29 آبان 1388 / 2 ذی الحجه 1430 / 20 نوامبر 2009

1) 29آبان ماه سال1312هجري شمسي: اولين قانون جامع ماليات بردرآمد ايران به تصويب رسيد. دراين قانون بطوركلي اصول مالياتهاي شخصي امروزي رعايت شده و مشمولين ماليات برطبق دوقانون مذكور به پنج طبقه تقسيم مي شدند و ماليات هر طبقه بر طبق نرخ جداگانه و متفاوتي وصول مي شد. درحقيقت قانون سال1312مجموعه اي ازمالياتهاي جداگانه براي هر يك از چندين نوع درآمد بود.
سه‌شنبه، 26 آبان 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
29 آبان 1388 / 2 ذی الحجه 1430 / 20 نوامبر 2009
29 آبان 1388 / 2 ذی الحجه 1430 / 20 نوامبر 2009
29 آبان 1388 / 2 ذی الحجه 1430 / 20 نوامبر 2009

1) 29آبان ماه سال1312هجري شمسي: اولين قانون جامع ماليات بردرآمد ايران به تصويب رسيد. دراين قانون بطوركلي اصول مالياتهاي شخصي امروزي رعايت شده و مشمولين ماليات برطبق دوقانون مذكور به پنج طبقه تقسيم مي شدند و ماليات هر طبقه بر طبق نرخ جداگانه و متفاوتي وصول مي شد. درحقيقت قانون سال1312مجموعه اي ازمالياتهاي جداگانه براي هر يك از چندين نوع درآمد بود.
29 آبان 1388 / 2 ذی الحجه 1430 / 20 نوامبر 2009 2) 29آبان ماه سال1368هجري شمسي: آثار حجاري شده اقوام گذشته با قدمت 5000ساله درحومه همدان كشف شد. بدنبال كشف اين آثار گروه تحقيق درپي كاووش و جمع آوري انواع كانيها به نمونه هائي از حجاري برروي سنگ برخورد كردند كه درنوع خود بي نظيرو براي اولين بار درايران كشف شده بود.
29 آبان 1388 / 2 ذی الحجه 1430 / 20 نوامبر 2009 3) 29 آبان ماه سال1366هجري شمسي: «عمليات نصر8 » با رمز عملياتي يا محمد بن عبدالله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) درمنطقه عملياتي ماووت دراستان سليمانيه عراق آغازشد. هدف ازانجام اين عمليات تصرف و تأمين ارتفاعات گرده رش بود كه با موفقيت و رشادتهاي قواي ظفرمند اسلام به پايان رساند.
4) قتل واعظ شهير "سيدجمال الدين واعظ اصفهاني" از رجال مشروطه (1287 ش): سيدجمال الدين واعظ همداني معروف به سيدجمال اصفهاني در حدود سال 1242 ش (1279 ق) در همدان به دنيا آمد. در بيست سالگي براي تحصيل رهسپار اصفهان شد ولي پس از مدتي كه در خود علاقه به منبر و وعظ يافت به اين مسير گام نهاد و به سرعت ترقي نمود. سيد جمال سالياني در اصفهان حضور داشت و سپس ساكن تهران گرديد. وي در جريان نهضت مشروطه از اطرافيان سيدعبداللَّه بهبهاني و سيدمحمد طباطبايي به شمار مي‏رفت و در انتقاد از دستگاه جور و ستم‏ورزي‏هاي حاكمان، داد سخن مي‏كرد. سيدجمال، يكي از رهبران مشروطه ايران محسوب مي‏شود كه نزديك به بيست سال، در شهرهاي اصفهان، مشهد، شيراز و تهران وعظ مي‏نمود و در روشنگري مردم مي‏كوشيد. به اين دليل محمدعلي شاه دستور بازداشت او را صادر كرد. وي پس از به توپ بستن مجلس قصد عزيمت به عتبات عاليات داشت كه در راه شناسايي و دستگير شد و پس از چند ماه زندان رفتن، در بيست و نهم آبان 1287 ش برابر با 25 شوال 1326ق در 45 سالگي در زندان بروجرد به قتل رسيد. سيد در فن خطابه بسيار توانا و حاذق بود به طوري كه او را از نظر فصاحت و نفوذ كلام و قدرت بيان، يكي از بزرگترين خطباي مشروطه ايران دانسته‏اند. موعظه او، سياسي و ساده و همه فهم بود و از بيان مطالب خود ابايي نداشت. مقبره وي در كنار شهر بروجرد واقع است و مردم به زيارت آن مي‏روند. سيدمحمدعلي جمالزاده، نويسنده شهير معاصر ايراني مقيم اروپا، فرزند ارشد اوست.
