پروردگار وقتی می خواهد گروهی را بستاید و آنان را برتر از دیگران بنامد، به ویژگی تواضع آنان به عنوان نخستین صفت، اشاره می کند: (یا أیها الذین آمنوا من یرتد منکم عن دینه فسوف یأتی الله بقوم یحبهم ویحبونه أذلة على المؤمنین أعزة على الکافرین یجاهدون فی سبیل الله ولا یخافون لومة لائم ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء والله واسع علیم) این گروه برگزیده در برابر اهل ایمان متواضع اند. سنایی گوید:
از تواضع بزرگوار شوی ... وز تکبر ذلیل و خوار شوی
یکی از معیارهای انتخاب پیامبران برای رسالت الهی، داشتن روحیه تواضع بوده است؛ حتی پیامبری همانند حضرت موسی علیه السلام که در ناز و نعمت پرورش یافته، و به تعبیری فرعون زاده است، اگر میخواهد به رسالت و پیامبری برسد، باید اهل تواضع حقیقی باشد. او باید بتواند هشت تا ده سال در خدمت انسانی وارسته همانند شعیب ، چوپانی کند! کسی که میخواهد پیام خدا را به مردم برساند، باید در برابر مردم، در اعلی درجه، فروتن باشد. نهایت تواضع در آیه ۱۱۰ سوره کهف (قل إنما أنا بشر مثلکم) خطاب به پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) دیده می شود. در روایت های اسلامی، به زیبایی های رفتاری اهل تواضع اشاره شده است؛ از جمله اینکه انسان متواضع و فروتن:
1.اهل رضاست. هرگاه به مجلسی وارد شود، در پایین مجلس می نشیند و در خود هیچ احساس کوچکی نمی کند؛
2. اهل سلام است، همان گونه که پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) در سلام کردن بر همگان پیشی می گرفت؛
3. دوست ندارد او را بر خوبیهایش بستایند؛
۴. اهل جدل و بحث نیست؛ هرچند حق با او باشد؛
5. قدر و اندازه خویش را می شناسد و با پدر و مادر و خویشان مهربان است؛
۶ هر آنچه برای خود می پسندد، برای دیگران می پسندد؛
۷. بدی را با خوبی پاسخ میدهد، خشم خود را فرو می برد و از اشتباه های مردم چشم پوشی می کند.
در روایات اسلامی، همچنین بر آثار تواضع اشاره شده است؛ برای نمونه، جلب محبت الهی و رسیدن به عظمت، دوستی و محبت مردم، سلامت و نعمت، گسترش خوبیها و رخت بربستن فخر و تکبر.امام صادق علیه السلام با بعضی یارانش برای تسلیت به خانه یکی از خویشاوندان می رفتند.
در میان راه، بند کفش حضرت پاره شد، به گونه ای که کفش به پا بند نمی شد. امام کفش را به دست گرفت و با پای برهنه به راه افتاد. ابن ابی یعفور که از بزرگان صحابه آن حضرت بود، به سرعت کفش خویش را از پا در آورد و به سوی امام آمد تابند را به امام بدهد. حضرت آن را نپذیرفت و فرمود: «اگر سختی برای کسی پیش آید، خود آن شخص از همه به تحمل آن سزاوارتر است. معنا ندارد حادثه ای برای یک نفر پیش بیاید و رنج آن بر دوش دیگری بیفتد». پوریای ولی گوید:
افتادگی آموز اگر طالب فیضی ... هرگز نخورد آب، زمینی که بلند است
گفتنی است از زیباییهای این صفت این است که تواضع، اساسا به مردم قدرتمند، باعزت و متمکن بیشتر سفارش شده است؛ چنان که رسول خدا صلی الله علیه و اله وسلم فرمودند: إن أفضل الناس عبد من تواضع عن رفعه؛ «برترین مردم در بندگی (خدا) کسی است که در عین بزرگی، فروتنی کند). سعدی گوید:
تواضع ز گردن فرازان نکوست ... گدا گر تواضع کند خوی اوست
همچنین تواضع چشم پوشی و نادیده گرفتن لغزشهای دیگران ، دانههای جلب محبت است و دیگران را خوش بین، وفادار و بامحبت نگاه می دارد. کلام الهی در گوش هر مسلمانی طنین انداز است که: «گذشت کن و به کار پسندیده فرمان ده و از نادانان دوری گزین». زینت عبادت کنندگان، امام سجاده علیه السلام نیز این گونه به ما آموزش میدهد:
خداوندا، ... مرا ثابت قدم و استوار بدار تا با ناخالصان و دغلهاء خیرخواهانه برخورد کنم؛ و هرکس از من دوری گزید، به او نیکی کنم و به کسی که مرا محروم کرده، بذل و عطا کنم؛ و با آن که با من قطع رابطه کرده، بپیوندم؛ و از کسی که غیبت مرا کرده است، به خوبی یاد کنم؛ توفیقم ده که نیکی را سپاسگزار باشم و... از بدی، چشم پوشم و درگذرم.
گر عظیم است از فرودستان گناه ... عفو کردن از بزرگان اعظم است
چشم پوشی، خطاپوشی، عیب پوشی، کظم غیظ، ایثار و مواسات، آغاز به نیکی، پاسخ بدی به نیکی، ثواب عفو، لذت گذشت، موارد عفو و آثار اجتماعی و خانوادگی آن، شرایط گذشت از مجرم و خطاکار، عفو یا انتقام، عفو از موضع قدرت نه ضعف و مانند آن، از محورهای قابل توجه این گفتار است که به برخی از آنها اشاره می کنیم:
چشم پوشی: از زیباییهای بسیار مهم اخلاقی و حسنات باطنی، گذشت و چشم پوشی از ستم گذشتی است که کسی از روی نادانی، تعصب، کینه، خشم، حسادت یا تنگ نظری به انسان روا داشته است. بی تردید هر انسانی در معرض کینه، خشم، حسد و تنگ نظری خویشان، اطرافیان، آشنایان و دیگر مردمان است. اگر بخواهد در مقام انتقام از آنان برآید، ضررش از ستمی که دیده بیشتر است یا باید گناهی چون گناه ستم کنندگان مرتکب شود تا زخم ستمدیدگی اش بهبود نسبی یابد؛ اما اگر برابر با خواسته حق که انسان را در قرآن کریم به عفو و چشم پوشی فرمان داده، از گناه او درگذرد، هم خشنودی خدای مهربان را جلب کرده، هم به پاداش عظیم حق دست یافته، و هم از ضرر و زیان انتقام که محصول تلخ کینه و خشم است، در امان مانده است. خداوند چشم پوش و باگذشت می فرماید: فاعفوا واصقوا حتى یأتی الله بأمره «گذشت کنید و انتقام گرفتن را واگذارید تا خدا عقوبتش را برای خطاکار بیاورد».
مردی به پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله وسلم عرضه داشت: «خدمتکاری دارم که گاهی اشتباه می کند و زمانی که کاری را به او واگذار می کنم، با نقص انجام میدهد و چه بسا کاری را از او میخواهم، ولی انجام نمیدهد. حد و مرز گذشت درباره چنین خدمتکاری چه اندازه است؟» رسول اسلام صلی الله علیه و اله وسلم فرمود: «از طلوع آفتاب تا هنگام غروب، حد و مرز گذشت از خدمتکاری که اشتباه کرده یا سستی ورزیده، هفتاد بار است».
منبع: اسلام و زیباییهای زندگی: رویکردی تحلیلی و تربیتی به سبک زندگی ، دکتر داود رجبینیا، صص515-511، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمة الله علیه، قم، چاپ اول، 1391