محیط خانواده منشا هنجارها و ناهنجاری های جامعه
انسان باید در محیط خانواده وظایف خود را نسبت به تمام اعضای خانواده انجام دهد و در زندگی خانوادگی باید مسئولیت پذیر باشد تا بتواند در جامعه نیز مسئولیت خود را ادا کند.اگر شخص در قلمرو اختیارات خود، نسبت به وظایف خود کوتاهی کند، آثار منفی و مضرات آن هم در خانواده منعکس خواهد شد و هم فضای جامعه را آلوده به رذایل اخلاقی و ناهنجاری ها و ولنگاری فرهنگی خواهد کرد.
بسیاری از معضل هایی که در سطح جامعه رخ می دهد ریشه در عدم تربیت در محیط خانواده دارد. اگر والدین فرزندان خود را براساس آموزه دینی تربیت کنند و زن و شوهر وظایف و مسئولیت خود را نسبت همدیگر مطابق دستورات قرآن و عترت انجام دهند، بسیاری از مفاسد اجتماعی به وجود نخواهد آمد تا بعد نیاز به اصلاح و برطرف کردن مفاسد در سطح جامعه باشد. بنابراین اولین مکان برای فرهنگ سازی محیط خانواده است.
وقتی در جامعه بی بندوباری، بی حیایی، بی غیرتی، دیوث شدن، بی توجهی به حجاب و عفاف همسر، عدم کنترل غضب و شهوت و دیگر مفاسد اجتماعی مشاهده می شود، این مفاسد در بسیاری از موارد حاکی از عدم تربیت صحیح در محیط خانواده است و نیز این مفاسد از جمله موانع توسعه و پیشرفت جامعه است.
اساساً هر ناهنجاری در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی می تواند مانع توسعه و پیشرفت شود. وقتی شخص دیوث باشد و برای او مهم نباشد که همسر او با بدحجابی و آرایش از خانه بیرون می آید و مردان نامحرم به همسر او چشم چرانی می کنند، یا مرد چشم چران باشد و به زنان نامحرم نگاه کند و نسبت به احکام شرعی بی اعتنایی کند چنین افرادی جامعه را به سوی توسعه و پیشرفت حرکت نمی دهند، بلکه ارزش های اسلامی را پایمال می کنند و جامعه را به انحطاط و سقوط می کشانند. قرآن کریم به مردان و زنان مومن دستور می دهد: "... قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَٰلِکَ أَزْکَىٰ لَهُمْ إِنَّ اللَّـهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ . وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ..."، "به مؤمنان بگو چشمهای خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند، و عفاف خود را حفظ کنند؛ این برای آنان پاکیزهتر است؛ خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است. و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوسآلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را -جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند و (اطراف) روسریهای خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان، یا پدرانشان...".[1]
اگر افراد خانواده وظایف خود را نسبت به دستورات الهی و نسبت به یکدیگر رعایت نکنند خواه در محیط خانه و خواه بیرون از خانه، نمی توانند توسعه و پیشرفت پیدا کنند. زیرا توسعه و پیشرفت در گرو عمل به آموزه های دینی است.
آیا امکان دارد که هر کس طبق خواسته خود عمل کند و به قوانین اسلامی پایبند نباشند و آن گاه از آنها انتظار توسعه و پیشرفت وجود داشته باشد؟ خیر! چرا؟ چون در راستای توسعه و پیشرفت باید هماهنگی بین افراد خانواده و جامعه وجود داشته باشد و این هماهنگی از چند جهت لازم است، یکی از آن جهات دنبال کردن هدف مشترک است. اگر هر کس در جامعه به دنبال خواهش نفسانی خود حرکت کند نه توسعه ای ایجاد می شود و نه پیشرفتی.
