زندگانی حضرت سید الکریم
ابوالقاسم عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن حسن بن زید بن حسن بن علی بن ابیطالب ـ علیهما السّلام ـ از سادات حسنی و از بزرگان این خاندان و مورد احترام امامان عصر خود و از راویان موثق بوده است. زندگی امامزاده عبدالعظیم حسنی از حیث تولّد، تعداد امامانی که وی آنان را درک کرده و نیز تاریخ وفاتش به طور مشخص و معین در منابع ذکر نشده است و هر آنچه هست مورد اختلاف است.برخی تولد ایشان را در سال 173 هجری قمری در زمان امام موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ در مدینه دانسته اند و بنابراین نقل، آن جناب ده ساله بوده اند که امام موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ از دنیا رفته است.[1] برخی دیگر از منابع تولد وی را در سال 202 هجری دانسته اند ولیکن مأخذ آن را ذکر نکرده اند و این گفته مدرک درستی ندارد، زیرا حضرت عبدالعظیم راوی هشام بن حکم است و او در سال 198 هجری در گذشته است و به گفته برخی منابع حضرت عبدالعظیم محضر مبارک حضرت رضا ـ علیه السّلام ـ را نیز درک نموده و حال این که آن جناب در سال 203 هجری به شهادت رسیدند.[2]
در مقابل چنین منابعی که ذکر نموده اند ایشان ایام زندگانی حضرت امام موسی بن جعفر و امام رضا ـ علیهما السّلام ـ را درک نموده است. مؤلف کتاب روح و ریحان می نویسد که حضرت عبدالعظیم حسنی خدمت سه امام از ائمه ـ علیهم السّلام ـ یعنی امام جواد، امام هادی و امام حسن عسکری ـ علیهم السّلام ـ را درک کرده و هرگز و به طور تحقیق خدمت حضرت علی بن موسی الرضا ـ علیه السّلام ـ شرفیاب نشده است و بعضی از روایاتی که آن جناب از حضرت رضا ـ علیه السّلام ـ نقل کرده است به واسطه اصحاب است.[3]
شیخ طوسی عبدالعظیم حسنی را در رجال خویش در زمرة اصحاب امام هادی و امام حسن عسکری ـ علیهما السّلام ـ ذکر کرده است[4] و آنچه از منابع در رابطه با آن جناب به دست می آید این است که: وی فرزند عبدالله بن علی از نوادگان امام حسن مجتبی ـ علیه السّلام ـ و نام مادرش فاطمه بنت عقبة بن قیس بود.
حضرت عبدالعظیم از همسرش به نام خدیجه بنت قاسم بن حسن بن زید که دختر عموی خویش بود.[5] پسری داشت به نام محمد که وی نیز همانند پدر بزرگوارش فردی زاهد و شریف بود.[6] و دختری داشت به نام «ام سلمه» که همسر محمد بن ابراهیم بن ابراهیم بن حسن گردید.[7] و به طور قطع زندگانی وی مصادف بود با ایام زندگانی دو امام معصوم یعنی امام جواد و امام هادی ـ علیهما السّلام ـ . و از طرف آن بزرگواران شدیداً مورد احترام و محل اعتماد و اطمینان بوده است، وی نیز در تعظیم و اکرام آن حضرات اهتمام فراوان داشت. او دین خود را به محضر امام هادی ـ علیه السّلام ـ عرضه داشت که حضرت فرمودند: به خدا قسم این همان دینی است که خداوند نسبت به بندگانش به آن رضایت داده است.[8]
بنابر آنچه از مطالب تذکره نویسان اسلامی بر می آید حضرت عبدالعظیم حسنی ـ علیه الرحمه ـ در حدود سال 250 ه ق بر حسب امر مبارک امام علی النقی الهادی ـ علیه السّلام ـ برای ترویج و تبلیغ احکام دین مبین اسلام و پیشوائی جماعت شیعیان از عراق وارد شهر ری گردید[9] نجاشی در رجال خویش از احمد بن محمد بن خالد برقی روایت کرده است که:
عبدالعظیم حسنی از ترس سلاطین جور وارد ری شد و به طور مخفیانه در خانه مردی از شیعیان در منطقه «سکة الموالی» اقامت گزید و در آنجا روزها را روزه و شب ها را به نماز می گذرانید و مخفیانه از آن خانه خارج شده و قبری که متعلق به یکی از اولاد حضرت موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ بود را زیارت می کرد تا این که شیعیان یکی پس از دیگری وی را شناختند و در نهایت یکی از شیعیان در خواب حضرت رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ را دید که فرمود: از فرزندان من مردی از « سکة الموالی» به باغ عبدالجبار بن عبدالوهاب حمل شده و در زیر درخت سیبی دفن خواهد شد و اشاره به مکانی کرد که آن جانب در آنجا دفن گردیده است.
آن مرد شیعی برای خرید آن درخت و اطراف آن از صاحبش به آنجا رفت. صاحب باغ گفت به چه منظور می خواهی آنجا را بخری مرد رؤیای خود را تعریف کرد صاحب باغ گفت من نیز همانند آن رؤیا را دیده ام و بدین جهت این درخت را با باغ به آن مرد بزرگوار (یعنی عبدالعظیم حسنی) و جمیع شیعیان وقف نمودم که در آنجا دفن شوند.
چون حضرت عبدالعظیم وفات یافت در جیبش نوشته ای یافتند که خود در آن چنین نوشته بود «أنا ابوالقاسم عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن الحسن بن زید بن الحسن بن علی بن ابی طالب ـ علیهم السّلام ـ».[10]
در مورد تاریخ وفات حضرت عبدالعظیم حسنی، برخی منابع ذکر کرده اند که وی به دست عمّال سلطان عباسی به شهادت رسیده است. به طور دقیق مشخص نیست ولی چون از اخبار به دست می آید که وی در زمان المعتز بالله عباسی (متوفی 255 هجری) هجرت کرده و حضرت امام هادی در سال 254 هجری به شهادت رسیده اند و توقف آن بزرگوار در ری زیاد طولانی نبوده است لذا می توان نتیجه گرفت که وفات حضرت عبدالعظیم ـ علیه السّلام ـ در حدود سال های 254 و 255 هجری واقع شده باشد.[11]
عبدالعظیم حسنی در ایام زندگی خود تألیفاتی هم داشته که نام دو کتاب او برای ما حفظ شده است یکی از آنها کتابی است به نام «خطب امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ» که نجاشی در رجال خود آن را ذکر کرده[12] و دوم کتابی به نام «یوم و لیله» می باشد که در رساله صاحب بن عباد ذکر شده است.[13]
برای حسن ختام، روایت معتبری که در رابطه با زیارت قبر حضرت عبدالعظیم حسنی از امام علی النقی ـ علیه السّلام ـ وارد شده را ذکر می کنیم:
به سند معتبر منقول است که شخصی از اهل ری خدمت حضرت امام علی النقی (هادی)ـ علیه السّلام ـ، مشرف شد حضرت فرمود: کجا بودی. وی عرض کرد: به زیارت امام حسین ـ علیه السّلام ـ رفته بودم. حضرت فرمودند:
اما انک لو زرت قبر عبدالعظیم لکنت کمن زار قبر الحسین ـ علیه السّلام ـ .
اگر زیارت می کردی عبدالعظیم را، هر آینه مانند کسی بودی که زیارت کرده باشد امام حسین ـ علیه السّلام ـ. را.[14]
پینوشت:
[1] . ربانی، هادی و زمانی نژاد، شناخت نامة حضرت عبدالعظیم حسنی -علیه السلام- و شهر ری، سازمان چاپ و نشر دارالحدیث، چاپ اول، بهار 1382، ص108.
[2] . عطاری قوچانی، عزیزالله، زندگی نامه حضرت عبدالعظیم ـ علیه السّلام ـ، چاپخانه حیدری، چاپ اول، ص 64.
[3] . واعظ تهرانی کجوری، محمدباقر، روح و ریحان، سازمان چاپ و نشر دارالحدیث، چاپ اول، بهار 1382. مجموعه آثار کنگره حضرت عبدالعظیم ـ علیه السّلام ـ، ج 3، ص 397.
[4] . طوسی، محمدبن حسن، رجال طوسی، چاپ حیدریه نجف اشرف، 1380 هجری، ص 417 و 433.
[5] . صحفی، سیدمجتبی و زمانی نژاد، علی اکبر، شناخت نامه حضرت عبدالعظیم حسنی، سازمان چاپ و نشر دارالحدیث، چاپ اول، بهار 1382، ج 9. ص206.
[6] . حسینی، جمال الدین احمد بن علی ابن عقبه، عمدة الطالب فی انساب آل ابی طالب، بیروت، منشورات دارمکتبة الحیاة، ص 112.
[7] . عطاری، عزیز الله، «پیشین»، ص 65.
[8] . موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجناب، بیروت، دارالمعرفة، ج 4، ص 207 و 208.
[9] . زمانی نژاد، علی اکبر و حافظیان، ابوالفضل شناخت نامة حضرت عبدالعظیم حسنی ـ علیه السّلام ـ و شهر ری، سازمان چاپ و نشر دارالحدیث، چاپ اول، بهار 1382، ج 13، ص 188.
[10] . نجاشی، ابوالعباس احمد بن علی، رجال نجاشی، مؤسسه النشر الاسلامی لجماعه المدرسین بقم، سال 1407 هجری، ص 247 و 248، شماره 653.
[11] . زمانی نژاد، علی اکبر و حافظیان، ابوالفضل،. همان، ج 13، ص 189.
[12] . رجال نجاشی، همان، ص 247.
[13] . زمانی نژاد، شناخت نامه، همان، ج 13، ص 319.
[14] . موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، همان، ج 4. ص 211.
منبع: مرکز مطالعات شیعه