دانستنی هایی راجع به نزول قرآن(بخش اول)

قرآن کریم توسط وحی از سوی خداوند متعال به حضرت محمد صلی الله علیه و آله در طول مدت نبوّتش نازل گردید، تا پیامبر بوسیله این کتاب مردم را به سوی حق و حقیقت و مقام ارزش انسانی و دوری نمودن از کارهای خلاف عقل دعوت کند، البته نزول قران حدودا بیست سه و سال به طول انجامید.
چهارشنبه، 30 بهمن 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
دانستنی هایی راجع به نزول قرآن(بخش اول)

آغاز و مدت نزول(قسمت اول)

آغاز نزول قرآن در ماه مبارک رمضان و در شب قدر صورت گرفت:

«شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن هدی للناس و بینات من الهدی و الفرقان»(1)، «انا انزلناه فی لیله مبارکه انا کنا منذرین، فیها یفرق کل امر حکیم»(2)، «انا انزلناه فی لیله القدر».(3)

شب قدر ـ نزد امامیه ـ میان دو شب مردد است: شب 21 و 23 ماه مبارک رمضان شیخ کلینی از حسان بن مهران روایت کرده است گوید: از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم: شب قدر کدام است ؟

فرمود: «آن را در یکی از دو شب 21 و 23 جستجوکن» زراره از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده فرمود: «شب 19 شب تقدیر است، شب 21 شب تعیین و شب 23 شب ختم و امضای امر است»(4) شیخ صدوق می گوید: «مشایخ ما اتفاق نظر دارند که لیله القدر، شب 23 ماه رمضان است»(5) این شب را «لیله الجهنی» نیز گویند به شرحی که در حدیث ابوحمزه ثمالی آمده است.(6)
 
سه سال تاخیر نزول
آغاز وحی رسالی (بعثت) در 27 ماه رجب، 13 سال پیش از هجرت (609میلادی) بود(7)، ولی نزول قرآن به عنوان کتاب آسمانی، سه سال تاخیر داشت این سه سال را به نام «فترت»(8) می خوانند پیامبر(ص) در این مدت دعوت خود را سری انجام می داد تا آیه «فاصدع بما تؤمر»(9) نازل شد و دستور اعلان دعوت را دریافت کرد(10) ابو عبداللّه زنجانی گوید: «پس از نزول آیه «اقراباسم ربک الذی خلق»(11) تا مدت سه سال قرآن نازل نشد و این مدت را فترت وحی می نامند، سپس قرآن به صورت تدریجی نازل گردید که مورد اعتراض مشرکین قرار گرفت»(12)چنان که در آیه «لولا نزل علیه القرآن جمله واحده»(13) به آن اشارت رفت .
 

مدت نزول

مدت نزول تدریجی قرآن بیست سال است نزول قرآن سه سال بعد از بعثت آغاز و تا آخرین سال حیات پیامبر(صلی الله علیه و آله) ادامه داشت ابوجعفر محمدبن یعقوب کلینی رازی (متوفای 328) حدیثی آورده است که حفص بن غیاث ازامام جعفرصادق (علیه السلام) می پرسد: با آن که نزول قرآن در مدت 20 سال بوده، چراخداوند فرموده است: «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن»(14) محمدبن مسعودعیاشی سمرقندی (متوفای 320) از ابراهیم بن عمر صنعانی نقل می کند که به حضرت امام صادق (علیه السلام) عرض کرد: چگونه قرآن در ماه رمضان نازل گردیده با آن که در مدت بیست سال نازل شده است؟(15)

علی بن ابراهیم قمی می گوید: از امام صادق (علیه السلام) سؤال شد: چگونه قرآن در ماه رمضان نازل گردید، با آن که در طول بیست سال نازل شده است ؟(16)

امام صادق (علیه السلامع) در روایات مذکور تصریح فرمودند: «ثم نزل فی طول عشرین عاما» که ابن بابویه صدوق(17) وعلامه مجلسی(18) و سید عبداللّه شبر(19) و دیگران این نظر رابرگزیده اند.(20)

سعیدبن مسیب، (متوفای 95)، از بزرگان تابعین و از فقهای سبعه مدینه، می گوید: قرآن بر پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) در سن 43 سالگی نازل شد(21) و این غیر ازبعثت است که به اتفاق امت در سن 40 سالگی بوده است واحدی نیشابوری ازعامر بن شراحیل شعبی، از فقها و ادبای تابعین (20 ـ 109)، نقل می کند که گفته است: «مدت نزول قرآن حدودا بیست سال بوده است»(22)، و نیزامام احمدبن حنبل از وی نقل می کند که گفته است: «نبوت پیامبر(صلی الله علیه و آله) در سن چهل سالگی بوده است و پس از سه سال، قرآن در مدت بیست سال نازل شده» وابوالفدا، معروف به ابن کثیر می گوید: «سند این نقل کاملا صحیح است»(23)

ابوجعفر طبری از عکرمه روایت کرده که ابن عباس گفته است: «نزول قرآن، از آغاز تا پایان، بیست سال به طول انجامید»(24) ابوالفدا اسماعیل بن کثیر دمشقی (متوفای 774) از محمدبن اسماعیل بخاری حدیثی می آورد که ابن عباس و عایشه گفتند: «قرآن به مدت ده سال در مکه و ده سال درمدینه نازل شد» و نیز از ابوعبید قاسم بن سلام روایت بیست سال نزول قرآن را آورده و در پایان گفته است: «هذا اسناد صحیح».(25) در این جا سه پرسش مطرح می شود:

چگونه نزول قرآن یا آغاز نزول آن در شب قدر بوده است در حالی که بعثت پیامبر در 27 رجب با پنج آیه از اول سوره علق آغاز شد؟

چگونه نزول قرآن در شب قدر انجام گرفته است در حالی که قرآن در مدت بیست سال، نجوما یعنی هر چند آیه و در مناسبت های مختلف و پیش آمدهای گوناگون، نازل شده است ؟

کدام آیات یا سوره برای نخستین بار بر پیامبر نازل شده است ؟

اگر اولین آیات یااولین سوره، سوره علق و پنج آیه از ابتدای آن است، چرا به سوره حمد«فاتحه الکتاب» می گویند؟

جواب پرسش اول و سوم روشن است زیرا نزول قرآن، چنان که اشاره شد، سه سال پس از بعثت انجام گرفته است در سه سال اول بعثت، دعوت به گونه سری انجام می گرفت و هنوز برای اسلام کتابی نازل نشده بود تا آن که آیه «فاصدع بماتؤمر»(26)نازل گردید و پیامبر(صلی الله علیه و آله) به اعلام علنی دعوت ماموریت یافت ونزول قرآن آغاز شد(27) اما چرا به سوره حمد «فاتحه الکتاب» می گویند، اگر این نام را در زمان حیات پیامبر(صلی الله علیه و آله) برآن سوره اطلاق کرده باشند(28)، بدین دلیل است که اولین سوره کاملی است که بر پیامبر نازل شده است در برخی روایات آمده است که همان روز اول بعثت، جبرئیل نماز و وضو را طبق آیین اسلام به پیامبرتعلیم نمود، زیرا «لاصلاه الا بفاتحه الکتاب»، بنابراین سوره مذکور به طور کامل نازل شد.(29)

در مورد پرسش دوم: یعنی نزول قرآن در شب قدر و تعارض آن با نزول تدریجی، گفت وگو بسیار است و آرای مختلف در این زمینه عرضه شده است که خلاصه ای از آن را در ذیل می آوریم:

نظر اول: آغاز نزول قرآن در شب قدر بوده است، چنان که از ظاهر آیه «شهررمضان الذی انزل فیه القرآن»(30) به دست می آید بیش تر محققین این رای رابرگزیده اند زیرا معاصرین نزول آیه از واژه قرآن، قرآن کامل را نمی فهمیدند بر اساس این نظر آیه مذکور ابتدای نزول را می رساند ازاین رو بیش تر مفسرین آیه شریفه را این گونه تفسیر کرده ­اند:

«ای بد نزول القرآن فیه»(31) مگر کسانی که متعبد به ظاهر روایاتند(32) روایات درباره تفسیر قرآن، حجیت تعبدیه ندارند، زیرا تعبددر مورد عمل است، نه در مورد عقیده و درک مخصوصا اگر روایات با ظاهر لفظ مخالف بوده و نیاز به تاویل داشته باشند به علاوه این قرآن با الفاظ و عبارات وخصوصیاتش نمی تواند یک جا و در یک شب نازل شده باشد، مگر آن که به تاویل دست بزنیم مثلا در قرآن از گذشته ای خبر می دهد که نسبت به اولین شب قدر، آینده دور محسوب می شود برای مثال: «و لقد نصرکم اللّه ببدر و انتم اذله(33)، خداوند شما را در (جنگ) بدر یاری کرد (و بر دشمنان خطرناک پیروز ساخت) در حالی که شما (نسبت به آنان) ناتوان بودید».

«لقد نصرکم اللّه فی مواطن کثیره و یوم حنین اذ اعجبتکم کثرتکم فلم تغن عنکم شیئا وضاقت علیکم الارض بما رحبت ثم ولیتم مدبرین ثم انزل اللّه سکینته علی رسوله و علی المؤمنین و انزل جنودا لم تروها(34)، خداوند شما را در جاهای زیادی یاری کرد (و بر دشمن پیروز شدید) و (نیز) در روز حنین آن هنگام که فزونی جمعیتتان شما را مغرور ساخت، ولی (این فزونی جمعیت) هیچ به دردتان نخورد و زمین با همه وسعتش بر شما تنگ شد سپس پشت (به دشمن) کرده، فرار نمودید آن گاه خداوند سکینه (آرامش) خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرود آورد، و سپاهیانی فرو فرستاد که آن ها را نمی دیدید».

«الا تنصروه فقد نصره اللّه اذ اخرجه الذین کفروا ثانی اثنین اذ هما فی الغار اذ یقول لصاحبه لا تحزن ان اللّه معنا فانزل اللّه سکینته علیه و ایده بجنود لم تروها و جعل کلمه الذین کفروا السفلی و کلمه اللّه هی العلیا و اللّه عزیز حکیم(35)، اگر او را یاری نکنید قطعاخدا او را یاری کرد (و در مشکل ترین لحظه ها او را تنها نگذاشت) آن هنگام که کافران او را (از مکه) بیرون کردند، در حالی که دومین نفر بود (و یک نفر بیش ترهم راه نداشت) در آن هنگام که آن دو در غار بودند وقتی به هم راه خود می گفت: غم مخور، خدا با ماست، در این موقع خداوند سکینه (و آرامش) خود را بر او فروفرستاد و او را با سپاهیانی که آن ها را نمی دیدید تقویت نمود و گفتار (و هدف) کافران را پست تر گردانید (و آنان را با شکست مواجه ساخت) و سخن خدا (و آیین او) برتر (و پیروز) است و خداوند عزیز و حکیم است».

«عفا اللّه عنک لم اذنت لهم حتی یتبین لک الذین صدقوا و تعلم الکاذبین(36)، خداوند تو را بخشید چرا پیش از آن که راست گویان و دروغ گویان را بشناسی به آنان اجازه دادی ؟ (خوب بود صبر می کردی تا هر دو گروه خود را نشان دهند)».

«فرح المخلفون بمقعدهم خلاف رسول اللّه و کرهوا ان یجاهدوا باموالهم و انفسهم فی سبیل اللّه و قالوا لا تنفروا فی الحر(37)، برجای ماندگان (از جنگ تبوک) از مخالفت با رسول خدا خوشنود بودند و کراهت داشتند که با اموال و جان های خود در راه خدا جهاد کنند و (به یک دیگر و به مؤمنان) گفتند: در این گرما (به سوی میدان) بسیج نشوید.

«و جا المعذرون من الا عراب لیؤذن لهم و قعد الذین کذبوا اللّه و رسوله(38)، وعذر خواهان از اعراب (نزد تو) آمدند که به آنان اجازه (ترک جهاد) داده شود و آنان که به خدا و پیامبرش دروغ گفتند بدون هیچ عذری در خانه خود نشستند».

«و الذین اتخذوا مسجدا ضرارا و کفرا و تفریقا بین المؤمنین و ارصادا لمن حارب اللّه ورسوله من قبل(39)، گروهی دیگر از آنان، کسانی هستند که مسجدی ساختندبرای زیان (به مسلمانان) و (تقویت) کفر و تفرقه افکنی میان مؤمنان و کمین گاهی برای کسی که با خدا و پیامبرش به جنگ برخاسته بود».

پینوشتها
(1). بقره 2: 185.
(2). دخان 44: 4 ـ 3.
(3). قدر 97: 1.
(4). ر ک: محمدبن حسن حر عاملی، وسایل الشیعه، ج 7، ابواب احکام شهر رمضان، باب 32، حدیث 1 و2شیخ طوسی، التهذیب، ج4، ص 330، شماره 1032.
(5). شیخ صدوق، الخصال، ج2، ص 102 التمهید، ج1، ص 109 ـ 108.
(6). ر ـ ک: وسایل الشیعه ج 10 ص 355 التمهید ج 1 ص 108.
(7). در این که بعثت در 27 ماه رجب اتفاق افتاده است، روایات بسیاری وارد شده و در آن ها عبادات ویژه ای سفارش شده است، زیرا آن روز را پیوسته باب فتح برکات دانسته اند (ر ک: ابن الشیخ، الامالی، ص 28 کافی، ج 4، ص 149 بحارالانوار، ج 18، ص 189 وسایل الشیعه، ج 7، ابواب الصوم المندوب، باب 15، حدیث 7 ـ 1مناقب ابن شهر آشوب، ج 1، ص 150 سیره حلبیه، ج1، ص 238 منتخب کنزالعمال در حاشیه مسند احمد، ج3، ص 362)، ولی ابوجعفر طبری آملی (224 ـ 310) روایتی دارد که به استناد آیه 41 سوره انفال «و ما انزلنا علی عبدنا یوم الفرقان یوم التقی الجمعان» آغاز بعثت را روز 17 رمضان دانسته است، زیرا این آیه درباره جنگ بدر که در همین زمان اتفاق افتاد، نازل شد و ظاهرا ابوعبداللّه زنجانی آن را تایید کرده است (تاریخ القرآن، ص 7) ولی آیه کریمه صرفا اشاره دارد که در این روز آیه هایی از قرآن درباره انفال و دیگر شؤون مربوط به جنگ بر پیامبر نازل شده است، اما درباره آغاز نزول قرآن یا بعثت در این روز سخنی در بین نیست (التمهید، ج1، ص 106).
(8). فترت به معنای سستی و کاهش یافتن است در این جا کنایه از قطع تداوم وحی قرآنی می باشد.
(9). حجر 15: 94.
(10). ر ک: سیره ابن هشام، ج1، ص 280 ابو الحسن علی بن ابراهیم القمی1 ابو الحسن علی بن ابراهیم القمی، 4، تفسیر قمی، ذیل آیه 94 سوره حجرمناقب ابن شهر آشوب، ج1، ص 40.
(11). علق 96: 1.
(12). تاریخ القرآن، ص 9.
(13). فرقان25: 32.
(14). بقره 2: 185 ر ک: اصول کافی، ج2، ص 628، حدیث 6.
(15). تفسیر عیاشی، ج1، ص 80، حدیث 184.
(16). تفسیر قمی، ج1، ص 66.
(17). شیخ صدوق، الاعتقادات، ص 101.
(18). بحارالانوار، ج18، ص 250و 253.
(19). عبداللّه شبر، تفسیر شبر، ص 350.
(20). ر ک: جلال الدین سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج1، ص 40.
(21). حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج2، ص 610.
(22). علی بن احمد واحدی نیشابوری، اسباب النزول، ص 3.
(23). . ر ک: ابن کثیر، البدایه و النهایه فی التاریخ، ج3، ص 4 الاتقان، ج1، ص 45 طبقات ابن سعد، ج1، ص 127.
(24). تفسیر طبری، ج2، ص 85.
(25). ابن کثیر، فضائل قرآن (در پایان تفسیر ابن کثیر چاپ شده است) ص 2.
(26). حجر 15: 94.
(27). ر ک: التمهید، ج1، ص 108 به بعد.
(28). ممکن است این نام پس از رحلت پیامبر و موقعی که جمع قرآن صورت گرفت برآن سوره اطلاق شده گ گ باشد به اعتبار آن که در ابتدای مصحف قرار گرفته است .
(29). التمهید، ج1، ص 110.
(30). بقره 2: 185.
(31). زمخشری گوید: «و معنی (انزل فیه القرآن) ابتد فیه انزاله» (الکشاف، ج1، ص 227) بیضاوی گوید: «ای ابتد فیه انزاله» (انوار التنزیل، ج1، ص 217) شیخ محمد عبده گوید: «المراد بانزال القرآن فیه، بدؤه و اوله»(تفسیر المنار، ج2، ص 158) مراغی گوید: «ای هذه الایام هی شهر رمضان الذی بد فیه بانزال القرآن» (تفسیرالمراغی، ج2، ص 73) ابن شهر آشوب گوید: «القرآن فی هذا الموضع لا یفید العموم والاستغراق و انما یفیدالجنس، فای شی نزل فیه فقد طابق الظاهر» (متشابهات القرآن، ج1، ص 63) و نیز گوید: «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن ای ابتد نزوله» (المناقب، ج1، ص 150) و هکذا قال المفید فی شرح العقائد (تصحیح الاعتقاد، ص 58) والسید المرتضی فی اجوبه المسائل الطرابلسیات الثالثه ضمن المجموعه الاولی من رسائل الشریف المرتضی، ص 405 ـ 403.
(32). تفسیر صافی، مقدمه نهم کنز الدقائق مشهدی، ج1، ص 430 تفسیر عیاشی، ج1، ص 80 تفسیر قمی، ج1، ص 66.
(33). آل عمران 3: 123.
(34). توبه 9: 25 و 26.
(35). توبه 9: 40.
(36). توبه 9: 43.
(37). توبه 9: 81.
(38). توبه 9: 90.
(39). توبه 9: 107.


منبع: سایت پایگاه تحقیقاتی القرآن


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.