هوش هیجانی چیست؟
هوش هیجانی در حقیقت توانایی و استعداد بشر در توانایی درک احساسات خود، احساسات دیگران و توانایی مدیریت آنها در جهت رشد و پیشرفت زندگی فردی، اجتماعی و البته شغلی است. در حقیقت هوش هیجانی اساس و پایه تجربه زندگانی انسان است و میتواند در موفقیت و عدم موفقیت ما در زندگی احساسی و عاطفی تاثیر بگذارد و هم در روابط شغلی نقش بسیار محوری و کلیدی را بازی کند.
هوش هیجانی چه تاثیری در زندگی شخصی، اجتماعی و شغلی فرد دارد؟
اگر بخواهیم یک تعریف واضح از هوش هیجانی داشته باشیم باید بگوییم هوش هیجانی توانایی انسان در شناخت احساسات و عواطف، توانایی در تشخیص احساسات مختلف و توانایی بیان دقیق و جزیی احساسات و مدیریت صحیح احساسات و عواطف در شرایط مختلف در جهت دستیابی به موفقیت در زندگی شخصی و اجتماعی و شغلی است. به عبارت دیگر زمانی که شما احساس خوبی ندارید ممکن است در پاسخ به این سوال که حالت چطور است فقط بگویید: بد! اما اگر هوش هیجانی استانداردی داشته باشید میتوانید با جزییات این حال بد خود را برای مخاطب تشریح کنید، مثلا بگویید: احساس ناامیدی میکنم، احساس میکنم میترسم یا مواردی از این دست.
خب برای مدیریت این احساس بد چه میکنید؟ اگر هوش هیجانی بالایی نداشته باشید احتمالا برای رها شدن از این حس با دیگران بدخلقی میکنید، حوصله فرزندتان را ندارید و با او نمیتوانید درست ارتباط برقرار کنید و حتی ممکن است از شام شب که اتفاقا غذای مورد علاقهتان است به این بهانه کلی ایراد هم بگیرید. اگر هوش هیجانی بالایی داشته باشید اما قضیه فرق میکند. به جای درگیری با همکاران، بدخلقی با زن و فرزند و خودخوری کردن تصمیم میگیرید درباره این احساس بد با همسر یا دوستتان صحبت کنید. کمی مدیتیشن کنید و سعی کنید آرام شوید چون میدانید دقیقا چه احساسی دارید و برای مدیریت کردن آن چه باید بکنید. از سوی دیگر افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند توانایی همدلی بیشتری دارند و احساسات دیگران را هم از همکار گرفته تا همسر و فرزند و سایر افراد خانواده بهتر درک میکنند و خبر خوب این است که هوش هیجانی تا حدود زیادی یک توانایی اکتسابی است و با تمرین و پشتکار و مطالعه میتوانید در جهت بهبود و بالا بردن هوش هیجانی خود گام بردارید.
بد نیست بدانید «احساسات» تعهد و همکاری اجتماعی را تسهیل میکنند و وسیلهای برای نشان دادن سیگنالهای اجتماعی بیرونی هستند. به عبارت دیگر ارتباطات اجتماعی بخش مهمی از روند زندگی و روابط روزمره ما را تشکیل میدهند توانایی تفسیر و واکنش نسبت به احساسات دیگران امری ضروری است. دانستن این مسئله به ما اجازه میدهد تا به احساسات دیگران به طور مناسب واکنش نشان دهیم و روابط عمیقتر و معقولتری با اطرافیان خود برقرار کنیم.
زمانی که ما با دیگران ارتباط برقرار میکنیم با هوش هیجانی خود میتوانیم نشانهها را دریافت کنیم تا به این نتیجه برسیم چگونه احساساتمان را کنترل کنیم. این نشانهها ممکن است شامل بیان احساسات عاطفی از طریق زبان بدن باشند. بد نیست بدانید در صورت ما حدود ۹۰ عضله وجود دارد که از این میان ۳۰ عضله مربوط به بروز احساسات ما نسبت به دیگران هستند. برخی از این احساسات خوشایند و برخی دیگر ناخوشایند هستند.
البته این بدان معنی نیست که برخی احساسات خوب و برخی دیگر بد هستند. عواطف احساسی در مورد احساسات غم و شادی نیستند بلکه مربوط به دسترسی به سیگنالهای مهم هستند که مشخص میکنند هر احساسی را ما تجربه میکنیم به حال و احوال خودمان برمیگردد. یادتان باشد که همراهی هوش هیجانی در کنار ضریب هوشی یا همان IQ موجبات موفقیت شما را فراهم میآورد و تصور موفقیت با یکی بدون دیگری ممکن نیست.
اگر این نشانهها را دارید هوش هیجانی شما پایین است
*عدم توانایی در توصیف دقیق احساسات. در حقیقت تعداد کسانی که توانایی بیان دقیق احساساتشان را دارد زیاد نیست. از هر ۱۰۰ نفر به طور متوسط ۳۶ نفر میتوانند احساسات خود را به صورت مفهومی و قابل درک بیان کنند و بقیه به خاطر هوش هیجانی نه چندان بالا قادر به این امر نیستند.
*اگر معمولا در موقعیتهایی که باید به طور طبیعی عصبانی و برافروخته شوید هیچ واکنشی از خودتان نشان نمیدهید و بیتفاوت هستید این نشانه خوبی نیست و یکی از علائم هوش هیجانی پایین در شماست. عصبانی شدن یک واکنش طبیعی در موجودات زنده است و توانایی بروز دادن آن هم نیاز به توانایی شما در مدیریت احساساتتان دارد.
*اگر معمولا دچار تنش و استرس هستید. بالا بردن و تقویت هوش هیجانی به این معناست که شما یاد میگیرید احساساتی نظیر عصبانیت، خشم و نگرانی را در مواقعی که لازم است بروز دهید و به عبارت دیگر احساسات منفی و ناخوشایند خود را سرکوب نکنید. اگر معمولا احساسات منفی خود را سرکوب میکنید و در نتیجه عموما دچار استرس و دلشوره هستید هوش هیجانی شما پایین است و نیاز به تقویت دارد.
*حریم خصوصی و حق و حقوق شما معمولا از سوی دیگران خدشهدار میشود و شما قادر نیستید مانع از این مسئله شوید؟ روی تقویت هوش هیجانی خود کار کنید تا بتوانید از حق و حقوق خود دفاع کنید.
*اگر به جای درس گرفتن از اشتباهات و جیران آنها معمولا آنها را به خود یادآوری میکنید و در گذشته زندگی میکنید باید هوش هیجانی خود را تقویت کنید. افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند به جای استرس و نگرانی به خاطر اشتباهات گذشته از آنها درس گرفته و به آینده امیدوارند.
*اگر معمولا عادت دارید افراد را قضاوت کنید و بر این قضاوت بعضا اشتباه اصرار دارید هستید، زودرنج هستید و گمان میکنید دیگران آنطور که باید و شاید شما را درک نمیکنند، ظرفیت شوخی ندارید و گمان میکنید هدف اطرافیان از شوخی کردن دست انداختن و تمسخر شماست و اغلب در مورد دیگران دچار سوءتفاهم هستید هوش هیجانی شما پایین است.
۷ روش عملی برای بهبود و بالا بردن هوش اجتماعی
۱- یک دایره لغات احساسی قابل لمس و محسوس داشته باشید
با این تفاصیل به نظر میرسد اولین قدم برای به دست آوردن توانایی استفاده از عواطف احساسی به عنوان یک ابزار برای بهبود سطح زندگی عاطفی و اجتماعی، توسعه هوش هیجانی یا همان EQ است. EQ در سال ۱۹۹۰ توسط دو روانشناس اجتماعی، جان سلاویوی و جان مایر مورد بررسی قرار گرفت. از نظر این دو محقق هوش هیجانیبه توانایی تشخیص، درک، بیان و مدیریت احساسات خود، شناخت و درک احساسات دیگران و شناخت احساسات ما بر کسانی که در اطراف ما هستند، اشاره دارد.
در اولین گام به نظر میرسد هوش هیجانی (EQ) نیاز به یک واژگان قابل لمس و کلامی دارد. برای مثال زمانی که واقعا احساس خشم میکنید چطور این احساس را تشخیص میدهید؟ شما ممکن است از دلایل این خشم آگاه باشید اما این دلایل به معنای احساس اصلی شما نیستند.
برخی نشانهها که سبب میشوند احساس کنید عصبانی هستید عبارتند از:
*خطوط پیشانی در هم میروند.
*چشمانتان ریز میشود.
*فک میلرزد و فشرده میشود.
*لبهایتان روی هم فشار میدهید.
*تپش قلب میگیرید.
*سرعت نفس کشیدنتان تند میشود.
*دستتان را مشت میکنید.
با تمام این نشانهها بدن شما برای مبارزه آماده میشود و این نشانهها به شما و اطرافیان میگویند که عصبانی هستید. به عبارت دیگر زمانی که شما هوش هیجانی بالایی داشته باشید میتوانید با بیان کلمات و به کارگیری واژگان مناسب این عصبانیت را با دلیل و جزییات شرح دهید. مثلا به جای اینکه فقط بگویید عصبانی هستم دقیقا بگویید عصبانی هستم به این دلیل که شما کارتان را خوب انجام ندادهاید، دیر سر قرار حاضر شدهاید، بدقولی کردهاید، به حریم خصوصی من تجاوز کردهاید یا …
۲- زمانی را به نامگذاری احساساتتان اختصاص دهید
برای تقویت و بالا بردن هوش هیجانی یک راهکار عملی دیگر این است که بدون جانبداری احساساتتان را منعکس کنید. احساسات شما لزوما درست یا غلط، خوب یا بد نیستند. در واقع احساسات شما یک منبع اطلاعاتی موثق هستند که به شما کمک میکنند تا در مورد خودتان به خودآگاهی برسید.
حداقل دو بار در روز از خودتان بپرسید: چه احساسی دارم؟ ممکن است کمی طول بکشد تا متوجه شوید دقیقا چه احساسی دارید. احساسات خود را بشناسید و برای آنها یک اسم مشخص انتخاب کنید. نامگذاری احساسات یک روش موثر و مفید برای کاهش شدت منفی احساسات یا افزایش تاثیر مثبت آنهاست. در حقیقت خودآگاهی یک روش خوب برای اصلاح و بالا بردن هوش هیجانی است.
۳- ذهن خود را بر روی احساسات دیگران باز کنید
سعی کنید احساسات دیگران را درک کنید و نسبت به احساسات آنها یک ذهن باز داشته باشید. باید این را بدانید که چندین راه برای متوجه شدن هر وضعیت خاص وجود دارد. زمانی که شخصی احساسش را به هر دلیل نشان نمیدهد باید متوجه شوید که دلیل این مسئله چیست؟ سعی کنید به این مسئله از دیدگاه خودتان نگاه کنید. یک راه خوب تمرین این مسئله گوش دادن به بحثهای رادیویی یا تلویزیونی است. سعی کنید هر دو طرف بحث را در با ظرافت و تیزبینی در نظر بگیرید و برای خودتان سوال طرح کنید و به آنها پاسخ دهید.
۴- از تاثیر خود بر دیگران آگاه باشید
در مورد تاثیر خود بر دیگران آگاه باشید و نظر دیگران را در مورد خود بپرسید. برای هر بازخوردی آماده باشید. دیگران ممکن است با دید بازتری به شما نگاه کنند و دیدگاه متفاوتی نسبت به شما داشته باشند. در این مورد هم هدف سنجش درست و غلط نیست. برای بالا بردن هوش هیجانی دانستن اینکه درک افراد نسبت به مسائل مختلف متفاوت است و پیامدهای آن هم متفاوت است امری مهم است. از فرد یا افرادی که میشناسید و به آنها اعتماد دارید بپرسید که چگونه وقتی احساساتی میشوند واکنش نشان میدهند.
ممکن است با نظر طرف مقابل موافق باشید یا مخالف اما حسن این روش در این است که به شما کمک میکند نقاط کور خود را بهتر ببینید و متوجه شوید که آیا رفتارها و اعمال شما آن تاثیری که انتظارش را دارید روی دیگران و به خصوص اطرافیانتان میگذارید یا خیر.
۵- مشاهده واکنشهای احساسی شما
یک روش عملی دیگر برای بهبود و بالا بردن هوش هیجانی این است که ببینید چگونه احساسات و رفتار شما به هم متصل هستند و متوجه شوید زمانی که احساسات خاصی را تجربه میکنید چگونه باید عمل کنید. برای مثال آیا زمانی که احساس ناامنی و خجالت میکنید از تصمیم خود صرفنظر میکنید و عقب نشینی میکنید؟
۶- مسئولیت رفتار خود را به عهده بگیرید
یک روش عملی موثر برای بهبود و بالا بردن هوش هیجانی این است که مسئولیت رفتار و اعمال خود را به عهده بگیرید. احساسات و رفتار شما از وجود شما نشات میگیرند و مسئولیت آنها متوجه شخص دیگری نیست. شما مسئول تمام احساسات، اعمال و واکنشهایی هستید که در قبال دیگران انجام میدهید.
۷- صداقت عاطفی را تمرین کنید
برای بالا بردن هوش هیجانی باید این را یاد بگیرید که احساسات خود را مدیریت کنید. شما کافی است این کار را زمانی انجام دهید که به صورت محسوس از احساسات خود آگاه میشوید. صداقت عاطفی را تمرین کنید و آنقدر شفاف باشید که افراد به راحتی بتوانند احساس شما را بخوانند و با شما ارتباط برقرار کنند. نکته امیدوار کننده این است که برخلاف ظرفیت هوشی IQ، هوش هیجانی یا EQ یک قابلیت اکتسابی است. کافی است تمرین کنید، مطالعه کنید و از دیگران در این زمینه کمک و مشاور بگیرید. برای بالا بردن هوش هیجانی شما باید با راهکارهای عملی رفتارهای خود را تقویت کنید و ارتقا ببخشید و برای رسیدن به این منظور مدام در حال تمرین و ممارست باشید.
منبع: مجله افق