آراستگی در قرآن

اگر انسان در دنیا بطور انفرادی زندگی می کرد هرگز محتاج به زینتی که خود رابا آن بیاراید نمی شد، بلکه اصلا بخاطرش هم خطور نمی کرد که چنین چیزی لازم است، ولیکن از آنجایی که زندگیش جز بطور اجتماع ممکن نیست،...
پنجشنبه، 21 آذر 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آراستگی در قرآن

آراستگی ظاهر

انسان به اقتضای فطرت، جویای پاکیزگی، زیبایی، تمیزی و آراستگی است، از ژولیدگی، پلیدی، پلشتی و پریشانی نفرت دارد. از آنجا که دین‌ مقدس‌ اسلام منطبق بر این فطرت الهی است. به پیروانش دستور می‌ دهد تا همواره، مظاهر زشتی و پلیدی و بو های بد و نفرت‌ انگیز را از خود و محیط زندگی خویش دور سازند و خود را به ویژه هنگام برخورد با دیگران زینت کنند و با ظاهری آراسته و زیبا در معرض دید همنوعان خود ظاهر شوند.

از نظر قرآن کریم، استعداد درک زیبایی از جمله مواهب فطری خداوند در روح آدمی است و وجود موجودات زیبا در جهان، پاسخی به این خواسته فطری بوده و نعمتی از نعمت‌ های گرانبهای آفریدگار حکیم است.[1]

قرآن‌کریم در آیه‌ای[2] انسان‌ ها را به آراستگی و برگرفتن زینت‌ های خود، هنگام رفتن به مساجد دعوت می‌ کند (که البته این توصیه منحصر به آرایش‌ظاهری نبوده و زینت های معنوی مانند طهارت و تقوا را نیز شامل می‌ شود.) سپس در آیه بعد، حکم کلّی‌ تری را بیان کرده و نظر کسانی را که به غلط آراستگی و زینت را، با دین و تعالیم آسمانی مغایر می‌ پندارند، مردود می‌ شمارد.

«قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَهَ اللهِ الَّتی اَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ‌ الطّیِّباتِ مِنَ الرِّزقِ قُلْ هیَ لِلَّذینَ امَنوا...»[3]

(ای رسول!) بگو چه کسی زینت‌خدا را که برای بندگان خود بیرون آورده و نیز روزی‌ های پاکیزه را حرام کرده است؟ بگو: این برای کسانی است که ایمان آورده‌اند.

پیشوایان عظیم‌الشأن اسلام نیز در این جهت توصیه‌ های ارزشمندی به پیروان خود دارند. امام علی ـ علیه السلام ـ فرمود:

«لِیَتَزَیَّنْ اَحَدُکُمْ لاَخیهِ الُمُسلمِ اِذا اَتاهُ کَما یَتَزَیّنُ لِلْغَریبِ الَّذی یُحبُّ اَنْ یَراهُ فی اَحْسَنِ الهَیْئَه»[4]

آن گونه که هر یک از شما خود را برای بیگانه‌ ای می‌ آراید که دوست می‌ دارد او را در بهترین شکل ببیند، باید برای برادر مسلمانش نیز خود را همان‌ گونه بیاراید.

در سیره پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه وآله ـ نیز آمده است‌ که هر گاه ایشان قصد خروج از منزل یا پذیرفتن کسی را داشت، موی سر خود را شانه می زد، سر و وضع خود را مرتّب می‌ کرد، خویش را می‌ آراست و برای آنکه تصویر خود را ببیند در ظرف آبی می‌ نگریست وقتی علّت این امور را پرسیدند، فرمود:

«اِنَّ اللهَ تَعالی یُحِبُّ مِنْ عَبْدِهِ اِذا خَرَجَ اِلی اِخوانِهِ اَنْ یَتَهَیَّأَ لَهُمْ وَ‌یَتَجَمَّلَ»[5]

خداوندمتعال دوست دارد، هنگامی که بنده‌ اش به سوی برادرانش می‌ رود، خود را برای دیدار آنان آماده کند و بیاراید.

هزینه‌ ای که آن حضرت برای تهیّه عطر و بوی‌ خوش مصرف می‌ کرد، از هزینه خوراکش بیشتر بود و در شب تاریک قبل از آنکه با چشم دیده شود، از بوی خوشی که از او در فضا پراکنده بود، شناخته می‌ شد.[6]

از امام باقر ـ علیه السلام ـ نقل شده که رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ از هر کوی و برزنی که عبور می‌ کرد. تا مدّتی بوی خوشی فضای آنجا را معطر می ساخت به گونه‌ ای که مردم می‌ فهمیدند که رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ از آن محل عبور کرده است.[7]

در تعالیم پیشوایان اسلام، در خصوص آراستگی ظاهر، توصیه‌ های فراوانی مطرح شده که این مختصر را گنجایش همه آنها نیست. از آن جمله است توصیه به پوشیدن لباس پاکیزه و آراسته، شانه‌زدن و مراقبت از موی سر و محاسن، تمیز نگه داشتن بدن و زدودن موهای زاید آن، کوتاه‌ کردن‌ ناخن و موی شارب و درون‌ بینی و پرهیز از آنچه که موجب نفرت و کراهت دیگران می‌ شود، از قبیل بوی بد دهان که ناشی از مسواک نزدن و خلال نکردن دندان هاست.[8]

نتیجه آن که اسلام، روی اصل آراستگی ظاهر (همچون آراستگی باطن) تأکید کرده است. بنابراین، باید توجه داشت که اگر مسلمانی با وضع آشفته و ظاهری زشت و پریشان در جامعه ظاهر شود، به خصوص اگر از نظر شغلی، وابستگی به حکومت اسلامی داشته باشد، وجود او یکی از وسایل تبلیغ علیه اسلام خواهد بود.

وارستگی از قید ظواهر، هرگز به این معنا نیست که شخص خود را از هر گونه آرایش ظاهری محروم کند و بدین وسیله در نظر دیگران خوار و بی مقدار جلوه نماید.

پی نوشتها:
[1] . ر.ک: نحل (16)، آیات 5 ـ 6، حج (22). آیه 5، کهف (18)، آیه 7، صافّات، (37)، آیه 6، فصّلت (41) آیه 12، ملک (67) آیه 5؛ حجر (15)،‌ آیه 16؛ ق (50)، آیه 6.
[2] . «یا بنی ادَمَ خُذُوا زینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدِ...» ای فرزندان آدم زینت و آرایش خود را در هر مسجدی برگیرید. (اعراف، آیه 31).
[3] . اعراف (76)، آیه 32.
[4] . بحارالانوار، ج 79، ص 298.
[5] . همان،‌ج 16، ص 249.
[6] . همان، ص 248.
[7] . بحارالانوار، ج 16، ص 249.
[8] . ر.ک: حلیه المتقین، علامه مجلسی، باب‌های پنجم، ششم، هفتم.


منبع: وبلاگ فرهنگ قرآن


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط