نگاهی به تاریخچه تشیع در مالزی

مالزی، از کشورهای اسلامی در جنوب شرق آسیا که اسلام در آن دین رسمی است و بیش از نیمی از جمعیت آن مسلمان هستند. اسلام در قرن نخست قمری(هفتم میلادی) با حضور تجار ایرانی و اعراب به این سرزمین وارد شد.حضور سادات در میان بازرگانان همزمان با ورود اسلام به این سرزمین، زمینه‌ساز آشنایی مردم با اهل بیت شده است. از جمعیت شیعیان مالزی آمار دقیقی در دست نیست و تعداد آنها بین ۱۰ تا ۵۰ هزار نفر تخمین زده می‌شود.
يکشنبه، 6 بهمن 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نگاهی به تاریخچه تشیع در مالزی

پیشینه تشیع در مالزی

در مالزی، از قرون سیزدهم و چهاردهم، زمینه‌ای برای تشکیل حکومت اسلامی فراهم آمد در سال ۱۴۱۴م یکی از حکام محلی به نام «پارامسورا» (paramsora) مسلمان شد و خود را محمداسکندرشاه نامید و حکومت مستقل سلاطین مالاکا را در نواحی جنوبی مالزی مستقر ساخت.

در همین قرن، زبان و خط عربی رایج، و خط سانسکریت منسوخ گردید. از اوایل قرن شانزدهم، نفوذ استعمارگران به مالایا آغاز شد و در سال ۱۵۱۱م البوکرک، دریانورد پرتقالی شهر مالاکا را گرفت و این شهر پایگاه اصلی پرتقالی‌ها در آسیای جنوب شرقی قلمداد شد.

در سال ۱۶۴۱م هلند حاکمیت خود را در مالزی مستحکم نمود. از اوایل قرن نوزدهم، انگلستان در نواحی مختلف مالایا نفوذ یافت و در سال ۱۸۸۸م نواحی جزیره مالزی به مستعمره رسمی انگلیس تبدیل گردید. مبارزات مردمی برضد انگلیس موجب آن شد تا این استعمارگر کهنه‌کار به انتخابات پارلمانی تن دردهد. در سال ۱۹۵۵م با برگزاری این انتخابات، نمایندگان یکی از احزاب اسلامی (Allance party) به رهبری «تنکو عبدالرحمن» با پایگاه مردمی گسترده، کرسی‌های پارلمانی را به‌دست آوردند. به همت مردم و با پی‌گیری تنکو عبدالرحمن، از سال ۱۹۵۷م مالزی به صورت یک فدراسیون مستقل درآمد.

نقش انقلاب اسلامی را در سیر صعودی حرکت مسلمانان مالزی نباید نادیده گرفت. در رابطه با موضوع مقاله حاضر، تا کنون پژوهش‌هایی انجام شده است که برای نمونه می‌توان به سه مورد اشاره کرد:

ـ مسائلی، محمود (۱۳۷۲)، مالزی؛ در این کتاب، ضمن بررسی اوضاع جغرافیایی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و آموزشی مالزی، به ادیان موجود در این کشور و روابط دولت آن با جمهوری اسلامی ایران پرداخته شده است.

ـ حشمت‌زاده، محمدباقر (۱۳۷۸)، تأثیر انقلاب اسلامی بر کشور‌های اسلامی؛ در این کتاب، به مفهوم صدور انقلاب اسلامی پرداخته و تأثیر انقلاب اسلامی بر کشورهای عربی آسیا و آفریقا، ترکیه، شرق مدیترانه، افغانستان، کشور‌های آسیای مرکزی، شبه‌قاره هند و کشورهای جنوب شرق آسیا بررسی شده است.

ـ محمدی اصفهانی، محمدکاظم (۱۳۷۰)، در قلمرو زرد‌های سبز (یادداشت‌های سفر مالزی و سنگاپور)؛ در این کتاب به اوضاع فرهنگی، اجتماعی و مذهبی مردم مالزی و سنگاپور در قالب سفرنامه پرداخته شده است.
 

۱. اسلام در مالزی

سابقه ورود اسلام به منطقه جنوب شرقی آسیا به قرن هفتم میلادی باز می‌گردد.اهمیت اقتصادی این منطقه باعث جلب تاجران مسلمان ایرانی و عرب گردید؛ به گونه‌ای که رفته‌رفته با افزایش تعداد مسلمانان، افراد بومی با اسلام آشنا شدند و ضمن پذیرش آن، خود به ترویج این مذهب جدید پرداختند. به این ترتیب، مناطق مسلمان‌نشین بسیاری در آن نواحی (از جمله مالزی) پدیدار شد که از جمله می‌توان به حکومت سلطنتی مالاکا در قرن پانزدهم میلادی اشاره کرد.1

اسلام در طول پانصد سال گذشته بخش مهم فرهنگ مالایو را تشکیل می‌داده است؛ ولی به هر حال با سنت‌های پیش از اسلام و نیز اعتقادات سنتی، شامل مفاهیم سیاسی هند، گره خورده است. این مفاهیم مربوط به جامعه فئودالی شدیداً طبقه‌بندی‌شده میان حاکم و تابع است که بر اساس تفاوت شدید رده‌های اجتماعی انجام می‌گرفت. در پایین‌ترین سطح، معلمان مذهبی دهکده، مدارس اسلامی را اداره می‌کردند؛2 در عین حال، پیشوایان محلی (امام) بر انجام آداب مذهبی نظارت داشتند.

امامان به واسطه قواعد، آداب عبادت و تعهدات (نظیر فناوری و جمع‌آوری عشریه)، با قضات مسلمان (kadis) و دادگاه‌ها که با علمای بانفوذ مذهبی سروکار داشتند، رابطه منظم برقرار می‌کردند. علمای مذهبی هم به نوبه خود شوراهایی برای مشورت در خصوص قواعد و موضوعات مذهبی تشکیل می‌دادند. نتیجه عملکرد، سلسله مراتب منظمی از کارگزاران مذهبی بود که وظیفه پشتیبانی از اسلام و حقوق عرضی (ulamak) و نیز تعهد به حفظ نهادهای شبه‌فئودال حکومت را برعهده داشتند. این سیستم، همچنان مستمراً عمل می‌کرد و در طول دوران استعمار بریتانیا منظم‌تر و شدیدتر شد.
 
۱-۱. نفوذ اسلام در اوضاع سیاسی جامعه
تفکر اسلامی نقش بسزایی در اوضاع سیاسی جامعه دارد. در اوایل دهه ۱۹۷۰م تضادهایی میان پیروان اسلام سنتی و طرف‌داران تفاسیر رادیکال از اسلام بروز کرده و احیای اسلام مالزیایی شدیداً تحت تأثیر قیام‌های اسلامی بود که رابطه نزدیکی با بحران‌های اعراب و اسرائیل و حتی جریان‌های نفتی اوایل دهه هفتاد میلادی داشت؛ انگیزه‌های نیرومندتری که در سال‌های بعد به احیای اندیشه‌های رادیکال انجامید.3

از جمله این اندیشه‌ها، این پیشگویی بود که مرحله شکوفایی جدیدی در سال ۱۴۰۰ هجری قمری (نوامبر ۱۹۷۹م) شروع خواهد شد. مهم‌تر از همه، بروز انقلاب اسلامی ایران در این تفکر نقش داشت. بنیادگرایان مالزی معتقد بودند که فرد نمی‌تواند مسلمان باشد مگر اینکه از لحاظ عبادی فراتر رود و در نظام کامل سیاسی و تحت مقررات حقوقی و اقتصادی اسلام زندگی کند.

بنیادگرایی اسلامی مالزی در جنبش «دعوت» خلاصه می‌شود. هدف جنبش دعوت، فقط تبلیغ اسلام برای غیرمسلمان نیست؛ بلکه می‌کوشد تا از طریق وحدت در میان مسلمانان و حذف موضوعاتی که باعث اختلاف می‌شود، هم‌بستگی و پیوستگی آنها را استحکام بخشد.

در واقع جنبش دعوت، طیفی کوچک از مسلمانان است که می‌خواهند از نظر سیاسی گروه‌های بزرگ‌تری ایجاد کنند و از تحرکات افراطی به نوعی نظامی‌گری معتدل برسند. بعضی گروه‌ها در زمینه تفسیر اسلام و قرآن، با جنبش دعوت معارضه دارند. از جمله این‌گروه‌ها باید «دار الاکرام» را نام برد که در سال ۱۹۶۹م تشکیل شده است. پیروان این گروه در نزدیکی کوالالامپور به طور دسته‌جمعی زندگی می‌کنند؛ لباس‌های عربی می‌پوشند و می‌کوشند کاملاً سنت‌های اسلامی را رعایت کنند.

گروه معارض دیگر، جنبش جوانان مسلمان مالزی است که در اوت ۱۹۷۱م تأسیس شد. این گروه، حدود ۳۵۰۰۰ نفر عضو دارد و کمتر به رعایت دستورات مذهبی پایبند است. جنبش جوانان مسلمان خواهان ایجاد تغییرات در سیاست‌های دولت برای پیروی از اصول اسلامی، یا ایجاد دولت اسلامی در مالزی است. رهبران جنبش ویژگی دولت اسلامی مورد دعوت خویش را به طور مشخص بیان نمی‌کنند؛ ولی معتقدند که این دولت باید به ترویج احکام اسلامی پرداخته و به حقوق غیرمسلمانان نیز احترام بگذارد.

 برخی از محرومان اقتصادی مالزی و حتی غیرمالایوها، جذب شعارها و پیام‌های جنبش و نیز راه‌حل‌های اقتصادی آن شده‌اند. این سازمان شاخه‌هایی در ایالات مختلف دارد؛ مدارس و تعاونی‌هایی را اداره می‌کند؛ مجله انتشار می‌دهد و با برخی از ملت‌های عرب رابطه دارد. طرف‌داران و پیروان اصلی سازمان، از طبقه متوسط و تحصیل‌کرده غرب‌اند.4

طبق قانون اساسی مالزی، اسلام دین رسمی کشور است؛ ولی افراد در انتخاب دین و انجام مراسم دینی آزاد‌اند و پیروان ادیان دیگر نیز اجازه تبلیغ اعتقادات خود را دارند.5

پادشاه، نخست‌وزیر و حاکمان ایالات مالزی باید مسلمان باشند؛ ولی اعضای کابینه می‌توانند از میان پیروان دیگر ادیان نیز انتخاب شوند. در عین حال، حاکمان ایالات در مناطق خود حکم رهبر مذهبی را دارند و پادشاه پیشوای مذهب اسلام در ایالت است (پادشاه مالزی به تناوب از میان حاکمان ایالات انتخاب می‌شود).

حکومت مالزی خواهان ایجاد هماهنگی در امور مذهبی جامعه و اعمال کنترل بر فعالیت‌های پیروان مذاهب مختلف (به‌ویژه مسلمانان) برای رسیدن به جامعه‌ای متعادل و باثبات است. برای این منظور، سازمان‌ها و ارگان‌های رسمی خاصی نظیر «شورای ملی امور اسلامی» و «کمیته فتوا» ایجاد شده‌اند که وظیفه اصلی آنها کنترل فعالیت‌ها و امور اسلامی و هماهنگ کردن آنها با هدف‌های حکومت است. اموری همچون نظارت بر مدارس مذهبی غیردولتی و مواد آموزشی آنها، کنترل کتاب‌های مذهبی منتشرشده، انتشار کتاب‌ها و نشریات مذهبی، ارائه آموزش‌های مذهبی در سطوح مختلف، و صدور فتوا در زمینه مسائل گوناگون، همه در قلمرو وظایف بخش امور مذهبی حکومت مالزی است.6
 
۱-۲. نقش اسلام در تحولات اجتماعی و فرهنگی
پیوند تاریخی فرهنگی میان مذهب اسلام و نژاد مالایو، هویت اصلی فرهنگ مالایو را تشکیل می‌دهد. صبغه اسلامی این فرهنگ در مظاهر گوناگون آن متجلی است که از جمله می‌توان به این موارد اشاره کرد: رعایت حجاب اسلامی توسط زنان مسلمان؛ اجرای احکام و رعایت سنن اسلامی در زندگی خصوصی افراد، مانند تولد، ازدواج، طلاق و مرگ؛ منزلت برجسته سادات، حجاج، روحانیون و معلمان مذهبی؛ اهمیت قرائت قرآن، به‌ویژه در ماه مبارک رمضان.

مسلمانان مالزی، خصوصاً در دهه‌های اخیر، از نیروهای فعال در صحنه سیاسی کشور بوده‌اند و اکنون نیز حزب‌ها و جمعیت‌های اسلامی نقش مهمی در مسائل سیاسی و فرهنگی دارند و شخصیت‌های برجسته‌ای از روحانیون، روشنفکران و استادان دانشگاه را در خود جای می‌دهند. مسلمانان مالزی همواره در مسائل بین‌المللی مربوط به جهان اسلام، مثل قضیه فلسطین، مواضع مثبتی گرفته‌اند.7

سیاست کلی دولت مالزی در زمینه مسائل فرهنگی، مبتنی بر این پیش‌فرض است که اسلام دینی مصلحت‌گرا و همساز با روح دموکراسی است. دولت مالزی همچنین برخی از ارزش‌های اسلامی، مانند اخوت اسلامی، مدارا کردن با غیرمسلمانان، صداقت و درستکاری، نظم و هماهنگی، پاکیزگی، و احترام به سالمندان را ارزش‌هایی جهانی تلقی کرده، اشاعه آن را در جامعه به نفع همه مردم، حتی غیرمسلمانان می‌داند.

 از این‌رو، با برداشت‌های افراطی از اسلام مخالف است و شیوه‌های تندروانه برخی از جریان‌های اسلامی را ناهمساز با اصول دموکراتیک حاکم بر اسلام می‌داند و بر این باور است که ترویج ارزش‌های فرهنگی تمدن غرب، منافاتی با اصول و احکام اسلام در زمینه زندگی اجتماعی ندارد.8

از همین روی، بخش قابل توجهی از مردم مالزی، خصوصاً شهرنشینان و نسل جوان این کشور، به ارزش‌های فرهنگی غرب گرایش دارند و این امر در مظاهری همچون نحوه پوشاک، گذراندن اوقات فراغت و به‌ویژه مسائل هنری مثل فیلم و موسیقی نمایان است.

مسلمانان در مالزی (از جمله تمام مالایایی‌ها و دیگر مسلمانان غیرمالایایی) در تعطیلات اسلامی جشن می‌گیرند. معروف‌ترین عید، عید فطر است. پس از پایان ماه مبارک رمضان، مراسم نماز عید در این روز که تعطیل رسمی است، برگزار می‌شود و مردم به دید و بازدید می‌پردازند. عید قربان و میلاد پیامبر اکرمˆ نیز در مالزی تعطیل است. در روز میلاد پیامبر اکرمˆ در بیشتر شهرهای مالزی مراسمی برگزار می‌شود که شامل راهپیمایی به رهبری پادشاه، و برنامه قرائت قرآن است.9
 

۲. پیشینه تشیع در مالزی

برای ورود تشیع به مالزی، دو منشأ قدیم و جدید را می‌توان ذکر کرد. از آنجایی که اسلام از کشور اندونزی وارد مالزی شده، منشأ قدیمی ورود تشیع به مالزی، در واقع کشور اندونزی بوده است. بر اساس شواهد تاریخی، نخستین مسلمانانی که به منطقه جنوب شرق آسیا آمدند، از شیعیان و علویان و فرزندان اهل‌بیت‰ بودند. شیعیان، از آنجا که به‌شدت تحت فشار قرار داشتند، ناگزیر از کوچ کردن به مناطق امن‌تری بودند تا در آنجا امکان زندگی پیدا کنند. این منشأ برای ورود تشیع به مالزی، یک منشأ اولیه است که در طول زمان، دیگر آثاری از آن را نمی‌بینیم.

منشأ جدید ورود تشیع به مالزی هم به دو بخش قابل تقسیم است: یکی رواج تشیع به طور محدود و در میان افراد معدود، که به وسیله فردی پاکستانی به نام سیدمحمدحسین‌شاه، معروف به حبیب‌الیاس صورت گرفت. وی در سال ۱۹۲۱م برای کار به مالزی مهاجرت کرد و پس از آنکه به‌مرور با زبان مالایو آشنا شد، در ضمن کارش به خرده‌فروشی، عطاری و دوره‌گری پرداخت. وی از سال ۱۹۷۰م با معلومات اندک و عقاید سنتی و حتی بعضاً خرافی خود، به تبلیغ مذهب اهل‌بیت‰ پرداخت و بر اثر فعالیت‌های وی، تا سال۱۹۸۰م، یعنی ده سال بعد، حدود هفتاد نفر به تشیع گرویدند.

منشأ جدید دیگر که به طور گسترده باعث رواج تشیع در مالزی شد، پیروزی انقلاب اسلامی ایران بود؛ پس از این رویداد و مطرح شدن پیام امام خمینی€ در سطح جهان، موجی از گرایش به ایران و طبیعتاً به تشیع، در کشور‌های مختلف جهان از جمله مالزی ایجاد شد. در سال ۱۹۸۴م جمعی از شیعیان سنتی که از طریق حبیب‌الیاس شیعه شده بودند، ده نفر از فرزندان خود را به ایران فرستادند تا در حوزه علمیه تحصیل کنند.

اینها پس از اتمام تحصیلات به مالزی بازگشتند و برخی از آنها به‌جد، کارهای تبلیغی شیعیان را به‌دست گرفتند و به عنوان روحانی مشغول به کار شدند و افرادی دیگر را هم به تحصیل در حوزه علمیه قم تشویق کردند. از سوی دیگر، برخی مبلغین از ایران، و در سال‌های متأخرتر از کشور‌های دیگر همچون اندونزی و جنوب تایلند، به رفت‌وآمد به مالزی و تبلیغ تشیع در این سرزمین پرداختند.
 
۲-۱. گروه‌های شیعی
شیعیان مالزی، طبق پژوهش‌ها و مطالعات امور اسلامی وزارت نخست‌وزیری در کوالالامپور، به سه دسته تقسیم می‌شوند:
 
شیعه طیبی بهره
این دسته از شیعیان، در اصل از هندوستان به مالزی مهاجرت کرده‌اند و تعدادشان به حدود ۲۰۰ تا ۴۰۰ نفر می‌رسد؛
 
شیعه اسماعیلیه آقاخان
این گروه به Kedia peegbai معروف‌اند و در اطراف لمبه کلانگ (Lembah kelang) فعالیت دارند و تعداد آن‌ها کم‌تر از شیعیان بهره است؛
 
شیعه جعفریه یا امامیه اثناعشری
دولت مالزی پیدایش این گروه از شیعیان را به پیروزی انقلاب اسلامی ایران یعنی در سال ۱۹۷۹میلادی نسبت داده است.
 
۲-۲. طبقه‌بندی اقتصادی
شیعیان مالزی را از لحاظ طبقات اقتصادی می‌توان به سه دسته تقسیم کرد:
 
طبقه بالا
یعنی ثروتمندان، که حدود سی درصد از شیعیان را دربر می‌گیرد؛
 
طبقه متوسط
شامل کارمندان عادی و افراد دارای مشاغل تجاری در حد متوسط، که شصت درصد شیعیان را دربر می‌گیرد؛
 
طبقه پایین
این طبقه بیشتر افراد نیازمند با درآمد بسیار پایین‌اند که ده درصد شیعیان مالزی در این طبقه قرار می‌گیرند.

بیشتر شیعیان مالزی در شرکت‌های خصوصی غیردولتی مشغول به کارند؛ زیرا در این شرکت‌ها آزادی بیشتری دارند. شیعیان اگر بخواهند در پست‌های دولتی شاغل باشند، باید تقیه کنند. برخی از آنان که پست‌های دولتی دارند، خود را از جمع شیعیان کنار کشیده‌اند و بسیار کم با آنها رفت‌وآمد می‌کنند.

وضعیت اقتصادی شیعیان مالزی متوسط و روبه‌پایین است؛ با این حال، اتحاد و کمک‌های ناچیز آنان توانسته است بخشی از مشکلات خانواده‌های دستگیرشدگان شیعی توسط دولت را برطرف کند. البته برخی بازرگانان به پشتیبانی مالی فعالیت‌های مذهبی شیعه می‌پردازند که تعداد آنها اندک است و کمک‌های آن‌ها نیز به دلیل ترس از دولت، بسیار مخفیانه و با تقیه صورت می‌گیرد.
 
۲-۳. سیاست‌های دولت مالزی در قبال شیعیان
دولت مالزی شیعیان را تهدیدی برای امنیت ملی می‌داند و درصدد تشدید فعالیت‌ها بر ضد این گروه و تنزل یا حذف جایگاه‌های علمی یا شغلی آنان در دولت و مؤسسات آموزش عالی است. به دلیل حضور برخی عناصر وهابی در مراکز اسلامی بانفوذ، رویکردهای خصمانه‌ای بر ضد تعالیم شیعه اتخاذ شده است. دلایل و انگیزه‌های برخی روحانیون مالزی در ضدیت با تعالیم شیعه، به سه دسته تقسیم می‌شوند:

۱. سرسپردگی روحانیون مالزی به وهابیت و ترس از رواج شیعه به‌عنوان مهم‌ترین مانع در راه ترویج عقاید انحرافی وهابیت؛

۲. تعصبات خشک مذهبی و بی‌اطلاعی از مذهب شیعه؛

۳. ابراز همگرایی به واکنش‌های دولت در برابر دشمن مشترک و فرضی.

سرمایه‌گذاری خارجی، عامل اصلی رشد و حرکت اقتصادی دولت مالزی به‌شمار می‌آید و چنین تبلیغ می‌شود که رشد افکار انقلابی و شیعی می‌تواند باعث متضرر شدن سرمایه‌گذاران خارجی شود و به همین دلیل فشار خارجی از این ناحیه بر دولت مالزی وارد می‌گردد. از این‌رو، دولت مقابله با افکار شیعی را به نوعی فرار از این فشارهای خارجی می‌داند و برای خشنود نمودن سرمایه‌گذاران خارجی و رشد اقتصادی خود، مقابله با شیعه را هدفی اقتصادی و سیاسی در نظر گرفته است.

به طور کلی می‌توان دلایل نگرانی حکومت مالزی از رشد شیعه را این‌گونه برشمرد:

۱. نشر افکار شیعه در میان اساتید دانشگاهی، که موجب گرایش دانشجویان و در نهایت مردم عادی به مذهب تشیع خواهد شد؛

۲. رواج تشیع باعث برهم‌خوردن ثبات سیاسی کشور و از میان رفتن وحدت ملی نژادهای مختلف خواهد شد؛ زیرا حکام مالزی بر این باورند که مذهب باعث تفرقه و نفاق بین مسلمانان می‌شود؛

۳. رشد تفکر شیعی باعث به خطر افتادن تفکر غربی و منافع اقتصادی و سیاسی غرب می‌شود؛

۴. تفکر شیعی، در حقیقت مقابله با تفکر وهابی در منطقه است.

شیعیان، هرچند در گذشته مراکزی در مالزی داشتند، در حال حاضر به دلیل فشارهای دولت، تشکیلات مذهبی، حزبی و مرکز دینی متمرکزی ندارند. به این دلیل، انجام امور فرهنگی و فعالیت‌های مذهبی و سیاسی شیعه در مالزی بسیار ضعیف انجام می‌شود. شیعیان در منازل خود به صورت غیرعلنی و در دسته‌های کوچک به انجام امور مذهبی می‌پردازند.

در برخی ایالات، شیعیان با سعی و تلاش خود برنامه‌های منظم مذهبی را برپا می‌کنند و سعی در حفظ این برنامه‌ها دارند؛ اما همان‌گونه که ذکر شد، این برنامه‌ها محدود به گروه‌های کوچک خانگی و به صورت غیرعلنی است. دولت مالزی هم با اینکه از این برنامه‌ها آگاه است، از برگزاری مراسم در منازل به صورت غیرعلنی ممانعت نمی‌کند. 10

نکته‌ای که باید به آن اشاره کرد، سخت‌گیری مذهبی حکومت مالزی است. این سخت‌گیری منحصر به شیعه نیست و کم‌وبیش درباره ادیان دیگر هم وجود داشته است. در سال ۱۳۷۶ش در زمان مهاتیر محمد که به‌شدت ضد تشیع بود، هم‌زمان با دستگیری برخی از سران شیعه، تعدادی از مبلغان و سران وهابی نیز دستگیر شدند. ادعای حکومت این است که هر آنچه وحدت عمومی جامعه مالایوهای مسلمان و اکثریت نسبی آن را برهم زند، با آن مخالفت می‌کند؛ خواه شیعه باشد، خواه مذهب و گروه دیگر. این امر سبب شده است که شیعیان نتوانند فعالیت زیادی داشته باشند.
 
۲-۴. اقدامات فرهنگی ـ مذهبی
فعالیت‌های فرهنگی علنی شیعیان، از سال ۱۳۷۶ با تهاجم دولت به این جامعه و دستگیری تعدادی از سران آنها بسیار کم شده است و در سال‌های اخیر، تنها شاهد فعالیت گروه‌های کوچک شیعیان در زمینه‌هایی همچون برگزاری جلسات قرآن و احکام و ایجاد پایگاه‌های اینترنتی بوده‌ایم. فعالیت‌های اجتماعی شیعیان نیز در سال‌های اخیر، نسبت به گذشته انسجام و وحدت بیشتری یافته است.

در مالزی مدرسه علمیه و حوزه‌ای به شکل حوزه‌های علمیه شیعه در قم و نجف وجود ندارد؛ اما از آنجا که مسئولیت برخی مدارس با افرادی است که از نظر فکری نزدیک به شیعه‌اند، به همین مدارس، مدرسه‌های دینی شیعه اطلاق می‌شود. وجود این گونه افراد در سطوح مدیریت و حتی استادی این مدارس، تا حدودی باعث تغییر و تحول در آن شده و زمینه را برای نزدیکی هرچه بیشتر آنها به حوزه‌های علمیه شیعه آماده می‌سازد.
 
۲-۴-۱. نگاهی به مناسک و مراسم ماه رمضان
مسلمانان مناطق مختلف جهان متناسب با فرهنگ‌های خاص خود، مراسم ویژه‌ای را در ارتباط با ماه مبارک رمضان برگزار می‌کنند. مردم مالزی نیز برای این ماه برنامه‌های خاصی دارند؛ توقف بیش از پیش در مساجد، توجه ویژه به قرآن کریم و تلاش برای حفظ آن، همچنین برگزاری جشن‌های رمضانیه، از جمله برنامه‌های ویژه ماه مبارک رمضان در این کشور است. در این جشن‌ها مسلمانان و حتی غیرمسلمانان، زنان و مردان روزه‌دار و کودکان از آنچه دوست دارند، تناول می‌کنند. این مراسم، فقط یک ماه در سال برگزار می‌گردد و انواع غذاهایی دیده می‌شود که جز در این ماه در ماه دیگری یافت نمی‌شود.

از خوراک‌های مسلمانان مالزی گوشت گاو، گوسفند، مرغ و ماهی است که به شکل‌های مختلف پخته می‌شود. شیرینی‌ها و حلواها در شکل‌ها و رنگ‌های مختلف نیز در آن به‌چشم می‌خورد. در هتل‌ها و رستوران‌ها نیز سفره‌های افطاری با هر نوع غذا و هر قیمتی گسترده می‌شود. در این اماکن و مساجد، غذای «شوربای برنج» که غذای معروف ماه رمضان است، به رایگان میان فقرا و نیازمندان توزیع می‌شود.

مالزی در ماه مبارک رمضان چهره خاصی به خود می‌گیرد؛ تا جایی که مالزیایی‌ها می‌خواهند مسلمانان از همه نقاط دنیا مراسم آنها را از نزدیک ببینند. به همین سبب، در این ماه صدها روزنامه‌نگار و خبرنگار از کشورهای اسلامی به این کشور می‌آیند و از مراسم و جشن‌های آنها دیدن می‌کنند تا شرح این مراسم را به مردم کشور خود انتقال دهند.

پی نوشت
1.ریکلفس، ۱۳۷۰، ص۲۸.
2. از قبیل مدارس روستای پاندوک (pandok) نوعی از مدارس مذهبی که در نتیجه اقامت گروه‌های مهاجر در اراضی تازه ایجاد شد.
3.مسائلی، ۱۳۷۲، ص۴۵.
4.مسائلی، ۱۳۷۲، ص۴۶.
5.گلی‌زواره، ۱۳۸۵، ص۲۶۴.
6.Milne & Mauzy, ۱۹۸۶, p.۲۸.
7.هوکر، ۱۳۷۱، ص۱۲۲.
8.کنت‌ول اسمیت، ۱۳۵۵، ص۹۲.
9.مسائلی، ۱۳۷۲، ص۷۴.
10.محمدی اصفهانی، ۱۳۷۰، ص۶۳.


منبع: سایت عصر شیعه


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.