قانونمداری در نسل جوان
پایین آمدن میزان فرهنگ جامعه و به وجود آمدن قانون گریزی و ناهنجاری در جوامع مختلف بشری به طور مستقیم با کنشها و واکنشهای نسل جوان همان جامعه، ارتباط دارد. در صورتی که کنش و عملکرد نسل جوان در جهت با قانون و فرهنگ مثبت باشد اعتلای فرهنگی همان جامعه انتظار می رود اما در صورتی که این کنشها و عملکردها در دایره قانون گریزی قرار بگیرد آنگاه فرهنگ در حالت سقوط قرار میگیرد و زوال اخلاقی و اضمحلال ارزشها را رقم میزند.برای جلوگیری از سقوط ارزشهای اخلاقی یک جامعه و زوال فرهنگ همان جامعه که در نتیجه قانون گریزی است چه باید کرد؟ واضحترین پاسخ به این سوال این است که باید تمهیداتی اندیشید تا نسل جوان از قانون رویگردان نباشد و حتی اگر مقید به رعایت آن نیست حداقل آن را یک ارزش بالای اجتماعی بداند و متوجه این باشد که رعایت آن نه یک وظیفه شرعی که اخلاقی است و باعث رشد و اعتلای هر جامعهای میشود.
نقش قانون در فرار از مشکلات
برای از بین بردن حس قانونگریزی در جوانان باید توجه ویژه به آن ها در روند قانونگذاری داشت و در سیاستگذاریهای مربوط به آن نقش آنها را در نظر گرفت.انسانها درست یا غلط نیاز به قانون دارند. بدون قانون یک جامعه از هم میپاشد و این اصلی است که در همان ابتدای کودکی به فرد آموزش داده میشود. قوانین شاید سختگیرانه به نظر برسند اما تعمق در آنها نشان میدهد که یک جامعه برای پیشرفت باید آنها را رعایت کند. (1)
برای اینکه به ارزش قانون پی ببریم کافی است به شرایط یک جامعه در لحظات بحرانی نگاه کنیم. اگر بر اثر حوادثی طبیعی همچون سیل و زلزله و یا غیرطبیعی نظیر شورش، بخشی از افراد جامعه و یا همین برهه کنونی که نه تنها جامعه ایران که بسیاری از ملل دیگر درگیر بیماری واگیردار به نام کوید19 شدهاند، جامعه به بحران وارد شود، در این شرایط هیچ چیز به اندازه قانون مداری شرایط را کنترل نمیکند و این چیزی است که آحاد یک ملت به خصوص نسل جوان آن باید این مسئله را با تمامی جنبههایش به بهترین شکل ممکن درک کنند.در شرایط بحرانی و سخت، قانون مداری و بر دایره اخلاقیات قدم زدن، راه گریز از مشکلات است.
قانون گریزی در جامعه تبعات منفی متعددی دارد. به طور مثال فردی در جامعه اقدام به قاچاق یک کالای غیرمجاز میکند. او از این راه درآمد زیادی خواهد داشت اما هرگز امنیت را تجربه نخواهد کرد. ناهنجاریها و خطرات بسیار زیادی او را در این راه تهدید میکنند و علاوه بر آن در صورتی که در دام قانون بیفتد عواقب سختی در انتظار او خواهد بود. (2)
درنظرگرفتن جوانان در فرآیند تدوین قانون
البته باید به خاطر داشت که قوانین تحتتاثیر موقعیتها هستند بدان معنا که ممکن است در مواقعی بر اساس مصلحت جامعه و مردم تغییر یابند اما در مقابل باید به این نکته توجه داشت که این ارزشها هستند که ما را مقید به قانونمداری میکنند. (3)ما اکنون به خوبی میدانیم که قوانین مربوط به یک جامعه باید از سوی نسل جوان پذیرفته و رعایت شود اما به همان اندازه هم به این باور عمومی رسیدهایم که ارزشهای قانونی در فرد می بایست به یک حالت درونی تبدیل شود. جوانان باید درک شوند، تا زمانی که درکی نسبت به دغدغههای آنها وجود نداشته باشد نمیتوان برای آنها برنامهریزی کرد و اصلا برنامهریزی برای آنها در شرایطی که درک نشدهاند کاملا بیمعنی به نظر میرسد.
درک جوانان و فهمیدن دغدغههای تکتک آنها شدنی نیست اما شرایط هر جامعه به گونهای است که میتوان به این برداشت و نتیجه رسید که یک جامعه به خصوص نسل جوان آن چه میخواهند و چه نیازهایی دارند تا به خواستههای خود برسند. در مدار قانون توجه به این مسائل اهمیتی حیاتی دارد و قابل اغماض نیست.
برای اینکه قانون نزد جوانان به یک ارزش بالا تبدیل شود میتوان تبلیغات گستردهای را در بسترهای مختلف جامعه انجام داد. باید به این نکته توجه داشت که نسل جوان به کدام یک از بسترها بیشتر توجه نشان میدهد؛ شبکههای اجتماعی و یا تلویزیون و یا رادیو؟ باز هم از شرایط هر جامعه میتوان متوجه شد که کدام بستر اجتماعی و فرهنگی مورد توجه قرار دارد.
پس از اینکه بستر مورد نیاز شناسایی شد از طریق همان میتوان به روش های مختلف فرهنگی و هنری ارزشهای قانونی را شرح داد. شرح دادن نباید به صورت خشک و کلی باشد. باید آن را با مولفههایی جذاب، عمیق و تاثیرگذار به مرحله نمایش درآورد.
با چه روشهایی قانونگرایی ایجاد میشود؟
تبدیل کردن قانون به ارزش در ذهن جوانان محدود به چند روش نیست. میتوان آن را به صورت انیمیشن درآورد یا به صورت مقاله ارائه داد. میتوان در رابطه با آن مستند و فیلم ساخت و یا در قالب برنامههای روتین به نمایش درآورد. ابزار بسیار مهم دیگر ورزش است. هم میتوان در فضای ورزشی قانونگرایی را به صورت مستقیم و غیرمستقیم تبلیغ کرد و هم میتوان از ستارههای ورزش برای این امر سود برد.نکته مهم دیگر در این میان توجه به مسئلهای ویژه است. همان طور که در سطور پیشین ذکر شد قوانین ممکن است بر حسب موقعیت تغییر کنند اما گاهی اوقات نیز شرایطی به وجود میآید به این دلیل که برخی قوانین مناسب نیستند یا متناسب شرایط روز نیستند. در اصلاح این قوانین باید از نظر خود جوانان استفاده کرد و البته فرآیند تغییر قانون و ابلاغیههای جدید به طور کامل رسانهای شود.
همیشه در هر جامعهای سلسله قوانینی وجود دارد و خوب میدانیم سلسله تلاشهایی هم برای شکستن آنها وجود دارد. سرباز زدن از قوانین، زندان و جرایم مختلف به دنبال دارد بنابراین باید پیشگیری کرد. نسل جوان باید آگاهانه به قوانین نگاه کند و بداند در صورت قانون گریزی چه عواقبی در انتظار جامعه خواهد بود و البته خودش باید چه تاوانی را پس بدهد.(4)
نقش نهاد در ترویج قانونگرایی
معنی فرهنگ بسیار گسترده است. یکی از معناهای آن قانون مداری است. برای قانون مداری ابتدا باید این حس در فرد به وجود بیاید که قانون ارزش بزرگی است. برای اینکه این قانون مداری نزد نسل جوان به وجود بیاید ابتدا باید خود جوان را شناخت و دغدغههایش را شناخت، با توجه به نیازهای او میتوان قانون تدوین کرد و هم فرهنگ قانونمداری را ایجاد نمود، چیزی که در سطور پیشین به آن اشاره کردیم.تا زمانی که قانون گرایی به صورت اکتسابی وارد ذهن و روان نسل جوان نشود نمیتوان به اصلاح امور جامعه امید داشت. قانون گرایی را می توان از طرق آموزشی و از سنین کم نیز ملکه ذهن افراد کرد. (5)
یکی از بزرگترین ابزارها استفاده از نهادهای مختلف برای ترویج قانونمداری است. توجه به نوع نهاد بسیار مهم است. مثلا اینکه کدام نهاد بیشتر مورد اقبال عموم به خصوص نسل جوان قرار دارد و کدام نهاد بیشتر مردم محور است. نهادهای مختلف نیز نقش زیادی در قانون گرایی نسل جوان و البته تبدیل شدن قانون به ارزش نزد افراد مختلف دارند.
نتیجه گیری
قانون بدون پذیرش معنا ندارد. تا زمانی که قوانین در حوزههای مختلف از سوی مردم پذیرفته نشوند، بلااثر هستند. بنابراین باید برای قانونگرایی هزینه کرد و روشهای مختلفی را آزمود. نسل جوان با قانونی که به خوبی وارد فضای فرهنگی شده باشد بهتر کنار میآید و بیشتر آن را یک ارزش تلقی خواهد کرد.پی نوشتها
- www.squareholes.com
- www.blog.scottlogic.com
- www.debbiedejager.com
- www.bmindful.com
- www.realschools.com.au