تا وقتی که نظام خانواده طبق آموزه های دینی تنظیم نشود و سبک زندگی اسلامی در محیط خانواده برقرار نشود، افراد خانواده نمی توانند در عرصه اجتماعی موفق باشند، کسی که در اجتماع کوچک خانواده خود نمی تواند برخورد صحیح، ادای حقوق، استفاده از اختیارات خود و انجام وظایف نسبت به اعضای خانواده را رعایت کند، در تعامل اجتماعی نیز ناموفق خواهد بود.
اگر تعامل با اعضای خانواده و افراد جامعه به نحو صحیح و مطلوب نباشد، این تعامل نادرست به معنای عدم همکاری و هماهنگی در توسعه و پیشرفت جامعه است.
شخصی که در محیط خانه حقوق افراد خانواده را رعایت نمی کند، او اگرچه در جامعه فعالیت زیادی داشته باشد و در توسعه و پیشرفت جامعه نقش بسزایی را ایفا کند اما این توسعه و پیشرفت مربوط به جامعه خواهد بود نه مربوط به آن شخص. زیرا وی در همه عرصه های فردی، خانوادگی و اجتماعی باید پیشرفت کند، نه آنکه او برای توسعه و پیشرفت جامعه - یعنی مردم - بکوشد اما از اعضای خانواده خود غافل و بی تفاوت باشد. انسان ابتدا باید در خانه خود شخص مهذب و عامل به فضایل اخلاقی باشد تا بتواند نقش واقعی و مخلصانه ای در جامعه ایفا کند، و الّا ممکن است فعالیت در جامعه ریشه در هوای نفس داشته باشد.
رعایت شئون اسلامی توسط افراد جامعه
البته پس از تربیت اسلامی در خانواده توسط والدین، افراد جامعه نیز در رعایت شئون اسلامی و انسانی بکوشند، زیرا توسعه و پیشرفت در عرصه اجتماعی به شرطی امکان پذیر است که دستورات اسلام در جامعه اجرا شود. اگر کسانی با برنامه های خلاف فطرت و ضد اخلاق به تخریب فکر کودکان و دانش آموزان بپردازند توسعه و پیشرفتی صورت نمی گیرد، چون این گونه افراد فقط به دنبال ارضای امیال حیوانی و نفسانی و اهداف شیطانی خود هستند تا جایی که غیر از خود و خواهشات نفسانی خود کسی را نمی بینند تا برای او تلاش کنند بلکه از دیگران برای مقاصد شوم خود سوء استفاده می کنند و از افراد جامعه استفاده ابزاری می کنند، اگرچه به آن رنگ و لعاب توسعه و پیشرفت بزنند.جامعیت و فراگیری دین مبین اسلام به قدری کامل و دقیق است که برای همه اقشار جامعه از نوزاد تا پیر برنامه دارد و نیازی به برنامه ریزی توسط بیگانگان ندارد.
حضرت امام خمینی (رضوان الله علیه) می فرمایند: "از این رو مذهب اسلام از هنگام ظهورش متعرض نظامهاى حاکم در جامعه بوده است و خود داراى سیستم و نظام خاص اجتماعى و اقتصادى و فرهنگى است که براى تمامى ابعاد و شؤون زندگى فردى و اجتماعى قوانین خاصى وضع دارد و جز آن را براى سعادت جامعه نمىپذیرد. مذهب اسلام همزمان با اینکه به انسان مىگوید که خدا را عبادت کن و چگونه عبادت کن، به او مىگوید چگونه زندگى کن و روابط خود را با سایر انسانها باید چگونه تنظیم کنى و حتى جامعه اسلامى با سایر جوامع باید چگونه روابطى را برقرار نماید. هیچ حرکتى و عملى از فرد و یا جامعه نیست مگر اینکه مذهب اسلام براى آن حکمى مقرر داشته است".[2]
برنامه اسلام آنقدر دقیق است که دشمنان اسلام در مقابل آن هر برنامه ای را طراحی و اجرا می کنند با شکست مواجه می شوند و غلط و افتضاح بودن برنامه خود را پس از مدتی مشاهده می کنند و سپس طرح شیطنت آمیز خود را با نام جدید و فریبنده مجدداً آغاز می کنند.