29 آبان 1388 / 2 ذی الحجه 1430 / 20 نوامبر 2009 5) مرگ "حسن پيرنيا" معروف به "مشيرالدوله"نخست وزير قاجار و سياستمدار(1314 ش): حسن پيرنيا در سال 1251 ش در تهران به دنيا آمد. وي پس از آنكه تحصيلات خود را در فرانسه و روسيه به اتمام رساند، در سفر اول مظفرالدين شاه به اروپا، مترجم روسي شاه بود. وي در سال 1281 ش به سمت وزير مختار ايران در روسيه منصوب شد و در هنگام مشروطيت، مامور تدوين نظامنامه مجلس گرديد. پيرنيا پس از قتل اتابك اعظم، در كابينه مشيرالسلطنه به وزارت عدليه رسيد و پس از مدتي لقب مشيرالدوله گرفت. پس از فتح تهران و تشكيل دولت جديد، وي به وزارت عدليه دست يافت و از آن به بعد در كابينه‏هاي متوالي، وزارات متعدد گرفت. پيرنيا در 1293 به نخست‏وزيري رسيد و اتفاقاتي نظير قيام شيخ محمد خياباني و غائله آذربايجان، آغاز نهضت جنگل و آغاز گردنكشي‏هاي رضاخان پهلوي براي به دست‏گيري قدرت، از جمله رويدادهاي نوبت‏هاي ديگر نخست‏وزيري اوست. حسن پيرنيا علاوه بر اينكه در ادوار دوم،سوم، چهارم، پنجم وششم نماينده مردم تهران در مجلس شوراي ملي بود، همچنين چهار مرتبه نخست وزير و بيست و چهار بار وزير بوده است. وي در ده سال آخر عمر خود، غالباً به كارهاي فرهنگي و علمي اشتغال داشت و آثاري همچون ايران باستان، نگاشت. مشيرالدوله در زمينه امور قضايي كشور پس از مشروطه نقش مهمي داشت و بيشتر قوانيني كه پس از مشروطه ملاك كار قرار گرفت توسط او تهيه شد. همچنين وي سازمان دادگستري را پي‏ريزي كرد و علاوه بر تشكيل ديوان كشور و دادسراها، قانون محاكمات حقوقي و جزايي را به تصويب رساند. مشيرالدوله سرانجام در 29 آبان 1314 در 63 سالگي درگذشت.
29 آبان 1388 / 2 ذی الحجه 1430 / 20 نوامبر 2009 6) الحاق ايران به پيمان استعماري بغداد موسوم به "سنتو" (1334 ش): كنفرانس كشورهاي عضو پيمان بغداد با شركت نخست‏وزيران ايران، تركيه، عراق، پاكستان و انگلستان و با حضور وزير امورخارجه آمريكا در بغداد به رياست نوري سعيد، نخست‏وزير عراق برگزار شد. در اين كنفرانس، پيمان سنتو منعقد شد كه اين پيمان در اصل به منظور جلوگيري از نشر كمونيسم به كشورهاي مجاور شوروي بود. چند روز قبل از اين كه حسين علاء نخست وزير ايران براي شركت در نخستين اجلاس پيمان بغداد عازم عراق شود، مورد سوء قصد يكي از اعضاي سازمان فدائيان اسلام با نام مظفر ذوالقدر قرار گرفته و از ناحيه سر مجروح شده بود. اما به رغم اين سوء قصد، علاء مسافرت خود را انجام داد و در كنفرانس بغداد شركت نمود. اين سوء قصد، نارضايتي افكار عمومي ايران را از شركت در اين دسته بندي نظامي به نفع غرب، نشان مي‏داد. سرانجام پس از پيروزي انقلاب اسلامي، ايران از عضويت اين پيمان استعماري خارج شد و سنتو عملاً منحل گرديد.
29 آبان 1388 / 2 ذی الحجه 1430 / 20 نوامبر 2009 7) 29 آبان 1385 رحلت آیت الله میرزا جواد تبریزی
29 آبان 1388 / 2 ذی الحجه 1430 / 20 نوامبر 2009 8) آغاز هفته بسيج
9) دوم ذيحجه سال1244هجري قمري: محمّد بن عَبدُ السُّكوربن حكيم شيرعلي معرو ف به رحمان علي از فضلا و اَطِباي نامدارهند متولد شد. او پزشكي حاذق بود و كتابي با عنوان نُخبَةُ البَحرين نوشت كه مشتمل برقواعد حفظ صحت و برگرفته شده ازاصول طب پزشكان يوناني است. ازاين حكيم پرآوازه آثارمتعددي باقي است كه هريك منبع باارزشي براي طالبان علم است. ازميان تأليفات رحمان علي به «اَبنيّةُ الاِسلام، فوايد جلاليه و تُحفه مقبول» مي‎توان اشاره كرد. همچنين «رياضُ الأمراء درشرح احوال علماي هند» ازآثاررحمان علي بشمارمي‎رود.
10) دوم ذيحجه سال1358هجري قمري: طنطاوي جوهري ازعلما و حكماي قرن14 بدرود حيات گفت. او درعلوم متداول عصرخود دانش و مهارت بسيارداشت و ازپيشوايان علم لغت بشمارمي‎رفت. طنطاوي جوهري كلام خدا قرآن مجيد را ازحفظ داشت و هرزمان كه فرصتي مناسب مي‎يافت به تفسيرو تجزيه و تحليل آن مي‎پرداخت. شايان توجه است كه اين حكيم فرزانه به زبان انگليسي نيزآشنايي كامل داشت و همواره به تعليم و تدريس مشغول بود. كتب الاَرواح، ميزان الجَواهر، تفسيرقرآن و اَصلُ العالم ازجمله آثاراين دانشمند گرانقدربشمارمي‎روند.
11) تصرف مصر توسط خلفاي فاطمي و بناي شهر قاهره به عنوان مركز حكومت آنان(358 ق)
29 آبان 1388 / 2 ذی الحجه 1430 / 20 نوامبر 2009 12) ولادت عالم مجاهد و فقيه مبارز آيت‏اللَّه شهيد "شيخ فضل‏اللَّه نوري" (1259 ق): حاج شيخ فضل اللَّه نوري از شاگردان برجسته‏ي ميرزاي بزرگ شيرازي در عراق بود. وي در سال 1300 ق به تهران رفت و به شدت با جدايى دين از سياست مخالفت ورزيد. شيخ فضل اللَّه در اوايل مشروطيت، از پيشگامان و مجاهدان اين نهضت به شمار مي‏رفت و دوشادوش سيدعبداللَّه بهبهاني و سيدمحمدطباطبايى به مبارزه عليه استبداد مشغول بود. ولي پس از چندي پي برد كه دست‏هاي پليد و پنهاني به قصد پايمان كردن خون‏هاي ريخته شده در راه اين نهضت مي‏باشند و مشروطه را نه به معني حكومتي كه مشروط به رعايت حدود و اجراي قوانين الهي باشد، بلكه رژيمي كه مردم در مقابل آن، مشروط به سكوت باشند، مي‏خواهند. لذا شيخ فضل اللَّه مخالفت خويش را با مشروطه‏ي غيرمشروعه اعلام كرده، به تمام ولايات تلگراف مي‏زند و مشروطه را تحريم مي‏نمايد. از آن سو، جناح‏هاي مقابلِ شيخ، او را در يك دادگاه فرمايشي به مرگ محكوم كرده و آن مجتهد والامقام را در سيزدهم رجب سال 1327 ق به دار آويختند.
13) درگذشت "طنطاوي جوهري" عالم و شاعر مصري(1358 ق): استاد طنطاوي جوهري عالم و شاعر مسلمان مصريِ قرن چهاردهم هجري، در علوم متداول عصر، مهارت داشت و از استادان لغت به شمار مي‏رفت. طنطاوي حافظ قرآن بود وبه تفسير و تحليل آن نيز مي‏پرداخت. اين حكيم فرزانه به زبان انگليسي نيز تسلط كامل داشت و همواره به تعليم و تدريس علوم اسلامي مشغول بود. ميزان الجواهر، تفسيرقرآن و جمالُ العلمِ از جمله آثار اين دانشمندِ مسلمانِ مصري به شمار مي‏رود.
29 آبان 1388 / 2 ذی الحجه 1430 / 20 نوامبر 2009 14) رحلت آيت‏اللَّه "سيدمحمد محقق داماد" استاد بزرگ حوزه‏ي علميه‏ي قم(1388ق): سيد محمد محقق داماد، فرزند سيدجعفر موسوي در سال 1325 قمري در احمدآباد اردكان يزد متولد گرديد. وي پدرش را پيش از تولد و مادرش را در 6 سالگي از دست داد. علي رغم چنين حادثه‏ي غم‏انگيزي، آغاز به تحصيل نمود. آن‏گاه به يزد مهاجرت كرد و نزد اساتيد آن شهر به تكميل ادبيات و سطح پرداخت. سپس با توصيه‏ي استاد گراميش شيخ غلامرضا يزدي، به قم مهاجرت كرد و در درس اساتيد بزرگ حوزه، بهره‏ها گرفت. آيت‏اللَّه شيخ عبدالكريم حائري يزدي ارادت خاصي به ايشان داشت و با وجود چنين شاگرداني، به آينده‏ي حوزه دلگرم بود. همين ارادت موجب شد كه او را به دامادي خود بپذيرد و به لقب "داماد" ملقب گردد. ايشان بسيار به تدريس اهميت مي‏داد. هنگامي كه در روزهاي آخر عمر در بستر بيماري قرار داشت ازاين كه نمي‏توانست در جلسه‏ي درس شركت كند، مي‏گريست. اين بزرگوار پس از 75 روز بيماري، سرانجام بر اثر سكته‏ي قلبي در 63 سالگي دار فاني را وداع كرد و در صحن حرم حضرت معصومه(علیها السّلام) به خاك سپرده شد.
