استخاره چیست؟
باب استفعال که از جمله ابواب مزید فیه عربی است معنای طلب و خواستن در آن نهفته است واستخاره نیز که مصدر اعلال شده همان باب است معنی خواستن در آن پنهان است یعنی ( طلب خیر کردن ) عرب زبانان در جمله ( استخار الله العبد فخارله ) در حقیقت می گویند: بنده ای از خدای بزرگ در خواست نیکی کرد خدای بزرگ نیز خیر و خوبی برای او رقم زد طلب من الله الخیر فاولاه از خداوند خیر خواست خدا نیز به او نیکی فرمود .کلمه استخاره در عبارتهای بسیار فقهی و روایی عنوان گردیده است ، مع الوصف در کتب عمده فقهی پیرامون آن سخنی به میان نیامده ، چرا که هیچ حکم الزامی به آن تعلق نگرفته است ، غافل از آنکه امور مندوبه و احکام استحبابی نیز از احکام فقهی است و لو الزامی در آن نیست، پس استخاره هم از احکام فقهی مستحبی به حساب می اید و در زمره احکامی است که جایگاه الزامی در فقه ندارد اما بسیار فراوان است.
در گذشته استخاره اجمالاً و شاید با در نظر گرفتن معنای صرف معنوی مورد نظر متشرعین بوده است اما در روزگار ما رویکرد عرف به این مقوله فقهی با عناوین مختلف ، مورد نظر گروه بسیاری از مومنان است اما حقیقتاً استخاره چیست؟
استخاره درخواست شایسته ترین راه از خداوند عزوجل برای کاری که در تدارک انجام آنیم از حیث فساد و صلاح ، سود و زیان دنیوی و اخروی از طریق دست یازیدن به قرآن شریف و یا اخذ قبضه تسبیح و یا کتابت رقعه و مانند اینها می باشد.
استخاره در روش و عناوین مختلفی نقل شده که احیاناً ریشه در اخبار و نصوص روایی دارد گر چه قرآن نیز رهنمون مومنان در کلیه مسائل فردی و اجتماعی است همانگونه که در جریانات تاریخی و احوال علماء در خصوص تمسک جستن آنان به قرآن داستانها شنیده ایم و یا احیاناً برای جماعت غیر علمی مومن و قرآن پناه اعجاز آن حاصل آمده باشد و نتائج حیات بخشی را بدنبال داشته باشد.
روشها و عناوین استخاره
1 - در روایت است که حضرتش فرمود هرگاه در امری از امور حیران گشتی روبه سوی خدا کن و از او خیر طلب نما، دل را متوجه اوساز و به لطف و عنایت او امیدوار باش در این حال نماز بگزار و پس از اتمام دو رکعت نماز از خدا طلب خیر نما ، بخدا قسم بنده ای از خداوند طلب خیر نکرد، جز آنکه او را به مصلحت رهنمون ساخت .2 - در روایت علی ابن یسع قمی آمده است که : قرآن را بگشا ، پس نگاه کن به اول آنچه می بینی در کتاب شریف ، همان را به دل سپار و بدان عمل کن .
3 - سومین عنوانی که برای استخاره نقل کرده اند استخاره به رقاع است در این خصوص نیز اخبار غیر مستندی آمده است که از آن نمونه اخبار ، خبر هارون بن خارجه است که می گوید هنگام انجام کاری شش رقعه بساز و در سه از آن کتابت کن ، افعل ، و در سه تای دیگر بنگار لا تفعل به این نحو که در سه قطعه کاغذ می نویسی بسم الله الرحمن الرحیم خیرة من الله العزیز الحکیم لفلان ابن فلانه افعل و در سه قطعه دیگر می نگاری بسم الله الرحمن الرحیم خیره من الله العزیز الحکیم لفلان بن فلان لا تفعل.
سپس هر شش قطعه را در زیر سجاده ات جای ده پس آنگاه دو رکعت نمازگزار و آنگاه که از نماز فارغ گشتی به سجده درآی و یکصد بار بگو استخیر الله برحمته خیره فی عافیه سپس بر جای خود بنشین و بگو اللهم خرلی و اخترلی فی جمیع اموری فی یسر منک و عافیه یعنی ای خدا مرا برتری ده و خیرم را بر من بنمای آنگونه که در تمام کارهایم در آرامش و سلامتی باشم، پس از ذکر دعای مذکور شش قطعه نوشته زیر سجاده را در هم آویز و یک یک بردار و نگاه کن اگر سه از آن به صراحت افعل آمد آن کار را انجام ده و اگر لا تفعل در آمد حتماً از آن کار بگذر اما گر همراه باهم یکی افعل بود و دیگری لا تفعل تا پنج قطعه را در آور غلبه با هر طرف بود به آن عمل کن و قطعه ششمی را دور انداز که بدان حاجتی نیست .
در مورد فلان ابن فلانه به طور مثال می تواند محمد ابن فاطمه باشد و یا فاطمه بنت محمد.
4 - استخاره دیگری که مرسوم است استخاره با تسبیح است که پس از ذکر دعا و ثناء قبضه ای از آن را می گیری همانگونه که حضرتش فرمود آنگاه می شماری اگر دانه های تسبیح دو ماند استخاره خوب است و اما اگر یک آمد استخاره بد است و البته در روایت دیگری است که اگر تعداد سنگ ریزه ها فرد آمد بدان عمل کن و اگر زوج آمد واگذار.
5 - استخاره دیگری که در خبر آمده است این است که دو خاتم را که بر یکی نوشته است افعل و در دیگری نوشته است لا تفعل بدست آر و پس از درخواست خیر از خدای لا یزال یکی را بردار و به آنچه نوشته شده عمل کن، البته در همان خبر آمده است که عالم یعنی امام موسی کاظم صلوات الله علیه استخاره ذات الرقاع را مطابق سنت آورده و فرموده بود .
6 - استخاره دیگری که آن نیز در نصوص آمده است استخاره به ذکر الفاظ و اوراد در خصوص استخاره است در خیر مورد وثوقی آمده است که به مسجد در آی و دو رکعت نماز بجای آر و صد بار از خدا خیر طلب نما سپس به دل خود نگر ، هر چه به قلبت خطور کرد به آن عمل نما .
7 - استخاره دیگری که منقول است استخاره به قرعه است در خبر ابن سیابه آمده است که به حضرتش فرمود چگونه استخاره نمایم؟
حضرت فرمودند در دو قطعه کاغذ بنویس دعاهای ماثوره در خصوص استخاره را و آنچه در نظر داری انجام دهی در آن قطعه یاد آور شو و ذیل کاغذ بنگار اعمل بهذا الطرف و در قطعه دیگری هم همان ادعیه را بنویس و ترک آن عمل را کتابت نما و یا عمل دیگری را بنویس و همان اعمل بهذا الطرف را در آن قطعه دیگر نگار ، آنگاه یکی را به قید قرعه درآور و بدان عمل کن .
8 - استخاره دیگری که منسوب به صاحب الجواهر محمد حسن نجفی رحمه الله است آن است که پس از ذکر اذکار در خصوص استخاره و طلب خیر از خدای جلیل قبضه ای از تسبیح را بر می گیری و هر هشت دانه را به یکبار می شماری .
چنانچه در آخر یک دانه باقی ماند فی الجمله خوب است .
اگر دو باقی ماند فی الجمله بد است .
و اگر سه دانه باقی ماند میانه است و هر دو طرف مساوی.
اگر چهار دانه باقی ماند دو نهی از آن است .
اگر پنج دانه باقی ماند در صورت انجام عمل پشیمانی در راه است .
اگر شش دانه باقی ماند بسیار عالی است و باید تعجیل نمود.
اگر هفت دانه باقی ماند پشیمانی در پی آن است.
اگر 8 دانه باقی ماند بسیار بد است و باید از آن گذشت .
تنبیه
گر چه روش ها و عناوین استخاره را بر شمردیم و یادآور شدیم که استخاره از احکام مستحبه شرعیه شمرده می شود، اما غالب اخباری که در این خصوص است ضعیف بر آورد می شود.لیکن قدر متیقن در تمام موارد مذکور که موافق اصول مذهب و قواعد شرعیه است همان وجه اول است که در حاشیه مفاتیح نیز بدان اشارت رفته است البته در حاشیه مذکوره آمده است که قبل از استخاره سه مرتبه سوره توحید و سه مرتبه صلوات بر رسول گرامی اسلام و خاندانش فرستاده شود سپس این دعا خوانده شود (( اللهم انی تفألت بکتابک و توکلت علیک فارنی من کتابک ما هو المکتوب من سرک المکنون فی غیبک )) و وجه دیگری که باز می توان مطابق با اصول و قواعد دانست وجه ششم است .
در پایان یاد آور می شوم در دائره المعارف بزرگ اسلامی در ذیل معنای استخاره به قلم عبدالامیر سلیم مطالبی آورده که دانستن آن نیز خالی از لطف نیست که متن آن از نظ می گذرد .
او استخاره را چنین بیان کرده است : استخاره عنوانى است عام برای آنگونه از آداب دینى که با انجام دادن آنها، شخص انتخاب احسن را از خداوند مىطلبد.
استخاره در لغت، طلب و خواستن بهترین در امری است نک: ابنمنظور، ذیل خیر، اما در اصطلاح دینى، واگذاردن انتخاب به خداوند در کاری است که انسان در انجام دادن آن درنگ و تأمل دارد. گاه در روایات، استخاره مشاورهای با خداوند دانسته شده است مثلاً نک: برقى، 598؛ ابن بابویه، 1/562.
در منابع دینى از دیرگاه دربارة استخاره گفت و گو شده، و برای آن، آدابى از دعا، نماز و ذکر بیان گردیده است. استخاره کردن در امری که در شرع، حکمى روشن ارد، روا نیست و تنها در کارهای مباح یا در انتخاب میان دو مستحب، نیکو و پسندیده است نک: ابن طاووس، 167- 168، 172 به بعد؛ ابن حجر، 11/154.
از برخى روایات چنین برمىآید که در دورة پیش از اسلام، نوعى «استخاره از الله» در میان عرب معمول بوده است نک: ابن سعد، 8/171؛ ابوالفرج، 19/92، ولى دربارة چگونگى آن شرحى داده نشده است.
از نخستین نمونههای عمل به استخاره در دورة اسلامى روایتى از حضرت على ع است، مبنى بر اینکه چون پیامبر صلی الله علیه و آله وی را به یمن فرستاد، او را بر بهکارگیری استخاره، آنگاه که تصمیمگیری دشوار گردد،ترغیب کرد طوسى، امالى، 1/135.
همچنین به هنگام رحلت حضرت رسول صلی الله علیه و آله و بروز اختلاف نظر میان صحابه در کیفیت دفن آن حضرت، بهدنبال دو کس فرستادند که یکى به شیوة مکیان زمین را مىشکافت و یکى بهروش مدنیان لحد مىساخت؛ آنگاه عبارت «اللهم خِرْلِرَسولِک» را بر زبان آوردند و امر را بر آن نهادند که هر یک زودتر رسد، روش او را بهکار بندند نک: ابن سعد، 22/74- 75؛ ابن ماجه، 1/496؛ نیز نک: مجلسى، 22/518، 529. استخاره و طلب کردن بهترین از خداوند نزد مذاهب گوناگون اسلامى امری پسندیده شمرده شده، و در این باره احادیثى چند از پیامبر ص و ائمة اطهار ع نقل شده است نک: احمد بن حنبل، 1/168؛ برقى، 598 -599 .
در حدیثى نبوی به روایت جابر به چگونگى نماز استخاره پرداخته شده است. در این حدیث که از منابع اساسى در مباحث فقهى مربوط به نماز استخاره بهشمار مىآید، دعای ویژهای نیز برای تعقیب این نماز آمده است مثلاً نک: احمد بن حنبل، 3/344؛ بخاری، 7/162؛ ترمذی، 2/345-346. در منابع امامیه به علاوه، احادیث دیگری به نقل از ائمهع در آداب نماز استخاره آمده است نک: کلینى، 3/470 به بعد؛ ابن بابویه، 1/562 -563؛ طوسى، تهذیب...، 3/179 به بعد.
نماز استخاره نزد فقیهان از نمازهای مستحب یا مسنون شمرده شده است مثلاً نک: ابن ادریس، 1/313؛ سید بکری، 1/257. بهاتفاق مذاهب فقهى، نماز استخاره دو رکعت است و بنا بر قول مشهور نزد مذاهب گوناگون، بهتر آن است که در قرائت این نماز پس از فاتحة الکتاب، در رکعت نخست سورة کافرون و در رکعت دوم سورة اخلاص خوانده شود مثلاً نک: غزالى، 1/185؛ نووی، «الاذکار»، 3/354؛ ابن عابدین، 1/506؛ بدون تصریح به ترتیب: کلینى، 3/472؛ ابن بابویه، 1/562.
در یک روایت امامى نیز قرائت سوره های حشر و رحمن در رکعت نخست و سورههای معوذتین و اخلاص در رکعت دوم توصیه شده است نک: کلینى، 3/470؛ طوسى، همان، 3/180. افضل آن است که نماز استخاره در اماکن مقدس چون مساجد و مشاهد گزارده شود نک: شهید اول، ذیل نماز استخاره؛ نیز نک: عوفى، 1/210 . در روایات امامیه، نمونههایى از توصیه به اقامة این نماز در مسجد النبىص کلینى، 3/471 و نیز بهجای آوردن آداب استخاره در مشهد امام حسین علیه السلام حمیری، 28 وارد شده است.
علاوه بر استخاره با گزاردن نماز، استخاره به معنى دعا به درگاه خداوند و طلب بهترین، در فرهنگ اسلامى جایگاه ویژهای داشته است؛ گفتنى است که ابن ادریس 1/314 با یاد کردن این نکته که استخاره در زبان عرب اساساً به معنای دعاست ،بر این جایگاه تأکیدی ویژه داشته، و بر لزوم پیراستن سنت استخاره از زوائد توصیة اکید کرده است نیز نک: سطور بعد.
دعای 33 از صحیفة سجادیه نیایشى برای استخاره است و در آن از خداوند درخواست مىشود تا آنچه مشیت و خواستة حق است، الهام فرماید. در جوامع روایى به آداب و سنن استخاره پرداخته شده، و روایاتى در این باب به نقل از پیامبر اکرم و ائمة اطهار گردآوری شده است نک: شوکانى، 189-190؛ حرعاملى، 3/ 204-221؛ مجلسى، 88/222-242.
آثار مستقلى نیز بهخصوص از سوی عالمان امامى در موضوع استخاره تألیف شده است که از آن میان مى توان به طور خاص کتاب فتح الابواب از ابن طاووس را یاد کرد برای کتابشناسى این آثار، نک: خفاف، 47- 55؛ نیز برای یک تألیف کهن با عنوان الاستخارة و الاستشارة، نک: نووی، تهذیب...، 12/256.
گفتنى است که در برخى منابع علاوه بر نماز استخاره و دعا، به روشهای خاصى نیز در این مورد اشاره شده که گاه سندیت آنها مورد بحث و تأمل بوده است:
1.استخاره به قرآن
نخست باید به روایت الیسع قمى از امام صادق ع اشاره کرد که به موجب آن شخص استخاره کننده به هنگام آماده شدن و قیام برای نماز، مصحف را مىگشاید و به نخستین امری که در آن مى بیند، عمل مىکند طوسى، تهذیب، 3/310؛ کفعمى، 391، بدون اشاره به نماز .در شیوهای دیگر که طبرسى بدون ذکر مستند، آن را آورده است، شخص پس از بهجای آوردن نماز مخصوص و دعا، مصحف را مى گشاید و 7 برگ را شمرده، پاسخ خود را در برگ هفتم و سطر یازدهم مى جوید نک: طبرسى، حسن، 324؛ نیز ابن طاووس، 277. از اشارات جسته و گریخته در منابع برمىآید که چنین روشهایى نزد گروههایى از اهل سنت نیز تداول داشته است مثلاً نک: همو، 156، به نقل از دعوات مستغفری؛ ابن حاج، 1/278؛ زبیدی، 2/285-286.
در حدیثى از امام صادق ع از تفأل به قرآن کریم نهى شده است کلینى، 2/629 و گاه در بیان وجه آن چنین گفتهاند که مراد از تفألِ منهى ، استفسار و پیش بینى حوادث آینده به قرآن است، یا اینکه در نهى نظر به تشبه به مردم جاهلیت در تفأل و تطیّر بوده است. ملاک نهى هرچه باشد، برخى از علما سعى داشتهاند تا فرقهایى را میان تفأل به قرآن و استخاره به آن قائل شوند مثلاً نک: فیض، 5/1416-1417. گفتنى است که برخى از عالمان اهل سنت نیز با پرداختن به مسألة تفأل به قرآن، آن را به دور از سنت دانسته، و مورد نقد قرار دادهاند ابن حاج، زبیدی، همانجاها.
2.استخاره با رقاع
در یکى از روشهای استخاره با رقاع دو دستور «اِفْعَل » و «لا تَفْعَل » بر دو رقعه نوشته مىشود و استخاره کننده با بهجای آوردن آدابى خاص یکى از آن دو را بر مى دارد و به مقتضای آن عمل مى کند نک: کلینى، 3/473؛ طوسى، همان، 3/182؛ نیز نک: طبرسى،احمد،314.در روشى دیگر 6 رقعه بهکار مىرود و آنچه در 3 رقعه متفقاً دستور «افعل» آید، بدان عمل مىشود نک: کلینى، 3/470؛ طوسى، همان، 3/181؛ نیز نک: طبرسى، حسن، 256. روایت نخست بدون ضبط اسناد به یکى از ائمهع منسوب گردیده، و روایت دوم از امام صادق علیه السلام نقل شده است. ابن ادریس 1/313-314 و محقق حلى ص 304 استخاره با رقاع را مورد انتقاد قرار داده، و برگرفته از اخبار غیرمعتبر دانستهاند.
شیخ مفید نیز بر شذوذ این اخبار و ضعف اسناد آن اشاره نموده است نک: ص 219. برخى نیز چون علامة حلى 1/128 و شهید اول همانجا این انتقاد را وارد ندانسته اند .