تعلیم و تربیت و ایده‌آلیسم

عالم مثل یا صور در بالاترین درجه خیر قرار دارد و مرکز تمام معارف حقیقی است و عالم ماده، یعنی عالم پیوسته متغیر داده‌های حسی، قابل اعتماد نیست.
يکشنبه، 8 دی 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تعلیم و تربیت و ایده‌آلیسم
احتمالا ایده‌آلیسم قدیمی ترین فلسفه نظام دار در فرهنگ غرب است و از نظر تاریخی دست کم به زمان افلاطون در یونان باستان باز می گردد. البته قبل از افلاطون فلسفه و فلاسفهای وجود داشته، اما این افلاطون بود که یکی از متنفذترین فلسفه های تعلیم و تربیت را به وجود آورد.
 
به طور کلی ایده‌آلیست‌ها معتقدند که اندیشه‌ها تنها واقعیات موجودند. چنین نیست که تمام ایده آلیستها، ماده (جهان مادی) را انکار کنند، بلکه معتقدند که تحول، بی ثباتی و بی اطمینانی از ویژگیهای اختصاصی جهان ماده است، در حالی که برخی اندیشه‌ها پایدارند. بنابراین، شاید اندیشه گرایی الغت توصیفی دقیق تری برای این فلسفه باشد تا آرمانگراییه. با این حال، باید از ساده انگاری پرهیز و تلاش کنیم شناخت کامل و وسیعی از این فلسفه پیچیده کسب نماییم.
 
برای این که به درک مناسب تری از ایده‌آلیسم برسیم، لازم است کارهای عده‌ای از فلاسفه شاخص را که معمولا با این فلسفه پیوند داشته اند، بررسی کنیم. در هیچ زمانی دو فیلسوف در تمام موارد توافق ندارند و به همین دلیل، برای شناخت صحیح ایده‌آلیسم یا هر مکتب فکری دیگر، بررسی رهیافت های ؟ متفاوت هر یک از فلاسفه، کار عاقلانه ای است. این مهم از طریق تحقیق در سه زمینه، محقق خواهد شد: ایده‌آلیسم افلاطونی، ایده‌آلیسم مذهبی و ایده‌آلیسم جدید و ویژگی های آن.
 
ظهور ایده‌آلیسم: یکی از متفکران پیشرو یونان باستان، سقراط (۴۶۹ - ۳۹۹ ق.م) بود که دلبستگی‌های مادی معاصران خود را زیر سؤال می برد. سقراط به قصد سؤال کردن از همشهری های خود، مخصوصا سوفیستها، در مورد شیوه های ناآزمودہ زندگی توسط آنها، در حوالی آتن قدم می زد. او خود را به منزله خرمگسی تلقی می کرد که مردم را برای فکر کردن نیش می زند. بعدها او را در آتن محاکمه کردند و در سال ۳۹۹ قبل از میلاد به دلیل عقایدش اعدام شد. هر چند عقاید سقراط تنها به صورت شفاهی و از خلال سؤال و جواب های جدلی منتقل شده، اما افلاطون آنها را نوشته و شیوه سقراطی و همچنین تفکر او را توضیح داده است. چون افلاطون سالها بعد آنها را به رشته تحریر کشیده، معلوم نیست آیا خود او هم چیزی به آن گفتگوها افزوده یا نه. عموما عقیده بر این است که افلاطون مطالب زیادی به گفتگوهای سقراط افزوده و آنها را به صورتی ادیبانه که ارزش ماندگار داشته باشد، درآورده است. چون امروزه، اندیشه‌های سقراط و افلاطون تقریبا غیرقابل تفکیک تلقی می شود، محققان عموما به این نوشته ها به عنوان فلسفه افلاطون اشاره می کنند. 
 
ایده‌آلیسم افلاطونی: افلاطون (۴۲۷ - ۳۴۷ ق. م) فیلسوفی یونانی بود که به عنوان مرید سقراط کار خود را آغاز کرد و در سراسر زندگی خود عاشقی وفادار به استاد باقی ماند. افلاطون بیشتر به دلیل نوشته هایش مشهور شده است. نوشته هایی که سقراط در آنها قهرمان پیشتاز یک سلسله گفتگوهایی است که تقریبا با تمام موضوعات قابل تصور، ارتباط پیدا می کند. دو کتاب جمهوریت و قوانین ۳ از مشهورترین آثار اوست. بعد از مرگ شقراط در سال ۳۹۹ قبل از میلاد، افلاطون مدرسه خودش را به نام آکادمی یا جایی که دانشجویان و اساتید با نگرش جدلی دیالکتیک به بررسی مسائل مشغول بودند، افتتاح کرد.
 
به گفته افلاطون، اساسا انسان باید خود را به تحقیق در مورد حقیقت متعهد بداند. چون حقیقت امری کامل و ابدی است، در دنیای ماده که هم ناقص و هم پیوسته متغیر است، آن را نمی توان پیدا کرد. در ریاضیات ثابت شده که وجود حقایق امکان پذیر است. مفاهیمی از قبیل 4= ۲ + ۲ یا این تعریف که دایره کامل، آن است که تمام نقاطی که در محیط آن قرار دارند از مرکز دایره به یک اندازه فاصله داشته باشند، اندیشه‌هایی است که همیشه (حتی قبل از این که انسان آنها را کشف کند) حقیقت داشته، در حال حاضر حقیقت دارد و همیشه حقیقت خواهد داشت. علم ریاضی نشانگر آن است که حقایقی کلی می توان یافت که همه انسانها بر آن توافق داشته باشند، اما ریاضی تنها یکی از شاخه های شناخت معرفت، دانش است. افلاطون معتقد بود که باید در زمینه‌هایی از قبیل سیاست، مذهب و تعلیم و تربیت به دنبال دیگر حقایق کلی بگردیم؛ پس تحقیق برای پیدا کردن حقایق گلی، نیاز فیلسوفان حقیقی است. از افلاطون در کتاب جمهوریت در مورد جدایی عالم مثل از عالم ماده قلم زده است.
 
عالم مثل یا صور در بالاترین درجه خیر قرار دارد و مرکز تمام معارف حقیقی است و عالم ماده، یعنی عالم پیوسته متغیر داده های حسی، قابل اعتماد نیست. تا جایی که ممکن است، انسان باید خود را از تعلق ماده آزاد کند، به گونه ای که بتواند به سوی خیر حرکت نماید. این امر به فراسو بردن ماده از طریق به کاربردن جدل (یاگفتگوی نقادانه) که انسان به وسیله آن از عقیده صرف به شناخت حقیقی می رسد، ممکن می شود.
 
می توان جدل یا دیالکتیک را به صورت زیر توصیف کرد: تفکری که با تز یا نگرشی مانند «جنگ زیان بار است» آغاز می شود؛ می توان از آن، با خاطر نشان کردن این که جنگ موجب کشته شدن انسان‌ها، از هم پاشیدگی خانواده ها، خراب شدن شهرها و تأثیر منفی بر نظام اخلاقی می شود، حمایت کرد و تا زمانی که فقط با کسانی روبه رو باشیم که در این مورد با ما هم عقیده اند، احتمالا عقیده خود را تغییر نخواهیم داد، اما وقتی که با آنتی تز (یا دیدگاه مخالف) مواجه شویم که «جنگ مفید است»، مجبوریم هم عقیده خود را بازنگری و هم از موضع خود دفاع کنیم.
 
منبع: مبانی فلسفی تعلیم وتربیت، هوارد آ. اوزمن و ساموئل ام. کراور،مترجمان: غلامرضا متقی فر، هادی حسین خانی، عبدالرضا ضرابی، محمدصادق موسوی نسب و هادی رزاقی،صص31-29، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمة الله علیه، قم، چاپ دوم، 1387


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط