11 دی 1388 / 15 محرم الحرام 1431 / 1 ژانویه 2010 |
1) 11دي ماه 1367 هجري شمسي : حضرت امام خميني بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران پيام مهم و تاريخي خود را خطاب به گورباچف صدر هيئت رئيسه شوروي سابق صادر فرمودند. حضرت امام در بخشي از پيام خويش چنين فرمودند:« براي همه روشن است كه از اين پس كمونيسم را بايد در موزههاي تاريخ سياسي جهان جستجو كرد چرا كه ماركسيسم جوابگوي هيچ نيازي از نيازهاي واقعي انسان نيست، چراكه مكتبي است مادي وبا ماديت نميتوان بشريت را از بحران عدم اعتقاد به معنويت كه اساسيترين درد جامعه بشري در غرب و شرق است به در آورد...». شايان ذكراست كه پيام امام خميني از طريق هيئتي برياست آيت الله جوادي آملي در روز13 دي ماه به گورباچف ابلاغ شد و نماينده ويژه ميخائيل گورباچف، از هيأت ايراني در فرودگاه مسكو استقبال كرد. |
2) 11 دي ماه سال 1371 هجري شمسي : گلشن كردستاني شاعر معاصر ايراني بدرود حيات گفت او از كودكي به شعر و شاعري علاقه داشت از اين رو پس از تحصيلات متوسطه و عالي در كنار تدريس در شهرهاي مختلف به سرودن شعر پرداخت استاد گلشن كردستاني هشت سال آخر عمرش در مقام كارشناس و مسئول برنامه ريزي زبان و ادب فارسي در دفتر تحقيقات و برنامه ريزي درسي به خدمت مشغول بود او از سال 1356 در كنار ديگر فعاليتهاي خود به تقرير دفتر شعرهايش، و همچنين تحقيق و مطالعه كتابهاي ادبي و تاريخي پرداخت دو مجموعه شعر« تندر و گلبانگ» ازآثار گلشن كردستاني بشمار مي روند. |
3) تجاوز سپاه عثماني به خاك ايران (1293 ش) پس از شروع جنگ جهاني اول، دولت ايران براي بر كنار ماندن از آسيبهاي جنگ، اعلام بيطرفي كرد، اما اين اقدام ايران از طرف متخاصمين رعايت نگرديد و هر كدام به نحوي به خاك ايران يورش آوردند. سپاه عثماني با كمك كُردها شروع به تجاوز به خاك ايران نمود و شهرهاي بيدفاع تبريز و اروميه را به تصرف خود درآورده، به سمت شمال كشور پيشروي كرد. پس از تجاوز عثماني، دولت روسيه نيز قواي خود را وارد ايران نمود و بر سر تصرف آذربايجان، جنگ شديدي بين نيروهاي روسيه و عثماني درگرفت. در اين نبرد سهمگين، عده زيادي از مردم آذربايجان مقتول و مجروح شده، اموال آنان به غارت رفت و سرانجام قواي روس بر سپاه عثماني پيروز گشت. در نهايت عثمانيها عقبنشيني كردند و روسها منطقه آذربايجان را به تصرف درآوردند. در اين حال، با ورود انگليسيها به خاك ايران، خاك اين مرز و بوم عملاً به يكي از جبهههاي جنگ جهاني تبديل شد كه حاصلي جز قحطي و قتل و غارت مردم ايران در پي نداشت. |
4) درگذشت اديب و نويسنده برجسته "يوسف اعتصامي" پدر پروين اعتصامي (1316 ش) |
5) رحلت عالم مجاهد و فقيه نستوه آيتاللَّه "عبدالرحمن حيدري ايلامي" (1365 ش) آيتاللَّه حاج شيخ عبدالرحمن حيدري ايلامي در سال 1304ش (1344ق) در شهر ايلام ديده به جهان گشود. وي پس از پشت سر گذاشتن تحصيلات، به معلمي روي آورد، اما پس از رؤيايي صادق، به فراگيري علوم اهل بيت(علیهم السّلام) روي آورد و به عتبات عاليات هجرت كرد. آيتاللَّه حيدري، سالياني در كربلا، سامرا و سپس نجف اشرف مدارج علمي را پيمود و سرانجام با حضور در درس خارج فقه و اصول حضرات آيات: سيد محسن حكيم، سيد ابوالقاسم خويي، حاج محمود شاهرودي و شيخ حسين حلّي به درجه اجتهاد دست يافت. با تبعيد حضرت امام خميني(رحمت الله علیه) به نجف اشرف، آيتاللَّه حيدري ضمن شركت در درس خارج اصول و فقه آن بزرگوار، در بحث ولايتِ فقيه امام نيز حاضر شد. اين عالم مجاهد از سال 1350 ش براي ارشاد و تبليغ راهي بغداد گرديد كه فعاليت ديني او بر دستگاه امنيتي عراق گران آمد و او را از كشور اخراج نمودند. ايشان پس از دو سال اقامت در قم، در سال 1354 به شهر ايلام وارد شد و روحانيت مبارز ايلام را متشكل ساخت. خنثي كردن تبليغات بهائيت در استان، تأسيس مدارس علميه، تأسيس بيش از هشتاد حسينيه و مسجد در سطح استان و ارشاد مردم و تبليغ دين، برخي از فعاليتهاي اين عالم بزرگوار در اين دوران بود. آيتاللَّه حيدري پس از پيروزي انقلاب اسلامي نيز با رأي قاطع مردم ايلام، به نمايندگي مجلس خبرگان راه يافت و در تصويب و تثبيت اصل ولايت مطلقه فقيه تلاش وافري از خود نشان داد. ايشان پس از آغاز جنگ، بارها در جمع رزمندگان حضور يافت و باعث روحيه بخشي بيشتري به دلاورمردان اسلام ميگرديد. سرانجام اين عالم مبارز و نستوه در يازدهم دي ماه 1365 ش برابر با بيست و نهم ربيعالثاني 1407ق در 61 سالي دارفاني را وداع گفت و پس از تشييعي باشكوه، در حرم مطهر حضرت معصومه(سلام الله علیها) به خاك سپرده شد. |
6) درگذشت "عبدالجواد فلاطوري" انديشمند مسلمان و مؤسس دانشكده علوم اسلامي هامبورگ (1375ش) پروفسور عبدالجواد فلاطوري در سال 1304ش در اصفهان ديده به جهان گشود و تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در اين شهر به پايان رسانيد. وي سپس براي تحصيل علوم ديني، راهي حوزه علميه مشهد شد و از محضر: ميرزا هاشم قزويني و ميرزا محمدتقي اديب نيشابوري و... بهره برد. عبدالجواد فلاطوري پس از آن به تهران آمد و به ادامه تحصيل علوم ديني نزد استادان نامآوري همچون: علامه محمد تقي آملي، ميرزا مهدي آشتياني، محمد علي شاهآبادي و سيد احمد خوانساري پرداخت. دكتر فلاطوري در همان زمان در رشته فلسفه اسلامي از دانشگاه فارغالتحصيل شد و از آيتاللَّه شيخ محمدرضا كلباسي به اخذ اجازه اجتهاد نائل آمد. وي در سال 1333 براي آگاهي از علوم انساني و فلسفه غرب عازم آلمان گرديد و در رشته فلسفه و دينشناسي تطبيقي و روانشناسي تحصيل نمود. ايشان در سال 1341 موفق به اخذ درجه دكتري در فلسفه شد و در دانشگاه كُلنِ آلمان تدريس در كرسيهاي فلسفه تطبيقي، حقوق، تاريخ ايران، اسلام معاصر، كلام و علوم اسلامي را بر عهده گرفت و دمي از تدريس، تحقيق و تأليف باز نايستاد. دكتر فلاطوري در راه بسط و توسعه تفكر اسلامي در اروپا، فعاليتهاي چشمگيري داشت و براي نيل به اين هدف دانشكده علوم اسلامي هامبورگ آلمان را تاسيس كرد. اين انديشمند مسلمان، در آلمان به عنوان يك مرجع اسلامي و دانشمند فلسفه و علوم اسلامي مطرح بود. هر زمان كه محافل علمي اروپا در تجزيه و تحليل و بيان مسائل اسلامي و تفاهم و همفكري و گفتوگوي بين پيروان اديان اسلام و مسيحيت و يهوديت، دچار مشكل ميشدند، به وي مراجعه ميكردند. وي در طول بيش از چهل سال اقامت در آلمان، مقالات متعدد در نشريات معتبر آلماني در جهت دفاع از اسلام نگاشت. استاد فلاطوري براي ايجاد مباحثه، همفكري و همكاري بين پيروان اديان مختلف تلاش ميكرد. از جمله آثار وي ترجمه تاريخ ايران در قرون نخستين اسلامي، تأليف اخلاق عملي كانت و دگرگوني بنيادي فلسفه يوناني در اثر طرز انديشه اسلامي، ميباشد. دكتر فلاطوري سرانجام در 11 دي 1375ش بر اثر سكته قلبي در 71 سالگي درگذشت و به سراي باقي شتافت. |
7) 15محرم الحرام سال589هجري قمري: « سيّدابن طاووس» ازعلماي نامدارشيعي به دنيا آمد. نسب او ازطرف پدربه امام حسن مجتبي (علیه السّلام) مي رسد. ابن طاووس درمدت اقامت طولاني خود دربغداد آثارمتعددي تأليف تدوين و تنظيم كرد كه هريك درنوع خود ازمنابع معتبرشيعي بشمارمي روند. ازسيدابن طاووس چند كتاب ارزشمند درذكروقايع كربلا باقيست. روح الاسرارازديگرآثارسيدابن طاووس است. |
8) ورود نمايندگان طايفهي "نَخَع" به مدينه و پذيرش دين اسلام (11 ق) از هنگامي كه پيامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) دين اسلام را در مكهي معظمه آشكار ساخت و تا سالي كه در مدينهي منوّره رحلت نمود، به مدت بيست سال مردم را به دين جديد فرا خواند و آنان را از شرك، كفر و بتپرستي بازداشت. در اين مدت بسياري از اهالي شبه جزيرهي عربستان با ميل و رغبت باطني خويش، دين اسلام را پذيرا شده و خود را از گمراهي رهايى بخشيدند. بنا به روايت تاريخنگاران، آخرين هيئت و گروهي كه بر پيامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) وارد شده و اسلام اختيار نمودند، طايفهي "نَخَع" بود. از اين طايفه، حدود دويست تن در نيمهي محرم سال 11 قمري وارد مدينه شده و به محضر رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) رسيده و با آن حضرت بيعت و اظهار اعتقاد و ايمان به دين مبين اسلام نمودند. اين هيئت، آخرين گروهي بودند كه بر رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وارد شدند و اين واقعه، پس از بازگشت آن حضرت از حجةالوداع بود و چهل و سه روز بعد، آن حضرت دار فاني را وداع گفت و روح بلندش به ملكوت اعلي پيوست. لازم به يادآوري است كه "مالك بن حارث اشتر نَخَعي" فرمانده سلحشور و يار فداكار امير مؤمنان(علیه السّلام) از همين طايفه است و از مردان اين طايفه، فداكاران فراواني براي حضرت علي(علیه السّلام) و اهلبيت عصمت(ع) تربيت نمود. |
9) درگذشت "محدث رازي" محدث شهير قرن دوم (188 ق) |
10) رحلت "ابن سكن" محدث و دانشمند مسلمان (353 ق) ابن سكن ، دانشمند و محدث مشهور قرن چهارم هجري قمري در سال 294 ق در بغداد به دنيا آمد و براي كسب علم و دانش به سرزمينهاي بسياري سفركرد. او در شهرهاي مختلف ماوراءالنهر، خراسان، عراق، شام و مصر، استماع حديث كرد و سرانجام در مصر اقامت گزيد. از ميان آثار اين دانشمند مسلمان، كتاب الحروف في الصحابه در شرح حال ياران پيامبر اكرم، قابل اشاره است. |
11) وفات "درويش عبدالمجيد" خطاط شهير قرن دوازدهم (1185 ق) درويش عبدالمجيد از مشاهير خطاطان و خوشنويسان ايراني است كه درخط شكسته بينظير و كسي به پايهي او نرسيده است. وي در اصل اهل طالقان بود. مدتي در اصفهان اقامت گزيد و با لباس درويشانه روزگار ميگذراند. عبدالمجيد طالقاني، ابتدا به خط نستعليق و سپس خط شكسته پرداخت. از آثار ارزندهي اين خوشنويس ايراني، به جز نسخهاي از كليات سعدي و چند اثر خطي پراكنده، چيزي به جاي نمانده است. او داراي ذوق سرشار شاعري بود و "ديوان خوش" از اوست. وفات استاد عبدالمجيد طالقاني در اصفهان روي داده و در تخت فولاد اصفهان مدفون گرديد. |
12) اول ژانويه سال 1965 ميلادي : قيام مسلحانه مردم فلسطين برضد رژيم اشغالگر قدس آغاز شد در اين زمان كشورهاي عضو اتحاديه عرب سازمان آزاديبخش فلسطين را بنيان نهادند و در پي آن الفتح شاخه چريكي جنبش ملي فلسطين با اجراي چند عمليات نظامي اعلام موجوديت كرد سازمان آزاد يبخش فلسطين در چند سال اخير با سازشكاريهاي رهبرانش و مذاكرات آنان با رئيسان رژيم اشغالگرقدس، مبارزان واقعي و مسلمان فلسطين را از ماهيت خود آگاه كرده از اين رو مبارزان فلسطيني با آغاز قيام انتفاضه، مستقل از سازمان آزاديبخش به مبارزات حق جويانه خود بارژيم اشغالگر صهونيستي ادامه مي دهند. |
13) درگذشت حضرت زرتشت "بنا بر قولي 600 سال قبل از ميلاد مسيح" (علیه السّلام) زرتشت، زراتشت، زروهشت، يا زرت هوشتَر، نامي است كه پس از اهورامزدا در اوستا كتاب مقدس زرتشتيان، در سرِ همه نامهاي ديگر قرار دارد. اين نام، اسم اوستايى پيامبر ايراني، زرتشت، ميباشد. اختلاف در مورد وي، تنها اختلاف در الفاظ آن نيست بلكه در زمان و مكان حيات، خاندان، پيروان، اساس شخصيت، مكان تبليغ، هم عصران و سرودههاي او و بسياري ديگر نيز، بحث و اختلافنظر وجود دارد. اختلاف ميان دو قطب تاريخ ظهور زرتشت، بيش از پنج هزار سال است و اختلاف درباره مكان تولد يا زندگياش نيز از شرق تا غرب ايران را دربر ميگيرد. گويند كه در خردمندي، ممتاز بود و چون به پانزده سالگي رسيد، در معرفت و اخلاق و پارسايى و عبادت، سرآمد همگان بود. از وي اشعاري برجاي مانده كه به گاتْها معروفند و در حدود هفده فصل، 238 قطعه و 896 بيت ميباشند. آنچه از متن گاتها برميآيد، اشاراتي پراكنده درباره شخصِ زرتشت، حاميان، دشمنان و تا اندازهاي احوالش ميباشد. وي آيين زرتشتي را براي مردمان آورد. دين زرتشت كه دين باستاني مردم ايران به حساب ميرود، به موجب مستندات تاريخي، از قديميترين اديان جهان به شمار ميآيد و بعضي از آداب و رسوم اين دين در آيين يهود نيز كه پس از دين زرتشت، كهنترين دينِ جهان محسوب ميشود، منعكس گرديده است. با وجود اين، پيروان دين زرتشت كه بيشتر درهند و ايران زندگي ميكنند در حدود پانصد هزار نفر ميباشند. كتاب مقدس زرتشت كه انجيل دانش و حكمت ايرانيانِ باستان محسوب ميشود، "اَوِستا" نام دارد. زرتشت اعلام داشت كه خواست اهورا مزدا يا خداي نور و حكمت از فرستادن وي، آن بوده است كه بر جهانيان مكشوف سازد كه در آسمان و زمين، يك خدا بيشتر وجود ندارد، ولي اهورا مزدا در تنوير جهان با كارشكني اهريمن، روح خبيث تاريكي، روبرو ميشود. اهورا مزدا همه چيزهاي خوب را ميآفريند و اهريمن، همه چيزهاي زشت و بد. قواي نيكي و بدي مدام با هم در حال ستيزند و دل آدمي گاه به نيكي ميل ميكند و گاه به زشتي و در اين ميان سرگردان است. با وجود اين، سرانجام، نيكي بر بدي غلبه ميكند، زيرا خداوند از عهده انجام هر كاري برميآيد و بر همه چيز دانا است. زرتشت به ظهور منجي موعود معتقد است و بيان ميكند كه وقتي منجي موعود يا سوشْيانْسْ ظهور كند، پندار نيك، گفتار نيك و كردار نيك را بر جهان روا خواهد كرد و راه را براي گذشتن از اين جهان به جهان ديگر، روشن و هموار خواهد ساخت. زرتشت ميگويد كه زندگي به مرگ ختم نميشود و مرگ، دعوت به داوري روز قيامت است. آنان كه راست كار بودهاند به عرش الهي كه جايگاه نور و سرود است داخل ميگردند و بدكاران و شريران در ورطه ظلمت و وحشت و عذاب افكنده ميشوند. با اين حال، خود زرتشت، به خاطر اعتقاد به خداي يكتا در مقابل خدايان متعدد كه توده مردم ميپرستيدند، جان به آتش كشيد و مردمْ پيامبر زرتشتي را كشتند. |
14) آغاز سال ميلادي |
15) اعلام منع بردهداري و دستور آزادي بردگان در امريكا (1863م) امريكا در قرن نوزدهم، يكي از مراكز مهم خريد و فروش برده بود و با بردگان سياهپوست، به صورتي غيرانساني و وحشيانه رفتار ميشد. مخالفت با اينگونه اعمال باعث بروز جنگهاي داخلي امريكا از سال 1861 تا 1865 گرديد. در نهايت، هنگامي كه آتش جنگ داخلي بين نيروهاي شمال و جنوب ادامه داشت، آبراهام لينكُلْن، رئيس جمهور وقت امريكا فرصت را غنيمت شمرده و در روز اول ژانويه 1863م، اعلاميه معروف آزادي بردگان در سراسر امريكا را صادر نمود كه به موجب اين اعلاميه، بيش از سه ميليون برده در سراسر امريكا آزاد شدند. اين اعلاميه موجب طغيان سياهان در ايالات جنوبي كه طرفدار بردهداري بودند گرديد و جنگهاي داخلي را به نفع ضدبردهداري پيش برد. همچنين پارهاي از مورخين غربي معتقدند سياست جمهوريخواهان در امر آزادي بردگان، به خاطر قبح و زشتي اسارت سياهان نبوده، بلكه اقدامي بوده است براي جذب آراء مثبت سياهان كه رقم قابل ملاحظهاي از جمعيت امريكا را تشكيل ميدادند. هرچند با تصويب قانون منع بردهداري در امريكا، گام ديگري در راه مبارزه با خريد و فروش بردگان برداشته شد، با اين حال، تبعيض نژادي عليه سياهپوستان در اين كشور همچنان ادامه دارد. |
16) تشكيل كميسارياي عالي آوارگان سازمان ملل متحد (1951م) سازمان ملل متحد متشكل از كميتهها، كميسيونها، نهادها و اجزاي گوناگوني است كه بسياري از آنها در پي قطعنامههاي مجمع عمومي شكل گرفتهاند. سازمان بينالمللي پناهندگان نيز از جمله سازمانهايى است كه بر اساس مصوبه مجمع عمومي سازمان ملل در سال 1946م به وجود آمد. اما در واقع نخستين بار در سال 1921م، جامعه ملل، با تعيين كميسر عالي براي پناهندگان، كمك بينالمللي به آوارگان را سازماندهي نمود. اساسنامه اين تشكل در سال 1946م به تصويب رسيد و براساس آن، وظايف اداره امداد، نوسازي و حمايت از پناهندگان و آوارگان و اسكان آنها را بر عهده اين سازمان نهاد. سه سال بعد به موجب قطعنامه 319، سازمان ملل تصميم به تعيين يك كميسر عالي گرفت و در نيمه دسامبر 1950م اين امر توسط مجمع عمومي سازمان به تصويب رسيد. وظايف كميسارياي عالي ملل متحد براي پناهندگان كه كار خود را از اول ژانويه 1951م آغاز كرد شامل تامين حمايت بينالمللي براي پناهندگان و كمك و مساعدت به آنها ميباشد. پناهندگاني كه به خاطر ترس از تعقيب به سبب عقيده، نژاد و مليت از كشور خود خارج شده و مايل به مراجعت به وطن خود نميباشند ميتوانند از كمكهاي اين كميسارياي عالي استفاده كنند. وظيفه كميسارياي عالي ملل متحد براي پناهندگان اين است كه به اين قبيل پناهندگان صرفاً براساس موازين بشر دوستانه و بدون در نظرگرفتن جوانب سياسي، كمك و مساعدت كند و ترتيبي اتخاذ نمايد كه اين افراد به موطن خود مراجعه نموده يا در ساير كشورها اسكان داده شوند. |
17) تشكيل صندوق ملل متحد براي كمك به كشورهاي عقبمانده (1959م) |
18) پيروزي مردم كوبا به رهبري "كاسترو" و فرار "باتيستا" ديكتاتور اين كشور (1959م) فولخنسيو باتيستا، ديكتاتور پيشين كوبا، پس از آن كه چند سالي در عرصه قدرت اين كشور حضور داشت، در سال 1952م دست به كودتا زد و قدرت را به طور مطلق به دست گرفت. وي در طول حكومت هفت ساله خود سعي ميكرد با ايجاد ثبات، خللي در كار كشتزارهاي بزرگ نيشكر و ديگر مؤسسات امريكايى پيش نيايد. در دوران حكومت باتيستا، سراسر كوبا به دليل حضور مستمر توريستهاي امريكايى به عنوان تفريحگاه ارزان و دائمي، پر از مراكز فساد، اعتياد، قمار و ساير انحرافات اخلاقي بود. باتيستا در سال 1954م با لغو حالت فوق العاده كه از زمان كودتاي 1952 خود به وجود آورده بود رسماً به رياست جمهوري كوبا برگزيده شد. در سال 1956م، فعاليتهاي انقلابيون اين كشور به رهبري فيدل كاسترو اوج گرفت و باتيستا سعي نمود با شدت آنان را سركوب كند. با اين حال، اين سركوبها نتيجهاي دربرنداشت و باتيستا رو به سقوط ميرفت. در نهايت، در اول ژانويه 1959م انقلاب كوبا به پيروزي رسيد و با فرار ژنرال باتيستا ديكتاتور كوبا، دست او و ساير دست نشاندگان امريكا از اين كشور كوتاه شد. پيروزي جنبش چريكي به رهبري فيدل كاسترو امريكا را در وضعيت دشواري قرار داد. زيرا كوبا تنها حكومت كمونيستي در امريكاي مركزي و در نزديكي مرزهاي امريكا بوده و روابط صميمانهاي با شوروي داشت. امريكا در حالي كه حضور شوروي را در نيمكره شرقي جهان برنميتافت، اكنون مجبور بود كه نزديك كشور خود، كوباي كمونيست را تحمّل كند و به اين دليل سياست خصمانه امريكا، به طور دائم، دامنگير كوبا بوده است. |
19) تشكيل اتحاديه راديو تلويزيوني آسيا اي. بي. يو (1964م) |
20) روز ملي فلسطين (1965م) سرزمين فلسطين از قديميترين مناطق مسكوني جهان محسوب ميشود كه در ساحل شرقي درياي مديترانه، و در همسايگي كشورهاي اردن، مصر، سوريه و لبنان قرار دارد. فلسطين داراي 3/330/000 نفر جمعيت و مساحت 6/263 كيلومتر مربع است كه بخش اعظم آن تحت اشغال رژيم صهيونيستي است. پايتخت فلسطين قدس شريف و شهرهاي غزه و رام اللَّه نيز مراكز اداري موقت هستند. ضمن اينكه خان يونس و نابلس نيز از شهرهاي مهم اين كشورند. مليت و زبان رسمي مردم فلسطين عربي است و بيش از 87% مردم آن پيرو آيين مقدس اسلام هستند. پيشبيني جمعيت فلسطين تا سال 2020م نزديك به 7 ميليون نفر خواهد بود. سرزمين فلسطين بين سالهاي 1517م تا جنگ جهاني اول توسط دولت عثماني اداره ميشد و از آن پس تحت قيموميت انگليس درآمد. از اواخر قرن 19م با اوجگيري نهضت صهيونيسم و گسترش موج مهاجرت يهوديان به فلسطين، جمعيت يهوديان رو به افزايش گذاشت. در پي تشديد اختلافات و درگيريها ميان اعراب و صهيونيستها، طرحي در سازمان ملل به تصويب رسيد كه به موجب آن فلسطين به دو قسمت يهودي و عربنشين تقسيم شد. طبق اين طرح بيش از 56% از كل اراضي فلسطين به يهوديان و بقيه به اعراب واگذار گرديد. در سال 1948م پس از خروج نيروهاي انگليسي، دولت جعلي و غصبي اسرائيل در سرزمين فلسطين اعلام موجوديت نمود و طي مدت كوتاهي نزديك 80% از خاك فلسطين را به اشغال خود درآورد. در اثر فقدان يك موجوديت ملي در فلسطين، اداره نوار غزه به مصر و اداره كرانه باختري به اردن واگذار گرديد كه اين مناطق نيز در سال 1967م به اشغال رژيم صهيونيستي درآمدند. آغاز نبرد مسلحانه عليه رژيم صهيونيستي در اول ژانويه 1965م به عنوان روز ملي فلسطين نامگذاري شده است. فلسطين در 15 نوامبر 1988م استقلال خود را اعلام كرد. نوع حكومت فلسطين دولت خودمختار با يك مجلس قانونگزاري است. (ر.ك: 15 نوامبر) |
21) تشكيل سازمان كشورهاي مستقل مشترك المنافع پس از فروپاشي شوروي (1992م) پس از جنگ خليج فارس، مهمترين رويداد اوايل دهه پاياني قرن بيستم، فروپاشي اتحاد جماهير شوروي و تقسيم آن به پانزده كشور مستقل است. اتحاد جماهير شوروي كه تا پايان سال 1991م يكي از دو ابرقدرت جهان به شمار ميآمد، با فرا رسيدن ژانويه سال 1992م به تاريخ پيوست و جمهوريهاي مستقل جديد شوروي سابق، اتحاديه جديدي به نام سازمان كشورهاي مستقل مشتركالمنافع تشكيل دادند كه در سالهاي بعد عملاً كارآيى خود را از دست داد. جمهوريهاي مستقل جديد نيز كه از بطن اتحاد جماهير شوروي سابق زاده شدهاند در دهه آخر قرن بيستم، هر يك با مشكلات سياسي، اقتصادي و اجتماعي گوناگون روبرو شدهاند كه مشكلات بزرگترين جمهوري آن يعني فدراسيون روسيه از همه بيشتر و پيچيدهتر است. روسيه علاوه بر قيام بعضي از جمهوريهاي خودمختار اين فدراسيون مانند جمهوري چچن و داغستان كه خواهان استقلال كامل و جدايي از روسيه هستند، با بحران شديد اقتصادي، كاهش ارزش پول ملي، فقر و بيكاري و صدها ميليارد دلار بدهي خارجي و از همه مهمتر، ناامني و رشد گروههاي مافيايي روبروست. |
22) رسميت يافتن "يورو" به عنوان پول واحد اروپا (2002م) با پايان جنگ جهاني دوم و با توجه به گستردگي دامنه خسارات و تلفات آن، مسئله شكلگيري وضعيتي كه به پديد آمدن جنگهاي فراگير و همگاني، مانند دو جنگ جهاني كه هر دو از اروپا آغاز شد، پايان دهد، از ذهن و فكر به بيان و عمل تبديل شد. در سال 1957م براساس "پيمان رم"، جامعه اقتصادي اروپا به وجود آمد و اين روال با انعقاد پيمانها و اتحاديههاي ديگر ادامه يافت تا اينكه گام اساسي در جريان اجلاس سران اروپا در دسامبر 1991م در ماستْريخْتِ هلند برداشته شد. براساس توافق سران اروپا، از سال 1993م "اتحاديه اروپا" شكل ميگرفت و شهروندان هر كشور اروپايى، تابعيت اتحاديه را نيز به دست ميآوردند. اهدافِ اصليِ اين اتحاديه گسترش هرچه بيشتر همكاريها و هماهنگيهاي اقتصادي، مالي، سياست خارجي، امور دفاعي و قضايى بود. از ژانويه سال 1999م در جهت عملي ساختن اين اهداف، پول واحدي به نام "يورو" به جريان افتاد. اين پول ابتدا در مبادلات بانكي نقل و انتقالات حوالهاي ميان كشورها رايج گرديد و سپس از اول ژانويه 2002م در دوازده كشور اروپايي به صورت سكه و اسكناس رواج يافت. هرچند سه كشور انگلستان، دانمارك و سوئد همچنان از پول ملي خود استفاده ميكنند، اما ساير كشورها طي مدت 2 ماه پول ملي خود را از گردونه مبادلات اقتصادي خارج نمودند. |