مشارکت زنان در آثار اسلامی

از جمله نکات قابل توجه هنگام تجزیه و تحلیل گروه اسلام و مسائل زنان این است که نسبت مشارکت زنان در این گروه بزرگ در مقایسه با سایر گروهها، پایین ترین میزان مشارکت است.
جمعه، 22 آذر 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مشارکت زنان در آثار اسلامی
آثار اسلامی در طول دوران معاصر درباره مسئله زنان، پدیده ای را نشان میدهند که نیازمند تأمل و تفسیر است. زیرا که در این دوران شاهد افزایش سهم گروه اسلام از کل آثار هستیم که به (۴/ ۲۰٪) می رسد. این عدد نه تنها بیشترین نسبت را در میان گروه های این دوران نشان میدهد بلکه در مقایسه با مشارکت گروه اسلام در دو دوره نهضت (۱۲ ٪) و میانه (۵/ ۱۲ ٪) بیانگر بیشترین مشارکت است. و اگر مطالعات اسلامی در بعد قانونگذاری، زندگینامه و سرگذشت مشاهیر را به آن بیفزاییم، سهم حقیقی آثار اسلامی در گفتمان زن بیشتر میشود.
 
از جمله نکات قابل توجه هنگام تجزیه و تحلیل گروه اسلام و مسائل زنان این است که نسبت مشارکت زنان در این گروه بزرگ در مقایسه با سایر گروهها، پایین ترین میزان مشارکت است. و این مسئله‌ای است که همانگونه که قبلا دیدیم در دو دوران نهضت و میانه هم تکرار شد .
 
این نکته سؤال های جدی را مطرح می کند که در رأس آنها این سؤال قرار دارد که آیا سطح پایین مشارکت زنان در آثار اسلامی نشانگر وجود عوامل طرد کننده ای در گفتمان اسلامی رایج است که مانع این مشارکت می شود؟ یا این امر برمی گردد به عوامل داخلی که مربوط است به ساختار نخبگان زن که مانع مشارکت آنها در گفتمان اسلامی درباره زن می گردد؟ واقعیت این است که ممکن است هر دو گزینه درست باشد؛ زیرا از یک جهت جریان غالب در گفتمان اسلامی که همان جریان سنت گراست - با شاخه هایش - با همان شدتی که به دنبال به حاشیه راندن زن در مظاهر زندگی اجتماعی خارج از حدود خانواده است به دنبال به حاشیه راندن نقش زن در تولید فرهنگ است. و از طرف دیگر، نخبگان زن، نه تنها به رویارویی با این سیطره بر نخاستند بلکه تسلیم سیطره جریان های سنت گرای حاکم بر فرهنگ اسلامی شدند و در عین حال ضمن بیگانه شدن از ریشه های فرهنگی خود به عرصه ای که برایشان هموار شده بود یعنی فرهنگ نوگرای غرب - با گزینه ها و مسائل حل شده اش - روی آوردند. این نکته سؤال مهمتری را مطرح می کند که معتقدیم بخش بزرگی از حرکت زنان به پاسخ آن بستگی دارد و آن این است که: چه زمانی زن مسلمان به منظور یافتن راه حل برای مسائل مهم خود مانند هویت، جایگاه، نقش، شهروندی، قیمومت و غیره به نقشی فعال و پویا می رسد و در صورت لزوم نسبت به فرهنگ اسلامی رویکردی مستقل در پیش می گیرد؟ این امر ما را به مسئله اجتهاد، نواندیشی و اهمیت محوری می رساند تا زن مسلمان در فعال کردن و احیای مکاتب اجتهاد و نواندیشی در فقه و اندیشه اسلامی نقشی محوری ایفا کند و فعالانه سهیم باشد. احیای جریان اصلاح طلبی که امام محمد عبده آن را بنیان نهاد و تحقق تداوم از دست رفته آن تنها راه شرکت دادن و وارد کردن فعال زنان در جریان فرهنگ اسلامی است.
 
- گفتمان اسلامی غالب - که همان جریان سلفی است، همانگونه که در گروه کتابشناسی مربوطه مشخص است - رویکرد کلی در پیش گرفت که عبارت بود از متوقف کردن جنبش زنان در مقابل رویکرد آزادی و برابری که جریان سکولار آن را وجهه همت خود قرار میدهد و رویکرد منصفانه که جریان اصلاح طلبانه ضعیف آن را دنبال می کند که در آثار محدودی مانند آثار شیخ محمد غزالی در مصر و سید مهدی شمس الدین در لبنان تجلی یافته است.
 
- گروه اسلام به مسائل متعددی پرداخته که به جنبه های مختلفی از زندگی زنان اختصاص دارد و در رأس آنها مسائل ازدواج، خانواده، حقوق و تکالیف زن در قبال آن قرار دارد، همانگونه که آنان مسائل حضور زن در خارج از خانه را به همراه مسائل معاشرت با بیگانگان و انزواء آرایش، حجاب و روبنده، مطرح کردند و به مناقشه مسئله حقوق سیاسی زن هم پرداختند و این توجه حتی تا مسائل حیض و نفاس و نکاح و غیره هم رسیده است. ملاحظه می شود که وضعیت زن در محدوده زندگی خصوصی یعنی خانواده به عنوان همسر و مادر در درجه اول اهمیت قرار می گیرد در حالی که آن آثار به مسائل مهم دیگر که در رأس آنها اشتغال زنان قرار دارد توجهی نکردند.
 
- در گروه اسلام و مسائل زن على رغم غلبه سنت گرایی و سلفی گری، شاهد تنوع و تعدد هستیم. محتویات آثار این گروه نشانگر شکل گیری جدال میان جریان های مختلف بر سر مسائل مورد اختلاف است مانند روبنده، ازدواج موقت و غیره همچنین در این دوره شاهد بازگشت به پدیده نفوذ متقابل هستیم یعنی تأثر و تأثر متقابل میان بخشهای مختلف جهان اسلام پس از دوره طولانی فضای بسته در دوران میانه. مظاهر بیداری اسلامی، رشد جنبش های اعتراضی اسلامی و انقلاب اسلامی در ایران نقش مهمی در تأکید بر پدیده نفوذ متقابل داشت. این پدیده به وضوح در جای جای فهرست کتاب شناسی تجلی یافته به گونه‌ای که هم تأثیرات و آثار پرنفوذ وهابی را از مرکز این اندیشه در عربستان سعودی شامل می شود مانند آثار شیخ عبدالله بن باز و دیگران که تأثیر بسیاری بر جای نهاد، تأثیری که برخی علت آن را دوران نفت میدانند و در کنار آن، با آثار مذهبی متضادی روبرو هستیم مانند آثار روحانیون، مراجع تقلید و نواندیشان معاصر شیعه مانند سید مهدی شمس الدین و دیگران.
 
- اهمیت جریان سنت گرا به ویژه شاخه سلفی از خلال طرح دوباره مسائلی که گمان میشد در دوره های قبل حل و فصل شده اند مشخص می گردد: مانند ترویج تعدد زوجات به عنوان عامل بازدارنده بر ضد شیوع زنا، مخالفت با اشتغال زنان به اعتبار اینکه سبب اختلاط میان مرد و زن و شبهات فساد می شود و سخن گفتن از واجب بودن استفاده از روبنده. ارتباط بسیاری از آثار سنت گرا با نقش فرهنگی مناطق و نواحی در عرصه نشر و ترویج همان گرایش های فرهنگی (تابع ناشران) تأمل برانگیز است. واقعیت این است که این نکته بیانگر پدیده مهمتری است که در دهه ۷۰ ظهور کرد و آن، رشد جریان های سلفی در شهرها، روستاها، مراکز استان ها و منطق مصر بود به ویژه مصر علیا و دلتای مصر و بعدها سرایت آن به قاهره.
 
- همچنین فهرست آثار اسلامی در کتابشناسی نشان میدهد پدیده و جنبش تبلیغ جریان های سلفی از خلال گفتمانی که مستقیما با پند و اندرز یا نهی و تهدید، زنان را مورد خطاب قرار می دهد در بسیاری از آثار پراکنده رشد داشته است. و این «گفتمان تبلیغ» که خطاب به عوام صورت می گیرد، با حربه ترساندن از عذاب الهی - که در صورت عدم پیروی از روش های رفتاری مورد نظر این جریان که به عنوان معادل دین حقیقی معرفی می شوند به وقوع می پیوندد - همراه است. این امر در بسیاری از آثاری که زنان را از عذاب روز رستاخیز برحذر داشته اند و نسبت به اینکه زنان بیشترین دوزخیان خواهند بود هشدار داده اند تجلی کرده است.
 
منبع: زن و جوامع عرب در طول یک قرن، منی ابوالفضل، مترجم دکتر هومن ناظمیان،صص106-102، مؤسسه انتشارات امیر کبیر، چاپ اول، تهران، 1394


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط