بجستان و بجستان شناسي

اینجا بجستان است . آرام و خوش ، خفته در آغوش خاک تشنه گرم ، پذیرای همهمه پریشان داده هاست . اینجا یاد سبزی ایستای پای بر خاک کاجهاست در رقصی جاودانه به آهنگ باد . اینجا دیار خلوت سبزی ایستای پای بر جای کاجهاست در رقصی جاودانه به آهنگ باد اینجا دیار خلوت مهربان شبان مهتابی است . دیار آسمان آبی و ایوان های آغوش گشوده به روی شبانگاهان پر ستاره است . آری اینجا بجستان است شهر مردان نستوه دردهای بی امان و زنان صبور کار و رنج بی پایان . اینجا
چهارشنبه، 18 آذر 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بجستان و بجستان شناسي
بجستان و بجستان شناسي
بجستان و بجستان شناسي






اینجا بجستان است . آرام و خوش ، خفته در آغوش خاک تشنه گرم ، پذیرای همهمه پریشان داده هاست . اینجا یاد سبزی ایستای پای بر خاک کاجهاست در رقصی جاودانه به آهنگ باد . اینجا دیار خلوت سبزی ایستای پای بر جای کاجهاست در رقصی جاودانه به آهنگ باد اینجا دیار خلوت مهربان شبان مهتابی است . دیار آسمان آبی و ایوان های آغوش گشوده به روی شبانگاهان پر ستاره است . آری اینجا بجستان است شهر مردان نستوه دردهای بی امان و زنان صبور کار و رنج بی پایان . اینجا بجستان است شهر آشوب دل انگیز گلهای انار در ترانه های تند باد . شهر توده های سرخ شعله گون انار در آغوش خسته باغهای پائیز . باغهای زرد ، سبز ، باغهای برآمده از رنج سالها ، باغ های تشنه ، باغ های چشم به راه باران .

موقعیت و وسعت :

بجستان یکی از بخشهای بزرگ شهرستان گناباد است . مساحت آن بالغ بر 3000 کیلومتر مربع می باشد . این بخش از شمال به کاشمر ، از جنوب به فردوس و از مشرق به دشت عمرانی و از جنوب به بخش دستگردان طبس منتهی می شود .
بجستان در عرض جغرافیایی 31/43 و طول 10/58 جغرافیایی دارد . موقعیت جغرافیایی آن باعث شده که کشاورزی و تا اندازه ای گله داری دو نوع عمده و پشت اهالی را تشکیل دهد . مهمترین رشته کوه بجستان در قسمت جنوبی بجستان قرار دارد . رشته کوه دیگری در مسیر بجستان به مشهد قراردارد که معروف به کوههای دریایی است .

آب و هوا :

بجستان از نظر آب و هوایی در ناحیه گرم و خشک ایران قراردارد . از ویژگی های این منطقه خشکی نسبتا بالای هوا ، کمبود رطوبت و ریزش نزولات جوی ، تبخیر زیاد و عدم پوشش گیاهی را می توان نام برد . بجستان از قدیم الایام دچار مشکل کم آبی بوده و مردم مقاوم و سخت کوش این خطه با نیروی بازو ، نبوغ فکر و خلاقیت استفاده مطلوب از آب بدست آمده بر این مشکل تا حد زیادی فایق آمده و توانسته اند در شرایط سخت و محیطی و اقلیمی زندگی و تمدنی را پایه ریزی کنند که بعد از گذشت صدها سال با درخشندگی تمام همچو یاقوتنی در قلب کویر می درخشد .

پوشش گیاهی :

گیاهان منطقه بجستان به سه دسته تقسیم می شوند :
1- گیاهان دارویی شامل زیره کوهی ، اویشن ، کاکوتی ، کلپوره ، پونه ، گاوزبان و ...
2- گیاهان زینتی شامل گلهای لاله ، شقایق ، نسترن ، نرگس ، گلناز و ...
3- درخچه ها شامل بنه ، بادام کوهی ، زرشک ، زالزالک ، گز ، تاغ ، قیچ و...

گل لاله خطایی :

گیاه زیبا و یکساله بوده که به وسیله پیاز تکثیر می شود و موسم گلدهی آن از نیمه اول فروردین ماه می باشد . دامنه های منطقه سیاه کوه بجستان و زوایای دره های آن از جمله بهترین ایستگاههای این گل زیبا می باشد .

گونه های جانوری :

تعدادی از گونه های جانوری که در منطقه بجستان زندگی می کنند عبارتند از :
1- آهو : حیوانی نجیب که در نقاط کویری و دشتهایی که تردد کمتری صورت می گیرد به سر می برد . گونه های کوچکتر از آهو جبیر نام دارد و دشت افتخار و جنگل حاج میرک از جمله زیستگاههای آن محسوب می شود .
2- قوچ و میش وحشی : در بیشتر مناطق کوهپایه ای بجستان گونه هایی از پستانداران نظیر قوچ و میش و بز وحشی زندگی می کنند . ارتفاعات مناطق سیاه کوه و منطقه شکار ممنوع هلالی بجستان زیستگاه اصلی اینگونه جانوران است .
3- هوبره : هوبره یا به اصطلاح محلی بوقلمون وحشی پرنده ای نادر و کمیاب است با آهو زیستگاه مشترکی دارد . هوبره در فصل بهار زیبا و تماشائیست به خصوص هنگامی که دم زیبای خود را چتر کرده و می گستراند و یک نوع رقص را به نمایش می گذارد .
4- سهنده طلایی : از پرندگان زیبا و خوش الحانی است که اغلب در نقاط سردسیر به سر می برد . در فصل بهار آواز زیبایش در طول روز بر سر شاخه های پر برگ درختان به گوش می رسد .
5-کبک : پرنده ای زیبا و خوش آهنگ است که به تعداد زیاد و در نقاط مختلف در مناطق کوهپایه ای زندگی می کند . صنایع دستی بجستان عبارتند از : قالیبافی ، گلیم بافی ، جاجیم بافی ، چادر شب بافی ، سفالگری ، گیوه چینی و ریسندگی .

گویش بجستانی :

گویش ها و لهجه های محلی با توجه به اختلاف زیاد با زبان فارسی رسمی در حقیقت نمادی از فارسی کهن بر جا مانده است و می توان آن را ذخایر گرانقدری از لغات و اصطلاحات و جمله دانست که معرف زبانهای کهن فارسی است و گویش بجستانی نیز از گویشهایی است که ریشه در زبان فارسی کهن از جمله ترکی ، مغولی ، پهلوی فارسی باستان و فارسی دری است . زبان فارسی دری که ریشه اصلی گویش بجستان است تنها لهجه ای است که پیش از اسلام و مقارن ظهور اسلام به صورت یک زبان رسمی در آمده و در تمام دوره اسلامی مورد استفاده سیاسی و علمی و ادبی قرار گرفت .
گویش بجستان ریشه در زبان رسمی و معروف دارد که زمانی فارسی درباری بوده است و فارسی دری خود از نمونه های زبان کهن فارسی است . پس ریشه گویش بجستان بسیار کهن و قدیمی است که با وجود این همه قدمت کمتر دستخوش تغییرات اساسی قرار گرفته است و بسیاری از کلمات به همان صورت گذشته خود به کار می رود . مردم بجستان به فارسی دری تکلم می کنند و در گویش این مردم کمتر به کلمات بیگانه برخورد می کنیم و بیشتر از کلمات اصیل فارسی استفاده می شود که این واژه ها یا به همان صورت گذشته بدون تغییریا کمی تغییر بکار می روند . گویش بجستان را می توان به سه بخش تقسیم کرد :
1- لغات و اصطلاحاتی که با زبان فارسی رسمی هیچ تفاوتی ندارند .
2- لغاتی که با زبان فارسی اختلاف دارد اما اختلاف آن فقط در بعضی صامت هاست . مانند آسمو = آسمان
3- لغاتی که در حال حاضر در زبان فارسی به کار نمی رود و برای فهمیدن آن باید از اهل گویش کمک گرفت مانند تیار = آماده بجستان از نظر موقعیت کشاورزی جایگاه ممتاز دارد .

محصولات باغی :

1- انار : جزء میوه های مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری است انار بجستان به عنوان مرغوب ترین انار کشور از کیفیت بسیار بالایی برخوردار است . سطح زیر کشت باغات انار در شهر بجستان حدود 400 هکتار برآورده شده است . عملکرد محصول انار در بجستان به طور متوسط 25 تن در هکتار میب اشد . بارندگی ، جمعیت آفات و دمای هوا مهمترین عواملی هستند که درمیزان عملکرد محصول انار موثر می باشند .
2- زعفران : جزء محصولات اختصاصی ویژه می باشد در آب وهوای گرم و خشک قادر به رشد می باشد .
وجود آب شیرین قنات های بجستان و نوع خاک شرایط رشد این محصول اقتصادی را در بجستان فراهم آورده است . سطح زیر کشت زعفران در بجستان حدود 1200 هکتار بوده که بالاترین سطح زیر کشت محصولات کشاورزی است . ارزش اقتصادی بسیار زعفران نیاز به آب کم و مقاوم بودن در مقابل خشکی تابستان از جمله دلایلی هستند که برتری چشمگیری زراعت زعفران را به دیگر کشت های غالب در بجستان آشکار می کند . امروزه 95% زعفران دنیا از جنوب خراسان تامین می شود .
3- پسته : پسته یکی از محصولات عمده ی منطقه ی بجستان است . سطح زیر کشت پسته در منطقه بجستان 1300 هکتار می باشد که روستاهای فخرآباد ، منصوری ، قاسم آباد و یونسی سطح زیر کشت را به خود اختصاص داده اند . عملکرد پسته در منطقه بجستان 3 تن در هکتار می باشد .

محصولات زراعی :

1- گندم وجو : این محصولات ویژه نواحی گرم و مرطوب سازگار با شرایط کویری است . سطح زیر کشت گندم و جو به ترتیب 1500 هکتار و 1650 هکتار در منطقه است .
2- پنبه : این گیاه ویژه نواحی گرم و مرطوب است خاستگاه اصلی این محصول روستاهای یونسی ، فخراباد و منصوری است . سطح زیر کشت این محصول در منطقه 500 هکتارمیباشد .
3- زیره : این گیاه در مناطق حاشیه کویر بیشتر به صورت دیم کشت و کار می شود سطح زیر کشت این محصول در کل منطقه 250 هکتار می باشد . زیره یک گیاه دارویی با خواص بسیار فراوان است . ایران یکی از بزرگترین صادرکنندگان زیره است .

صنایع و معادن :

بجستان گرچه در زمینه های توسعه همه جانبه از جمله توسعه صنعتی با موانع متعدد روبروست ولی با این همه وجود روحیات سخت کوش و تلاش و همت والای دیرینه مردم به همراه منابع مختلف و ایجاد راههای ارتباطی که بجستان را به مراکز ارتباطی شمال و جنوب و غرب کشور تبدیل نموده و از طرفی احداث راه آهن بافق – مشهد و عبور آن از بجستان و وجود محصولات مهم بخش کشاورزی همگی اینها زمینه ی توسعه را در منطقه مهیا نموده و خواهد نمود .

آداب و رسوم بجستان

بشنو از من شمه اي از وصف سيماي بجستان و رسوم و مردم و از طبع زيباي بجستان [1]
اصولاً تحقيق در فرهنگ عامه و جمع آوري آن در يك محل هر چند كوچك كار آساني نيست. و آن عبارتست از گردآوري فولكلور[2]و دقت در افكار، احوال، عقايد، ذوق، هنر، روحيات، حدود فرهنگ و تربيت مردم و به عبارتي مجموعه آداب و رسوم و عقايد و عادات و افسانه‌ها و حكايات و امثال و ترانه‌ها و اشعار عاميانه است.[3] از آنجائي كه فرهنگ عامه خراسان و بجستان بسيار غني است و آنچه كه در اين فصل مي‌آيد، نمونه‌اي از بسيار و مشتي از خروار است و توسط نگارنده تحقيقاتي هر چند مختصر شده كه بدون شك داراي نقصان و كاستي‌هايي است كه ضمن پوزش از خوانندگان محترم به گزيده اي از مطالب در مورد فرهنگ عامه مردم بجستان اشاره مي شود.

آداب و رسوم محلي:

الف) ازدواج و عروسي

به عقيده بجستانيها ازدواج تنها يك وظيفه طبيعي و اجتماعي نيست بلكه يك وظيفه ديني و مذهبي نيز هست. وقتي پسر به سن بلوغ رسيد و امكانات شغلي و اجتماعي او اجازه داد، طبق احكام قرآن و شريعت اسلام بايد ازدواج نمايد. در بجستان و آباديهاي آن پدر ومادر پسر، موظفند كه مقدمات ازدواج او را فراهم كنند. و به اصطلاح دامادش كنند و همينطور خانواده دختر بايد دخترشان را شوهر بدهند.
خانواده پسر سعي مي كند كه عروسي پيدا كند كه نجيب، خانواده دار، سربراه و با هنر باشد و متقابلاً خانواده دختر نيز تلاششان بر اين است كه دامادشان، معتقد، نجيب، و زحمتكش، شاغل و اصل و نسب‌دار باشد.
براي خواستگاري، مادر داماد و چند تن از زنان جا افتاده و نسبتاً مسن كه با داماد خويشي و قرابت نزديك داشته باشند به خانه عروس مي روند و در برخي موارد از جمله مهريه، جهيزيه، و گاهي پيش كشي كه مبلغي پول يا زمين و يا هر شئي قيمتي مي باشد كه از سوي داماد يا پدرو مادر داماد به پدر و مادر عروس تحويل مي‌گردد، عمل مي‌شود. به عنوان مثال داماد بايد لوازم عروسي چون آينه، شمعدان، انگشتر، و مقداري طلا، لباس سر عقد يك جفت كفش براي عروس همراه با چند خوانچه شيرني و ميوه، به هنگام نزديك شدن مجلس جشن عروسي چند كله قند و چند بسته چاي و چندين قالب صابون، تعدادي كيسه حنا، چند متر پارچه، برنج و روغن... را نيز به خانه عروس مي برند. و خانواده عروس هم متقابلاً يك قواره پارچه فاستوني براي داماد در صورت استطاعت يك قواره پارچه فاستوني براي پدر داماد و يك قواره پيراهن و يك جفت جوراب و يك روسري يا پارجه چادري براي مادر داماد به خانه داماد مي فرستند و ... [4] سپس خانواده عروس با استفاده از مواد غذايي فرستاده شده توسط داماد، مجلس شامي ترتيب مي دهند و فاميل طرفين دعوت مي‌شوند و در خانه عروس شام مي‌خورند و سپس عروس را با شادي و هلهله و با گفتن شاباش شاباش (شادباش) به خانه داماد مي‌برند. در مواردي، مراسم با شكوهتر وبا تشريفات بيشتر نيز صورت مي‌گيرد خصوصاً ً‌در روستاهايي همچون زين آباد، مزار و ... كه به شبيه‌خواني و نمايش هم مي‌پردازند. و همچنين در مراسم حنابندان كه معمولاً يك شب قبل از عروسي انجام مي‌گيرد زنان دايره مي‌زنند و باآهنگ مخصوصي اين شعر را مي‌خوانند.
عروس حنا مبيده[5] با دست و پا مبنده حناي راي[6] كاشون چه خوش ادا مبنده.
همچنين با نواي ضرب و دايره همه با هم مي‌گونيد.
يارم حنا مبنده عاشق نما مبنده حناي اصل كاشون به دست و پا مبنده.
وقتي كه خانواده داماد به دنبال عروس مي‌آيند در خانه عروس نوازندگاه آهنگ مبارك باد مي‌نوازند و خواننده اي با صداي خوش و دلكش اين شعر را مي‌خواند.
امشب چه شبي است؟ شب مراد است، امشب
اين خانه پر از شمع و چراغ است امشب
بادابادا مبارك بادا انشالامبارك بادا

ب) چهارشنبه سوري:

شب چهارشنبه آخر سال، يكي از شبهاي بسيار دلپذير و شيرين ايراني است. در اين شب مردم شاديها مي كنند و مجالس جشن و سرور بر پا مي‌‌سازند و آداب و مراسم مخصوصي انجام مي‌دهند كه از هر جهت دل‌انگيز و زيباست. اين آداب و مراسم در هر نقطه و هر شهري رنگي مخصوص به خود مي‌گيرد. و مطابق ذوق و سليقه اهالي هر محل به طرز خاصي اجرا مي‌گردد. در گذشته بجستان و روستاهاي آن اين شب را جشن مفصلي مي‌گرفتند و شور و شعف ديگري در آن برقرار بود. در اين شب در بجستان و روستاهاي آن آتش مي‌افروختندو با خوندن اشعار شيرين و گرفتن فال و انجام مراسم ديگر نحوست و بدبختي و پليدي را از خود دور مي‌ساختند و در عوض خوشبختي و تندرستي و طالع نيك براي خود آرزو مي‌كردند.
بجستانيها در شب چهارشنبه آخر سال آنچه كوزه كهنه در خانه داشتند مي‌شكستند و به جاي آن كوزه نو مي‌خريدند و نيز براي تكميل عيش و سرور خود در صورت استطاعت چهاررنگ پلو درست مي‌كردند كه عبارتست از:
رشته پلو، عدس پلو، زرشك پلو، ماش پلو، و مقدار از آن را براي اقوام نزديك خود مانند دختر و نوه و عروس كه در خانه ديگري مسكن داشته باشند مي‌فرستند.[7] دوم مراسم خصوصي، در اين شب مراسم ديگري هم اجرا مي‌گردد كه خصوصي است و در اين مراسم مردها حق شركت در آن را ندارند. و زنها در اين مراسم به گرفتن حاجت و بخت‌گشايي دختران مي‌پردازند.[8] البته بايد توجه داشت كه اين آداب و رسوم در گذشته ازرونق بيشتري برخوردار بود و امروز بسيار كمرنگ است.
در اين مورد كه ايرانيان شب چهارشنبه را چرا براي اينكار انتخاب كرده‌اند.روايات مختلفي است كه مؤلف عقايد و رسوم مردم خراسان در اين زمينه مي‌نويسد:
«آنچه كه در خراسان بيشتر مشهور مي‌باشد و تقريباً اكثر خراسانيها به آن معتقدند اين است كه مختار سردار معروف عرب وقتي از زندان خلاصي يافت و به خونخواهي شهداي كربلا قيام كرد براي اينكه موافق و مخالف را از هم تميز دهد و بر كفار بتازد دستور داد كه شيعيان بر بالاي بام خانه خود آتش روشن كنند. و اين شب مصادف بود با شب چهارشنبه آخر سال و از آن به بعد مرسوم شد كه ايرانيان مراسم آتش افروزي را در شب چهارشنبه آخر سال اجرا كنند.»[9]

ج) ختنه‌سوران:

ختنه كردن اطفال يكي از آداب و رسوم قديمي بلكه فريضه ديني است.[10] انجام اين عمل نزد مسلمانان با مراسم باشكوه و مجلس جشن و سرور همراه است كه در هر منطقه و محلي شكل خاصي دارد. و در گذشته و حال هم تفاوتهايي دارد.
در خراسان معمولاً بچه‌ها را سه يا هفت روز پس از تولد ختنه مي‌كردند كه در بجستان هم اين حالت معمول بود. اگر چه امروزه بچه‌ها در سنين بالاتر ختنه مي‌شوند. ولي به هر حال مراسم آن به اين طريق انجام مي‌گرفت كه روزي را معين مي‌كردند و عده‌اي از دوستان و آشنايان گردهم مي‌آمدند ابتدا پسر بچه را به حمام مي‌بردند پس از آن «دلّاك» را مي‌آوردند و در خانه به جشن و سرور و پايكوبي مي‌پرداختند.
دلاك در ميان هياهو و دود اسپند به اتاق مهمانخانه وارد مي‌شد و در كنار طفل مي‌نشست و سعي مي‌كرد كه تيغ دلاكي را از نظر او پنهان كند. اقوام و آشنايان طفل، او را دلداري مي‌دهند و سعي مي‌كنند با سخنان محبت آميز ترس را از دل او بيرون كنند. آنگاه دلاك با حيله و فريب در حالي كه دست و پاي طفل را گرفته و تيكه نباتي بزرگ را در دهان اوست كار را تمام مي‌كند. در طول اين مدت چند نوازنده و خواننده نغمه‌هاي دلپذير محلي مي‌نوازند و اشعار طرب انگيز مي‌خوانند و پس از پايان عمل ختنه اين شور و هيجان افزايش مي‌يابد و تاسه روز ادامه دارد در بعضي از روستاهاي بجستان مثل زين‌آباد اين آداب و رسوم محلي با شور و هيجان غير قابل توصيفي همراه است.
مردم بجستان عقيده دارند، بچه‌اي كه ختنه شده است تا سه روز نبايد آب بخورد و تا چهل روز تنها بماند. چرا كه حالت زائو داشته و نبايد او را تنها گذاشت.
اگر كسي به حكم ضرورت دو فرزند از فرزندان خود را با هم و در يك روز ختنه كند بايد بلافاصله پس از عمل ختنه، خروسي در كنا ر باغچه حياط خود سر ببُرد تا در آن روز(سه خون ريخته شود) و الا يكي از فرزندان او به اجل معلق خواهد مرد.

د) مراسم عزاداري و سوگواري:

هنگامي كه فردي دار فاني را وداع مي‌گويد و به سراي باقي مي‌شتابد مراسم خاصي همچون غسل، كفن و دفن، مراسم تعزيه و سوگواري برايش ترتيب داده مي‌شود كه با بسياري از مراسم مرسوم در خراسان و ايران شباهت دارد.پس از پايان مراسم تدفين، تشييع‌كنندگان به محل مسكوني ميّت آمده و صاحبان عزا را تسليت مي‌گويند و پس از مرگ براي ميّت چندين مجلس سوگواري در مسجد شهر يا آبادي ترتيب مي‌دهند و خويشان و دوستان ميّت به مجلس سوگواري آمده با خواندن سوره فاتحه براي روح مرده طلب مغفرت مي‌كنند. و با گفتن جملاتي نظير، تسليت عرض مي‌كنم، خداوند رحمت كند، غم آخرتان باشد، خدا به شما صبر عنايت كند و... به بازماندگان وي سرسلامتي مي‌دهند.در تمام مدتي كه مجلس ترحيم منعقد است يك خطيب به همراه قاري قرآن مجلس را اداره مي‌كنند. خطيب به محض ورود مردم به مسجد به ذكر كلمه فاتحه و اخلاص و صلوات مي‌پردازد و خوش‌آمد مي‌گويد و پس از آرامش مجلس، قاري به قرائت قرآن ادامه مي‌دهد. در پايان مجلس نيز واعظي بر منبر مي‌رود و سخناني در بي‌وفايي دنيا و بي‌ثباتي عالم مادي و... بيان مي‌دارد. علاوه برمجالس مردانه، مجالس ترحيم زنانه نيز توسط يكي از روحانيون اداره مي‌شود . همچنين كساني كه اقوام و خويشان نزديكي در مشهد و يا تهران

پي نوشت :

[1]- آقاي احمدي معلم و شاعر بجستاني
[2]- folklore كه اصطلاحاً به معني دانش و معرفت خلق توده و مردم است.
[3]- شكورزاده، ابراهيم، عقايد و رسوم مردم خراسان چاپ دوم، سروش، تهران 1363 ص 17.
[4]- همان منبع ص 174.
[5]- مي بندد.
[6]- راي = راه
[7]- اين اطلاعات را مرهون خانم نجف زاده هستم.
[8]همان منبع.
[9]- شكورزاده،ابراهيم، همان ص 79.
[10]- شكورزاده، ابراهيم، همان ص 159.

ارسال مقاله توسط عضو محترم سایت با نام کاربری : abolfazl0362




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط