دستاوردهای نوین به ویژه مکتب روانشناسی تحلیلی «گشتالت» در پیشبرد این روش ادبی نقش بسزایی داشته است. در این شیوه از فرآیندهای «تداعی ذهنی» و «ادراک گشتالتی» یا ادراک شیء در ضمن کلیات دیگر فرآیندهای روانی در ساختن کارهای هنری استفاده شده است و با بهره گیری از همین شیوه به موضوعات مختلف و بی ارتباط به یکدیگر پرداخته شده و سپس مجموعهاین موضوعات در پرتو یک هدف فکری با یکدیگر متحد شده است.
هدف ما از این اشاره گذرا به تکنیک ادبیات معاصر، توجه دادن به اهمیت هنری سورههای قرآن کریم از نظر تنوع موضوعات هر سوره و پیوند و همسویی این موضوعات به وسیله یک محور فکری واحد است. خواننده عمیق و هوشیار میآموزد که قرآن چگونه با استفاده از کارآمدترین و هنری ترین تکنیکهای ادبی با خواننده خود ارتباط برقرار کرده و سخن خود را بر جان و دل او مینشاند. اگر به این تکنیک این نکته اضافه گردد که «این سبک بدیع در شرایطی در قرآن بکار رفته است که نه تنها در آن زمانها از آن خبری نبود بلکه در دوران شکوفایی علمی و هنری بشریت نیز هرکس توانایی بکارگیری آن را در کارهای هنری خویش ندارد.» آنگاه باید اعتراف کنیم که قرآن کریم با تکیه بر نظم منحصر به فردش در واقع از اعجاز خود در حوزه ادبی و هنری پاسداری کرده است.
مقابله با شبههافکنیهای خاورشناسان
شماری از خاورشناسان که در زمینههای علوم قرآنی تحقیقاتی انجام داده و درباره قرآن کریم به قضاوت پرداختهاند، پراکندگی آیات سورهها را یکی از معایب و نواقص قرآن برشمردهاند. آنان با مشاهده قرائنی چون بیگانگی سبک بیان قرآن با معیارهای رائج و با فرض دخیل بودن صحابه در نظم و تربیت آیات و سورههای قرآن، به این نتیجه رسیدهاند که محتوای قرآن گسیخته و فاقد ارتباط منطقی است.«ریچاد بل» یکی از قرآن پژوهان اروپایی، در مقدمه ترجمه معتبری که از قرآن به انگلیسی کرده، نوشته است: یکی از ویژگیهای اصیل سبک قرآن این است که جسته و گریخته است و به به ندرت میتوان در طول بخش عمدهای از یک سوره اتساق و انسجام معنایی مشاهده کرد. «آرتور جان آربری» نیز در بخشی از مقدمه خود بر ترجمه قرآن مینویسد: قرآن از هر انسجامی که مربوط به ترتیب نزول باشد و نیز از انسجام منطقی بسی بدور است... خواننده قرآن به ویژه اگر ناچار باشد به یک ترجمه اکتفا کند هرچند که آن ترجمه از نظر زبان شناختی دقیق باشد، بیشک از حالت ظاهرا بینظم خیلی از سورهها حیرت زده و دلسرد میشود.
در دایرة المعارف بریتانیا ذیل عنوان قرآن آمده است: سورههای بلند قرآن مشتمل بر موضوعات مختلف و پراکندهای است. پراکندگی مطالب، این احساس را به خواننده میدهد که آیات سورهها بی هیچ برنامه و نقشه حساب شدهای در یکجا جمع شدهاند. کیفیت ختم آیات به عباراتی مانند «إن الله علیم»، «إن الله حکیم»، «إن الله یعلم ما تعلمون» و از این قبیل نیز صحت این برداشت را تائید میکند. زیرا این عبارات - به خصوص عبارت آخر - هیچگونه ارتباطی با آیات قبل خود ندارند و تنها برای کامل کردن وزن و قافیه ردیف شدهاند.
گوستاو لوبون علت اصلی بی نظمیهای موجود در بین سور و آیات قرآنی را درس ناخواندگی پیامبر میداند و میگوید: این طور معروف است که پیغمبر امی بوده است و آن مقرون به قیاس هم هست زیرا اگر اهل علم بود ارتباط مطالب و فقرات قرآن به هم بهتر میشد. گروه دیگری از مستشرقان که گسیختگی و عدم تناسب آیات را برای فهم صحیح مفاهیم قرآنی مضر دانستهاند دلسوزانه پیشنهاداتی برای جابه جایی آیات دادهاند و فاتحه الهی بودن و اعجاز قرآن را خواندهاند. «بلاشر» در این رابطه مینویسد: وقتی لغت شناس به مسئله جابجا شدن آیات در مصحف میپردازد خود را بر روی زمینه محکمی احساس میکند. این جابه جائیها - یا گاهی اوقات این تکرارها - خیلی متعددند. یکی از نکات برجسته کار «ر. بل» در ترجمه است که کوشیده تا آنها را پیدا کند. در غالب اوقات جابجایی در همان سوره بوده؛ مثلا به عقیده این نویسنده در سوره یس آیه های ۴۸ تا ۵۰ بایستی بلافاصله پس از آیه ۲۸ باشد.
بعضی از اوقات نیز جابجایی ممکن است از سورههای به سوره دیگر باشد. «نلدکه» و «شوالی» و بعد از آنها «گلدزیهر» یکی از موارد را در سوره نور خاطرنشان ساختهاند. آنها گفتهاند در این سوره مقدمه آیه ۶۱ با آیه ۱۷ سورۂ فتح مسلما اشتباه شده است. این مقدمه در حالی که در آیه ۱۷ سورۂ فتح در جای خود قرار گرفته سهوا در آیه ۶۱ سوره نور نیز واقع شده است. گلدزیهر، مستشرق مجارستانی پا را از این هم فراتر گذاشته و با اشاره به مشکلاتی که بی نظمی آیات قرآن پدید آوردهاند، پیشنهاد رودلف گیبر را مطرح نموده و بر تنظیم قرآن به سبک جدید تأکید کرده است.
او در کتاب «درسهایی درباره اسلام» چنین نظر میدهد: حکم درباره ارزش ادبی قرآن هرچه باشد بی گفتگو، رأی خالی از تعصب درباره کسانی که در عهد دو خلیفه ابو بکر و عثمان، به نوشتن قرآن دست یازیدند آن است که گاهی درست از عهده برنیامدهاند. کهنترین سورههای مکی که به کوتاهی شهرت دارند . به سبب موجز بودنشان، در هنگام گردآوری و کتابت، کمتر دستخوش تغییر گردیده است. اما در دیگر سورهها، به ویژه در برخی از سورههای مدنی، بینظمی و ناهماهنگی کاملا هویدا میباشد. به طوری که برای مفسرین قرون بعد مشکلات گوناگون پدید آورده است. زیرا برای آنان واجب بود که ترتیب سور و آیات را چنان استوار بدانند که قابل هیچ گونه دستبردی نباشد.
منبع: ساختار هندسی سورههای قرآن، محمد خامهگر،صص47-43، سازمان تبلیغات اسلامی شرکت چاپ و نشر بین الملل، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۵