانیت است و این قشر بایستى با اعمال خویش مردم را تشویق به خیر کنند و همواره باید در علم و عمل از دیگران جلوتر باشند. ر.ک: یالثارات الحسین، ش 191، ص 5، دستورات اخلاقى آیت اله مجتهدى.
 
5- ذکر فلسفه اسلام
در اسلام، واجبات و محرمات فراوانى وجود دارد که در برخى از کتاب‏هاى فلسفه به آن‏ها اشاره شده است. ذکر فلسفه یا علت حکم تأثیر شایست ه‏اى در گرایش مخالفین به اسلام دارد. خوشبختانه در عصر کنونى که علم و دانش رشد فزاینده‏اى داشته، پرده از برخى از اسرار تعداد قابل توجهى از احکام الهى برداشته شده است و مردم به سوى احکام شرع مقدس رهنمون شده ‏اند.

از جمله آن‏ها ذبح اسلامى است که طبق اطلاعات واصله در حال حاضر بسیارى از مشتریان رستوران‏هاى ایرانیان مقیم امریکا افراد غیر ایرانى تشکیل می‏ دهند؛ زیرا می ‏دانند که گوشت با ذبح اسلامى از هر گونه آلودگى و بیمارى مبراست، اما ذبح حیوانات با شوک الکتریکى چنین اثرى ندارد، زیرا به خاطر عدم دفع خونى که در ذبح اسلامى از گاو و گوسفند می‏رود، مصرف کنندگان کشتارهاى غیر اسلامى بیمارى‏هاى گوناگونى می ‏گیرند.

نمونه دوم تراشیدن ریش است. الان غربی‏ها به این نتیجه رسیده ‏اند که تراشیدن محاسن با تیغ باعث تحریک و از بین رفتن برخى از رگ‏هاى عصبى صورت می‏ شود و این موضوع کاهش بینایى و دندان درد و عوارض دیگر در بر دارد. اکثر کسانى که در غرب از این مهم مطلع شده‏ اند، ریش می‏ گذارند.

نمونه سوم، استفاده مردها از طلاست که از نظر علمى ثابت شده که باعث کم شدن هورمون‏هاى جنسى در مردها می‏شود.


منبع: مرکز مطالعات شیعه


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.