بنای تمدن نوین اسلامی
بیایید با این جمله آغاز کنیم. «ایجاد تمدّن عظیم اسلامی، هدف نهایی ما است.»[1] رهبر عظیم الشأن انقلاب در جای دیگری زنجیره رسیدن به این هدف نهایی را تبیین کرده و میفرمایند:«ما یک انقلاب اسلامی داشتیم، بعد نظام اسلامی تشکیل دادیم، مرحلهی بعد تشکیل دولت اسلامی است، مرحلهی بعد تشکیل کشور اسلامی است، مرحلهی بعد، تشکیل تمدن بینالملل اسلامی است. ما امروز در مرحلهی دولت اسلامی و کشور اسلامی قرار داریم؛ باید دولت اسلامی را ایجاد کنیم.»[2]تشکیل دولت اسلامی نیازمند تربیت نیروها و کادر اسلامی و مناسب برای آن است. از سوی دیگر، تربیت نیروی انسانی، نیازمند جامعهای مستعد برای پرورش چنین نیروی انسانی است. از این رو، تلاش برای دولت سازی، خود به خود ارتقاء شاخصههای اجتماعی را نیز به دنبال خواهد داشت که نقش امام امت اسلامی در تحقق همزمان این دو رشد، نقشی اساسی و راهبردی است.
امام و هدایت امت
ترسیم راه، روشن نمودن هدف آرمانی و نقشه راه رسیدن به آن، از جمله وظایف هادیان الهی در جوامع است؛ چنانکه قرآن کریم نیز بر لزوم پیروی از هادیان الهی تأکید کرده و میفرماید:«أَ فَمَنْ یَهْدی إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلاَّ أَنْ یُهْدى فَما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ؛[3] آیا کسى که به سوى حقّ رهبرى مىکند سزاوارتر است مورد پیروى قرار گیرد یا کسى که راه نمىیابد مگر آنکه هدایت شود؟ شما را چه شده، چگونه داورى مىکنید؟» جنس مدیریت ولی فقیه در نظام اسلامی ایران، از همین جنس هدایتگری الهی است.این اولین بار است که نظام اسلامی در چنین آزمون سختی قرار میگیرد و تاریخ را از نو مینویسد و ثابت میکند که دامنه تقوی تنها در درون حکومتها نیست بلکه اصل سیاست بین المللی را نیز به خود اختصاص داده است. بر پایه این اصل، حکام هم میتوانند با رعایت تقوا از گرفتاریهای مربوط به حکومتشان رهایی یابند.
استمرار در رشد و تربیت امت
مهمترین تفاوت جامعه کنونی ایران با دیگر جوامع، بروز انقلاب و در پی آن، تشکیل نظامی اسلامی در آن است که این فرصت را برای ولایت فقیه به عنوان هادی الهی عصر غیبت فراهم آورد تا بتواند با استفاده از انواع امکانات برآمده از تحقق نظام اسلامی، وظیفه هدایتگری خود را در گستره وسیعتر و با تأثیر بیشتری محقق کند.فرصت بیبدیلی که، برای اولین بار پس از دوران کوتاه حکومت امیرالمؤمنین علیه السلام، آگاهترین فرد به دین را در رأس حکومتی اسلامی قرار داده است و این رویداد، با خواست و اراده دینی مردم برپا شده است نه با اجبار و اکراه! قرآن کریم میفرماید:«إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم؛[4] در حقیقت، خدا حال قومى را تغییر نمىدهد تا آنان حال خود را تغییر دهند.» پس تاوقتی مردم در مسیر این انقلاب هستند، این نعمت نیز از آنها گرفته نخواهد شد.
مهمتر آنکه پس از چهار دهه که از عمر این انقلاب اسلامی گذشته و با وجود همه مشکلات، همچنان با استحکام هر چه بیشتر به راه رشد خود ادامه میدهد. این هر دو، نشان از اراده دینی مردم و البته تأثیر ولایت فقیه است. طی این چند دهه، ولی فقیه عنصر اساسی عبور از مشکلات و موانع و خطرات پیش پای امت انقلابی ایران بوده است.
نجات نظام اسلامی به سبک ولایت فقیه
یکی از بزرگترین مشکلات نظام اسلامی در پیشروی به سوی تحقق دولت و کشور اسلامی، نبود الگوهای تاریخی در چگونگی اداره چنین نظام اسلامی با این گستره و طول و عرض و جوانب تئوری و عملی آن است. به عبارت دیگر، خصوصیت این نظام اسلامی، نو بودن آن است. این مشکل البته با وجود مؤلفه اجتهاد و ولایت فقیه، قابل حل است. ولی فقیه باید بتواند با قدرت فقهی، اجتماعی و سیاسی که دارد در هر گرفتاری که برای این نظام پیش میآید، با تشخیص به موقع و با کمترین تکانه و آسیبی، این کشتی که حالا قایقهای فراوانی را هم به دنبال خود کشانده است(کشورهای دیگر) در مسیر صحیح نگاه داشته و به پیش برد.چنین کار مهمی نیازمند مبانی و اصولی است که دین اسلام آنها را بیان کرده است. از این رو است که امام در امت اسلامی، باید آگاهترین فرد به حکم خدا باشد تا بتواند با استفاده از احکام الهی(دین)، امور جامعه و امت اسلامی را سامان دهد. زیرا تنها با زنده و عملیاتی شدن دین در همه جوانب است که جهان به سعادت واقعی میرسد. چنانکه در انتظار موعود آخرالزمان چنین ندبه میکنیم:«أَیْنَ مُحْیِی مَعَالِمِ الدِّینِ وَ أَهْلِه؛[5] کجاست زندهکننده نشانههای دین و اهل آن»
هواپیمای اوکراینی و قصه نجات
یکی از آخرین آزمونهای حکومت اسلامی که میتوان از آن به عنوان گشوده شدن فصل جدیدی در تأثیرات حکومتی ولایت فقیه یاد کرد، ماجرای هواپیمای اوکراینی است. در بحبوحه احتمال پاسخ آمریکا به حمله موشکی ایران به پایگاه آمریکایی عین الأسد در عراق، هواپیمای مسافربری اوکراینی که حامل مسافران ایرانی و دیگر کشورها بود با خطای انسانی حاصل از حساسیت شرایط، مورد اصابت موشک خودی قرار میگیرد.این حادثه تلخ، تصمیم راهبردی را در موضعگیری نسبت به آن اجتناب ناپذیر میکند. در حالیکه شاید از نظر بسیاری از سیاستمداران جهان بهترین گزینه ایران در این حادثه، فرار از قبول مسئولیت آن بود اما نظام اسلامی با هدایت رهبر فرزانه و با تقوا و حکیم خود، تصمیم به اعلام سریع حقیقت و پذیرفتن اشتباه میگیرد. این اولین بار است که نظام اسلامی در چنین آزمون سختی قرار میگیرد و تاریخ را از نو مینویسد و ثابت میکند که دامنه تقوی تنها در درون حکومتها نیست بلکه اصل سیاست بین المللی را نیز به خود اختصاص داده است. بر پایه این اصل، حکام هم میتوانند با رعایت تقوا از گرفتاریهای مربوط به حکومتشان رهایی یابند؛ چرا که خدای عالمیان میفرماید:«مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجا؛[6] و هر کس تقواى الهى پیشه کند، خداوند راه نجاتى براى او فراهم مىکند.»
وقتی باران صداقت بارید...
همگان میدانستند که با اعتراف ایران به خطای خود در ساقط کردن هواپیمای اوکراینی همه هجمههای تبلیغاتی و رسانهای علیه نیروهای مسلح و نظام جمهوری اسلامی به راه خواهد افتاد. عبور از این شرایط سخت، نیازمند شاقولی بود که گزینه صحیح را بنمایاند. این بار هم نوبت آزمون تقواست. امام علی علیه السلام در عاقبت راستگویی و صداقت میفرمایند:«عَاقِبَةُ الصِّدْقِ نَجَاةٌ وَ سَلَامَةٌ؛[7] سرانجام صدق و راستی رهایی و سلامت است.»آری! گویا امام جامعه، همه را بر گزینه صداقت در برابر امت، یکدل و همزبان کرده است. با اعتراف ایران به اشتباه خود در مورد اصابت قرار دادن هواپیمای مسافربری، بمب خبری اعجاب همگان را برانگیخت. بیش از خود خبر، رمزیابی از چرایی این اعتراف، آن هم به این سرعت و وضوح امواج حیرت را به کنارههای کره خاکی رسانده بود.
این اعتراف و صداقت بزرگ موجب خوانش جدید هویت زلال انقلاب و نظام اسلامی بر مردم ایران و جهان شد. تردیدها و سمپاشیهای علیه نظام و این شبهه که نظام اسلامی، سپاه پاسداران و دیگر ارگانهای انقلابی با هموطنان خود صادق نیستند، زدوده شد. بر ساحل این حادثه ناگوار، حقانیت نظام دوباره ثابت، و عهد صادقانه مردم با آن تجدید شد.
پینوشت
[1]. بیانات در دیدار جمعی از موکبداران عراقی؛ ۱۳۹۸/۰۶/۲۷.
[2]. بیانات در دیدار کارگزاران نظام؛ ۱۳۸۳/۰۸/۰۶.
[3]. سوره یونس، آیه 35.
[4]. سوره رعد، آیه 11.
[5]. المزار الکبیر (لابن المشهدی)، ص: 579.
[6]. سوره طلاق، آیه 2.
[7]. عیون الحکم و المواعظ (للیثی)، ص: 339.