نقش اسلام در پیشرفت دریایی بشری

برخی از تحقیقات و پژوهشهای علمی جدید معترف است که قاره آمریکا قبل از آنکه کریستف کلمب در قرن ۱۶ میلادی آن را کشف کند، توسط مسلمانان کشف شده است.
چهارشنبه، 4 دی 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نقش اسلام در پیشرفت دریایی بشری
تمدن اسلامی که در سایه توسعه قلمرو آبی مسلمانان حاصل شد، بدون شک در تمدنهای دیگر بشری و کشف سرزمینهای دیگر تأثیر بسزایی داشته است. بخشی از این تأثیرها عبارتند از قرن سوم و چهارم هجری / نهم و دهم میلادی عصر طلوع کشتیرانی در اقیانوس هند توسط ناخدایان مسلمان و کشف خاور دور است. نخستین توصیف از سرزمین کهن چین مربوط به قرن سوم است که تاجر مسلمانی به نام سلیمان از راه بندر سیراف در خلیج فارس به دریای هند و سواحل چین رفت و سپس گزارش سفر دریایی خود را در سال ۸۵۱ میلادی به رشته تحریر درآورد. آنگاه یکی از هموطنانش به نام «ابوزید سیرافی» آن را تکمیل نمود.
 
سلیمان در این سفرنامه علاوه بر آداب و رسوم مردم آن منطقه درباره طرز تأثیرپذیری دریانورد در برابر نمودهای دریایی، ابرهایی که گاه بر کشتیها سایه می افکند، گردابها و طوفانهای دریایی که کاروانها را به خطر می اندازد و نیز امواج خروشانی که مانند آتش کشتیها را محاصره می کنند، مطالب متنوعی دارد.
 
سفرنامه دریایی سلیمان که در سال ۱۸۱۱ میلادی به فرانسه ترجمه شد، اولین کتابی است که راجع به شهرهای چین در اروپا منتشر شده است و این در حالی است که سفرنامه مارکوپولوی ونیزی که به چین سفر کرده بود پنج قرن پس از سلیمان یعنی در سال ۱۳۰۹ میلادی نوشته شد.(1)
 
در حدود سال ۴۰۰ هجری یک بحرپیمای مسلمان با سفینه‌های هندی حتی سواحل آفریقای جنوبی، را دید. از طریق بحر سند قسمتی از سواحل چین تا کره مورد سیاحت بحرپیمایان مسلمان واقع شد و قرنها قبل از اروپاییها، مسلمانان ژاپن را می شناختند. نام این سرزمین مجهول را «محمود کاشغری» «جبرکه» و «رشیدالدین فضل الله » چیمنگو» گفته اند. لفظی که ظاهرا همان نامی است که مارکوپولو چند قرن بعد از آن به عنوان «زپینگو» یاد می کند و این به تلفظ امروزی فرانسوی و انگلیسی اش نزدیک است.
 
برخی از تحقیقات و پژوهشهای علمی جدید معترف است که قاره آمریکا قبل از آنکه کریستف کلمب در قرن ۱۶ میلادی آن را کشف کند، توسط مسلمانان کشف شده است. به عنوان مثال داستان جوانانی از شهر لیسبون پرتغال در حدود قرن ۴ هجری/ ۱۰ میلادی است که به سفر جسورانه ای دست زدند. آنان در جستجوی بحر ظلمات چندین ماه در دریاها به سیر و سیاحت پرداختند و پس از تحمل سختیهای فراوان بازگشتند.
 
تنها «ادریسی» (جغرافیدان قرن پنجم هجری) در «نزهة المشتاق» به این سفر اشاره کرده است. به هر ترتیب از سیاق گفته ادریسی برمی آید که این گروه به لیسبون بازگشتند و خویشان خود را از وقایع و رویدادها آگاهانیدند، اما هموطنان این قوم، ایشان را جوانان ماجراجو و جسور یافتند. بر اساس نقل ادریسی به دلایل زیر می توان کشف آمریکا را به مسلمانان منسوب دانست.
 
1- وجود لغات عربی در زبان ساکنان اولیه آمریکا و اینکه کلمب در سفر سومش افراد سیاه و طلای آفریقایی یافته و شهرنشینی و تمدن برخی از بومیان آمریکا به تمدن اسلامی شباهت زیادی داشته است.
 
۲- شک نیست که اعراب از ناوگانهای خود در اقیانوس اطلس برای دفاع از حکومت خود در مغرب و اندلس بهره برده اند و آگاهی آنها از سواحل این اقیانوس و جزایر نزدیک خود امری بدیهی است. (2)
 
در هر صورت می توان ادعا کرد که بعضی از جغرافیانویسان اسلام، ظاهرا از روی فرضیات یا اطلاعات هندوان، قرنها پیش از کشف آمریکا برخوردند به اینکه در آن سوی نیمکره مسکون هم باید خشکی باشد و همین فرضیه بود که کریستف کلمب را به کشف قاره جدید رهنمون شد.
 
به درستی معلوم نیست که از این گنجینه تحقیقات جغرافیایی مسلمانان، اروپایی‌ها قبل از شروع اکتشافات جغرافیایی خویش تا چه حد خبر داشته اند، اما لااقل کتاب ادریسی، عالم مسلمان اندلسی که مجموعه‌ای از جغرافیا و نقشه عالم را از روی کتب سابقین برای «راجر» دوم پادشاه نرمان جزیره سیسیل تصنیف کرد و آن را «نزهة المشتاق» یا «راجریه» نام نهاد، نمی بایست برای اروپاییها مجهول مانده باشد. نقشه های ادریسی در این کتاب نمونه کامل نقشه برداری در دوره ای بود که هنوز اروپا قرون وسطای خویش را می گذراند و از این عوالم بی نصیب بود.
 
«تقویم البلدان» «ابوالفدا» (قرن ۸ هجری / ۱۴ میلادی) هم در نیمه اول قرن ۱۷ میلادی هنوز مورد استفاده اروپاییها بود. به عقیده پاره ای از اهل تحقیق، اروپا در تمام قرون وسطی اثری که بتوان آن را با کتاب ابوالفدا مقایسه کرد، بوجود نیاورد. (۳۲)
 
پس از ظهور دریانوردان و جهانگردان نامداری همچون سهل بن ابان و ابن جبیر که در قرن ۶ هجری / ۱۲ میلادی شهرت جهانی داشتند، به قرن 9 هجری / ۱۵ میلادی می رسیم که دوره شکوفایی و ترقی دانش بشری در زمینه علوم دریانوردی و جغرافیا و گسترش راههای اقیانوسهاست. در این دوره دریانوردان استفاده از قطب نما را فرا گرفتند، در تئوریهای جغرافیایی تغییراتی بوجود آمد و کرویت زمین به اثبات رسید.
 
یکی از دانشمندان بزرگ اسلامی که در زمینه راه‌های دریایی به حدی از علم و تجربه رسیده بود که دریانوردان دیگر از رسائل او استفاده می کردند، «ابن ماجد جلفاری» است. تأثیر آثار او در دریانوردان پرتغالی و اسپانیایی در همین قرن سبب آن اکتشافات بزرگ شد. شهرت او در زمینه نوشتن رهنامه‌های دریایی است.
 
او مؤلف دستورالعملهای کشتیرانی برای اقیانوس هند، دریای سرخ، خلیج فارس، دریای چین غربی و آبهای «مجمع الجزایر مالایا» در اقیانوس هند در قرن ۱۵ میلادی است. یعنی عصری که ما شاهد اکتشافات دریایی بزرگی توسط «بارتولومئودیاز» پرتغالی، «کریستف کلمب» ایتالیایی، «آلبوکرک» و «ماژلانه» پرتغالی هستیم و نقش ابن ماجد در این دریانوردیها را بیشتر در سفر «واسکودوگاما» به هند می بینیم.
 
پی نوشتها
1. تاریخ تمدن اسلام و عرب، ص ۵۸۰، ۵۸۱. متفکران اسلام، کارادووو، ترجمه آرام، ج ۲، ص ۵۸.
2. کارنامه اسلام، عبدالحسین زرین کوب، ص ۸۱.
 
منبع: تمدن اسلامی در اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی رحمه الله، نمایندگی ولی فقیه در نیروی دریایی سپاه،صص161-158، چاپ و نشر عروج، چاپ سوم، تهران، 1393


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.