15) وفات فقيه مجتهد آيت‏اللَّه "شيخ علي نمازي" (1405 ق): آيت‏اللَّه نمازي مقدمات و سطوح را در زادگاه خويش، شاهرود، نزد والد بزرگوار خود حاج شيخ محمد - كه آيات عظام وي را "سلمان زمان" مي‏ناميدند - و ديگر اساتيد، فرا گرفت. آن‏گاه به مشهد مقدس رفت و در آن جا با استعداد فوق‏العاده‏اي كه داشت در كمترين مدت، مدارج عاليه‏ي فقه و اصول را طي كرد و به درجه‏ي اجتهاد رسيد، به گونه‏اي كه نگارش فقه استدلالي خود را از 22 سالگي آغاز كرد. ايشان سپس جهت بهره‏گيري از اساتيدبزرگ به نجف اشرف مشرف شد. ولي علاقه‏ي بي‏حد وحصر ايشان به انجام رسالت خويش در امر تبليغ، موجب شد كه به ايران بازگشته و در مشهد مقدس مقيم گردد. آيت‏اللَّه نمازي در علم رياضي، هندسه، تاريخ و خطاطي نيز به درجات عالي دست يافت و به زبان فرانسه مسلط بود. او از طب سنتي بهره‏مند بود و در مناظره نيز قدرتي شگرف داشت. در شناخت حديث و رجال حديث تبحر داشته، از استادان تاريخ اسلام به شمار مي‏رفت. به تعبير آيت‏اللَّه العظمي مرعشي نجفي، علامه نمازي، مجلسيِ زمان بود. از اين شخصيت برجسته، آثار گران‏بهايي به جاي مانده كه: مُستدرك سَفينةُالنّجاة (10 جلد)، الاحتجاجُ بالتّاج علي اَصحابِ الِّلجاج ، الاَعلام الهِاديَةِ في اِعتبارِ الكتُب الاربعه و ابواب رحمت و... از آن جمله‏اند.
16) آغاز سلطنت "اردوان پنجم"، آخرين پادشاه سلسله اشكانيان (216م): پس از مرگ بلاش چهارم معروف به اشك بيست و هفتم، دو پسر او به نام‏هاي بلاش پنجم و اردوان پنجم مدعي سلطنت شدند. اين دو برادر مدت‏ها با يك‏ديگر در جنگ و ستيز بودند تا اين‏كه اردوان پنجم در 20 نوامبر 216م با عنوان اشك بيست و نهم بر تخت سلطنت تكيه زد. در اين زمان امپراتور روم براي تسخير ايران به فكر حيله‏اي افتاد و پس از ارسال هداياي بسيار به دربار اشك بيست و نهم، دختر شاه را خواستگاري كرد. اين امر سرانجام محقق شد و امپراتور براي بردن همسرش به همراه سپاهي گران عازم ايران گرديد. اما همين كه اردوان با سردارانش براي استقبال به اردوي او رفتند، روميان مسلحي كه در كمين بودند به اشاره امپراتور به ايرانيان حمله كردند و آنان را تار و مار نمودند. از آن پس روميان جنايات بي‏شماري در ايران مرتكب شدند و تمام آبادي‏هاي مسير را غارت نمودند. با اين حال، اردوان پنجم از مهلكه جان سالم به در برد و امپراتور روم، خود به دست اطرافيانش به قتل رسيد. اردوان از اين فرصت استفاده كرد و پس از وارد آوردن شكستي سخت بر روميان، مبلغ گزافي به عنوان غرامت از آنان دريافت نمود. در اين سال‏ها، علي رغم تلاش فراوان اردوان براي نجات سلسله اشكاني، بر اثر مشكلات عديده‏اي كه بر كشور حاكم بود، روزنه اميدي براي بقاي امپراتوري اشكانيان نماند. هم‏چنين بر اثر انحطاط و ضعفي كه در دولت مركزي اشكاني پديد آمده بود، اردشير بابكان، يكي از اميران دست نشانده پارس كه قدرتي به هم رسانيده بود، بر اردوان شوريد و حكومت 476 ساله اشكانيان را در سال 224م سرنگون كرد.
29 آبان 1388 / 2 ذی الحجه 1430 / 20 نوامبر 2009 17) مرگ "لئون تولْسْتوي" نويسنده بلندآوازه روسي (1910م): لئون تولْسْتوي، نويسنده شهير روسي در نهم سپتامبر سال 1828 در روسيه به دنيا آمد. از نوجواني استعداد درخشان و هوش سرشارش، معلمان را به تعجب وا مي‏داشت. لئون در جواني وارد ارتش شد ولي پس از مدتي به نويسندگي روي آورد و به آموختن زبان‏هاي فرانسه و يوناني همت گماشت. تولستوي در ميانسالي، از زندگي احساس نارضايتي مي‏كرد و ترديد و زدگي در قلب او ريشه مي‏دوانيد. او مدام در جستجوي زندگي بود، در معناي مسيحيت سير مي‏كرد و سرانجام به اين نتيجه رسيد كه انجيل، خطاها و تحريفات بسيار دارد اما منكر معني اصلي مسيحيت، نشد. از اين رو بيست سال آخر عمر تولستوي براي حكومت روس دردسر به حساب مي‏آمد، او را تحت نظر قرار داده و بيشتر آثارش را ممنوع كردند. هم‏چنين يك كليسا وي را در 72 سالگي تكفير كرد. وي در قحطي سال 1891م با دريافت كمك‏هاي انساني به ياري مردم شتافت و در اواخر عمر، چنان بلندآوازه شد كه تقريباً همه دنيا او را مي‏شناختند و به آثار و شخصيتش ارج فراوان مي‏نهادند تا جايى كه مهاتما گاندي رهبر هند طي نامه‏اي به تولستوي، خود را خاكسار تولستوي خواند. تولستوي در سال‏هاي پاياني عمر خود، تزار دوم لقب گرفته بود، زيرا حكومت بيم داشت كه حتي كوچك‏ترين تعرُّضي به او بكند. او در روسيه به استثناي تزار، يگانه كسي بود كه مي‏توانست هر چه دلش مي‏خواهد بگويد و در امان باشد. او اين آزادي را با قدرت قلمش و با نمونه‏وار زيستنش به دست آورده بود. تولستوي عالي‏ترين نمايشگر روح ملت روس به شمار مي‏رود. او همانند يك دانشمند الهيات و معتقد به اصول اخلاقي در جستجوي مرام دوستي پاك و بي‏آلايش بود كه در مسيحيت اوليه وجود داشت. تولستوي در ميان رفاه و ثروت و شهرت، شكاكيتي در دل داشت و تحولي را در دلش ايجاد كرد كه آيين تولستوي نتيجه آن بود. اين آيين مبتني بر عشق مسيحي و متضمن اصل عدم مقاومت در برابر شرّ است. تولستوي كه آميخته‏اي از خصوصيت‏هاي متناقض بود و نمي‏توانست زندگي را با انديشه‏هاي خويش وفق دهد در مورد مذهب به تغيير عقيده رسيد و به ارتدوكس گرويد. وي در كتاب اعتراف، سرخوردگي پيايى خود را از زندگي آميخته به لذت، مذهب قراردادي و علم و فلسفه بيان مي‏كند. با اين حال تولستوي اعلام كرد كه ديگر براي پرستندگان، زمان آن فرا رسيده است كه دست از آداب ظاهري و قشري بردارند و به حقيقت و راستي بپردازند. وي خواهان خدمت متقابل، مساوات اجتماعي و كوشش مشترك براي از بين بردن ول‏خرجي‏ها و زياده‏روي توانگران و مسكنت و رنج بي‏نوايان بود كه اين، مذهب واقعي اوست. شهرت و بقاي تولستوي به سبب داستان‏هايش بود. عظمت كتاب جنگ و صلح او، علاوه بر وسعت موضوع و كمال هنرمندي، در بيان نكته‏هاي فلسفي و اخلاقي موجود در آن نهفته است. تولستوي در اين اثر به شيوه‏اي بسيار كامل، حوادث اساسي زندگي از تولد، بلوغ و ازدواج تا كهولت، مرگ و نيز جنگ و صلح را مورد توجه قرار داده است و به همين دليل از طرف منتقدان به عنوان حماسه‏اي بزرگ مورد ستايش قرار گرفته است. اگر چه داستان‏ها و كتاب‏هاي تولستوي با ستايش و پيروزي همراه گشت، با اين حال وي معتقد بود هنر دروغي بيش نيست و من ديگر نمي‏توانم اين دروغ زيبا را دوست داشته باشم. تولستوي به سبب ترسيم دنياي معاصر و معرفتش درباره عالم محسوس و ملموس و توجّهش به مسائل انساني و هنر داستان‏نويسي، مرد بزرگ و رمان‏نويس برجسته و ممتاز روسيه در قرن نوزدهم به شمار مي‏آيد. علاوه بر جنگ و صلح، از تولستوي آثار متعددي به يادگار مانده كه هنر چيست، حاجي مراد و تاريخ ديروز... از آن جمله است. لئون تولستوي سرانجام در بيستم نوامبر 1910 م در حالي كه خانه را ترك كرده بود، همانند بي‏نواترين افراد، در بي‏خانماني و سرگرداني در 85 سالگي درگذشت.
18) پايان نهضت اسلامي مردم عراق عليه استعمارگران انگليسي (1920م): با شروع جنگ جهاني اول، انگليس به بهانه جلوگيري از نفوذ آلمان در خاورميانه، با نيروي نظامي خود از دهانه اروند رود به عراق كه تحت حكومت امپراتوري عثماني بود، حمله كرد و تا پس از جنگ نيز در آن مناطق حضور داشت. با پايان جنگ جهاني اول و فروپاشي امپراتوري عثماني، دولت‏هاي استعمارگر فرانسه و بريتانيا، سرزمين‏هاي اين امپراتوري در خاورميانه را بين خود تقسيم كردند. بر اين اساس، بريتانيا نيز اداره امور كشور عراق را به دست گرفت و با تأييد جامعه ملل، قيموميت اين كشور را بر عهده گرفت. اين مسئله بر مخالفت مردم عليه حضور انگلستان افزود. در همين راستا، قيام مردم عراق در سال 1920م به رهبري روحانيان و عالمان بزرگ اسلامي آغاز شد و هدف آن بيرون راندنِ اشغال‏گران انگليسي و ايجاد حكومتي مستقل، با رعايت موازين اسلامي بود. در اين ميان، فتواي تاريخي و نيز پيام عالم و مرجع بزرگ زمان، ميرزا محمدتقي شيرازي، حاوي نكاتي اساسي بود: مطالبه حقوق مشروعه، برقراري حكومت اسلامي، استقلال عراق، نياز به اتحاد تمامي مسلمانان در اين حركت، پرهيز از اخلال در امنيت و مخالفت با يك‏ديگر مسائلي بود كه مورد تأكيد رهبري انقلاب قرار گرفت. با اوج‏گيري انقلاب و گسترش تظاهرات و مخالفت‏هاي مردمي با حضور انگلستان، نماينده اين كشور كوشيد انقلابيون را به عنوان اشراري كه حقوق فقرا و ضعفا را پايمال مي‏كنند، قلمداد نمايد و وظيفه خود را سركوبي آنها بداند. اما ميرزاي شيرازي، جنبش مردم عراق را در راستاي مطالبه حقوق حياتي و مشروع ملت مسلمان تلقي نمود و حضور نيروهاي نظامي انگلستان را مغاير با عقل و اصول عدل و منطق دانست. به هر حال رهبران ديني و مردم مسلمان عراق، در اين قيام بزرگ، دلاوري‏هاي بسياري از خود نشان دادند، اما سرانجام نيروهاي انگليسي با سركوب شديد و كشتار شمار زيادي از مردم مسلمان عراق، قيام اسلام‏خواهي آنان را فرونشاندند. اين انقلاب اگرچه به علل مختلف از جمله محدوديت مالي انقلاب، كمبود سلاح و مهمات، رسيدن نيروهاي كمكي انگلستان، پايين بود آگاهي سياسي مردم و سرانجام فوت ميرزاي شيرازي در اواسط انقلاب به شكست انجاميد اما به دست آمدن استقلال عراق، شكسته شدن قدرت انگلستان، مشخص شدن اثرات حمايت از علماي دين و تأثيرپذيري مردم ايران در مخالفت با قرارداد انگليسي وثوق‏الدوله از نتايج مثبت انقلاب 1920 عراق بود.
19) آغاز محاكمه رهبران جنايت‏كار جنگ جهاني دوم در دادگاه "نورنبرگ" (1945م): با فروكش كردن آتش جنگ جهاني دوم در دنيا، بزرگ‏ترين دادرسي مربوط به جنايت‏كاران جنگي از روز بيستم نوامبر سال 1945م در شهر نورِنْبِرْگْ آلمان آغاز به كار كرد. مقررات مربوط به تشكيل اين دادگاه، قبلاً از طرف سران سه كشور فاتح، شامل امريكا، انگليس و شوروي سابق تعيين گرديد و مقرر شده بود كه اعضاي هيأت قضات از مقامات عالي رتبه قضايى چهار كشور اشغال كننده آلمان يعني امريكا، انگليس، شوروي و فرانسه تعيين شوند. رسيدگي به جرايم 22 نفر از رهبران آلمان هيتلري كه بيشتر آن‏ها به جنايت عليه بشريت و مشاركت در توطئه بر ضد صلح و جنايات جنگي متهم شده بودند، بيش از ده ماه به طول انجاميد. دادگاه سرانجام در روز اول اكتبر سال 1946م، دوازده تن از آنان را به اعدام و هفت نفر ديگر را به حبس ابد محكوم كرد. سه نفر باقي‏مانده را كه در اواخر حكومت هيتلر، مصدر كاري نبودند تبرئه نمود. البته در اين دادگاه، علاوه بر جنايت‏كاران نازي، متهماني از ديگر كشورها نيز محكوم شدند. تقاضاي تخفيف مجازات محكوميت از طرف شوراي عالي متفقين براي نظارت بر امور آلمان رد شد و احكام صادر و در نهايت، در روز 16 اكتبر 1946م به اجرا درآمد.
20) ورود نيروهاي چيني به شبه‏جزيره كره در جريان جنگ دو كره (1950م): با فروزان شدن آتش جنگ دو كره در 25 ژوئن 1950م، نيروهاي سازمان ملل متحد كه اكثر آنان را امريكاييان تشكيل مي‏دادند در كره جنوبي مستقر شدند. پس از چندي، جنگ به داخل كره شمالي نيز كشيده شد و نيروهاي ملل متحد، در مدت كمتر از يك ماه، قسمت اعظم خاك كره شمالي را به تصرف خود درآوردند. در اين مرحله از جنگ كه كره شمالي در شرف سقوط بود و امريكايى‏ها مقدمات انضمام آن را به كره جنوبي فراهم مي‏ساختند، در بيستم نوامبر 1950م، نيروهاي چين كمونيست به عنوان نيروهاي داوطلب وارد ميدان شدند. با ورود قريب به دويست هزار سرباز چيني به ميدان جنگ، نيروهاي امريكا و متحدين آن‏ها ناچار به عقب‏نشيني گرديدند. نيروهاي چيني و كره شمالي تا اواخر ماه دسامبر سال 1950م، تقريباً تمام قسمت شمالي كره را به تصرف خود درآوردند و در 28 دسامبر از مرز بين دو كره گذشتند. در ژانويه سال 1951م، سئول پايتخت كره جنوبي به تصرف نيروهاي كمونيست درآمد ولي پيشرفت نيروهاي كمونيست در يك‏صد كيلومتري مرز دو كره متوقف شد. در اين زمان، علي‏رغم تصرف مجدد سئول توسط نيروهاي ملل متحد، حضور نيروهاي چين و كره در اين منطقه و نيز تندروي فرماندهان نظامي امريكا، باعث بروز درگيري‏هايي گرديد كه در برخي مواقع از نبردهاي جنگ جهاني دوم نيز وحشتناك‏تر بودند. اين جنگ در نهايت در بيست و هفتم ژوئيه 1953م پايان يافت.
29 آبان 1388 / 2 ذی الحجه 1430 / 20 نوامبر 2009 21) مرگ "بِنْدِتو كروچه" بزرگ‏ترين فيلسوف معاصر ايتاليا (1952م): بِنْدِتو كُروچِه، بزرگ‏ترين فيلسوف معاصر ايتاليايى در 25 فوريه 1866م در ايتاليا به دنيا آمد. وي در نوجواني، خانواده‏اش را در يك زلزله از دست داد و خود نيز دوازده ساعت زير آوار مدفون ماند. اثر اين مسئله، بعدها در شكل گيري انديشه او تاثيرنهاد و تا پايان عمر، مخالف هرگونه انقلاب بود. كروچه پس از آن به دانشگاه رم رفت ولي تحصيلات خود را بدون اخذ درجه‏اي رها كرد. او ضمن مطالعه كتابي درباره كارل ماركس، نظريه‏پرداز آلماني، با مقولات فلسفه آشنا شد اما به دنبال فلسفه‏اي بود كه نه براي تخريب كه به دنبال نجات بشريت باشد. به اين ترتيب كروچه تصميم گرفت كه خود به تدوين يك نظام فلسفي بپردازد كه مبتني بر جاه‏طلبي‏هاي مادي نباشد، بلكه بر پايه آرزوهاي معنوي آدمي، استوار باشد. كروچه معتقد بود كه اين بررسي را بايد شخصي به عمل آورد كه در جريان امور باشد. هيچ فيلسوف برج عاج‏نشيني كه از توفان‏هاي زندگي در امان و بركنار بوده است نمي‏تواند غم كشتي شكستگي و دل‏افسردگي و نيز شجاعت آدمي را دريابد. كروچه مشتاق آن بود كه خويشتن را به وسط توفان بيفكند تا بتواند از نزديك و از روي مشاهده شخصي، كوشش و ستيز بشريت را مطالعه كند. كروچه به مدت دو سال وزارت فرهنگ ايتاليا را برعهده داشت و تلاش نمود تا تجديد حياتي در انديشه مردم پديد آورد و سلامت را به دنياي ناسالم باز گرداند. او در دوره ديكتاتوري موسوليني خانه‏نشين شد اما دست از احيا و نشر آزادي برنداشت. وي ارزش‏هاي حيات را بالاتر از ارزش‏هاي مادي مي‏دانست و نظريه عدالت را در قالب مفاهيم جديد اقتصادي بيان مي‏كرد. يك‏بار برضد فاشيست‏ها اعلاميه چاپ كرد در نتيجه فاشيست‏ها خانه‏اش را غارت كردند ولي كاري به فعاليت‏هاي مطبوعاتي او نداشتند. زيرا معتقدات او كم وبيش فاشيستي بود. فلسفه كروچه پر از تناقضات است. وي از يك طرف آزادي خواه است و از سوي ديگر فاشيست، از يك سو به خدا حمله مي‏كند و از ديگر سو، مسيحيت و نهضت مسيحي را بزرگ‏ترين انقلاب تاريخ بشريت مي‏داند چرا كه انسان را به راه جديد از زندگي سوق داده است. كروچه گرچه اعتقاد چنداني به اديان نداشت اما معتقد بود تا زماني كه ديني ديگر هم‏شأن يا برتر از مسيحيت ظهور نمايد، بايد مسيحي باقي بماند. وي تا پايان عمر به تعليم اين فلسفه پرداخت كه بايد دشمنان را دوست گردانيد و با راهنمايي آن‏ها از نفاق به صلح، به مجازات آن‏ها پرداخت. مهم‏ترين اثر كروچه، فلسفه روح نام دارد كه درچهار جلد تحت عناوين زيبايي‏شناسي، منطق، فلسفه سلوك و تئوري تاريخ منتشر شد. بِنْدِتو كروچه سرانجام در بيستم نوامبر 1952م در هشتاد و شش سالگي درگذشت.
22) مرگ "فرانچسكو فرانكو" ديكتاتور پيشين اسپانيا (1975م): ژنرال فرانچسكو فرانْكو، ديكتاتور پيشين اسپانيا در چهارم دسامبر 1892م در اسپانيا به دنيا آمد. وي در جواني وارد ارتش شد و پس از چند سال، مدارج ترقي را پيمود تا اينكه در 42 سالگي به رياست ستاد ارتش اسپانيا دست يافت. فرانكو در سال 1936م در رأس نظاميان سلطنت طلب و شورشي عليه حكومت جديد جمهوري اسپانيا وارد جنگ شد و همين شورش، منجر به جنگ داخلي 2/5 ساله در اين كشور گرديد. وي در نهايت در طي اين درگيري‏ها با كمك و حمايت آلمان و ايتاليا موفق به تثبيت قدرت خود شد و در سال 1939م، زمام امور اسپانيا را در دست گرفت. فرانكو به محض به قدرت رسيدن، فعاليت كليه احزاب به جز حزب فالانژ را ممنوع اعلام كرد. او عناوين رئيس مملكت، نخست وزير و فرمانده كل نيروهاي مسلح را برخود نهاد و اعلام نمود كه فقط در مقابل خدا و تاريخ مسئول است. فرانكو با وجود اينكه حكومت خود را مديون هيتلر و موسوليني بود، اما حاضر نشد تا در جنگ جهاني دوم شركت كند. وي با اينكه سياست بي‏طرفي در پيش گرفت با اين حال در تبليغات و موضع‏گيري‏هاي سياسي از هيتلر دفاع مي‏كرد. هنگامي كه در سال 1941م هيتلر به شوروي سابق حمله برد، فرانكو نيروي دريايى اسپانيا را در اختيار آلمان قرار داد تا از آن عليه شوروي استفاده شود. به همين دليل پس از پايان جنگ جهاني، اسپانيا مورد محاصره اقتصادي متفقين قرار گرفت و از عضويت در سازمان ملل و ناتو محروم گرديد. وي قانون جانشيني و موروثي حكومتي اسپانيا را بر اساس رژيم سلطنتي مقرر كرد و پس از يك همه پرسي در سال 1947م، قدرت بلامنازع اسپانيا شد. سياست فرانكو در سال‏هاي پس از جنگ جهاني دوم همواره بر پايه نزديكي به غرب و به ويژه امريكا از جهات سياسي و اقتصادي بوده است. او در سال‏هاي حكومت خود از يك سو بر بهبود وضع اقتصادي اسپانيا و از سوي ديگر بر سركوبي فعاليت‏هاي سياسي مخالفان متمركز بوده است. فرانكو در تمام طول دوران حكومت خود، در محافل جهان به عنوان ديكتاتور شهرت داشت، تا اين‏كه در بيستم نوامبر 1975م پس از نزديك به سي و هفت سال حكومت بر اسپانيا، در 83 سالگي درگذشت. علي رغم تلاش فرانكو براي موروثي كردن سلطنت، پس از مرگ او، حكومت به خاندان سلطنتي قبلي بازگشت.
23) ساخت اولين هواپيما با نيروي محركه خورشيدي (1980م)
24) روز تأسيس صنعت در افريقا (روز صنعتي شدن افريقا)




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط