بعد از جنگ احد، حضرت علی علیه السلام را نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آوردند، در حالی که شصت و چند زخم و جراحت بر بدن داشت. در این وقت پیامبر به أم شیم و ام عطیه [که از پرستاران بودند] دستور داد زخمهای حضرت را مداوا کنند و زخمهای ایشان چنان بود که این دو گفتند به خاطر فراوانی زخمها و خونریزی شدید بر جان علی علیه السلام بیمناک شدیم».(1)
در تاریخ جنگ خندق آمده است که وقتی رگ دست سعد بن معاذ قطع شد، پیامبر فرمان دادند تا خیمه ای در مسجد برپا کنند و شخصا عهده دار پرستاری و مراقبتهای درمانی او شدند(2). و در جایی دیگر آمده است که پیامبر رگ او را داغ میکردند تا خونریزی نکند.(3) بدینسان مینگریم که پرستاری از جانباز به لحاظ اهمیتی که دارد، مورد توجه خاص پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده است و حتی گاه شخصا به آن مبادرت میکرده اند.
زن و پرستاری
زن مظهر رأفت حق و آفریده ای است سرشار از عواطف و انباشته از احساسات. علامه طباطبائی در این باره چنین میگوید: «جای هیچ تردید نیست که روح عاطفه و احساس زن بر روح تعقل غالب است و همه احوال و اعمال زن مظهر و جلوه گاه انواع و اقسام عواطف و احساسات نغز و لطیف است».(4)این نوع روحیات، تناسب مستقیم و تام با مسئولیت عطوفت طلب پرستاری داشته و همسو و مطابق با نیازهای روحی و عاطفی بیمار است. گرچه این رابطه و تناسب ایجاب میکند که زنان بیش از مردان عهده دار این مسئولیت ارزشمند شوند، و امروزه جامعه شغل مقدس پرستاری و واژه پرستار را زیبنده زنان میداند، ولی آنچه در فرهنگ اسلامی بیش از این حائز اهمیت است و باید همگام با این رسالت انجام گیرد، صیانت و محافظت از تقوی، حجاب، عفت و پاکدامنی، و شرافت و انسانیت است.
رعایت حدود الهی
از دیدگاه اسلام، فعالیت زنان در اجتماع و مراتب شئونات جامعه تا آنجا آزاد و بدون مانع است که منافات و اصطکاکی با عفت و پاکدامنی آنان نداشته باشد و عفت عمومی جامعه را به مخاطره نیندازد. مرحوم علامه طباطبایی در مقاله ای تحت عنوان «مقام و موقعیت زن در اسلام» حدود معاشرت زن را در اجتماع، چنین تبیین میکند: «(زن) در موضوع تعلیم و تعلم و تربیت و روابط مشروع اجتماعی و معاشرت پسندیده کمترین تفاوتی با مرد ندارد و با این شرط که تظاهر به زینت و خودنمایی و عشوه گری ننموده و دامن به شهوت مردان نزند در توسعه معاشرت آزاد است.»(5) بر این مبنا آنچه بیش از هر چیز باید مورد توجه زنان پرستار قرار گیرد و بدان اهتمام ورزند، مراعات عفت و حفظ حیثیت و شئونات زن در جامعه است. اصل جداسازی زن و مرد در جامعه اسلامی هم همین هدف را دنبال میکند.جداسازی و سلامت جامعه
متفکر شهید، آیت الله مطهری درباره اصل جداسازی زن و مرد در جامعه اسلامی چنین مینویسد: اسلام در عین اینکه به زنان اجازه شرکت در مساجد را میدهد دستور میدهد به صورت مختلط نباشد، محلها از یکدیگر جدا باشد. میگویند پیغمبر اکرم در زمان حیات خویش اشاره کرد که در ورودی زنان به مسجد از در ورودی مردان مجزا باشد. روزی اشاره به یکی از درها کرد و فرمود: «لو ترکنا هذا الباب للنساء» یعنی خوب است این در را به بانوان اختصاص بدهیم. بعدها عمر صریحا نهی کرد که مردان از آن در وارد شوند. و نیز میگویند: پیغمبر اکرم دستور داد که شب هنگام که نماز تمام میشود، اول زنها بیرون بروند، بعد مردها. رسول خدا خوش نمیداشت که زن و مرد در حال اختلاط از مسجد بیرون روند. زیرا فتنهها از همین اختلاطها برمیخیزد. رسول خدا برای اینکه برخورد و اصطکاکی رخ ندهد دستور میداد مردان از وسط و زنان از کنار کوچه و خیابان بروند.»(6)ایشان در جای دیگر چنین آورده اند: «آنچه اسلام لااقل به صورت یک امر اخلاقی توصیه میکند این است که تا حد ممکن اجتماع مدنی غیر مختلط باشد. جامعه امروز زیآنهای اجتماع مختلط را به چشم خود میبیند. چه لزومیدارد که زنان فعالیتهای خود را به اصطلاح «دوش به دوش» مردان انجام دهند. آیا اگر در دو صف جداگانه انجام دهند نقصی در فعالیت و راندمان کار آنان رخ میدهد؟ اثر این دوش به دوشیها این است که هر دو همدوش را از کار باز میدارد و هر یک را به جای توجه به کار متوجه [همدوش] میکند، »(7)
استاد مطهری بعد از این مطالب، حدیثی را از حضرت زهرا سلام الله علیها ذکر کرده و چنین فرموده است: خلاصة حدیث این است : روزی رسول خدا از مردم پرسیدند: چه چیز برای زن از هر چیز بهترین است؟ کسی نتوانست پاسخ بگوید. حسن بن علی کودک و در مجلس حاضر بود. قصه را برای مادرش زهرا نقل کرد، زهرا فرمود: از همه چیز بهتر برای زن این است که مرد بیگانه ای را نبیند و مرد بیگانه ای هم او را نبیند.» استاد بعد از ذکر این حدیث چنین نتیجه گیری میکند:
«این حدیث نیز توصیه اخلاقی است و ارجحیت دور بودن زن و مرد را بیان میکند. ما قبلا گفتهایم تمام ترخیصهای اسلامی(مراد از ترخیص در این جا، اموری است که برای ضرورت و بعضی از تنگناها اجازه انجام آن داده شده است؛ گرچه قانون کلی، ممنوعیت و محدودیت آن امور است.) در این زمینه به خاطر جلوگیری از خرج و مضیقه است، ارجحیت اخلاقی پوشش، دوربودن زن و مرد و وجود حریم میان آن دو در حد امکان سر جای خود باقی است.»(8) بنابراین، اصل جداسازی زن و مرد در جامعه اسلامی چنین اقتضا میکند که تا حد امکان، پرستاری از زنان را زنان به عهده بگیرند و پرستاری از مردان را مردان؛ که حفظ این مرزها و مراعات این موازین، موجب جلوگیری از فسادها و انحرافات اخلاقی میشود و جامعه را از سقوط اخلاقی نجات میدهد.
پینوشتها:
1- بحارالأنوار، ج ۴۱، ص ۳؛ همچنین بنگرید به: تفسیر المیزان ج ۴، ص ۶۷
2- بحارالأنوار، ج ۲۰، ص ۲۳۱ - ۲۳۲.
3- مغازی، ج ۱، ص ۵۲۵ و صحیح مسلم ج ۲، ص ۳۶۱.
4- بررسیهای اسلامی، ج ۱، ص ۱۰۷.
5- بررسیهای اسلامی، ج ۱، ص ۱۰۸.
6۔ مسئله حجاب، ص ۲۳۳ - ۲۳۴
7- همان، ص ۲۳۶-۲۳۷
8- مسئله حجاب، ص ۲۳۷
منبع: نگرش اسلامی به: فرهنگ پرستاری، اکبر اسدی، صص100-105، مرکز تحقیقات اسلامی جانبازان، قم، چاپ دوم، 1375