اسلام و مسائل زنان

گفتمان درون گروه اسلام و مسائل زنان از ویژگی تنوع و حاکمیت دو گرایش مهم در بررسی آن برخوردار است..
چهارشنبه، 13 آذر 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اسلام و مسائل زنان
عامل اسلام یکی از مؤلفه‌های اساسی و محوری در گفتمان زن محسوب می شود، نه فقط در این دوره بلکه در تمام مراحل سه گانه و علت آن به ارتباط مسئله زن با بسیاری از محورهای اسلامی بازمی گردد مانند احکام مربوط به خانواده، حدود، دیدگاه اسلام درباره جامعه، روابط آن و حکومت، علاوه بر اجرا و اعمال مفاهیم یا مبادی والای اسلامی مانند حق و عدالت. به عبارت دیگر مسئله زن همواره و حتی تا امروز با خط قرمزها و بخشهای حساسیت برانگیز ساختار قانونگذاری و اجتماعی اسلام مرتبط بوده است.
 
گروه اسلام ۱۲ ٪ کل آثار مربوط به عصر نهضت را تشکیل میدهد و این نسبت، بیانگر جایگاه واقعی اسلام در این گفتمان نیست؛ زیرا همانطور که خواننده ملاحظه می کند گفتمان اسلامی در خصوص زن نه تنها در تعداد دیگری از گروههای مهم و بزرگ پخش شده، بلکه اگر اکثر آنها را هم به خود اختصاص نداده باشد بخش بزرگی از آنها را در برمی گیرد، مانند گروههای تعلیم و تربیت زن، آزادی و حجاب زن و قانونگذاری در کنار گروه زنان مشهور. علاوه بر این، جنبۀ مربوط به موضع اسلام در قبال زن مورد توجه بسیاری از مطالعات تاریخی و فلسفی وارد شده در گروههای دیگر - چه از موضع تأیید و چه انکار - قرار گرفته است.
 
گفتمان درون گروه اسلام و مسائل زنان از ویژگی تنوع و حاکمیت دو گرایش مهم در بررسی آن برخوردار است: نخست روش مبتنی بر تعریف که به بیان موضع اسلام در قبال زن در چهارچوب رویکرد عام تری می پردازد که در عصر نهضت رواج داشت و آن عبارت بود از تجدید نظر در شناخت هویت و تعریف زن به عنوان یک شخصیت اجتماعی مستقل. اغلب آثاری از این دست به دو موضوع توجه نشان دادند: اول جایگاه زن در اسلام، دوم معرفی حقوق و تکالیف زن در اسلام. دومین روش مشخص، رویکرد دفاعی بود که سعی در دفاع از جایگاه زن در اسلام داشت و می کوشید در مواجه با هجوم بی رحمانه ای که آثار غربی به موضع اسلام در قبال زن می کردند، عدالت اسلام نسبت به زن را بیان کند. هجومی که در دو شاخه استعماری و شرق شناسیش، مسئولیت عقب ماندگی زن شرقی و وخامت اوضاع او را متوجه اسلام می کرد. تحت تأثیر قرار گرفتن تعداد روزافزون شهروندان و به ویژه نخبگان از این افکار در نتیجه جذب شدنشان و حتی جذب شدن کل جامعه در روند نوگرایی به سبک غربی، بر این احساس خطر می‌افزود.
 
بحث و جدل درباره آزادی و حجاب زن: این گروه دومین گروه بزرگ دوره نهضت را تشکیل میدهد (%۱۳ ) أکثر کتابهایی که در این موضوع منتشر شدند در نتیجه بحث و جدل شدیدی به وجود آمدند که در پی انتشار کتاب قاسم امین «آزاد کردن زن» منتشر شد. همانطور که این بحث و جدل در دوره پس از قیام ۱۹۱۹ در نتیجه انتشار کتاب های بسیاری که به نوبه خود سلسله بحث ها و مناقشات مشابهی را مطرح ساخت، ادامه یافت مانند کتاب نظیره زین الدین حجاب و بی حجابی در شام و کتاب طاهر حداد زنان ما میان شریعت و جامعه در تونس مسئله حجاب در نهضت زنان یک مسئله تشریفاتی و صوری نبود زیرا حجاب در آن زمان مفاهیم اصطلاحی بسیاری را شامل میشد که آن را به صورت یک عامل متضاد با ترقی، شکوفایی و تحول زن یا به اصطلاح آن دوران، آزادی زنان در می آورد، در آن زمان مفهوم حجاب - همانگونه که امروزه برداشت می کنیم - محدود به پوشش مو نبود بلکه به معنی پرده نشینی و ماندن زنان در خانه یا بیرون آمدن از خانه با صورتهای روبنده زده بود به گونه ای که شناخته نمی شدند. از اینجاست که مسئله حجاب میان موافقان تداوم وضعیت موجود و محدود بودن نقش زن در چهارچوب خانه و آنهایی که خواستار خروج زنان از خانه برای اشتغال و تعلیم بودند اهمیت پیدا می کند. به این دلیل است که بحث و جدل پیرامون حجاب در گفتمان نهضت، اهمیت و جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص می داد.
 
تعلیم و تربیت زن: مسئله آموزش در گفتمانی که خواستار نهضت بود اهمیت فراوانی داشت (۹٪) زیرا نخستین بانوان طلایه دار، پیشگام تعلیم زن در عصر جدید بودند؛ اعم از اینکه این تعلیم در خانه و اختیاری و مخصوص طبقه اشراف باشد (الگوی فاطمه علیه، قدریه حسین و عایشه تیموریه) و خواه آموزش منظم در مدارس میسیونرها (مانند بانوان پیشگام شام) یا آموزش ابتدایی دولتی (مانند ملک ناصف و نبویه موسی). روشن شد که بینش تازه این زنان در خصوص کرامت و حقوق زن نتیجه تعلیم آنهاست و اینکه راه نشر این بینش جدید در میان صفوف زنان، همان تعلیم است. همچنین به عقیده داعیان نهضت اعم از مرد و زن، نواقص بسیاری که وجهه زن شرقی و مسلمان را خدشه دار کرده و آن شکاف را میان آنها و زن غربی به وجود آورده (اعتقاد به خرافات، پرداختن به مسائل بی اهمیت، آرایش، سستی اندیشه، عدم تربیت کودکان به روش صحیح و...)، با فقدان تعلیم و آموزش ارتباط دارد. به این ترتیب تعلیم به عنوان گام نخست و اساسی به سوی ترقی و نهضت، مطرح شد.
 
از طرف دیگر مسئله تربیت زنان در گفتمان نهضت سهم مهمی را به خود اختصاص داد. گاهی این مسئله با موضوع تعلیم آمیخته می شد ولی در برخی موارد به طور جداگانه مطرح می گردید. این مسئله مورد توجه همه نیروها و جریانات قرار گرفت به گونه ای که به وسیله ای تبدیل شد تا نیروهای خواستار تغییر از طریق آن گرایشهای تازه ای در میان زنان ایجاد کنند. و به مکانیزمی تبدیل شد برای تسلط و کنترل بر عناصری که خواستار دگرگونی در زنان، خانواده و کل جامعه بودند از سوی نیروهای محافظه کار.
 
منبع: زن و جوامع عرب در طول یک قرن، منی ابوالفضل، مترجم دکتر هومن ناظمیان، مؤسسه انتشارات امیر کبیر، چاپ اول، طهران، 1394


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما