یک مانع خطرناک، سد راه بچه دار شدن
به طور کلی می توان موانع فراوانی را برای کاهش فرزند آوری در جامعه برشمرد، عواملی که هر یک به نوبه خود نیاز به تحقیق، پژوهش و کار کارشناسی دارد، یکی از موانع بسیار خطرناک که بسیاری از افراد آن را سد راه تولید نسل معرفی می کنند، اوضاع اقتصادی و معیشتی است، در واقع بسیاری از افراد به خاطر همین دلیل بی ارزش به راحتی خود را از داشتن یک زندگی مشترک و بهره مندی از فرزندان صالح و زیبا محروم می کنند. در نگاه دینی و بنیادی این مانع خطرناک می تواند نشأت گرفته از یک ضعف شدید عقیدتی و توحیدی باشد، به عبارتی وقتی رزاقیت خداوند را برای یاری مشاهده نمی کنیم، و تنها محاسبات مادی و دنیوی را ملاک و معیار رفتارهای استراتژی خود قرار می دهیم اوضاع بهتری نخواهیم داشت، البته فقدان معرفت توحیدی موضوع جدیدی نیست، کما اینکه در قدیم الایام نیز برخی افراد به خاطر همین ضعف عقیدتی دست به از بین بردن نسل می زدند کما اینکه باری تعالی در پاسخ به رفتار این دسته افراد در قرآن کریم این چنین فرموده است: «وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ خَشْیَةَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِیَّاکُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ کانَ خِطْأً کَبیراً؛[1] و فرزندانتان را از ترس فقر، نکشید! ما آنها و شما را روزى مى دهیم؛ مسلماً کشتن آنها گناه بزرگى است!»
یک مانع و مشکل ذهنی
از این آیه به خوبى استفاده مى شود که وضع اقتصادى اعراب جاهلى آن قدر سخت و ناراحت کننده بوده که حتى گاهى فرزندان دلبند خود را از ترس عدم توانایى اقتصادى به قتل مى رساندند. مفسران قرآن بر این باورند که یک باور غلط باعث به وجود آمدن این ترس شده بود، باوری که موجب شده بود والدین تصور کنند که آنها روزی رسان فرزندان خود هستند.[2] شاید به طور قطع و یقین بتوان این چنین ادعا کرد که عمده مشکل کاهش فرزند آوری در عصر جدید نیز نه مشکل اقتصادی بلکه یک مشکل ذهنی و فرهنگی است، به نوعی که اگر این مشکل فرهنگی اصلاح شود، بسیاری از موانع پیش روی فرزند آوری و تشکیل زندگی مشترک برطرف خواهد شد. برخی از ما انسان ها فقط در دایره الفاظ علم به رزاقیت خدای متعال داریم ولی گویی هیچ گاه این علم در زندگی ما تبدیل به ایمان و باور راسخ نشده است. و این فقر ایمانی و باوری شاید به مراتبط خطرناک تر از فقر اقتصادی و مالی باشد، چرا که با وجود این کاستی است که انسان نه در مرزهای توحید بلکه در مرزهای شرک قدم بر می دارد. «قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص کَادَ الْفَقْرُ أَنْ یَکُونَ کُفْرا؛[3]رسول خدا (صلى اللَّه علیه و آله) فرمود: فقر نزدیک بکفر است».یکی از علل و موانعی که موجب کاهش فرزند آوری و همچنین کاهش فرهنگ ازدواج و تشکیل زندگی مشترک شده، گرایش به اشرافی گری، اسراف و گرفتار شدن در هجوم توقعات ریز و درشت است.
راه درمان بیماری مزمن فرهنگی و کمک به افزایش جمعیت
بعد ذکر نوع خاصی از بیماری های فرهنگی که موجب کاهش جمعیت شده حال نوبت به راه حل و ارائه پیشنهاد نظری و عملی برای درمان این بیماری خطرناک است. در ادامه به چند مورد از راه کارهای درمانی این بیماری خطرناک اشاره خواهیم داشت.
1-اصلاح باورهای غلط و سطحی از توحید افعالی
اولین و مهمترین کاری که متولیان امور فرهنگی اعم از نهادهای آموزشی و پژوهشی، فرهنگی، رسانه های حقیقی و مجازی باید در مسیر پالایش و اصلاح فکر و ذهن جامعه انسانی در پیش گیرند، ارائه معنا و مفهوم صحیح توحید افعالی و رزاقیت خدای متعال است، ضعف شدید در مباحث توحیدی موجب شده است، نگاه بسیاری از افراد به چالش های زندگی نگاه سکولار و فارغ از راه کارهای توحیدی باشد، محتوای آموزشی باید تصویر صحیحی از توحید افعالی بخصوص در حوزه رزاقیت خدای متعال در ذهن افراد ایجاد نماید، گاهی آموزش های ناقص و کم اثر موجب می شود افراد نقش طولی و فعلی خود را به فراموشی بسپارند و نقص رفتاری و بینشی خود را در کاهش رزق و روزی به حساب باری تعالی قرار دهند، در واقع اگر در سیستم آموزشی به خوبی تبیین شود برای دست یابی به رفاه در کنار نگاه توحیدی می بایست، تلاش، حرکت، خلاقیت، عدم راحت طلبی را چاشنی کار کرد، به بهانه فقر و نداری، زندگی خود و جامعه را با بسیاری از محرومیت ها مواجه نخواهیم کرد. «التَّمِیمِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ تَرَکَ التَّزْوِیجَ مَخَافَةَ الْعَیْلَةِ فَقَدْ أَسَاءَ ظَنَّهُ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ- إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ؛[4] از امام ششم (ع): هر که از ترس خرج و نفقه تزویج نکند بخدا بدگمان گشته که خداوند فرماید: اگر فقیر باشند خداوند از عنایت خود بى نیازشان گرداند».ولی نباید از یاد برد، این باور اعتقادی نباید منجر به کسالت، بی تحرکی، بی تدبیری، فقدان مدیریت، عدم تلاش و کوشش، و تن پروی باشد، هر چند رزق و روزی در فرهنگ و اندیشه اسلامی به رزق مقسوم و غیر مقسوم تقسیم شده است،[5] ولی انسان با بی تدبیری خود را از سهم بسزایی از رزق محروم می کند. الإمام علی (علیه السلام): سوءُ التَّدبیرِ مِفتاحُ الفَقرِ؛[6] تدبیر نادرست، کلید فقر است».
2-کاهش سطح توقعات و تجمل گرایی
یکی از علل و موانعی که موجب کاهش فرزند آوری و همچنین کاهش فرهنگ ازدواج و تشکیل زندگی مشترک شده، گرایش به اشرافی گری، اسراف و گرفتار شدن در هجوم توقعات ریز و درشت است، برخی از خانواده ها به علت روی آوری به زندگی اشرافی و اسراف به نوعی گرفتار در چالش هزینه های سرسام آور زندگی و عدم درآمد کافی برای جواب گویی به انتظارات ایجاد شده هستند. در واقع این دسته افراد رزق و رزوی که خدای متعال در اختیارشان قرار داده را با سوء تدبیر خود به باد فنا داده اند، این چنین افرادی که برای دوری از فرزند آوری مشکلات رزق و روزی و مباحث اقتصادی را مطرح می کنند در واقع مشکل اقتصادی ندارند، بلکه مشکل مدیریت اقتصادی زندگی داردند و با تخصیص ناصحیح پول به نیازهای غیر واجب زندگی مواجه هستند، اگر می توانستند درآمد حاصله خود را در زندگی به درستی به امور زندگی تخصیص دهند چه بسا مشکلی مالی غیر قابل تحملی نیز برای ایشان به وجود نمی آمد. چرا که اسراف خود یکی از عوامل گرفتار شدن در فقر است نه فرزند آوری. کما اینکه در منابع روایی نیز از امام علی(علیه السلام) نقل شده است که یکی از شاخصهای تأثیر گذار در افزایش فقر و نداری در جامعه اسراف است. «سَبَبُ الْفَقْرِ الْإِسْرَاف؛[7] اسراف موجب فقر میشود».سخن آخر:
در یک نتیجه گیری مختصر سخن را با این جمله به پایان می بریم، بهانه های اقتصادی و معیشتی برای عدم تشکیل زندگی و فرزند آوری دلیل های سستی برای سلب مسئولیت اجتماعی و محروم کردن خود از نعمت فرزندآوری است، چرا که در دهه شصت که اوضاع اقتصادی و معیشتی به مراتب بدتر از اوضاع کنونی بود اکثر جوانان علاوه بر تشکیل زندگی مشترک به طور میانگین 3 الی4 فرزند را تربیت کردند.
پی نوشت ها
[1]. سوره اسراء، آیه 31.
[2]. ر.ک: مکارم شیرازی،تفسیر نمونه، ج12، ص101.
[3]. الکافی، ج2، ص307، ح4.
[4]. الکافی، ج5، ص331، ح5.
[5].تحف العقول، ص82. امام علی (علیه السلام ) در این حدیث بعد از تقسیم بندی روزی به دو قسم «اَلرِّزْقُ رِزْقَان رِزْقٌ تَطْلُبُهُ وَ رِزْقٌ یَطْلُبُک؛ روزی دوگونه است، رزقی که تو به دنبال آن هستی و رزقی که او به دنبال توست».
[6]. تمیمی آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص354، ح8090.
[7]. همان، ص359، ح8126.