پلیس و مذاکره با گروگان گیر (2)
نويسنده : ادگرا بيانوسکي
مترجم : محمود کريمي
منبع : اختصاصی راسخون
مترجم : محمود کريمي
منبع : اختصاصی راسخون
معامله کردن
اما مذاکره کننده هم مي تواند با ارائه ي پيشنهادات کوچکتر مثل آب و غذا، تعهد براي انتقال و پوشش رسانه اي کمي نرمش نشان دهد. در مقابل گروگان گيرها هم مي تواند برخي از گروگان ها را معامله کنند، يا با کم کردن برخي از سلاح هايشان یا خواسته هايشان موافقت کنند. با ادامه دادن اين روند، مذاکره کننده مي تواند موقعيت گروگان گيرها را تضعيف کند.
بيشتر کشورها سياست هايي رسمي براي مذاکره با تروريست ها دارند. اما اين سياست ها با گذشت زمان تغيير مي کنند و بسته به موقعيت مي تواند انعطاف پذير هم باشند. اگر گروگان ها کودکان يا مقامات مهم سياسي باشند، حتي ممکن است بسياري از خطوط قرمز غير قابل مذاکره ي دولت هم، مستثني شوند. در اکثر موارد معاملات پنهاني به دولت ها اجازه مي دهد تا خواسته هاي گروگان گيرها را برآورده کنند و گروگان ها را هم نجات دهند اما خطوط قرمز معمول خود براي ايستادگي در برابر برآوردن خواسته ي گروگان گيرها را نيز ( در منظر عموم) حفظ کنند.
آمريکا و روسيه کشورهايي هستند که به خاطر سياست هاي عدم مذاکره ي اکيد خود معروف هستند. اما هر سياستي داراي استثناء است. مثلا اسرائيل خيلي تلاش مي کند که خود را دولتي سخت گير و قدرتمند نشان دهد در حالي که به علت عدم ثبات خود نمي تواند اين وجهه را حفظ کند. در سال 1985 در پرواز 847 خطوط هوايي TWA هواپيما ربايي اتفاق افتاد. هواپيما رباهاي حزب الله خواستار آزادي بيش ار 700 زنداني شيعه که در زندان هاي اسرائيل بودند، شدند. پس از يک روند سخت و طولاني، اسرائيل مجبور به آزادي همه ي 766 زنداني شد. حزب الله هم گروگان ها را آزاد کرد. البته يک گروگان آمريکايی در جريان اين هواپيما ربايي کشته شد.
المپيک 1972 مونيخ
مذاکرات کمتر از 24 ساعت طول کشيد. گروگان گيرها خواستار آزادي صدها فلسطيني از زندان هاي اروپا و اسرائيل بودند. مذاکره کنندگان چند بار ضرب الاجل را عقب انداختند تا نهايتاً به ساعت 10 صبح رسيد. دولت آلمان غربي فهميد که نمي تواند خواسته ي گروگان گيرها را برآورده کند. آنها با خواسته ي گروگان گيرها براي يک اتوبوس که آنها را به دو هلي کوپتر مي رساند موافقت کردند. هلي کوپترها آنها را به يک فرودگاه مي برد. در آنجا، آنها سوار هواپيما مي شدند. آلماني ها مي دانستند که تنها شانس آنها براي حمله موفق در فرودگاه خواهد بود. کمي پس از فرود آمدن هلي کوپترها در فرودگاه، درگيري اي با استفاده از تفنگ ونارنجک دستي رخ داد. همه ي گروگان ها کشته شدند، يک افسر پليس و يک خلبان هم کشته شدند. 5 نفر از فلسطيني ها جان باختند و 3 نفر تسليم شدند.
معامله نکردن:
در سال 2002، تعدادي گروگان گير مسلح بر سالن تئاتري در روسيه مسلط شدند، و تهديد کردند که اگر خواسته ي آنها مبني بر عقب نشيني روسها زا منطقه ي چچن تا ضرب الاجل تعيين شده تحقق نيابد، تئاتر را منفجر خواهند کرد. روسها چندين روز صبر کردند تا فرستاده ي رسمي دولت براي هدايت مذاکرات مشخص شد و پس از آن تصميم گرفتند به جاي ادامه ي بيشتر مذاکرات با استفاده از گاز بيهوشي به تئاتر حمله کنند. در نهايت 129 گروگان مردند که مرگ بيشتر آنها به خاطر گاز سمي بود. اگر چه برنامه ريزي ضعيف و نبود امکانات پزشکي مناسب دلايل اين تعداد بالاي کشته ها عنوان شد، اما شايد با انجام مذاکرات بيشتر مي شد تعداد تلفات را کاهش داد. متأسفانه تاريخ در سال 2004 خودش را تکرار کرد. جدايي طلبان چچن با زرادخانه اي از تفنگ و بمب به مدرسه ي ابتدايي بسلان حمله کردند. دوباره روسها به حمله اي مسلحانه متوسل شدند که نتايجي غم بار داشت. گروگان گيران مجموعه ي ورزشي را که بيشتر گروگان ها در آن بودند، منفجر کردند. بيش از 300 گروگان کشته شدند که بيش از نصف آنها بچه ها بودند.
تصوير شماره 4:نماي بيرون از مجموعه ي ورزشي مدرسه ي بسلان
در مقابل، فرانسه به عنوان کشوري که خواستار مذاکره و انجام معامله با گروگان گيران است، در دهه ي 70 و 80 معروف شد. نتيجه اين شد که فر انسه به عنوان هدف نخست حملات تروريستي شناخته شد و گروه هاي تروريستي که با دولت فرانسه توافقاتي (در پي گروگان گيري هايشان) داشتند مرتب اين توافقات را نقض مي کردند.
در قسمت بعد به بررسي مودر يک گروگان گيري مي پردازيم:
بررسي موردي: پرينسيزگيت (Princes Gate):
مذاکره کنندگان رهبر تروريست ها را 3 روز به صحبت کردن مشغول کردند و به او براي مطرح کردن درخواست هايش پوشش رسانه اي اعطا کردند.(اگر چه يک گزارش سر هم بندي شده که توسط BBS تهيه شده بود او را خشمگين کرد). آنها توانستند بالاخره 2 تن از گروگان هاي بيمار را آزاد کنند. مذاکره کنندگان اعتماد او را جلب کردند و توانستند چندين بار او را به تجديد نظر در مورد ضرب الاجل ها وادار کنند. علاوه بر اين توانستند توجه اورا به چيزهايي جزئي مثل نوع اتوبوسي که او نياز دارد، يا نوع غذايي که مي خواهد يا چيزهاي کم ارزش، جلب کنند.
در حين اين مذاکرات، پليس در تلاش بود تا اطلاعاتي در مورد ترکيب بندي پيچيده ي اتاق ها در درون ساختمان به دست آورد. اطلاعات از طريق گروگان هاي آزاد شده، تحويل غذا و دوربين ها و ميکروفون هاي آويزان شده از طريق دودکش ها يا درون ديوارها، به دست آمد. متأسفانه ترروريست ها يکي از گروگان ها را اعدام کردند. (براساس گزارش او در مورد برتري هاي اسلام با آنها به منازعه پرداخت بود). اين اعدام نيروهاي انگليسي را وادار به اقدام کرد. آتها برنامه اي ترکيبي شامل حمله و شامل اغفال توسط مذاکره کننده را با احتياط تدارک ديدند. اين کار، کاري غيراستاندارد بود، معمولاً مذاکره کنندگان وقتي که قصد انجام حمله اي در کار باشد، به کار گرفته نمي شوند. چرا که خيلي سخت است که زا طريق کلماتي که ادا مي کند يا تن صدايش چيزي را فاش نکند. اما در اين مورد، نگه داشتن رهبر تروريست ها پاي تلفن مي توانست او را از پنجره ها دور نگه دارد. که اين کار به يگان ها فرصتي اضافه مي داد تا قبل از آن که گروگان گيرها متوجه حمله شوند، آنها وارد ساختمان شوند.
حمله نسبتاً موفق بود. تروريست ها وقتي فهميدند که به آنها حمله شده است، يکي از گروگان ها را کشتند و بقيه ي گروگان ها توانستند زنده از ساختمان خارج شوند. نيروهاي انگليسي در اين حمله 5 نفر از تروريست ها از جمله رهبر آنها را کشتند و ششمي را نيز دستگير کردند.
منبع:Howstuffworks.com
/س